سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ماجرای درس اخلاق دختر 11 ساله به مسافران اتوبوس


در ستاد نماز گفتیم، آقازاده‌ها، دخترخانم‌ها، شیرین‌ترین نمازی که خواندید، برای ما بنویسید. یک دختر یازده ساله یک نامه نوشت، همه ما بُهتمان زد.
در ستاد نماز گفتیم، آقازاده‌ها، دخترخانم‌ها، شیرین‌ترین نمازی که خواندید، برای ما بنویسید. یک دختر یازده ساله یک نامه نوشت، همه ما بُهتمان زد.
 حاج آقا قرائتی تعریف می ‏کرد: در ستاد نماز گفتیم، آقازاده‌ها، دخترخانم‌ها، شیرین‌ترین نمازی که خواندید، برای ما بنویسید. یک دختر یازده ساله یک نامه نوشت، همه ما بُهتمان زد، دختر یازده ساله، ما ریش‌سفیدها را به تواضع و کرنش واداشت.

نوشت که ستاد اقامه نماز! شیرین‌ترین نمازی که خواندم این است که: در اتوبوس داشتم می‌رفتم یک مرتبه دیدم خورشید دارد غروب می‌کند. یادم آمد نماز نخواندم، به بابایم گفتم: نماز نخواندم، گفت: خوب باید بخوانی، اما حالا که اینجا توی جاده است و بیابان، گفت: برویم به راننده بگوییم نگه‌دار. پدر گفت: راننده که بخاطر یک دختر بچه نگه نمی‌دارد، گفتم: التماسش می‌کنیم. گفت: نگه نمی‌دارد. گفتم: تو به او بگو. گفت: گفتم که نگه نمی‌دارد، بنشین. حالا بعداً قضا می‌کنی. دختر دید خورشید غروب نکرده است و گفت بابا خواهش می‌کنم، پدر عصبانی شد، اما دختر گفت: پدر، امروز اجازه بده من تصمیم بگیرم. می‌گفت ساکی داشتیم، زیپ ساک را باز کرد، یک شیشه آب درآورد. زیرِ صندلی اتوبوس هم یک سطل بود، آن سطل را هم آورد بیرون. دستِ کوچولو، شیشه کوچولو، سطل کوچولو. شروع کرد وسط اتوبوس وضو گرفت.

قرآن یک آیه دارد می‌گوید: کسانی که برای خدا حرکت کنند مهرش را در دلها می‌گذاریم به شرطی که اخلاص داشته باشد، نخواسته باشد خودنمایی کند، شیرین‌کاری کند، واقعا دلش برای نماز بسوزد، پُز نمی‌خواهد بدهد. «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا» مریم/96 یعنی کسی که ایمان دارد، «وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» کارهایش هم صالح است، کسی که ایمان دارد، کارش هم شایسته است، «سَیَجْعَلُ لَهُمْ الرَّحْمَانُ وُدًّا»، «وُدّ» یعنی مودت، مودتش را در دلها می‌گذاریم. لازم نیست امام فقط امام خمینی باشد. منِ، بچه یازده ساله هم می‌توانم در فضای خودم امام باشم.

شاگرد شوفر نگاه کرد و دید که دختربچه وسط اتوبوس نشسته و دارد وضو می‌گیرد، پرسید: دختر چه می‌کنی؟ گفت: آقا من وضو می‌گیرم، ولی سعی می‌کنم آب به کف اتوبوس نچکد. بعدش هم می‌خواهم روی صندلی، نشسته نماز بخوانم. شاگرد شوفر یک کمی نگاهش کرد و چیزی به او نگفت. به راننده گفت: عباس آقا، ببین این دختر بچه دارد وضو می‌گیرد.

راننده هم همین‌طور که جاده را می‌دید، در آینه هم دختر را می‌دید. مدام جاده را می‌دید، آینه را می‌دید، جاده را می‌دید، آینه را می‌دید. مهر دختر در دل راننده هم نشست. راننده گفت: دختر عزیزم، می‌خواهی نماز بخوانی؟ صبر کن، من می‌ایستم. ماشین را کشید کنار جاده و گفت: نمازت را بخوان دخترم، آفرین.

چه شوفرهای خوبی داریم، البته شوفر بد هم داریم که هرچه می‌گویی: وایسا، گوش نمی‏ دهد. او برای یک سیخ کباب می‌ایستد، اما برای نماز جامعه نمی‌ایستد. در هر قشری همه رقم آدمی هست.

دختر می‌گفت: وقتی اتوبوس ایستاد، من پیاده شدم و شروع کردم به نماز خواندن. یک مرتبه اتوبوسی‌ها نگاهش کردند. یکی گفت: من هم نخواندم، دیگری گفت: من هم نخواندم. شخص دیگری هم گفت: ببینید چه دختر باهمتی است، چه غیرتی، چه همتی، چه اراده‌ای، چه صلابتی، آفرین، همین دختر روز قیامت، حجت است. خواهند گفت: این دختر اراده کرد، ماشین ایستاد. یکی یکی آنهایی هم که نماز نخوانده بودند، ایستادند به نماز. دختر می‏ گفت: یک مرتبه دیدم پشت سرم یک عده دارند نماز می‌خوانند. می‏ گفت: شیرین‌ترین نماز من این بود که دیدم، لازم نیست امام فقط امام خمینی باشد. منِ، بچه یازده ساله هم می‌توانم در فضای خودم امام باشم.

منبع: جهان نیوز


      

همدست بودن عدهای در داخل با دشمنان خارجی در پشت فتنه 88

امام جمعه تبریز:
امام جمعه تبریز با بیان اینکه اگر مردم با ایمان دینی در صحنه حاضر باشند بالاترین دشمنی‌ها را نابود و بزرگ‌ترین کوه‌ها را می‌توانند جابه‌جا کنند، گفت: استکبار جهانی و دشمنان خارجی در حوادث و مشکلات پس از انتخابات 88 نقش داشتند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سپاه عاشورا ، آیت‌الله محسن مجتهدشبستری ظهر‌امروز در خطبه‌های عبادی سیاسی نماز جمعه با اشاره به آغاز هفته نهضت و سواد آموزی، اظهار کرد: از جمله یادگارهای ارزشمند امام راحل تاسیس نهضت سواد آموزی در سال 58 بود.
وی با بیان اینکه دنیا باید بداند که اسلام با علم و سواد مخالف نیست بلکه پایه‌گذار علم است، افزود: امروز 95 درصد افراد بی‌سواد کشور سواد خواندن و نوشتن آموخته‌اند و امیدواریم 5 درصد باقیمانده نیز برای کسب علم و سواد تلاش کنند.
نماینده ولی‌فقیه در استان آذربایجان‌شرقی با اشاره به آغاز هفته ثبت احوال و اهمیت ثبت اسناد و آمار در کشور اذعان کرد: عزیزانی که در جمع‌آوری آمار زحمت می‌کشند شایسته قدردانی هستند.
وی درآستانه آغاز هفته وقف، با تاکید بر اهمیت وقف در دین اسلام گفت: دین مقدس اسلام مسلمانان را به انجام این سنت حسنه تشویق و اجرای آن را توصیه کرده است.
امام جمعه تبریز ادامه داد: متاسفانه دولت ستمشاهی بسیاری از موقوفات را از بین برد اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این مسائل و مشکلات وجود ندارد و اگر مسلمانی وقف کند در جای خود مصرف خواهد شد.
وی همچنین در ادامه با اشاره به نزدیک شده به روزهای 8 و 9 دی  بیان کرد: این روزها در تاریخ ایران به نام روز بصیرت و میثاق با ولایت ثبت شده و در سراسر کشور روز با عظمتی است به طوری که چنین عظمتی تنها در تشییع جنازه امام مشاهده شده بود، مردم آمدند و از ارزش‌های اسلام حمایت کردند.
مجتهد‌شبستری افزود: در تبریز نیز  هشتم دی روز با اهمیتی است، روزی است که توطئه دشمنان با حضور مردم در صحنه بر‌ملا شد.
وی افزود: توطئه‌هایی که از قبل برنامه‌ریزی شده بود و یکسری نیز در داخل ابزار دشمنان کشور شده بودند و با مطرح کردن بحث تقلب از 22 خرداد تا 6 دی ماه کشور را دچار آشوب کردند و عده‌ای غافل و نا‌آگاه و عده‌ای دیگر به عنوان مزدور وارد میدان شدند و قصد براندازی نظام جمهوری اسلامی را داشتند.
نماینده ولی‌فقیه در استان آذربایجان‌شرقی گفت: اما مردم بیدار شدند، مخصوصا بعد از عاشورا که اعمال زننده‌ای از سوی آنها سر زد و به عزاداران امام حسین اهانت کردند بصیرت مردم شکوفا شد و تصمیم گرفتند وارد صحنه شوند.
امام جمعه تبریز تاکید کرد: اگر مردم با ایمان دینی و بصیرت در صحنه حاضر باشند بالاترین دشمنی‌ها را نابود و بزرگ‌ترین کوه‌ها را که در مقابل دارند می‌توانند جابه‌جا کنند.
وی با اشاره به مذاکرات کارشناسی ایران و 1+5 اظهار داشت: معلوم است که آمریکایی‌ها و غرب از یک طرف لبخند می‌زنند و از طرف دیگر تحریم‌ها را افزایش می‌دهند و با این اعمال ملت ایران را تحقیر می‌کنند.
مجتهدشبستری با اشاره به دیدار هیئت پارلمانی اتحادیه اروپا با دو تن از محکومان فتنه 88 در سفارت یونان، اذعان کرد: برای افراد فهمیده بسیار معنا‌دار است این که از افرادی که مخالف نظام جمهوری اسلامی هستند تقدیر می‌کنند و جایزه حمایت از حقوق بشر را به آنها می‌دهند.
وی همچنین با اشاره به وضعیت موجود در ترکیه اظهار کرد: ترکیه وضعیت اسفباری پیدا کرده و همان‌هایی که تا مدتی قبل از آمریکا و اسرائیل دم می‌زدند امروز می‌گویند تمام اتفاقات کار آمریکا است.



      

بیانیه بسیج دانشجویی بهمناسبت فرا رسیدن حماسه 9 دی

بسیج دانشجویی در بیانیه‌ای به‌مناسبت فرا رسیدن حماسه 9 دی تأکید کرد: دولت اگر در پی استیفای حقوق شهروندان است، ابتدا باید با اصلی‌ترین ناقضان حقوق شهروندی مردم در سال88 که علیه رأی 40 میلیونی ملت دست به کودتا زدند، برخورد کند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سپاه عاشورا ، بسیج دانشجویی دانشگاه‌های سراسر کشور با صدور بیانیه‌ای، ضمن گرامی‌داشت سالروز حماسه 9 دی، تأکید کردند: قانون‌گرایی، یکی دیگر از ادعاهای جریان تجدیدنظر طلب و روشنفکر مسلک بود، اما عدم تمکین به قانون و نهادهای قانونی در سال 88 توسط این جریان، عدم اعتقاد حقیقی این جریان به قانون‌گرایی را آشکار ساخت. سران فتنه به‌فرض پیروزی در انتخابات 88 چگونه می‌خواستند در جمهوری اسلامی دولت تشکیل دهند؛ وقتی حاضر به تمکین به نظر شورای نگهبان و مجلس و وزارت کشور و مقامات عالی نظام نبودند؟
متن کامل بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه‌های سراسر کشور به‌شرح زیر است:
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
بیانیه تحلیلی شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی پیرامون یوم‌الله 9 دی
«جمهوری» اسلامی نه یک کلمه بیش و نه یک کلمه کم، هنوز این کلام آن امام کبیر(ره) در گوش ما دانشجویان انقلابی طنین‌انداز است، گویی آن پیر سفرکرده مردم انقلابی ایران را پاسدار اسلامیت و «جمهوریت» نظام قرار داده بود و می‌دانست این روشنفکران لیبرال که فرموده بود "تا زنده‌ام نخواهم گذاشت مسئولیت‌ها به دست آنان بیفتد" همان‌طور که بارها علیه اسلامیت این نظام نو‌پا کودتا کرده بودند، سرانجام روزی علیه جمهوریت و علیه رأی مردم نیز دست به کودتا خواهند زند. سال 88 آن روز فرا رسید و این جریان تجدیدنظر طلب که رأی مردم به نامزدی غیر از نامزد مورد نظر خود را دید، علیه مردم غضب کرده دست به کودتا علیه جمهوریت نظام زد.
این کودتای نیمه‌سخت روشنفکرانِ لیبرال مسلک که مسبب شهادت چندین تن از هموطنان شد، یک افتضاح سیاسی برای کسانی بود که گاه و بی‌گاه سخن از مردم‌سالاری و نام بردن از رأی مردم به‌عنوان منبع مشروعیت نظام می‌زدند، پرده‌ها افتاد و دروغ‌گویی و ماهیت جریان قدرت‌طلبی که 8 ماه کشور را به‌خاطر نرسیدن به قدرت به آشوب کشید، هویدا گشت. اصولاً برای این جریان مردم‌سالاری فقط تا زمانی خوب است که مردم به‌نفع آنان رأی دهند، در غیر این صورت رأی مردم تقلب خوانده می‌شود و مردم توده‌های نا‌آگاه دانسته می‌شوند و این امر تا جایی پیش می‌رود که به‌تازگی یکی از  فعالین جریان تجدید‌نظر‌ طلب طرح انحلال مجلس شورای اسلامی را پیشنهاد می‌دهد!
قانون‌گرایی، یکی دیگر از ادعاهای جریان تجدید‌نظر‌ طلب و روشنفکر‌ مسلک بود، اما عدم تمکین به قانون و نهادهای قانونی در سال 88 توسط این جریان، عدم اعتقاد حقیقی این جریان به قانون‌گرایی را آشکار ساخت. سران فتنه به‌فرض پیروزی در انتخابات 88 چگونه می‌خواستند در جمهوری اسلامی دولت تشکیل دهند وقتی حاضر به تمکین به نظر شورای نگهبان و مجلس و وزارت کشور و مقامات عالی نظام نبودند؟!
و سرانجام مستضعفین و توده‌های بابصیرت مردم در 9 دی 88 در اعتراض به فتنه‌گری، قانون‌گریزی، کودتا علیه رأی ملت، توهین به آموزه‌های اسلامی و به آشوب کشاندن کشور به خیابان‌ها آمدند و کشور را از لوث وجود فتنه‌گران پاک ساختند.
حق رأی دادن و مؤثر بودن این رأی در تعیین سرنوشت کشور از اساسی‌ترین حقوق شهروندان هر جامعه است، کودتای فتنه‌گران علیه رأی مردم در سال 88 بزرگ‌ترین نقض حقوق شهروندی بود، دولت محترم اگر در پی استیفای حقوق شهروندان است، ابتدا باید با اصلی‌ترین ناقضان حقوق شهروندی مردم در سال 88 که علیه رأی 40 میلیونی ملت دست به کودتا زدند، برخورد کند و حامیان آنان را طرد کند.
سران فتنه که مطابق اصول فقهی و حقوقی مفسد‌ فی الارض محسوب شده حکم آنان اعدام می‌باشد، تاکنون با صبر مردم و رأفت نظام اسلامی به پای دار مجازات کشانده نشده‌اند، لکن اکنون که پرده‌دری و جسارت فتنه‌گران در چند ماه اخیر هویدا گشته و کار بدان جا رسیده است که ادعا می‌کنند: «از طلب 88 گذشتیم!»، ما دانشجویان انقلابی مطالبه محاکمه هرچه سریع‌تر فتنه‌گران و سران فتنه را از دستگاه قضا داریم.
هرچند که معتقدیم فتنه‌گران و سران آنان پیش از محاکمه در دادگاه رسمی نزد افکار عمومی ملّت بزرگ ایران محاکمه شدند، و طرد اجتماعی و بی‌توجهی عموم مردم به آنان نشان از این واقعیت دارد.
هرچند سخنان کابینه پیشنهادی دولت یازدهم در جلسه رأی اعتماد مجلس در محکومیت فتنه و فتنه‌گران و برائت از آنان شایان توجه و میخ محکم دیگری بر تابوت فتنه بود، لیکن پس از آن شاهد به‌کار‌گیری برخی از عناصر نزدیک به جریان فتنه در لایه‌های میانی دستگاه‌های اجرایی هستیم، ما دانشجویان نگران باز‌گشت حامیان فتنه در لایه‌های میانی مدیریت اجرایی و یا هر منصب دیگری در جمهوری اسلامی هستیم، و نسبت به آن به دولت هشدار می‌دهیم.
متأسفانه در چند ماه اخیر شاهدیم از گوشه و کنار کشور مجدداً توهین و تولید تنفر از آموزه‌های مترقی دینی مردم ایران به گوش می‌رسد، گویی فضای ارتجاع فکری دورانِ به‌اصطلاح اصلاحات که در آن به ناب‌ترین اندیشه‌های اسلامی هجمه صورت گرفت در حال احیاست، جنبش دانشجویی مسلمان چگونه ساکت بنشیند وقتی می‌بیند یکی از استانداران تازه‌منصوب دولت یازدهم عزاداری برای معصومین(ره) را مایه افسردگی می‌داند؟ مستضعفین انقلابی چگونه خاموش بنشینند وقتی یکی از روزنامه‌های زنجیره‌ای به نقد و نفی نص صریح قرآن می‌پردازد؟
ما دانشجویان بسیجی و مستضعفین انقلابی به فتنه‌گران و حامیان آنان اخطار می‌دهیم درصورت تکرار توهین به مقدسات، 9 دی دیگری را رقم خواهیم زد و وطن را از لوث وجود ته‌مانده فتنه‌گران عاری خواهیم ساخت، ان‌شاءالله.
شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه‌های سراسر کشور



      

رهبر معظم انقلاب: روز نهم دی در تاریخ ماند


رهبر معظم انقلاب درباره حماسه نهم دی فرمودند: یکى از خصوصیات دیگرى که در حادثه‌ى 9 دى هست، که باز آن را کاملا به حوادث انقلاب نزدیک می‌کند، مسئله‌ عاشوراست، یعنى در حوادث اول انقلاب هم محرم پیش آمد.
رهبر معظم انقلاب درباره حماسه نهم دی فرمودند: یکى از خصوصیات دیگرى که در حادثه‌ى 9 دى هست، که باز آن را کاملا به حوادث انقلاب نزدیک می‌کند، مسئله‌ عاشوراست، یعنى در حوادث اول انقلاب هم محرم پیش آمد.

 دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله العظمی خامنه‌ای به مناسبت یوم‌الله 9 دی به روایت و بازخوانی سخنان مقام معظم رهبری در این زمینه پرداخت.

آنچه در ادامه می‌آید گزیده‌ای از «روایت تاریخی حماسه 9 دی» در بیانات رهبر انقلاب اسلامی است:

«روز نهم دی در تاریخ ماند.» این جمله رهبر انقلاب اسلامی است. ایشان فتنه 88 را حاصل برنامه‌ریزی چندین ساله‌ی دشمنان و در ادامه‌ی قضایایی چون فتنه‌ی سال 78 تحلیل میکنند و راه‌حل علاج آن را حرکت عظیم مردمی همانند آنچه در 9 دی سال 88 اتفاق افتاد می‌دانند. از نگاه رهبر انقلاب روح دیانت حاکم بر دلهای مردم و توجه به فرهنگ عاشورا از خصوصیات مشترک حماسه‌ی 9 دی و حوادث دوران پیروزی انقلاب اسلامی است.

برنامه‌ریزی ده ساله دشمن برای فروپاشی نظام اسلامی در سال 78 و 88

دشمنان ما تصور میکردند با رحلت امام، آغاز فروپاشى این نظام مقدس کلید زده خواهد شد. آنها خیال میکردند امام که رفت، بتدریج این شعله خاموش خواهد شد، این چراغ خاموش خواهد شد. بعد، مراسم تشییع جنازه‌ى امام، آن احساسات مردم، آن حرکت عظیم مردم در حمایت از کارى که خبرگان کردند، اینها را مایوس کرد. یک برنامه‌ریزى ده ساله کردند - این تحلیل من است، این به معناى اطلاع نیست؛ تحلیلى است که قرائن آن را براى ما اثبات میکند - ده سال بعد امیدوار بودند که نتیجه بدهد. سال 78 که آن حوادث پیش آمد، آن کسى که این حوادث را خنثى کرد، مردم بودند. روز بیست و سوم تیر سال 78 مردم آمدند در خیابانها، توطئه‌ى دشمن را که سالها برایش برنامه‌ریزى کرده بودند، در یک روز باطل کردند. آن روز گذشت. موج دوم، باز یک برنامه‌ریزى ده‌ساله بود تا سال 88 . به نظرشان فرصتى به دست مى‌آمد. به خیال خودشان زمینه‌ها را آماده کرده بودند. مطالباتى هم مردم داشتند - مردمى که وابسته‌ى به نظامند، وفادار به نظامند - فکر کردند از این مطالبات بتوانند استفاده کنند؛ لذا آن قضایاى سال 88 به وجود آمد. دو سه ماه تهران را متلاطم کردند - البته فقط تهران را - دو سه ماه توانستند دلها و ذهنها را به خودشان مشغول کنند. اینجا هم مردم آمدند توى میدان. بعد از آنکه باطنها ظاهر شد، در روز قدس مردم دیدند که اینها حرف دلشان چیست، در روز عاشورا فهمیدند که اینها عمق خواسته‌هاشان تا کجاست، مردم عزیز ما به میدان آمدند و حماسه‌ى نه دى را به راه انداختند. نه فقط در تهران، بلکه در سراسر کشور، میلیونها نفر در روز نهم دى، بعد هم بلافاصله در بیست و دوى بهمن آمدند توى میدان، غائله را ختم کردند. این، هنر مردم است. درود به مردم ایران. درود به ملت مومن و مبارز و بصیر و آگاه ایران. ان‌شاالله به توفیق الهى، مردم همین راه را و همین خط را و همین آرمان را و همین عزم و همت را تا آخر ادامه خواهند داد. 1390/03/14

حضور پرشور مردم؛ عامل شکست فتنه هجدهم تیر و فتنه 88

در فتنه‌ى هجدهم تیر، پنج روز بعد از اینکه فتنه‌گران فتنه‌ى خود را شروع کردند، مردم آن حرکت عظیم 23 تیر را، نه فقط در تهران، بلکه در سایر شهرها به راه انداختند. در فتنه‌ى 88، دو روز بعد از حوادث عاشورا، آن قضیه‌ى عظیم نهم دى به راه افتاد. همان وقت بعضى از ناظران خارجى که از نزدیک دیده بودند، در مطبوعات غربى نوشتند و ما دیدیم، که گفته بودند آنچه در نهم دى در ایران پیش آمد، جز در تشییع جنازه‌ى امام، چنین اجتماعى، چنین شورى دیده نشده بود. این را مردم کردند. حضور مردم اینجورى است. 1390/07/20


دریافت پوستر در ابعاد بزرگ

حرکت عظیم مردمی؛ تنها راه‌حل مقابله با فتنه 88

فتنه‌ى 88 تنها آن چیزى نبود که توى خیابان به وسیله‌ى تعدادى آدم دیده شد؛ این یک چیز ریشه‌دارى بود، یک بیمارى عمیقى درست کرده بودند، اهدافى داشتند، زمینه‌ها و مقدمات فراوانى برایش چیده شده بود، کارهاى بزرگى شده بود و هدفهاى بسیار خطرناکى دنبال این کار بود، که با این برخوردهاى گوناگون سیاسى و امنیتى و اینها حل نمیشد؛ یک حرکت عظیم مردمى لازم داشت؛ که این حرکت، حرکت 9 دى بود؛ آمدند بساط فتنه و فتنه‌گران را در هم پیچیدند. لذا حادثه‌ى 9 دى یک حادثه‌ى ماندنى در تاریخ ماست. من آن سال هم گفتم - پارسال بود یا پیرارسال بود - که این حادثه، حادثه‌ى کوچکى نیست. این حادثه، شبیه حوادث اول انقلاب است. این حادثه بایستى حفظ شود، بایستى گرامى داشته شود. 1390/09/21

روح دیانت حاکم بر مردم؛ نقطه مشترک 9 دی و حضور مردم در سال 57

در قضیه‌ى 9 دى سال 88 یک نکته اساسى است و آن نکته برمیگردد به هویت انقلاب و ماهیت انقلاب. یعنى همان روحى که حاکم بود بر اصل انقلاب ما و آن حضور عظیم بى‌نظیر تاریخى در سال 57، همان روح در ماجراى 9 دى نشان داده شد؛ کمااینکه در قضایاى گوناگون دیگر هم نشان داده شده، لیکن در 9 دى به شکل بارزى نشان داده شد؛ به طورى که جاى انکار و تردید و تامل براى هیچ کس از بدخواهان و دوستان و دشمنان و دیگران باقى نگذارد. آن روح چه بود؟ روح دیانت حاکم بر دلهاى مردم بود. 1390/09/21

توجه به فرهنگ عاشورا؛ خصوصیت مشترک 9 دی و حوادث اول انقلاب

یکى از خصوصیات دیگرى که در حادثه‌ى 9 دى هست، که باز آن را کاملا به حوادث انقلاب نزدیک میکند، مسئله‌ى عاشوراست. یعنى در حوادث اول انقلاب هم محرم پیش آمد و امام آن نکته‌ى عظیم عجیب تاریخى را بیان کردند: «ماهى که خون بر شمشیر پیروز است». این حرف کوچکى نیست: پیروزى خون بر شمشیر. ماها عادت کرده‌ایم، این حرفها را هى تکرار میکنیم؛ کانه عمقش گاهى از یادمان میرود. خون بر شمشیر پیروز میشود، مظلوم بر ظالم فائق مى‌آید، کشته بر کشنده فائق مى‌آید؛ این همان چیزى است که در عاشورا پیش آمد. امام این را در محرم سال 57 مطرح کردند، در قضیه‌ى 9 دى هم باز پاى امام حسین در میان بود، پاى عاشورا در میان بود. اگر آن حرکات سخیف و در واقع گریه‌آور از سوى این گروه‌هاى ایضا سخیف، در عاشورا پیش نمى‌آمد، این حرکت عظیم و این تحرک عمومى مردم معلوم نبود به این شکل به وجود بیاید. اینجا هم پاى عاشورا در میان بود. 1390/09/21

موضع‌گیری صریح در مقابل اهانت به امام حسین(ع)؛ نشانه روشن‌بینی مردم

مى‌بینید مردم پایبندى‌شان به مسائل دینى و ارزشهاى معنوى بیشتر شده است. کى در کشور ما این همه جوان در مراسم معنوى شرکت میکردند؛ در مراسم عبادى ماه رمضان، در روز عید فطر؟ این اجتماعات عظیم، این روشن‌بینى مردم در زمینه‌ى مسائل سیاسى سابقه نداشته است. بعد از اهانتى که در روز عاشوراى سال 88 به وسیله‌ى یک عده تحریک شده نسبت به امام حسین انجام گرفت، دو روز فاصله نشد که مردم در روز 9 دى توى خیابانها آمدند و موضع صریح خودشان را علنى ابراز کردند. دستهاى دشمن و تبلیغات دشمن نه فقط نتوانسته مردم را از احساسات دینى عقب بنشاند، بلکه روزبه‌روز این احساسات تندتر و این معرفت عمیق‌تر شده است. 1389/07/27



      

این لاشه بو گرفته را دفن کنید!


اصلاح‌طلبان قبل از هر کار دیگری باید زحمت بکشند و اول لاشه بو گرفته مرحوم جنبش سبز را دفن کنند
اصلاح‌طلبان قبل از هر کار دیگری باید زحمت بکشند و اول لاشه بو گرفته مرحوم جنبش سبز را دفن کنند

  فتنه پیچیده 1388، قرار بود ایران را فلج کند. آن گونه که بعدها صاحب نظران امنیتی در غرب فاش کردند لابراتوارهای جاسوسی نظیر سازمان سیا، ام آی سیکس و موساد 10 یا 20 سال برای تدارک فرمول جدید ضربه و حمله به جمهوری اسلامی وقت گذاشته بودند تا بتوانند از داخل به قلب حاکمیت بزنند و آن را فلج کند. درهم‌آمیزی منافقین قدیم و جدید از طیف‌های مختلف کار دامنه‌داری بود که قریب 20 سال- به تصریح مایکل لدین مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا- زمان برد و حتی به برخی ارتباطات آمریکایی‌ها با دفتر نخست‌وزیری در اواسط دهه 60 برمی‌گشت. اینکه کشور به مدت 8 ماه در تب و التهاب فرو رفت، از یک سو به پیچیدگی و دوز بالای سم جدید بازمی‌گشت و از دیگر سو نشانه سلامت پیکره ملت ایران بود که در مصاف سخت با این تزریق، پادزهر آن را یافت. روز نهم دی- سه روز پس از ماجرای پرغصه عاشورای آن سال- معلوم شد ملت ایران عفونت را پس زده و به شکلی غیرمترقبه، به جای فلج شدن، واکسینه شده است. این چنین وقتی ملت ما سرزنده و با نشاط از متن آن کارزار سخت برخاست، لاجرم آنها که هنوز در جبهه مقابل ایستاده بودند، تداعی تعفن و عفونت کردند.

این فرمایش بلند از رسول اکرم(ص) است که فرمودند «خود را با توبه و استغفار معطر کنید، مبادا بوی بد گناهان شما را مفتضح و رسوا کند». برخی دلالان و طراحان فتنه آن قدر در جبران جرم‌های خود کوتاهی کردند که دوست و دشمن درباره آنها شهادت مرگ و دفن دادند. در طول این سال‌ها فراوان از فتنه‌گران بازداشتی- نظیر یاشار دارالشفایی- بودند که نوشتند و گفتند «اصلاح‌طلبان قبل از هر کار دیگری باید زحمت بکشند و اول لاشه بو گرفته مرحوم جنبش سبز را دفن کنند». 15 دی ماه 89 یک سال پس از افول فتنه، در حالی که خاتمی می‌خواست بی سر و صدا و بدون پس دادن حساب، خود را از جنبش سبز کنار بکشد، وبسایت جرس ارگان حلقه لندن (اتاق فکر جنبش سبز در خارج!) صراحتا نوشت «خاتمی سعی در باز کردن راه دیگری دارد که لاجرم پیش‌نیاز آن، خواندن نماز میت بر جسد جنبش سبز است». این قبیل تعابیر اما به شدت گمراه‌کننده است. گویا فتنه سبز یک چیز است و سران آن یک چیز دیگر، و آن که دچار عفونت و مرگ شده فتنه است. حقیقت آن است که عفونت پیش از آن که جنبش سبز را دربر گرفته باشد، عوامل آن را طی چند دهه اخیر آلوده کرده و طعمه نیمه جان قرار داده بود. به تعبیر شریف امیر مومنان(ع) «هرکس زشت شمردن و انکار منکر با قلب و دست و زبان را ترک کند، مرده‌ای بین زندگان است». نفاق جدیدی که ردای غلط‌انداز تجدیدنظرخواهی و اصلاح‌طلبی را بر تن کرد، نه تنها سودای ایستادن در مقابل منکرها را نداشت بلکه به تدریج پرچمدار و حاشیه امنیت‌ساز جریان حمله به معروف‌های انقلاب و اسلام شد.

19 اسفند ماه سال گذشته احمد پورنجاتی از اعضای فراکسیون مشارکت در مجلس ششم ضمن مصاحبه با روزنامه بهار در عباراتی قابل تامل گفت «آقای عبدالله نوری زمانی که دفاعیاتش را برای روزنامه خرداد می‌نوشت به من گفت این دفاعیات را بخوان. به آقای نوری گفتم شما باید الان تصمیم بگیرید. این چیزی که شما نوشته‌اید به عنوان دفاعیات، مفهومش این است که خداحافظ حاکمیت و اگر یک مقدار بخواهیم بدبینانه‌تر برخورد کنیم خداحافظ انقلاب! نمی‌شود آن طور تصمیم بگیریم و قبلش در بازنگری قانون اساسی از ولایت مطلقه دفاع کنیم و بعدها گارد اصلاح‌طلبی ویژه بگیریم». این نغمه شوم جدایی از انقلاب و اسلام نه در سال 88 که از اواسط دهه 70 از سوی طیفی از همین جماعت افراط و تفریطی- اما قدرت‌محور- آغاز شده بود. وقتی جریان‌های ضد انقلاب و ضد اسلام دیدند در سال‌های پایانی دهه 70 هیچ اعتراضی از سوی اصلاح‌طلبان حاکم در قبال برخی حرمت‌شکنی‌ها و عقده‌گشایی‌ها علیه مقدسات اسلام صورت نمی‌گیرد، آنها نیز به میدان آمدند و نطفه ائتلاف شومی بسته شد که میزان انحطاط آن در 2 خیانت بزرگ 78 و 88 شبه‌اصلاح‌طلبان به نمایش درآمد. بیخود نبود یکی از اعضای فراری همین حلقه نفاق جدید- مجید محمدی- اواخر مهرماه 1388 در وبسایت فردا نوشت «اعضای جنبش سبز اهل ریاضت نیستند. می‌خواهند با شورت کوتاه و تاپ بیرون بیایند. می‌خواهند سینه بزنند و اگر هوس کردند، شرابی بنوشند. آنها در ملأ عام روزه‌خواری می‌کنند و نصر من الله و فتح قریب سر می‌دهند. در نماز جمعه با کفش و به صورتی مختلط پشت سر هاشمی نماز می‌خوانند و جای صلوات، سوت و کف می‌زنند»!!

البته این مهره فراری بی‌سر و پا (عضو حلقه کیان) مدتی بعد که فهمید با الواتی‌گری نمی‌شود با ملت مومن ایران درافتاد، به صراحت در همان وبسایت نوشت «اسلامگرایی جدی‌ترین مانع و مخاطره‌انگیزترین مشکل‌ها در برابر جنبش سبز است. ریشه‌های فرهنگی و اجتماعی اسلامگرایی که به تاسیس و تداوم جمهوری اسلامی منجر شدند، هنوز در جامعه ایران زنده‌اند. آنچه خطر جدی در برابر جنبش سبز است، نام جمهوری اسلامی نیست بلکه اسلامگرایی است. اسلامگرایی در ایران قوی است. در ضرورت جدی گرفتن اسلامگرایی و اهمیت آن همین بس که بیش از سه دهه حکومت را سر پا نگاه داشته است. این ایدئولوژی از نفس نیفتاده و بر زمین زدن و ضربه فنی کردن آن کاری است بس دشوار». در چنین شرایطی موضع دوست و دشمن انقلاب روشن بود. آشوبگران در همان آشوب‌ها بود که شعار دادند «انتخابات بهانه است- اصل نظام نشانه است» و پس از آن نیز با خط کشیدن روی نام مبارک اسلام در عبارت جمهوری اسلامی و حذف شعار «مرگ بر آمریکا و اسرائیل» معلوم کردند بغض چه چیزی را در دل دارند و ستاد لجستیک و اتاق فرماندهی‌شان کجاست. و بالاخره به جنگ امام حسین(ع) که رفتند و از سوی یکی از سران فتنه به عنوان «مردمان خداجو» لقب داده شدند، آشکار گردید تبارشان به کدام اردوگاه برمی‌گردد؛ حسین علیه‌السلام یا یزید علیه‌اللعنه؟

اگر این همه فرومایگی و انحطاط نبود، قصاب جنایتکاری مانند پل ولفوویتز (معاون وزارت دفاع دولت بوش) که از متهمان اصلی قتل عام میلیون‌ها شهروند عراقی و افغانی است، سوم تیر 88 اعلام نمی‌کرد «موسوی مرد بسیار شجاعی است و دارد مقاومت می‌کند. لازم است آمریکا با او تماس بگیرد. بهتر است او بداند می‌تواند یک خط ارتباطی مستقیم با ما داشته باشد... من این نگرانی را می‌فهمم که ما نباید به گونه‌ای عمل کنیم که مخالفان جمهوری اسلامی، انگ عوامل داخلی آمریکا را بخورند اما به نظر من آنها کاملا نشان داده‌اند که خواهان حمایت غرب هستند». دو روز بعد- پنجم تیر88- سایت وزارت خارجه اسرائیل لابد از چیزهایی خبر داشت که نوشت «آنها دنبال سرنگونی رژیم اسلامی هستند نه اعتراض به انتخابات یا ابطال آن. چه قدر دردناک و توهین‌آمیز که خواسته آنها را در حد ابطال انتخابات تقلیل می‌دهند. پایان مسیر این قطار، عبور از جمهوری اسلامی است. ای کاش آقای موسوی بتواند تا ایستگاه آخر که همانا سرنگونی است، همراه شود». و دقیقا به همین دلیل است که کنت تیمرمن رئیس تندروی بنیاد دفاع از دموکراسی در ایران ضمن مقاله‌ای در واشنگتن‌تایمز (4 خرداد 92) اعلام کرد «وزارت خارجه آمریکا در انتخابات سال 2009 ایران به بخش فارسی VOA دستور داده بود از میرحسین موسوی حمایت کند».
آیا عجیب نبود که آشوبگران میدانی خواستار حذف شعار مرگ بر آمریکا در روزهای 13 آبان و 16 آذر 88 شدند و به تعبیر حضرت امام برای منسی کردن و به فراموشی بردن این شعار، شعار مرگ بر روسیه سر دادند و یکی دو سال بعد، یکی از سران فتنه دست به انتحار ‌زد و با جعل برخی دروغ‌های شاخدار اعلام ‌کرد نامه‌ای سری در این باره به امام نوشته و امام هم موافق حذف شعار مرگ بر آمریکا بوده است؟! آیا فرزند همین چهره سیاسی آن گونه که برخی روزنامه‌نگاران اصلاح‌طلب فراری اذعان کرده‌اند در خارج کشور دنبال داغ کردن آتش تحریم‌های فلج کننده علیه ملت ایران- پس از شکست فتنه سبز در قیام الهی نهم دی 88- برای انتقام از ملت ایران نبوده و سراغ محافل آمریکایی دست‌اندرکار تحریم‌ها را نگرفته است؟

سران فتنه آن هنگام که به اختیار گفتند«ولایت فقیه جلوی دیکتاتوری و کودتا و انحراف در کشور را می‌گیرد»، علیه فتنه‌انگیزی‌های بعدی خود حکم پیشاپیش صادر کرده‌اند. همچنان که وقتی به اختیار اعلام می‌کردند آیت‌الله خامنه‌ای بر ما ولایت دارند و شرعا و قانونا باید اطاعت کنیم زیرا غیر از این حجت نداریم. اما وقتی بیماری فتنه در جانشان افتاد، با بیعت خودخواسته همان معامله را کردند که جناب زبیر و طلحه با امیر مومنان(ع) کردند. و البته آن که با حق گلاویز شود، گردنش شکسته می‌شود. (به گمانم زبیر بسیار مردتر از برخی از سران فتنه بود که سرانجام راه ندامت در پیش گرفت و اینها بر توسن کور لجاجت تا نهایت سقوط پیش رفتند).

این نوشته ناتمام می‌ماند اگر به نقش مخلصانه و حکیمانه ولی امر مسلمین در مهار هجوم سنگین جبهه استکبار اشاره نشود. یک سال پس از فتنه 88 (8 آذر 89) سایت ضد انقلابی روز آن‌لاین در مطلبی به قلم یکی از همکاران فراری نشریات اصلاح‌طلب (محمدرضا-ی) نوشت «چه مخالف و دشمن خونی رهبر جمهوری اسلامی و چه هوادار سینه‌چاک او و چه در این میانه نظری بینابینی داشته باشی، نمی‌توانی منکر توانایی‌ها و تیزهوشی‌ آیت‌الله خامنه‌ای شوی، حضور حداقل 40 ساله در سطوح بالای سیاست ایران، او را به رهبری سیاسی با اشرافی قابل قبول در حوزه‌های مختلف داخلی و خارجی تبدیل کرده است. همین تجربه گرانبها باعث شده تا او بتواند جایگزین چهره کاریزماتیک و به ظاهر بی‌جانشینی چون روح‌الله خمینی در مقام رهبری جمهوری اسلامی شود و نظام سیاسی به جای مانده از او را بیش از دو دهه حفظ کند».
این البته ثمره رفتار از سر «صبر و احتساب» مردان الهی است. «ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمن وُدّا». یک سال پس از فروکش کردن شعله‌ فتنه، فرید زکریا تحلیلگر ارشد تایم و سی‌ان‌ان نوشت «بپسندیم یا نه، آیت‌الله خامنه‌ای محبوب‌ترین چهره در میان مردم ایران است».



      

فتنه و فتنه گران از منظر امام خمینی (ره)

 

فتنه و فتنه‌ گران از منظر امام خمینی (ره)

 

اصل اساسی تمام فتنه‌ها
 

فرزندم! از خودخواهی و خودبینی به درآی که این ارث شیطان است که به واسطه خودبینی و خودخواهی از امر خدای تعالی به خضوع برای ولی و صفی او- جلّ و علا- سر باز زد و بدان که تمام گرفتاری‌های بنی‌آدم از این ارث شیطانی است که اصل اصول فتنه است؛ و شاید آیه شریفه وَ قاتِلُوهُمْ حَتّی‏ لا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَ یکُونَ الدِّینُ لِلَّه، در بعض مراحل آن، اشاره به جهاد اکبر و مقاتله با ریشه فتنه که شیطان بزرگ و جنود آن که در تمام اعماق قلوب انسان‏ها شاخه و ریشه دارد، باشد و هرکس برای رفع فتنه از درون و برون خویش باید مجاهده نماید و این جهاد است که اگر به پیروزی رسید، همه چیز و همه کس اصلاح می‏شود.1

حیله شیطانی فتنه‌ گران
 

فرصت‌طلبان از سویی و مفسده‌جویان از سوی دیگر می‏خواهند وانمود کنند که نهضت از پشتیبانی عظیم ملّت- پس از پیروزی- برخوردار نیست؛ و با این حیله شیطانی، مردم ناآگاه را به تردید بکشانند و به خیال خام خود از آب گل‌آلود، ماهی بگیرند؛ لهذا برای اثبات وحدت ملّی و ابطال باطل و احقاق حق و خاتمه دادن به دروغ‌پردازی‌ها و فتنه انگیزی‌های مخالفین با اسلام و نهضت مقدس اسلامی، مقتضی است روز سه‌شنبه 26 تیر ماه 58 عموم اقشاری که به اسلام و قرآن مجید و جمهوری اسلامی و استقلال کشور علاقه دارند، در راهپیمایی شرکت کنند تا حساب گروه‌هایی که برخلاف مسیر انقلاب اسلامی هستند، روشن شود. در حقیقت این مانور اسلامی ملی، عرضه جنود حق و حزب اللَّه است در مقابل جنود شیطانی. از خداوند متعال عظمت اسلام و ملت را خواهانم‏.2

ائتلاف برای آشوب؟
 

این آقایانی که با هم ائتلاف کردند، این آقایانی که با این منافقین ائتلاف کردند، ائتلاف کردند که مملکت ما را به هم بزنند، ائتلاف کردند که آشوب به پاکنند؛ شمایی که ائتلاف کردید، برای چه ائتلاف کردید؟ آقایان می‏گویند که این بازی قبول نیست، از سر! دیروز من گفتم این را که خوب، این را ملّت تعیین نکرده یا کرده؟ اگر ملت تعیین نکرده. خوب، ببینید کی تعیین کرده؟ از کجا آمدند و رأی دادند؟ آرا زیاد. قانون اساسی را [که‏] آن قدر زیاد رأی دادند، آن طرفش، همین منافقین و اینها، رأی ندادند. همین مؤتلفین. همین‌ها. البته نه آن جناح متدینشان. همه این چیزهایی که پیدا شده است، از آرا همین مردم است. خوب، شما هی می‏گویید مردم را ما قبول داریم، مردم را قبول داریم. خوب، بسیار خوب، کی هست که این مردم را قبول ندارد! این مردم تعیین کردند. خوب، قبول دارید، اگر می‏گویید میزان رأی مردم است؛ خوب، رأی مردم. حالا ائتلاف کردید که به ضد رأی مردم عمل کنید؟ ائتلاف کردید که مجلس شورای اسلامی را کنار بگذارید؟ ائتلاف کردید که قوه قضائیه را کنار بگذارید؟ ائتلاف کردید دولت را کنار بگذارید؟ این ائتلاف برای چیست؟ این چه ائتلافی است؟3

فقط همین یک تکلیف مانده؟
 

آقایان تمام تکلیف‌ها را به جا آوردند و عمل کردند، فقط یک تکلیف مانده و آن جمهوری اسلامی را به هم زدن؟! تمام تکلیف‌هایی که بر ما و شما متوجه است، چه از قشر نویسندگان و روشنفکران و جبهه‏ها و نهضت‌ها و سایرین، تمام تکالیف فقط منحصر به این شده است که این جمهوری اسلامی را در خارج از کشور طور دیگری که هست نمایش بدهید و مردم را دعوت کنید که بر خلاف جمهوری اسلامی شورش کنند؟! دیگر همه چیز درست شده است، فقط این یکی مانده؟! در وقتی که سرتاسر ایران آشوبگران مشغول آشوب هستند، منافقان مشغول فعالیت هستند و ابتلا به جنگ با قدرت‌های بزرگ داریم و مملکت ما آنجا مبتلا به جنگ است و در داخل مبتلا به این دستجات مختلفی است که به بهانه اسم شماها در خیابان‌ها می‏ریزند و جوانان ما را زخمی می‏کنند و گاهی هم می‏کشند، این‌ها نهی از منکر نمی‏خواهد؟ این‌ها را دعوت به شورش می‏کنید، این امر به منکر نیست؟ این امر به فساد نیست؟4

حیله‌ها را نقش بر آب کنید
 

ضمن تشکر از همه شما باید عرض کنم بیدار باشید، توجه داشته باشید! نقشه‏های محیلانه این‌ها را نقش بر آب کنید. نگذارید این فتنه‌گرها در بین مردم بیفتند و صفوف ما را متفرق کنند. صف واحد باشید: صَفاً کَأَنَّهُم بُنیانٌ مَرصُوصٌ [سوره صف، آیه4] این سد عظیمی که آن سد عظیم را شکست، حفظ کنید. این قطره‌هایی که به صورت سیل بنیان‌کن درآمد، این واحدهایی که همچون سیل عظیمی تمام موانع را از سر راه برداشت، حفظ کنید. با این سیل عظیم به پیش بروید و همه بنیان‌های ظلم و ستم را منهدم کنید. این دست‌های خائن را قطع کنید. ...این‌ها از اسلام می‏ترسند. این‌ها قدرت اسلام را لمس کردند؛ فهمیدند که اسلام چیست؛ فهمیدند در مقابل اسلام، ابرقدرت‌ها نمی‌توانند بایستند. نمی‏خواهند این نهضت به آخر برسد، ولی باید شیاطین بدانند، تفرقه‌اندازها بدانند که غلط فکر کرده‏اند! باید این ابلیس‌ها و این شیاطین بدانند که همچو قدرتی برای آنها نیست. آن قدرتی که آن سد بزرگ را شکست، این قطره‏های ضعیف را خواهد شکست.5

به اسلام برگردید
 

من باز به همه این آقایانی که می‏خواهند نطق کنند و اعلامیه بدهند و نمی‏دانم نامه سرگشاده بفرستند و از این مزخرفات، به همه اینها اعلام می‏کنم که برگردید به اسلام، برگردید به قانون، برگردید به قرآن کریم، بهانه درست نکنید که اسباب این بشود که شما همه به انزوا کشیده بشوید. من به بسیاری از شما علاقه دارم و میل دارم که همه به قانون عمل کنند و همه درجای خود باشند وچنانچه این‌طور نباشد، مسئله ‏طور دیگر خواهد شد.6

هوای نفس نمی‌گذارد
 

شمایی که امروز هستید در مجلس و در صحنه، شما هم این نصیحت عاجزانه من را قبول کنید و یک پا روی نفسانیت بگذارید و این گروه‌هایی که ایران را می‏خواهند به تباهی بکشند، قیام مسلحانه بر ضد اسلام کردند، این‌ها را از خود برانید و از آن‌‌ها تبرّی کنید و آنهایی که اسلام را برای حالا دیگر صحیح نمی‏دانند، آنها را هم از خودتان برانید و از آنها تبرّی کنید. جای توبه باز است. بزرگترین گناه این است که انسان طرفداری بکند از کسانی که به ضد اسلام قیام کرده‏اند یا به ضد اسلام اعلامیه می‏دهند. من خیر شما را می‏خواهم. من حق خودم را بخشیدم به شما. هرچه بد گفتید بخشیدم. لکن خیر شما را می‏خواهم که از این خطاها که تاکنون شده است دست بردارید و با ملت حسابتان را یکی کنید و با این گروه‌های مختلفی که می‏خواهند از حیثیت شما برای خودشان ‏کسب وجاهت کنند و هرچه آنها کسب وجاهت کنند، شما وجاهتتان را از دست می‏دهید. از این‌ها ببرید و به اسلام، به همان چیزی که عقیده به آن دارید- لکن هوای نفس نمی‏گذارد- برگردید.7

نصیحت به بنی ‌صدر
 

من الآن هم نصیحت می‏کنم آقای بنی صدر را به این‌که نبادا در دام این گرگ‌هایی که در خارج کشور نشستند و کمین کردند بیفتید و این آبرویی که از دست دادید، بدتر بشود. من علاقه دارم که تو بیشتر از این خودت را تباه نکنی. من علاقه دارم که همه اشخاصی که در این مملکت زندگی می‏کنند، یک زندگی انسانی- الهی باشد. نبادا یک وقت در دام اشخاصی بیفتی که این ملت آنها را سر تا پا شناخته است؛ و آنها از تو پشتیبانی کنند و تو هم در دام آنها بیفتی؛ که هم دنیا به باد رفته است تا آخر و هم آخرت.8

فهمیدیم شما فتنه‌گر هستید
 

ما تاکنون برای اینکه به مردم عالَم بفهمانیم و بفهمند مردم که ما با چه اشخاصی مقابله داریم، ما آزادی دادیم به آنها، آزادی مطلق که در ظرف این چند ماه قریب دویست حزب و گروه و مطبوعات زیاد و مجلات و روزنامه‏ها منتشر شد! و هیچ‌کس جلوگیری نکرد. در عین حالی که به همه مقدسات ما توهین کردید، در عین حالی که با حکومت آن‌طور رفتار کردید و با اسلام آن‌طور رفتار کردید در مطبوعاتتان، مع‌ذلک به شما تعرض نشد. تا آن‌که فتنه را دیدیم و فهمیدیم شما فتنه‏گر هستید، شما منافقینی هستید که می‏خواهید فتنه بکنید، منافقینی هستید که توطئه کردید بر ضداسلام، توطئه کردید بر ضد کشور، توطئه کردید بر ضد ملت؛ شما اشخاصی هستید که با سرحَدَّات و با خارج روابط دارید- رفت و آمد شما [تحت‏] کنترل است. اطلاع به ما دادند که رفت و آمد دارید شما با اشخاصی که در رژیم سابق بودند؛ با اشخاصی که می‏خواهند مملکت ما باز به حال اول برگردد. بعد از این‌که توطئه شما ثابت شد و مردم فهمیدند شما چه اشخاصی هستید، دیگر نمی‏توانیم اجازه بدهیم آزادانه هر کاری می‏خواهید بکنید، شما را سرکوب خواهیم کرد!.9

همان ‌طور که با محمدرضا عمل شد
 

شما هوشیار باشید که مبادا این گروهک‌های فرصت‌طلب به بهانه این‌که چه شده و چه شده، بخواهند راهپیمایی کنند و بخواهند آشوب کنند. محرکین آشوب را، هرکس می‏خواهد باشد، با قلم، با زبان، با هرچه بخواهد باشد، معرفی کنند، من او را خواهم منزوی کرد. بنابراین، من تا سر حد امکان، تا آن‌جایی که اسلام را در خطر نبینم و بازی‌های سیاسی نخواهد اسلام را و مسلمین را در خطر بیندازد، به آنها نصیحت می‏کنم و خاضعانه از آنها می‏خواهم که دست بردارند از این شیطنت‌ها و اگر احساس خطر بکنم، همانطوری که با محمدرضا عمل شد، با همه آن‏طور عمل خواهد شد. امروز بازار بستن، راهپیمایی کردن، سخنرانی‌های انحرافی کردن، تمام این‌ها بر خلاف مصالح اسلام و بر خلاف مصالح خدای تبارک و تعالی که اسلام را برای ما الگو قرار داده است می‏باشد و حرام است‏.10

امروز و فردا روز شکست فتنه‌ گران است
 

این‌جانب از شما ملت شریف ایران متواضعانه می‏خواهم که در عین حال که در صحنه حاضرید، آرامش را حفظ کنید. حضور شما مردم عزیز و مسلمان در صحنه است که توطئه‏های ستمگران و حیله‌گران تاریخ را خنثی می‏کند. حضور شما در صحنه است که گرد یأس و درماندگی بر چهره‏های منافقین و متحدان بی‏آبرویش می‏پاشد. حضور شما مردم شجاع و با ایمان است که خط اصیل اسلام را بر ایران و به امید خدا بر جهان حاکم خواهد نمود. حضور شما مردم مؤمن و از جان گذشته است که روشن‌فکران غرب و شرقزده را برای همیشه رسوا می‏کند. حضور شما در صحنه، تمام «من»‌ها و منیت‌های شیطانی را کوبیده و می‏کوبد و «ما» و اخوت اسلامی را جایگزین آن نموده و می‏نماید.حضور شما در صحنه به آمریکا و غرب و شرق و دنباله‌روهای بی‏عقلشان هشدار داد که این ما بودیم که انقلاب نمودیم و این ما هستیم که سرنوشت خود را خود تعیین می‏نماییم و از کلمات بی‏محتوای شما گول نمی‏خوریم. حضور شما در صحنه، جبهه‏ها و سازمان‌ها و جمعیت‌هایی را که به اسم طرفداری از فرد و فردپرستی به مقابله با اسلام و احکام شرعی آن برخاسته بودند، رسوا نمود.
امروز و روزهای آینده روز شکست جریان دشمنان قسم خورده اسلام است. روز شکست فرد یا افراد نیست، روز شکست جریانی است که به اسلام معتقد نیستند و اگر هم باشند، مسلماً تا حدودی است که با قوانین غرب برنخورد و مخالفتی نداشته باشد؛ روز شکست جریانی است که همیشه قلب مرا می‏آزارد، شکست جریانی است که بسیار خطرناک‌تر از تمامی جنایت‌ها و خیانت‌های رژیم پهلوی در طول حکومت ننگینشان بود؛ روز شکست جریانی است انحرافی که حضور به موقع شما، پایه‏های آن را لرزاند و فرو ریخت. دوستان عزیزم! بسیار دقت کنید و کاملاً بهوش باشید و هوشیارانه با آرامش کامل ولی با تمام توان در صحنه باشید که بی‏شما هیچکس، هیچ نمی‏تواند کند و با شما همه دشمنان رسول اکرم و ائمه اطهار نابود خواهند شد.11
"... آرای همه باید با جمهوری اسلامی باشد.اگر چنانچه سایر اقشار مملکت حتی منحرفین از اسلام هم بدانند که اسلام چیست، بدانندکه برنامه‎های اسلام چه هست، همه شان به اسلام روی می‎آورند مگر آنهایی که دست نشانده آمریکا یا سایر ابرقدرتها هستند. اینهایی که الان در ایران مشغول فتنه هستنداینها از اسلام هیچ اطلاع ندارند، و به حسب آنطوری که من می‎فهمم‎، اینها مرتبط باامریکا هستند ولو اینکه اسمشان برخلاف است ! و ملت ما باید اینها را رد بکنند و اعتنایی به آنها نکنند، و خودشان در همین سیل جمعیت ایران منحل خواهند شد.... "
(صحیفه امام ج6-ص471)
"....این منطق، منطق آدم ناآگاه است، نگویید ما ولایت فقیه را قبول داریم لکن با ولایت فقیه اسلام تباه می‌شود! این معنایش تکذیب ائمه است. تکذیب اسلام است و شما من حیث لایشعر این حرف را می‌زنید.... "
(صحیفه امام ج10-ص59)
"....آقایان بعضی شان می‌گویند مسئله ولایت فقیه یک مسئله "تشریفاتی " باشد مضایقه نداریم. اما اگر بخواهد ولی،‌ دخالت بکند در امور، نه، ما آن را قبول نداریم- حتما باید یک کسی از غرب بیاید دخالت بکند؟ ما قبول نداریم که یک کسی اسلام تعیین کرده او دخالت بکند، اگر متوجه به لوازم این معنا باشند، مرتد می‌شوند! لکن متوجه نیستند.... "
(صحیفه امام ج10-ص223)
"...اینها می‌خواستند که این منافقین هم آزاد بیایند توی مردم و بعد از یک سال دیگر بسیاری ازجوانهای ما را منحرف کنند آزادانه و بسیاری از کارهایی که می‎خواهند مخفیانه انجام بدهند، آزادانه انجام بدهند، برای اینکه، آزادی است! بی‌جهت نیست که در آن نطقهای با اجتماع زیاد روز عاشورا سوت می‎زنند و کف می‎زنند. امام مظلوم ما به شهادت رسیده‎، روز شهادت امام مظلوم ما، پای نطق و سخنرانی یک نفر آدمی که با آنها دوست است کف می‎زنند و سوت می‎کشند و آمریکا را از یاد می‎برند. خط این بود که اصلا آمریکا منسی بشود.... "
(صحیفه امام ج15-ص29)
"...باید مردم را آشنا کنید به وظایف خودشان‎. و از مردم هم تقاضا می‎شود که راهپیماییها به عنوان راهپیمایی نباشد، به عنوان دستجات باشد. همان دستجات سنتی باحفظ جهات شرعی اسلامی‎. و عاشورا را زنده نگه دارید که با نگه داشتن عاشورا کشورشما آسیب نخواهد دید. شما گویندگان نقش مهمی در این باب دارید و مسئولیت بزرگی هم دارید؛ چنانچه تمام علما، هم نقش بزرگ دارند، هم مسئولیت بزرگ‎. هر کس به اندازه خودش مسئولیت دارد.... "
(صحیفه امام ج15-ص333)

پی‌نوشت‌ها:
 

1. صحیفه امام، ج‏20، ص 155.
2. صحیفه امام، ج‏9، ص 107.
3. صحیفه امام، ج‏14، ص 454.
4. صحیفه امام، ج‏14، ص 451.
5. صحیفه امام، ج‏7، ص 161.
6. صحیفه امام، ج‏14، ص 418.
7. صحیفه امام، ج‏14، ص 493.
8. صحیفه امام، ج‏14، ص 493.
9. صحیفه امام، ج‏9، ص 338.
10. صحیفه امام، ج‏14، ص 418.
11. صحیفه امام، ج‏14، ص 474.
 

منبع:www. lailatolgadr.com





      

فتنه سازی از منظر مقام معظم رهبری

 

فتنه سازی از منظر مقام معظم رهبری

بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار جمع کثیرى از سپاهیان و بسیجیان در مشهد، 10/6/78 امنیت سیاسى معنایش این است که تفکرات و معارف سیاسى در جامعه، معارف واضح و دور از نفاق و دوگونه‌گویى و دوگونه‌اندیشى باشد. معنایش این است که کسانى که متصدى بیان مسائل سیاسى براى مردم هستند،نسبت به مردم امانت به‌خرج دهند. معنایش این است که کسانى که متصدى نوشتن و پخش کردن و منتشر کردن معارف فکرى جامعه هستند، دروغ نگویند، فریب ندهند، تقلب نکنند و در طعامى که على‌الظاهر شیرین هم هست، زهر مخلوط نکنند؛ این امنیت سیاسى است. آن قلمى که برمى‌دارد بیست سال تلاش و مجاهدت مظلومانه و فداکارانه‌ى این ملت را در مقابله‌ى با قدرتهاى زورگوى چپاولگر دشمن ظالم انکار مى‌کند، این امنیت سیاسى کشور را به هم مى‌زند و ناامنى فکرى ایجاد مى‌کند. آن کسى که در داخل کشور، با استفاده از امکاناتى که قانون و بیت‌المال این مردم در اختیار او گذاشته است، برمى‌دارد خواسته‌هاى دولتمردان و سیاستمداران فلان کشور دشمن را توجیه مى‌کند و با قالبهاى على‌الظاهر پسندیده، به خورد یک عده مى‌دهد، این ناامنى سیاسى و فکرى ایجاد مى‌کند. این هم مثل همان دزد سرگردنه است - فرقى نمى‌کند - مثل همان اشرار لب مرز است. آنها مگر چه کار مى‌کنند؟ آنها هم جنس قاچاق مى‌آورند و جوانان مردم را دچار انواع بدبختیها و بیماریها و اعتیاد مى‌کنند. آن‌که این کار را مى‌کند، از او که کمتر نیست؛ اگر خطرناکتر نباشد! اینها ذهنها را منحرف و گمراه مى‌کنند. بنده درباره‌ى مطبوعات و نوشتنها، صحبتهاى زیادى کرده‌ام. هیچ‌کس هم نمى‌تواند منکر این بشود که بنده طرفدار فکر آزاد، قلم آزاد، بیان آزاد و معارف منتشر شده‌ى گونه‌گون در این کشورم؛ اعتقاد من این است. من مى‌گویم بایستى افکار و آراء و سلایق مختلف در کشور، به صورت صحیح و درست مطرح شود؛ اما گفتن معارف گوناگون یک حرف است، دروغ گفتن به مردم و دروغ نوشتن و تحریف کردن حقایق و بلندگوى دشمن شدن، حرف دیگرى است؛ آنچه که من درباب مطبوعات نمى‌توانم قبول کنم و بپذیرم، این دومى است.

 

بیانات مقام معظم رهبرى در اجتماع بزرگ زائران در حرم امام رضا(علیه السلام)‏، 6/1/79
 

وحدت ملى چگونه تأمین مى‌شود؟ یکى از عواملى که وحدت ملى را تأمین مى‌کند، این است که آن کسانى که سخنشان در میان مردم، حوزه‌ى تأثیرى دارد - یا مسؤولند، یا چهره‌ى موجّه دینى‌اند؛ چهره‌ى روحانى‌اند، چهره‌ى سیاسى‌اند - در اظهارات خودشان کارى نکنند که یک گروه و جناح از مردم، دلهایشان نسبت به دیگران چرکین شود. فتنه‌انگیزى نکنند. البته فتنه‌انگیختن و بد دل کردن مردم نسبت به یکدیگر، یکى از مواد برنامه‌اى است که دشمنان نسبت به این ملت در نظر دارند. همین رادیوهاى بیگانه و همین مراکز خبرى، شاید بشود گفت نصف حرفهایشان طراحى شده است، براى این‌که بتوانند دلهاى گروهى از مردم را نسبت به گروه دیگرى بدبین و مکدّر کنند. اصلاً مى‌نشینند طرّاحى مى‌کنند که این طور بگوییم که این اثر را بکند. کسانى که زبان و قلمشان کار مى‌کند، در درجه‌ى اوّل باید این را رعایت کنند که آنچه مى‌گویند، ایجاد بدبینى نکند. مردم نسبت به یکدیگر بدبین شوند، یا مردم نسبت به مسؤولان بدبین شوند؛ این باز یک نوع فتنه‌سازى و گناه دیگرى است. بعضى افراد همه‌ى همّتشان این است که با شایعه‌پردازى، با جعل خبر و با پرداختهاى تقلّب‌آمیزِ خبر - ممکن است یک خبر اصلش هم راست باشد، اما به نوعى آن را پردازش کنند تا مطلب دروغ و خلاف واقعى را در ذهن مخاطب القاء کند - دلهاى مردم، جوانان و خوانندگان و شنوندگان خودشان را نسبت به مسؤولان نظام بدبین و آنها را دچار تردید کنند. این کار چه فایده‌اى دارد؟ جز کُند کردن حرکتِ پیشرفت ملت و کشور، هیچ فایده‌ى دیگرى ندارد. جز این‌که مسؤولان را در این کار مردّد کند، مردم را نسبت به آینده ناامید سازد و نیروى عظیم امید را از مردم بگیرد، هیچ فایده‌اى ندارد. بعضى کسان سعى مى‌کنند افرادى را به همه‌ى نظام و یا به برخى از مسؤولان نظام بدبین کنند؛ در حالى که اگر حقیقتاً سخن حقّى وجود داشته باشد، آن سخن حق ممکن است از طریقى به گوش مسؤول یا مسؤول مافوق او منتقل شود که آثار بسیار بهترى هم داشته باشد. حادثه‌اى اتّفاق مى‌افتد، ترورى مى‌شود، جنایتى در جایى انجام مى‌گیرد؛ آن قدر حرف خلاف، توهّم‌آمیز و حیرت‌آور براى خواننده از زبان کسانى که هیچ احساس مسؤولیتى نمى‌کنند، شنیده مى‌شود! آن کسانى که از واقعیتها خبر دارند، مى‌بینند که چقدر اینها یا دورند، یا خودشان را عمداً از واقعیت دور نگه مى‌دارند. اینها مسائلى است که وحدت ملى را خدشه‌دار مى‌کند. بنابراین، وحدت ملى یکى از اساسى‌ترین خواسته‌هاى یک ملت است.

بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار جمع کثیرى از بسیجیان کشور، 4/9/88
 

در اوائل همین حوادث بعد از انتخابات - این فتنه‌ى بعد از انتخابات - اولین کارى که شد، تردیدافکنى در کار مسئولین رسمى کشور بود؛ در کار شوراى نگهبان، در کار وزارت کشور. این تردیدافکنى‌ها خیلى مضر است؛ دشمن این را میخواهد. جوانان بسیجى باید ایمان را، بصیرت را، انگیزه را، رعایت موازین و معیارها را، اینها همه را با هم ملاحظه کنند.

بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار مردم قم در سالگرد قیام 19 دى، 9/10/88
 

در شرائطى که دشمن با همه‌‌‌ى وجود، با همه‌‌‌‌ى امکاناتِ خود درصدد طراحى یک فتنه است و میخواهد یک بازى خطرناکى را شروع کند، باید مراقبت کرد او را در آن بازى کمک نکرد. خیلى باید با احتیاط و تدبیر و در وقت خودش با قاطعیت وارد شد. دستگاه‌‌‌‌هاى مسئولى وجود دارند، قانون وجود دارد؛ بر طبق قانون، بدون هیچگونه تخطى از قانون، بایستى مُرّ قانون به صورت قاطع انجام بگیرد؛ اما ورود افرادى که شأن قانونى و سمت قانونى و وظیفه ى قانونى و مسئولیت قانونى ندارند، قضایا را خراب میکند. خداى متعال به ما دستور داده است: «و لایجرمنّکم شنئان قوم على ان لاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوى». (سوره مائده، آیه 8)
بله، یک عده‌‌‌‌اى دشمنى میکنند، یک عده‌‌‌‌اى خباثت به خرج میدهند، یک عده اى از خباثت‌‌‌کنندگان پشتیبانى میکنند - اینها هست - اما باید مراقب بود. اگر بدون دقت، بدون حزم، انسان وارد برخى از قضایا بشود، بى‌‌‌‌گناهانى که از آنها بیزار هم هستند، لگدمال میشوند؛ این نباید اتفاق بیفتد. من برحذر میدارم جوانهاى عزیز را، فرزندان عزیز انقلابىِ خودم را از اینکه یک حرکتى را خودسرانه انجام بدهند؛ نه، همه چیز بر روال قانون.

بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار مردم قم در سالگرد قیام 19 دى، 19/10/88
 

در شرائط فتنه، کار دشوارتر است؛ تشخیص دشوارتر است. البته خداى متعال حجت را همیشه تمام میکند؛ هیچ وقت نمیگذارد مردم از خداى متعال طلبگار باشند و بگویند تو حجت را براى ما تمام نکردى، راهنما نفرستادى، ما از این جهت گمراه شدیم. در قرآن مکرر این معنا ذکر شده است. دست اشاره ى الهى همه جا قابل دیدن است؛ منتها چشم باز میخواهد. اگر چشم را باز نکردیم، هلال شب اول ماه را هم نخواهیم دید؛ اما هلال هست. باید چشم باز کنیم، باید نگاه کنیم، دقت کنیم، از همه ى امکاناتمان استفاده کنیم تا این حقیقت را که خدا در مقابل ما قرار داده است، ببینیم.
مهم این است که انسان این مجاهدت را بکند. این مجاهدت به نفع خود انسان است؛ خداى متعال هم در این مجاهدت به او کمک میکند. نوزده دىِ مردم قم در سال 56 از این قبیل بود، نهم دىِ امسالِ آحاد مردم کشور - که حقیقتاً این حرکت میلیونى فوق‌‌العاده ى مردم حرکت عظیمى بود - از همین قبیل است، و قضایاى گوناگونى که ما در طول انقلاب از این چیزها کم نداشتیم. این مجاهدت، راه را به ما نشان میدهد.

بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار با اعضای شوراى هماهنگى تبلیغات اسلامى، 29/10/88‌
 

دشمنان ملت از شفاف بودن فضا ناراحتند؛ فضاى شفاف را برنمیتابند؛ فضاى غبارآلود را میخواهند. در فضاى غبارآلود است که میتوانند به مقاصد خودشان نزدیک شوند و به حرکت ملت ایران ضربه بزنند. فضاى غبارآلود، همان فتنه است. فتنه معنایش این است که یک عده‌اى بیایند با ظاهرِ دوست و باطنِ دشمن وارد میدان شوند، فضا را غبارآلود کنند؛ در این فضاى غبارآلود، دشمنِ صریح بتواند چهره‌ى خودش را پنهان کند، وارد میدان شود و ضربه بزند. اینى که امیرالمؤمنین فرمود: «انّما بدء وقوع الفتن اهواء تتّبع و احکام تبتدع»، تا آنجائى که میفرماید: «فلو انّ الباطل خلص من مزاج الحقّ لم‌یخف على المرتادین»؛ اگر باطل، عریان و خالص بیاید، کسانى که دنبال شناختن حق هستند، امر برایشان مشتبه نمیشود؛ میفهمند این باطل است. «و لو انّ الحقّ خلص من مزج الباطل انقطع عنه السن المعاندین»؛ حق هم اگر چنانچه بدون پیرایه بیاید توى میدان، معاند دیگر نمیتواند حق را متهم کند به حق نبودن. بعد میفرماید: «و لیکن یؤخذ من هذا ضغث و من ذاک ضغث فیمزجان»؛ فتنه‌گر یک تکه حق، یک تکه باطل را میگیرد، اینها را با هم مخلوط میکند، در کنار هم میگذارد؛ «فحینئذ یشتبه الحقّ على اولیائه»؛ آن وقت کسانى که دنبال حقند، آنها هم برایشان امر مشتبه میشود. فتنه این است دیگر.
خوب، حالا در مقابل یک چنین پدیده‌اى، علاج چیست؟ عقل سالم حکم میکند و شرع هم همین را قاطعاً بیان میکند: علاج عبارت است از صراحت در تبیین حق، صراحت در بیان حق. وقتى شما مى‌بینید یک حرکتى به بهانه‌ى انتخابات شروع میشود، بعد یک عامل «دشمن»ى در این فضاى غبارآلوده وارد میدان شد، وقتى مى‌بینید عامل دشمن - که حرف او، شعار او حاکى از مافى‌الضمیر اوست - آمد توى میدان، اینجا باید خط را مشخص کنید، اینجا باید مرز را روشن کنید. همه وظیفه دارند؛ بیشتر از همه، خواص؛ و در میان خواص، بیشتر از همه، آن کسانى که مستمعین بیشترى دارند، شنوندگان بیشترى دارند. این وظیفه است دیگر: مرزها روشن بشود و معلوم بشود که کى چى میگوید. اینجور نباشد که باطل، خودش را در لابه‌لاى گرد و غبارِ برخاسته‌ى در میدان مخفى کند، ضربه بزند و جبهه‌ى حق نداند از کجا دارد ضربه میخورد. این است که حرف دو پهلو زدن، از خواص، مطلوب نیست. خواص باید حرف را روشن بزنند و مطلب را واضح بیان کنند. این، مخصوص یک گرایش سیاسى خاص هم نیست. در داخل نظام اسلامى، همه‌ى گرایشهائى که در مجموعه‌ى نظام قرار دارند، اینها باید صریح مشخص کنند که بالاخره آن حمایتى که مستکبرین عالم میکنند، مورد قبول است یا مورد قبول نیست. وقتى که سران استکبار، سران ظلم، اشغالگران کشورهاى اسلامى، کُشندگان انسانهاى مظلوم در فلسطین و در عراق و افغانستان و خیلى جاهاى دیگر، مى‌آیند وارد میدان میشوند، حرف میزنند، موضع میگیرند، خوب، باید معلوم بشود این کسى که در نظام جمهورى اسلامى است، در مقابل این چه موضعى دارد؛ حاضر است تبرّى بجوید، بگوید من دشمن شمایم؟ من مخالف شمایم؟
... فتنه‌گر و دشمن همیشه هست؛ امروز یک دشمن است، فردا یک دشمن دیگر است، پس‌فردا یک کس دیگر است، یک جور دیگر است. یک ملت وقتى بیدار بود، آگاه بود، عازم بود، ایمان خودش را حفظ کرد، زنده بود، رویش داشت، با همه‌ى این معارضه‌ها با آسانى - که روزبه‌روز آسانتر هم خواهد شد - ایستادگى میکند، دست و پنجه نرم میکند، بر همه‌ى این معارضه‌ها هم فائق مى‌آید.

بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار فرمانده و پرسنل نیروى هوائى ارتش، 19/11/88
 

آنچه که مهم است، این است که ملت عزیز ما اتحاد خود را حفظ کنند، وحدت کلمه را حفظ کنند. این وحدت کلمه، خارى در چشم دشمنان است. سعیشان این است که وحدت کلمه‌ى ملت را به هم بزنند. به گمان من مهمترین هدف از حوادث دوران فتنه‌ى بعد از انتخابات - این چند ماه - این بود که بین آحاد ملت شکاف بیندازند؛ سعیشان این بود. میخواستند بین آحاد مردم شکاف بیندازند، و نتوانستند. امروز معلوم شده است که آن کسانى که در مقابل عظمت ملت ایران، در مقابل کار بزرگ ملت ایران در انتخابات ایستادند، آنها بخشى از ملت نیستند؛ افرادى هستند یا ضد انقلاب صریح، یا کسانى که بر اثر جهالت خود، بر اثر لجاجت خود، کار ضد انقلاب را میکنند؛ ربطى به توده‌ى مردم ندارند. توده‌ى مردم راه خود را ادامه میدهد؛ راه خدا را، راه اسلام را، راه جمهورى اسلامى را، راه پیاده کردن احکام الهى را، راه رسیدن به عزت و استقلال در پناه اسلام را. ملت حرکتش اینجورى است.

بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار جمعی از مردم آذربایجان، 28/11/88
 

در آن قضایاى فتنه‌ى اول انقلاب که در جاهاى مختلف فتنه‌انگیزى شد، از جمله در تبریز، امام فرمودند که خود مردم تبریز جواب فتنه‌گران را خواهند داد، و دادند؛ همین‌جور شد. جز نیروى ایمان و غیرت و همت و آگاهى و بصیرت، چیز دیگرى نمیتوانست آن فتنه‌ها و آن آتشها را خاموش کند.
امروز هم همین جور است. جوانهاى عزیزى که امام را ندیدند، دوران دفاع هشت ساله را ندیدند، «باکرى»ها را ندیدند، شخصیتهاى فداکار آن روز را که شهید شدند، ندیدند، اما با همان قدرت، با همان استقامت و با همان بصیرتى در صحنه حاضر میشوند که آن روز جوان تبریزى در بیست و نهم بهمن وارد میدان شد و در طول دوران جنگ تحمیلىِ هشت ساله، در جبهه‌هاى مختلف از خود دلاورى و فداکارى نشان داد. امروز جوانهاى ما همین جورند. این معنایش چیست؟ چرا؟ قضیه چیست؟ قضیه را در حقانیت این سخن باید جستجو کرد: «سخن انقلاب، سخن حق». این، خاصیت حق است. «مثلا کلمة طیّبة کشجرة طیّبه»؛ این یک درخت پاکیزه و سالم و خوش‌نهادى است که در زمین سالم رشد میکند. «اصلها ثابت و فرعها فى السّماء»؛ ریشه‌اش محکم است، شاخ و برگش هم رفته بالا. «تؤتى اکلها کلّ حین باذن ربّها» (سوره ابراهیم، آیه 25) میوه‌ى او هم همیشگى است و در هر فصلى میوه‌ى خود را میدهد. یعنى یک بار مصرف نیست، مثل خیلى از این حرکاتى که در دنیا انجام میگیرد؛ به اسم انقلاب یا کودتا یا غیر ذلک حکومتها را تغییر میدهند، اما یک بار مصرفند؛ بعد در یک دوره‌ى کوتاهى، قضیه به شکل قبل از آن حرکت و نهضت یا گاهى بدتر برمیگردد. کلمه‌ى حق اینجور نیست؛ کلمه‌ى حق ماندگار است.

بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى‌، 6/12/88
 

در این فتنه‌هاى بعد از انتخابات، آن چیزى که اساس قضیه است، این است که رأى مردم و حضور مردم از نظر یک عده‌اى نفى شد، مورد خدشه قرار گرفت، نظام تکذیب شد، مورد تهمت قرار گرفت. گناه بزرگى که انجام دادند، این بود. اینها بایست تسلیم می‌شدند. بالاخره وقتى انتخابات با همین معیارهائى که در اسلام وجود دارد - که حالا بعضى از معیارها و شاخصهائى که براى انتخابات در نظر ما معتبر است، که نظر اسلام است، من عرض میکنم - اتفاق افتاد، بایستى در مقابل قانون، در مقابل داورى قانون تسلیم شد؛ همچنان که باید در مقابل آن داورى که قانون او را معین میکند، تسلیم شد. اگر قانون در مسئله‌ى مهمى مثل مسئله‌ى انتخابات یک داورى را مشخص کرده است، یا یک شیوه‌ى داورى را مشخص کرده است، باید تسلیم این بشوند، ولو برخلاف میلمان باشد؛ این میشود انتخابات سالم.

بیانات مقام معظم رهبرى در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی، 1/1/90
 

هر سالى از سالهائى که دوران انقلاب گذرانده است، و در هر سالى هر ماهى، و در هر ماهى هر روزى، وزن و مقدارى دارد، ارزشى دارد؛ نباید این را از دست داد. ممکن است در هشت ماه از سال 88 که اشتغالات فتنه‌انگیزان بعضى از ذهنها را به خود مشغول کرد، برخى از کارها نیمه‌کاره مانده باشد؛ باید جبران بشود. باید حرکت، یک حرکت سریعى باشد.

بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار مسئولان نظام جمهورى اسلامى ایران، 16/5/90
 

اوضاع منطقه درست عکس سیاستهاى قدرتهاى غربى و آمریکا و صهیونیسم بین‌الملل دارد پیش میرود. آنها راجع به ایران برنامه‌هائى داشتند؛ درست عکس آنچه که آنها میخواستند، خداى متعال مقدر کرد و پیش آمد. آنها ایران را تحریم کردند، اما بحران اقتصادى گریبان خودشان را گرفت. آنها فتنه‌ى 88 را براى زمین زدن جمهورى اسلامى تقویت کردند - یا تدارک کردند، یا لااقل پشتیبانى و تقویت کردند - اما نظامها و رژیمهاى وابسته‌ى به خودشان یکى پس از دیگرى زمین خورده یا متزلزل شده. آنها به عراق و افغانستان حمله کردند، براى اینکه ایران را محاصره کنند - بزرگانشان گفتند که این براى محاصره‌ى ایران است - اما خودشان محاصره شدند؛ پاشان در گل فرو رفته، به دام افتادند. آنچه که آنها درباره‌ى ما تدبیر و عمل کردند، خداى متعال عکسش را مقدر کرد و نشد.

بیانات مقام معظم رهبرى در اجتماع بزرگ مردم کرمانشاه‌، 20/7/90
 

در انتخابات، دو تا مسئله از همه مهمتر است: مسئله‌ى اول، حضور مردم، شرکت مردم - که بایستى وسیع و گسترده باشد - مسئله‌ى دوم، قانون‌گرائى در انتخابات، وفادارى به قانون، احترام به رأى مردم. اینجور نباشد که اگر چنانچه انتخابات بر طبق نظر و میل ما انجام گرفت، این را ما قبول داشته باشیم؛ اگر برخلاف نظر ما بود، «و ان یکن لهم الحقّ یأتوا الیه مذعنین». اگر حق را به ما دادند، آنى که ما میخواهیم، سر کار آمد، قانون را قبول داریم؛ اگر آنى که ما میخواهیم، سر کار نیامد، میزنیم زیر قانون؛ نه قانون را قبول داریم، نه رأى مردم را قبول داریم؛ این نمیشود. فتنه‌ى 88 همین جور بود. ادعا کردند که قانون‌گرا هستند، بعد خب مردم به آنها رأى ندادند، اکثریت مردم به کس دیگرى رأى دادند؛ اینها بنا کردند دعوا راه انداختن که چرا! کشور را، ملت را مدتى مضطرب کردند، دشمن را خوشحال کردند؛ البته آخرش هم در مقابل مردم دیگر تاب نیاوردند و عقب نشستند.
گناه آتش‌افروزان فتنه‌ى 88 همین بود که به قانون تمکین نکردند، به رأى مردم تمکین نکردند. ممکن است کسى بعد از انتخابات اعتراض داشته باشد؛ خیلى خوب، این اعتراض ایرادى ندارد؛ اما راهِ قانونى دارد که چگونه باید این اعتراض را بیان و دنبال کرد. اگر قانون را قبول داریم، باید از آن راه برویم. این هم نکته‌ى اصلى است.
... یکى دیگر از چالشها - که البته این چالش پیچیده‌ترى بود - چالشهاى فتنه‌انگیزى بود که در فتنه‌اى مثل هجدهم تیر سال 78 و فتنه‌ى سال 88، با فاصله‌ى ده سال، اینها در تهران راه انداختند. امیدوار بودند که بتوانند با این فتنه، نظام را شکست بدهند؛ ضربه وارد کنند؛ اما بعکس شد. در فتنه‌ى هجدهم تیر، پنج روز بعد از اینکه فتنه‌گران فتنه‌ى خود را شروع کردند، مردم آن حرکت عظیمِ 23 تیر را، نه فقط در تهران، بلکه در سایر شهرها به راه انداختند. در فتنه‌ى 88، دو روز بعد از حوادث عاشورا، آن قضیه‌ى عظیم نهم دى به راه افتاد. همان وقت بعضى از ناظران خارجى که از نزدیک دیده بودند، در مطبوعات غربى نوشتند و ما دیدیم، که گفته بودند آنچه در نهم دى در ایران پیش آمد، جز در تشییع جنازه‌ى امام، چنین اجتماعى، چنین شورى دیده نشده بود. این را مردم کردند. حضور مردم اینجورى است.
منبع: www.khamenei.ir





      

روز بصیرت و میثاق امت با ولایت

روز نهم دی روز حضور گسترده  مردم ایران در دفاع از کیان ولایت و خروشی در جهت پاسداشت امامت ائمه هدا علیهم‌السلام بود؛ چرا که مردم جسارتِ خائنین را به عاشورا و امام حسین دیده و مظلومیت ولی امر خود را ماه‌ها شاهد بودند.

باید توجه داشت  این حرکت عظیم یک روزه و یک ماهه و یک ساله شکل نگرفت بلکه زیر بنیادهای آن در خون و جان مردم ایران وجود داشت که چنین خروشی صورت گرفت که در این مقال به بیان یکی از زیر بنیادهای اصلی این حرکت می‌پردازم:

مردم ایران اعتقاد دارند، حبل الله رشته­‌ای است که بشر را به خدا می­‌رساند و این رشته که از آسمان به سوی زمین کشیده و آویخته است قرآن، رسالت­ و ولایت است، و می­‌توان گفت همه این‌ها مصادیق حبل الله است1 و تنها فرد یا جامعه­‌های از حیات معنوی بهره­‌مند و در مقاطع مختلف نجات یافته‌اند که پیوند والایی با ادامه اطهار و اولیای خدا داشته باشند و از معرفت ایشان متنعم و از محبت آنان بهره‌مند گردند تا علاوه بر آن که سخنان آن‌ها را در زندگی فردی و اجتماعی به کار گیرند، سیرت آن بزرگواران سازنده سنت حسنه در آن‌ها گردد.2

در نظام ولایی ولایت پذیری مرادف با نفی سلطه زورگویان و تجاوزگران است و هیچ قدرت و قدرتمندی، فوق قدر­ت و حاکمیت خداوند نیست3 و انبیا  و امامان معصوم اولیای الهی و مأموران اجرا احکام خداوند هستند.4 در اسلام سرپرستی تمامی امور مسلمین پس از پیامبر خاتم به امامان معصوم علیهم السلام سپرده شده است و در زمان غیبت نیز به عهده نایب و جانشینان امامان معصوم یعنی ولی فقیه است.5

 در زمان غیبت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه، ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل،با تقوا، آگاه به زمان، مدیر و مدبر است. 6 همان کسی که ولایتمداری را با بهره بردن از ولایت اولیا و انبیای الهی آموخته است و راهش راه قرآن است، و کلیه اصول و روش­های تربیتی­‌اش برگرفته از معارف ارزشمند اسلام و سیره و روش پیشوایان معصوم است.7 سیره‌­ای که منجر به بصیرت و بیداری  انسان‌ها و تجدید بیعت آنان با ولی فقیه می­‌گردد.

این اعتقاد مردم ایران به آن‌ها چنین بصیرتی را می‌دهد که به امر ولی فقیه انقلاب می‌نمایند و هشت سال در دفاع مقدس جان فشانی می‌کنند و به امر او بزرگ‌ترین حماسه‌ها را می‌آفرینند و در روز نهم دی چنان حرکتی را از خود نشان می‌دهند.

بر این مردم با چنین باورهایی، بایستی آفرین گفت.

سید احمد سجادی

پی‌نوشت‌ها:

1) معارف قرآن، جمعی از نویسندگان، جلد 1، ص 109

2) سرچشمه اندیشه، حضرت آیت الله جوادی آملی، جلد 2، ص 165

3) ولایت در قرآن، جمعی از نویسندگان، جلد 1، ص 113

4) جهاد در آیینه آیات، جمعی از نویسندگان، جلد 1، ص 258

5) احکام اقتصادی، نعمت الله یوسفیان، جلد 1، ص 34

6) آشنایی با انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، جمعی از نویسندگان، ص 68

7) سیره اخلاقی و تربیتی امام خمینی، علی اصغر الهامی نیا، ص



      

بصیرت­ مداری در اندیشه مقام معظم رهبری

 

بصیرت­ مداری در اندیشه مقام معظم رهبری
تاکنون از خود پرسیده‌ایم چه عواملی باعث میشود برخی افراد دچار بی بصیرتی شده، نتوانند سره را از ناسره تشخیص دهند؟ به­راستی برای گم نکردن راه چه باید کرد؟ چگونه میتوان راه را بازشناخت و فریفته‌ی سخنان و رفتارهای دشمنان نقاب­دار و منافقان فتنه‌گر و فتنه‌گران منافق نگردید؟! چگونه میتوان بین حق و باطل، جدایی افکند و راه را از کژراهه شناسایی نموده، مسیر را اشتباهی نپیمود؟

راه­کار همان است که رهبر معظم انقلاب بارها تأکید کرده‌اند که: «شما در جبهه‌ى جنگ اگر راه را بلد نباشید، اگر نقشه‌خوانى بلد نباشید، اگر قطب‌نما در اختیار نداشته باشید، یک وقت نگاه میکنید مى‌بینید در محاصره‌ى دشمن قرار گرفته‌اید؛ راه را عوضى آمده‌اید، دشمن بر شما مسلط میشود. این قطب‌نما همان بصیرت است».1
ولی آیا بصیرت برای اشخاص خاصی لازم است یا مسئله‌ای عمومی است؟ آیا بر همگان لازم است که بینش والایی داشته باشند؟ رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «اگر همه‌ی تعاریفی که در خصوص بصیرت آورده شده را در یک جمله خلاصه کنیم میتوان گفت: بصیرت یعنی وجود چشمان تیزبینی در انسان که بتواند پشت صحنه‌ی مسائل پیچیده­ی سیاسی را به­خوبی تشخیص دهد. این مهم در طول دوران تاریخ معاصر ایران و حوادث بعد از انقلاب، خط کش جدا شدن افراد هوشیار از غافل بوده است».2

اهمیت و جایگاه بصیرت
 

اهمیت و جایگاه بصیرت، روشن‏بینی و درک درست از شرایط و فضاها است، به گونه‌ای است که قرآن کریم یکی از ویژگى‌های فرستادگان الهی را داشتن بینش صحیح از رفتارها و کردارها دانسته و جامعه‌ی اسلامی و پیروان دین را نیازمند این ویژگی معرفی کرده: «قُلْ هذِهِ سَبیلی أَدْعُوا إِلَى اللّهِ عَلى بَصیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنی؛ بگو این راه من است. من و پیروانم با بصیرت کامل، همه‌ی مردم را به سوى خدا دعوت مى‌کنیم» کسی که بصیرت لازم را به همراه یک سری دیگر از شرایط - که اشاره خواهیم کرد - داشته باشد، در روزهای فتنه و فضاهای غبارآلود، مسیر را اشتباه نخواهد پیمود و از توانمندی و جسارت برخورد با دیگران و اظهار حق و حقیقت برخوردار میشود.
این جاست که هر جامعه‌ای با داشتن رهبری بصیر و نیروهایی این چنین، به­راحتی میتواند نقشه‌های دشمنان و فتنه‌گران را نقش برآب نموده، جامعه را از وجود آنان پاک­سازی نماید.
حضرت علی(ع) در این مورد میفرماید: «وَ لَکِنِّی اَضْرِبُ بِالْامُقْبِل اِلَی الْحَقِّ الْمُدْبِرَ عَنْهُ وَ بِاالسَّامِعِ الْمُطِیعِ الْعَاصِی الْمُریبَ اَبَداً حَتّی یَأْتِی عَلی یَوْمِی؛ من با نیروهای گرویده به حق، فراریان را سرکوب میکنم و با سربازان آماده به فرمان، دودلان وسوسه‏گر را درهم­میکوبم».3
در اهمیت و جایگاه بصیرت همین بس که در آموزه‌های دینی ما، انسان بیبصیرت همانند فردی کور دانسته شده است.

واکاوی برخی علل نبود بصیرت
 

1- دنیاخواهی
 

یکی از عوامل اصلی کم­بود بینش، حب دنیا و تعلّق بیش از اندازه به امور دنیوی است. این امر باعث میشود برخی افراد دانسته یا نادانسته، برای حفظ مقام و مسئولیت دنیایی، ثروت و دارایی و... دنیا را بر آخرت مقدم دارند؛ و این آفت باعث کور و کر شدن حقیقی و باطنی آنان نسبت به حقایق می­شود. رسول خدا(ص) فرمود: «هر که به دنیا گراید و آرزوهای دنیویش دور و دراز گردد، خداوند به اندازه‌ی گرایش او به دنیا، دلش را کور میگرداند».4

2- کم‌خردی
 

اگر افراد، دارای مبانی و افکار مشخص- که برگرفته از مطالعه و تفکر و تعمق در مسائل است- نباشند، درک و بینش درستی از حوادث و اتفاقات پیرامونی نخواهند داشت و پیوسته با ارائه‌ی نظرات نادرست و تحلیل‌های اشتباه، افکار منفی و اقدامات خراب‌کارانه را به افراد جامعه منتقل می­کنند. همچنین با ادعای فهم و درک فوق العاده‌ای - که گویا کس دیگری بدان دست نیافته و نخواهد یافت - ایجاد موج منفی در جامعه ایجاد میکنند. حضرت امیر(ع) با اشاره به همین نکته میفرمایند: «لا بَصیِرََةَ لِمَنْ لا فِکْرَ لَهُ؛ کسی که اهل فکر و اندیشه نیست، بصیرت و بینش هم نخواهد داشت».5 آن حضرت با اشاره به پیامدهای وجود چنین افراد - فاقد فکر و تحلیل و بینش صحیح – ­ی در صفوف جامعه میفرماید: «فَاقِدُ الْبَصَرِ فَاسِدُ النَّظَرِ؛ آن که بصیرت و بینش را از دست بدهد، نظرش هم، نادرست و بی­ارزش است».6

3- هوا و هوس
 

هر انسانی در حالت تعادل و نبود میدان‌های آزمایش، با مشکل خاصی مواجه نمیشود. مشکل جایی نمایان میگردد که هواهای نفسانی و وسوسه‌های شیطانی این تعادل را از انسان بگیرد و با تابلو قرار دادن منافع و خواسته‌های نفسانی، فردی، جناحی و مانند آن در پیش چشم انسان، قدرت انتخاب را متزلزل نموده، او را در دو راهی حق و باطل قرار دهد. در چنین میدانی، کسانی که بر نفس خود مدیریت نداشته باشند، به­راحتی در دام خواهش‌های نفسانی افتاده، بصیرت و بینش لازم را برای خروج از این فضاها نخواهند یافت. حضرت علی(ع) میفرماید: «الهَوَی شَرِیکُ الْعَمَی؛ هوا و هوس، شریک کوردلی است».7

4- غفلت و لجاجت
 

غفلت و لجاجت، دو عامل آفت‌زای پرخطر در مسیر زندگی است که همواره انسان را با تهدید مواجه ساخته، چه بسا باعث میشود ثمره‌ی یک عمر زحمت و تلاش و خدمت انسان، پوچ و نابود گردد. نمونه‌های تاریخی فراوانی همانند «بلعم بن باعورا» و... هستند که با غفلت‌زدگی و خیره‌سری، زحمات و تلاش‌های­شان را نیست و نابود کردند. قرآن و روایات نیز به انسان هشدار میدهد که همه باید مراقب باشند تا اعمال نیکشان را با اعمال ناروا حَبْط و نابود نکنند.8
امیر بیان، علی(ع) میفرماید: «دَوَامُ الْغَفْلَه یُعْمِی الْبَصِیرَه؛ ادامه یافتن غفلت، دیده­ی بصیرت را کور میسازد».9
از پیامدهای غفلت‌‌زدگی این است که چنین افرادی به گمان این که تشخیص­شان آنان برترین تشخیص و درک و فهم‌شان، بالاترین درک و فهم است، دچار خودبینی و وهم‌گرایی میگردند و بر این باورهای نادرست خود، پافشاری و لجاجت هم می ورزند. در چنین فضایی است که زمینه‌های کج فهمی، بی­بصیرتی و کوری دل فراهم می­شود و بستر فتنه و آشوب، مهیّا.
رهبر معظم انقلاب در این باره می فرمایند: «بعضى اشخاص، لجبازند و هر چه انسان حقیقت را در مقابل‌شان قرار مى‏دهد، روى موضع لجوجانه­ی خود اصرار مى‏کنند. چنین رویّه‏اى، انسان را از حقیقت دور مى‏کند. فرد لجوج، در ابتداى لجبازى، هنوز اندکى نور حقیقت را مى‏فهمد و احساس مى‏کند که کارش براساس لج­بازى است اما وقتى لجاجت وى تکرار شد، دیگر آن اندک نورِ حقیقت را هم نمى‏فهمد. در او، باطن و اعتقاد و عقیده‏اى دروغین به وجود مى‏آید که اگر به خود برگردد و تعمق کند، مى‏بیند این که در ذهن اوست، عقیده نیست، «عَنْ ظَهْرِ الْقَلْب» و از باطنِ جان، نیست.
اما لجاجت نمى‏گذارد که او سروش حقیقت و پیام معنویت و حق را به گوشِ جان بشنود. دیدید کسانى که در مقابل اسلام و انقلاب اسلامى و فرمایشات امام و حقّانیت واضح و مظلومانه­ی ملت ایران ایستادند و لجاجت کردند، چگونه این لجاجت به گمراهى‏شان انجامید!10 ... عزیزان من! تمام مشکلاتى که براى افراد یا اجتماعات بشر پیش مى‌آید، بر اثر یکى از این دو است؛ یا عدم بصیرت، یا عدم صبر. یا دچار غفلت مى‌شوند، واقعیت‌ها را تشخیص نمى­دهند، حقایق­ها را نمى‌فهمند، یا با وجود فهمیدن واقعیات، از ایستادگى خسته مى‌شوند. لذاست که به خاطر یکى از این دو - یا هر دو - تاریخ بشر پُر از محنت‌هاى بزرگ ملت‌هاست؛ پُر از غلبه‌ى زورگویان عالم بر ملت‌هاى ضعیف النفس و غافل است».11

5- آرزوهای ب یپایان
 

آرزوهای دور و دراز، از مهم­ترین رذایل اخلاقی است که در کتاب‌های بزرگان و آیات و روایات فراوانی از آن یاد شده است. پیامبر اکرم(ص) در روایت مشهوری «طول اَمَل» را یکی از دو دشمن بسیار خطرناک برای انسان‌ها برشمرده و فرموده است: «شدیدترین چیزی که از آن بر شما میترسم دو خصلت است: یکی پیروی از هوا و هوس و دیگری آرزوی طول و دراز. هواپرستی، شما را از حق باز میدارد و آرزوی دور و دراز، شما را بر دنیا حریص میکند».12

بصیرت از نگاه رهبر معظم انقلاب
 

ایشان در سخنرانی های مختلفی به بررسی ابعاد این مسئله پرداخته‌اند و در آن به نقش محوری خواص در تبیین حقایق و روشن­گری ها تأکید کرده‌اند. به تناسب بحث، برخی از بیانات ایشان را با ذکر عنوان نقل میکنیم؛ باشد که چراغ راهی برای آیندگان شود و همگان با پیروی از بیانات ایشان، به وظیفه‌ی دینی و انقلابی خویش عمل نماییم.

اهمیت بصیرت
 

«این که من در طول چند سال گذشته همیشه بر روى بصیرت تأکید کرده‌ام، به خاطر این است که یک ملتى که بصیرت دارد، مجموعه‌ى جوانان یک کشور وقتى بصیرت دارند، آگاهانه حرکت میکنند و قدم برمیدارند. همه‌ى تیغ‌هاى دشمن در مقابل آن­ها کند می شود. بصیرت این است. بصیرت وقتى بود، غبارآلودگى فتنه نمیتواند آن­ها را گم­راه کند، آن­ها را به اشتباه بیندازد. اگر بصیرت نبود، انسان ولو با نیت خوب، گاهى در راه بد قدم میگذارد».13

ضرورت بصیرت برای اقشار تحصیل­کرده
 

«در زندگىِ پیچیده‌ى اجتماعىِ امروز، بدون بصیرت نمیشود حرکت کرد. جوان‌ها باید فکر کنند، بیندیشند، بصیرت خودشان را افزایش بدهند. معلمان روحانى، متعهدان موجود در جامعه‌ى ما از اهل سواد و فرهنگ، از دانشگاهى و حوزوى، باید به مسئله‌ى بصیرت اهمیت بدهند؛ بصیرت در هدف، بصیرت در وسیله، بصیرت در شناخت دشمن، بصیرت در شناخت موانع راه، بصیرت در شناخت راه‌هاى جلوگیرى از این موانع و برداشتن این موانع؛ این بصیرت‌ها لازم است... بصیرت یعنى این که بدانید چه میخواهید، تا بدانید چه باید با خودتان داشته باشید».14

بصیرت، ابزار مبارزه با جنگ نرم
 

«باید همیشه هشیارى نسبت به همه‌ى جوانب باشد. اما این، اولویت استکبار در مواجهه‌ى با نظام اسلامى نیست. اولویت، آن چیزى است که امروز به آن میگویند جنگ نرم؛ یعنى جنگ به­وسیله‌ى ابزارهاى فرهنگى، به وسیله‌ى نفوذ، به وسیله‌ى دروغ، به وسیله‌ى شایعه‌پراکنى؛ با ابزارهاى پیش­رفته‌اى که امروز وجود دارد. ابزارهاى ارتباطى‌اى که ده سال قبل و پانزده سال قبل و سى سال قبل نبود، امروز گسترش پیدا کرده. جنگ نرم یعنى ایجاد تردید در دل‌ها و ذهن‌هاى مردم. خوب، شما ببینید در یک چنین وضعیتى چه چیزى بیش از همه‌ براى انسان مهم است؟ بصیرت».

بصیرت در شناخت خائنان
 

«بنده بارها بر روى بصیرت تکیه میکنم، به خاطر همین. مردم بدانند چه اتفاقى دارد مى‌افتد؛ ببینند آن دستى را که دارد صحنه‌گردانى میکند، صحنه را شلوغ میکند تا در خلال شلوغى‌هاى مردم، یک عنصر خائنى، یک عنصر دست‌نشانده و دست‌آموزى بیاید کارى را که آن­ها میخواهند، انجام بدهد و نشود او را توى مردم پیدا کرد؛ این کارى است که دشمن میخواهد انجام بدهد. هر اقدامى که به بصیرت منتهى بشود، بتواند عنصر خائن را، عنصر بدخواه را از آحاد مردم و توده‌ى مردم جدا کند، او را مشخص کند، این خوب است. هر اقدامى که فضا را مغشوش کند، مشوّش کند، انسان‌ها را نسبت به یک­دیگر مردد کند، فضاى تهمت‌آلود باشد، مجرم و غیرمجرم در آن مخلوط بشوند، این فضا مضر است، مخالف است».15

ب یبصیرتی و بلاها
 

«اگر من بخواهم یک توصیه به شما بکنم، آن توصیه این خواهد بود که بصیرت خودتان را زیاد کنید؛ بصیرت. بلاهایى که بر ملت‌ها وارد میشود، در بسیارى از موارد بر اثر بى‏بصیرتى است. خطاهایى که بعضى از افراد میکنند - مى‏بینید در جامعه‏ى خودمان هم گاهى بعضى از عامه‏ى مردم و بیشتر از نخبگان، خطاهایى می کنند. نخبگان که حالا انتظار هست که کمتر خطا کنند، گاهى خطاهای­شان اگر کمّاً هم بیشتر نباشد، کیفاً بیشتر از خطاهاى عامه‏ى مردم است - بر اثر بى‏بصیرتى است؛ خیلى‏هایش، نمی گوییم همه‏اش. بصیرت خودتان را بالا ببرید، آگاهى خودتان را بالا ببرید. من مکرر این جمله‏ى امیرالمؤمنین(ع) را - به نظرم در جنگ صفین - در گفتارها بیان کردم که فرمود: اَلَا وَ لَا یَحْمِلُ هَذا الْعَلَمَ اِلّا اَهْلُ الْبَصَرِ وَالصَّبْر».16

پی‌نوشت‌ها:
 

1. بیانات در دیدار عمومى مردم چالوس و نوشهر، 15/7/1388.
2.رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولى امر، 5/5/1388.
3.نهج‏ البلاغه، خطبه‏ی6.
4.تحف العقول، ص60.
5.غرر الحکم، ص647، ح7937.
6.میزان الحکمه، ج2،ص504 .
7.نهج البلاغه، نامه­ی31.
8. حبط اعمال یعنی از بین رفتن پاداش عمل نیک، به دنبال گناهی که در پی آن عمل، انجام گرفته است. در قرآن نیز به همین معنی اشاره شده ‏است. زمر، آیه­ی65.
9. عیون الحکم و المواعظ، ص250. غرر الحکم، ح5146.
10. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏ در دیدار رئیس جمهور و هیئت وزیران‏‏ 8/6/1384.
11. دیدار با گروه کثیرى از دانشجویان و دانش­آموزان به مناسبت سیزدهم آبان، سال­روز میلاد امام على(ع)، 12/ 8/ 1377 .
12. محجه البیضاء، ج8، ص245.
13. بیانات در دیدار عمومى مردم چالوس و نوشهر، 15/7/1388.
14. بیانات در دیدار عمومى مردم چالوس و نوشهر، 15/7/1388.
15. بیانات رهبری در دیدار جمع کثیرى از بسیجیان کشور 4/ 9/ 1388.
16. نهج البلاغه، خطبه‏ى 173.
 

منبع:ماهنامه پیام زن -
ارسال توسط کاربر محترم سایت :



      

9 دی، روز بصیرت و میثاق امت با ولایت

نهم دی، سال روز تجدید میثاق ملت سرافراز ایران با ولایت و رهبری گرامی باد.



      
   1   2      >