جنایتهای فراموشنشدنی

اگر مردم ببینند که هم و غم مسئولینشان، تلاش در راه ساخت ایرانی آباد و مستقل و عزتمند است از جان و دل مایه می‌گذارند و همه سختی‌های این راه پرافتخار را به جان می‌خرند. این برگ برنده ارزشمندی است که در مذاکرات به کارتان خواهد آمد.  
اگر مردم ببینند که هم و غم مسئولینشان، تلاش در راه ساخت ایرانی آباد و مستقل و عزتمند است از جان و دل مایه می‌گذارند و همه سختی‌های این راه پرافتخار را به جان می‌خرند. این برگ برنده ارزشمندی است که در مذاکرات به کارتان خواهد آمد.

 روزنامه کیهان نوشت : روزی که امام، عزای بر سیدالشهدا(ع) و پرچم سوگواری را به علم مبارزه تبدیل کرد، کسی فکر نمی‌کرد که این بیرق آسمانی الهام‌بخش، بتواند چنین تحول شگرفی در ملت ما و دیگر آزادگان جهان پدید آورد. امسال که سیزده آبان با شب اول محرم مصادف است بار دیگر پیوند ناگسستنی استکبارستیزی ما با انقلاب پرشور عاشورا تجلی عینی پیدا می‌کند آنها که حسینی‌اند و شور او را در سر دارند به کمالی رسیده‌اند که به راحتی از دیگران متمایز می‌شوند. 
یک نمونه این کمال و شعور را می‌توان در حرکت مردم ایران در سی‌و چهار سال پیش سراغ گرفت. مردم ما از روز نخست آمریکا را دشمن اصلی و به فرموده امام راحل(ره) شیطان بزرگ می‌دانستند اما خیلی‌ها که آن روزها بر مسند موقتی نشسته بودند از این موضع امام خرسند نبودند و پنهانی با آنها مذاکره می‌کردند اما جوانان ما، با شعور و کمال خود کشف کردند که آمریکا در تهران سفارتخانه ندارد! جاسوسخانه‌ای تمام‌عیار و به وسعت تحقیر یک ملت دارد پس شجاعانه لانه جاسوسی را تصرف کردند و جاسوسان را به گروگان گرفتند. اما دنیا سی و چهار سال بعد این راز را فهمید! تازه امروز معلوم شده که آمریکا از کشورهای به ظاهر متحد و دوست هم جاسوسی می‌کند و اتفاقا نشریات برخی کشورهای اروپایی کلمه «لانه جاسوسی» را برای سفارت آمریکا بکار می‌برند! 
زخم کاری فهم مردم ایران بر هیمنه و هژمونی پوشالی آمریکا، روزبه‌روز عمیق‌تر شد و موج بیداری و قیام علیه آمریکا، به سراسر جهان رسید. برای سرکوب ملتی که فقط می‌خواست خودش باشد و کسی در امورش دخالت نکند، آمریکا از هیچ کوششی فروگذار نکرد. آنها روابطشان را با کشور ما قطع کردند و میلیاردها دلار از دارایی‌های ما را بلوکه کردند. همه اینها از آن‌رو بود که ماهیت قیام عاشورایی ما را نمی‌شناختند و فکر می‌کردند با تحریم اقتصادی یا تحمیل جنگ، عقب‌نشینی می‌کنیم، تصور نمی‌کردند که ما همچون مقتدایمان حسین(ع) به استقبال شهادت می‌رویم. آنچه آنها در طول سالهای پس از پیروزی انقلاب با ملت ما کردند، تاریخی مفصل و عبرت‌آموز است و نشان از آن دارد که آمریکا به معنای واقعی کلمه هر روز توطئه‌ای علیه ما طراحی کرده است. هیچ تفاوتی هم بین جمهوری‌خواه یا دموکراتشان نبود و نیست. اگر در دهه شصت ریگان جمهوری‌خواه در اوج جنگ مردم ما را «وحشی» خطاب کرد، امروز هم در دولت دموکرات‌ها وندی شرمن با وقاحت هرچه تمام‌تر فریب و نیرنگ را جزئی از دی‌ان‌ای مردم ما می‌داند! آن روز امام در پاسخ ریگان فرمود: «وحشی آن است که نمی‌گذارد به او تعدی کنند یا آنکه به ملتها تعدی می‌کند؟ بی‌حساب نباید حرف زد! شما اگر رفراندم کنید بین ملتهای دنیا که امروز وحشی‌ترین ملتها کیست، گمانم اینست که اگر آمریکا به اتفاق‌آرا نباشد، اکثریت است».


امروز در پاسخ وندی شرمن، بیلبوردهای تبلیغی علیه آمریکا را از سطح شهر جمع‌آوری می‌کنند! به راستی چه چیزی عوض شده که عده‌ای چنین می‌کنند؟! چرا عده‌ای از راهپیمایی سیزده آبان امسال ناراحتند و مستقیم و غیرمستقیم تلاش دارند از برپایی پرشکوه آن جلوگیری کنند؟! آیا بیش از نیم قرن دشمنی آمریکا با ما به پایان رسیده است؟! آیا حمله آمریکا به طبس را فراموش کردید؟! آیا حمله مستقیم به هواپیمای مسافربری در آسمان خلیج‌فارس- که حمله‌ای بی‌سابقه در تاریخ جنگهای جهانی است- فراموش شده است؟! آیا بوش پدر به فرمانده ‌همان ناوی که هواپیمای مسافربری ما را ساقط کرد نشان افتخار نداد؟! نشان افتخار برای کشتن 290 زن و مرد و کودک مسافر! آیا این آمریکا نبود که در زمان کلینتون با تصویب طرح داماتو، سرمایه‌گذاری در ایران را ممنوع کرد؟ آیا جرج‌بوش، ایران را محور شرارت و حامی و صادرکننده تروریسم معرفی نکرد و ما را در صف حمله بعد از عراق و افغانستان قرار نداد؟ اگر همه اینها را فراموش کرده‌اید این را هم فراموش کرده‌اید که اوباما تنها چهار روز پس از مکالمه تلفنی با رئیس‌جمهور محترم کشورمان، در دیدار با نتانیاهو از تشدید تحریم‌ها سخن گفت و اعلام کرد که حتی گزینه نظامی هم روی میز است تا به وسیله آن به ایران فشار بیاوریم!؟ آیا همین دیروز در کنگره آمریکا بحث بر سر وضع جدیدترین تحریم‌ها علیه ایران نبود؟! آیا همین دیروز سناتورها بر افزودن فشارها و تصویب تحریم‌های جدید در صنایع و معادن تأکید نکردند!؟


یا باید بگوئیم همه اینها دروغ و افسانه است و یا واقعی بودن آنها را بپذیریم. اگر دروغ نیست- که نیست- چه اصراری بر عقب‌نشینی در برابر گردنکشی وقیحانه آنها دارید؟! پس از آن همه دشمنی، تشخیص دست چدنی از دستکش مخملی دشوار است؟! می‌دانیم که دنیای استکبار برای ایجاد انسجام بین مردم خود، دشمنان موهوم و خیالی درست می‌کند و بعد با تبلیغ وسیع و گسترده و صرف میلیاردها دلار سعی در هراساندن مردم از آن و ایجاد نوعی وفاق اجتماعی در برابر آن می‌کند. از حمله موجودات فضایی تا وجود سلاح‌های کشتارجمعی در عراق و... نمونه‌هایی از این ترفند است. ملت ما که نیازی به سناریوسازی ندارد اما به واقع دشمنی آمریکا با مردم ما، عنصر اتحاد و وحدت کلمه یک ملت نیست؟! و آیا حذف این عنصر از جامعه، فرجام خوشی خواهد داشت!؟ یقینا غریو و فریاد مرگ بر آمریکا، مذاکره‌کنندگان ما را پشت هر میز مذاکره‌ای به مراتب قدرتمندتر از آن نشان می‌دهد که قابل بیان باشد! وقتی دشمن به اقتدار و انسجام مردم و مسئولینش پی ببرد، جرأت رجزخوانی و تمسخر مقامات و مسئولانش را به خود نخواهد داد. آیا این تمسخر مقامات دیپلمات ما نیست که آنها ساعتی پس از مذاکره، با لحنی گزنده بگویند تا ایران چنین و چنان نکند و عملا گام‌هایی برای اعتمادسازی! برندارد ما هیچ اقدامی نمی‌کنیم!؟ به راستی فرجام این سخنان چیست و اعتمادسازی چه مفهومی دارد؟ به نظر می‌رسد بهترین راه اعتمادسازی است اما اعتمادسازی در داخل و برای مردمی که به شما اعتماد کرده‌اند.

اگر مردم ببینند که هم و غم مسئولینشان، تلاش در راه ساخت ایرانی آباد و مستقل و عزتمند است از جان و دل مایه می‌گذارند و همه سختی‌های این راه پرافتخار را به جان می‌خرند. این برگ برنده ارزشمندی است که در مذاکرات به کارتان خواهد آمد. مردم فراموش نمی‌کنند که تنها چهار سال پیش بود که آمریکایی‌ها برای براندازی رسمی نظام ما مستقیما وارد میدان شدند و فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 را طراحی کرده و به صحنه آوردند. شما هم فراموش نکنید! مردم فراموش نمی‌کنند که هفته پیش عده‌ای از بهترین فرزندان این مرز و بوم به دست آنها که از سوی آمریکا حمایت و سازماندهی می‌شوند در مرز سراوان به خاک و خون غلتیدند، شما هم فراموش نکنید! فراموش نکنیم که عباس‌ابن علی «علیهم السلام» چون امان‌نامه شمر را نپذیرفت، سربلند شد و ستاره‌اش بر تارک شهیدان کربلا درخشید وگرنه راه وادادگی و تسلیم هرگز بسته نبوده است اما امام ما فرمود: «اگر بند بند استخوان‌هایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالای دار برند، اگر زنده زنده در شعله‌های آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزند و هستیمان را در جلوی دیدگانمان به اسارت و غارت برند، هرگز امان‌نامه کفر و شرک را امضا نمی‌کنیم».

حسین شمسیان



      

درباره شعار \مرگ بر آمریکا\


 تردیدی نیست که اقدام سایتی بدون در نظر گرفتن شرایط زمانی موضوع حذف شعار "مرگ بر آمریکا" را با انتساب به نظر امام مطرح کرد، قابل توجیه نیست و نوعی امتیاز دادن به دشمن در شرایطی است که هیچ امتیازی را بدون گرفتن امتیاز متقابل نباید داد. 
تردیدی نیست که اقدام سایتی بدون در نظر گرفتن شرایط زمانی موضوع حذف شعار "مرگ بر آمریکا" را با انتساب به نظر امام مطرح کرد، قابل توجیه نیست و نوعی امتیاز دادن به دشمن در شرایطی است که هیچ امتیازی را بدون گرفتن امتیاز متقابل نباید داد.

 روزنامه جمهوری اسلامی نوشت : در آستانه 13 آبان، روز ملی مبارزه با استکبار جهانی قرار داریم. طی هفته‌های گذشته در صحنه داخلی بازار بحث درباره حذف یا عدم حذف شعار "مرگ بر آمریکا" داغ بود و این روزها نیز این موضوع در محافل مختلف کاملاً مطرح است. در این زمینه، چند نکته باید مورد توجه قرار گیرند.اول آنکه اصل بحث درباره موضوع حذف یا عدم حذف شعار "مرگ بر آمریکا" بعد از آنکه به هر دلیل در صحنه سیاسی کشور مطرح شد، هم مفید است و هم لازم. با مطرح شدن نقطه نظرهای موافق و مخالف در این زمینه، نسل جدید با اصل موضوع آشنا می‌شود و دولتمردان آمریکائی نیز متوجه می‌شوند که جامعه ایران هنوز در برابر عملکردهای آمریکا موضع دارد و مردم ایران نسبت به این موضوع حساس هستند. علاوه بر این، تضارب آراء همواره مفید است و هرگز نباید از مطرح شدن این قبیل بحث‌ها نگران شد.

البته تردیدی نیست که اقدام سایتی که بدون هماهنگی‌های لازم و بدون در نظر گرفتن شرایط زمانی موضوع حذف شعار "مرگ بر آمریکا" را با انتساب به نظر امام مطرح کرد، قابل توجیه نیست و نوعی امتیاز دادن به دشمن در شرایطی است که هیچ امتیازی را بدون گرفتن امتیاز متقابل نباید داد.دوم آنکه تضارب آراء و نقد عملکردها و نقطه نظرها، آدابی دارد که بدون پای بندی به آنها هیچ اقدامی تحت این عناوین قابل پذیرش نیست و صرفاً موجب تشنج در جامعه و دور شدن از واقعیت و فراهم ساختن زمینه برای بهره‌برداری دشمنان خواهد شد. حرمت شکنی، تهمت زدن، انکار واقعیت‌ها،‌ بداخلاقی‌ها و بددهنی‌ها هرگز نه تنها کمکی به فهم و درک مطالب و رشد فکر و فرهنگ نخواهد کرد بلکه افکار و اذهان را نسبت به مرتکبان این امور بدبین می‌کند و نتیجه عکس می‌دهد. این واقعیت را در 8 سال گذشته و در انتخابات اخیر ریاست جمهوری تجربه کرده ایم.

بدون تردید، عملکرد منفی رسانه ملی و بعضی رسانه‌های مکتوب و مجازی، در شکست تفکر افراطی و پیروزی تفکر اعتدالی مؤثر بود. زمان فریب دادن افکار عمومی باا بزارهای رسانه‌ای سپری شده و تنوع رسانه‌ها اجازه چنین کاری را به هیچکس نمی‌دهد. بنابر این، همه باید با رعایت ضوابط و چارچوب‌های اخلاقی، آداب نقد و پای بندی به صداقت وارد عرضه شوند تا بتوانند به تضارب آراء و رشد فکر و فرهنگ کمک نمایند. متأسفانه در هفته‌های اخیر و در مبحث حذف یا عدم حذف شعار "مرگ بر آمریکا" این اصول و آداب رعایت نشد و به همین دلیل، آنچه مطرح شد تضارب آراء و نقد نبود بلکه جدال بی‌حاصل بود که مردم به ویژه نسل جدید را نسبت به اصل موضوع با سؤال‌های بی‌جواب بیشتری مواجه ساخت و مشکلی را برای آنها حل نکرد. صاحبان قلم و اهل نظر قطعاً می‌توانستند با رعایت آداب نقد، این مبحث را به نتیجه‌ای قابل قبول برسانند، به سؤال‌های موجود در اذهان جوانان پاسخ‌های قانع کننده بدهند و تکلیف این موضوع را برای همیشه روشن کنند.

و سومین نکته اینکه تکلیف "شعار مرگ بر آمریکا" را روش دولتمردان آمریکائی در مذاکراتی که با هیأت ایرانی خواهند داشت و از طریق برخوردی که با واقعیت‌های موجود در روابطشان با ایران خواهند کرد، روشن خواهد نمود. این، چیزی نیست که صاحبان قلم و اظهارنظر کنندگان در محافل سیاسی یا صفحات روزنامه‌ها و سایت‌ها تکلیف آن را مشخص کنند. نظام جمهوری اسلامی نیز هرگز شعار "مرگ بر آمریکا" را یک شعار ابدی ندانسته و شخص امام خمینی نیز بارها تأکید کردند آمریکا اگر از خوی استکباری دست بردارد، جمهوری اسلامی ایران می‌تواند در رابطه خود با واشنگتن تجدیدنظر نماید. امروز نیز نظر مسئولان نظام جمهوری اسلامی همین است و به همین دلیل شعار "مرگ بر آمریکا" تا زمانی که دولتمردان آمریکائی در رفتار خود با ایران تجدیدنظر نکنند، ادامه خواهد داشت و تنها زمانی قابل حذف خواهد بود که به تشخیص مسئولان نظام جمهوری اسلامی، آمریکا از خوی استکباری دست برداشته باشد و در تعهداتی که می‌سپارد عملاً صداقت نشان دهد.

اکنون که در آستانه 13 آْبان قرار داریم، گفتارها و رفتارهای افراد، گروه هاو جناح‌های سیاسی نباید بگونه‌ای باشد که ناظران خارجی تصور کنند در نظام جمهوری اسلامی بر سر چگونگی برخورد با آمریکا اختلاف نظر وجود دارد. همه باید از استمرار شعار "مرگ بر آمریکا" در این روزها حمایت کنیم بطوری که یک جمع یا دستگاه و یا جناح خاص این شعار را اختصاصی خود نداند و مقاومت در برابر زیاده خواهی‌های آمریکا مربوط به آحاد مردم ایران دانسته شود. واقعیت هم همین است که هیچ فریاد، گروه، حزب و جناح و یا دستگاه دولتی در ایران، طرفدار تسلیم شدن در برابر زیاده خواهی‌های آمریکا نیست و همه خواستار عقب نشینی آمریکا از زیاده خواهی‌ها و احقاق حقوق ملت ایران براساس معیار قرآنی "لاتظلمون ولاتظلمون" هستند.

دولت یازدهم نیز براساس قانون اساسی جمهوری اسلامی و چارچوب‌های کلی تعیین شده توسط رهبری به تلاش خود برای حل و فصل مسائل هسته‌ای و مناقشات و اختلافات با آمریکا ادامه خواهد داد و به خود اجازه نمی‌دهد مرتکب هیچ اقدامی خارج از این چارچوب و بدون رعایت اصول و ضوابط شود. همه موظفند خطوط قرمز را رعایت کنند و منافع و مصالح کشور و ملت را بر منافع خود و گروه و جناح خود ترجیح بدهند. این،‌ راه صحیح تأمین حقوق قانونی مردم ایران و وادار ساختن دولتمردان آمریکائی به کنار گذاشتن زیاده خواهی و قلدری است.



      

وضعیت مردان و زنان قبل و بعد از ازدواج

 


یکی از مشکلاتی که این روزها دامنگیر نسل جوان شده است و بسیاری از جوانان با آن دست و پنجه نرم می کنند مسئله ازدواج و تشکیل خانواده است، کافی است سری به  رسانه های مختلف بزنید تا شاهد بالا رفتن سن ازدواج در میان دختران و پسران باشید .


ازدواج

در این میان رسانه ها می توانند نقش بسیار مهمی را برای کاهش سن ازدواج ایفا کنند، اما متاسفانه آنچه عملا شاهد آن هستیم ،عکس این مسئله است چرا که نسل جوان امروزی، ساعت ها خود را با سریال ها و فیلم هایی مشغول می کنند که در آن به هیچ وجه خبری از ساده زیستی و پرهیز از هر گونه تجملات و تشکیل خانواده بدون هیچ هزینه اضافی نیست.

کافی است فقط چند فیلم سینمایی و یا سریال را دیده باشید که به این مسئله پی ببرید ،برای مثال جوانی را که تازه ازدواج کرده است را با یک شغل عادی  در یک خانه مجلل و بزرگ و با تمام امکانات و تجهیزات مدرن به تصویر می کشند که از زندگی خود لذت می برند .

این تصاویر به صورت ناخودآگاه در ذهن بسیاری از افراد نفوذ می کند و توقع آنان را بالا برده و در نتیجه تصمیم می گیرند تا آن امکانات و تجهیزات را برای زندگی خود نیز آماده کنند و برای همین دوران طلایی و شور و نشاط جوانی خود را در آرزوی رسیدن به یک خانه بزرگ و وسیله شخصی مدل بالا، سپری می کنند و معلوم هم نیست که بتوانند حتی به گوشه ای از آرزوهای خود دست پیدا کنند و بعد از اینکه نشاط جوانی آنها تمام شد تصمیم به ازدواج می گیرند .

یکی از مسائل مهمی که رسانه ها می توانند به آن بپردازند و آن را ابزاری در جهت کاهش سن ازدواج قرار بدهند ،مقایسه مردان و زنان قبل و بعد از ازدواج است که با به تصویر کشیدن الگوهای موفق و افرادی که با ازدواج زندگی آنها دچار تغییر و تحول شده است ، می توانند نقش مهمی در این زمینه ایفا کنند .

با توجه به اهمیت این مساله تصمیم گرفتیم تا یک مقایسه کوتاه میان افراد قبل و بعد از ازدواج در روایات اسلامی داشته باشیم تا با برخی از فوائد و خصوصیت های منحصر به فرد ازدواج  آشنا شویم :

 

ملاقات با خداوند

قبل از ازدواج: بدترین افراد

رسول خدا صلی الله علیه و آله نسبت به افرادی که قبل از ازدواج عمر آنان به پایان رسیده است و این تاخیر در ازدواج به سبب بی اهمیتی به این مسئله مهم بوده است، این تعبیر را به کار می برد و می فرماید: (بدترین مردگان شما بی همسرانند.)(بحار الانوار،ج103،ص221)

پاکدامنی و سلامت روح از خطر مبتلا شدن به گناهان از جمله فوائد مهم ازدواج است که در روایت های متعدد به آن اشاره شده است که از جمله آنها روایتی از وجود مبارک رسول خدا صلی الله علیه و آله است که می فرماید:(تَزَوَّج تستعفَّ مع عِفَّتِکَ:ازدواج کن تا با پاکدامنی زندگی کنی)

بعد از ازدواج: بهترین افراد

اما بعد از ازدواج انسان می تواند پاک و پاکیزه خداوند را ملاقات کند و به همین جهت باز رسول خدا می فرماید:

(هر که دوست دارد که پاک و پاکیزه خدا را دیدار کند با داشتن همسر به دیدارش برود.)(بحار الانوار،ج103،ص220)

 

عکس العمل شیطان

قبل از ازدواج:

خوشحالی شیطان

بعد از ازدواج:

ناله و فریاد شیطان

پیامبر خدا به افرادی که در دوره جوانی و نشاط خود ازدواج کنند این مژده و بشارت را می دهد که این کار صدای ناله و فریاد شیطان را بلند می کند: (هیچ جوانی نیست که در دوره جوانی خود ازدواج کند،مگر آنکه شیطان او فریاد برآورد که وای بر او وای بر او دو سوم دینش را از گزند من حفظ کرد )بنابر این ،انسان باید برای حفظ یک سوم دیگر تقوای خدا در پیش گیرد) (بحار الانوار،ج103،ص221)

  

مسائل اقتصادی

قبل از ازدواج:

شواهد و تجربه های متعدد نشان داده است که افراد تا قبل از ازدواج نمی توانند پیشرفت چشمگیری از نظر اقتصادی داشته باشند .

بعد از ازدواج:

افزایش روزی و جوانمردی

رسول خدا در این زمینه فوائد ازدواج و تاثر آن بر افزایش روزی و جوانمردی و همچنین زیبا شدن اخلاق اینگونه می فرماید:(بی همسران خود را همسر دهید زیرا با این کار خداوند اخلاق آنان را نیکو می گرداند و روزی هایشان را زیاد می کند و بر جوانمردی آنان می افزاید.)(میزان الحکمه،ح 2779 )

ازدواج
پاداش عبادات

قبل از ازدواج:

در روایت اسلامی خواب فردی که ازدواج کرده است بر  عبادت فردی که مجرد است و هر روز روزه می دارد و شب ها شب زنده داری می کند ترجیح داده شده است .

بعد از ازدواج:

اما بعد از ازدواج ثواب و پاداشی که خداوند متعال نسبت به انجام عبادات در اختیار افراد قرار می دهد بسیار متفاوت خواهد بود که به عنوان نمونه امام صادق علیه السلام در این زمینه می فرماید:(دو رکعت نمازی که همسردار می خواند برتر از هفتاد رکعتی است که فرد بی همسر می خواند.)(بحار الانوار،ج103،ص221)

همچنین روایتی که در این زمینه از رسول خدا نقل شده است به خوبی اهمیت این مسئله را نمایانگر می کند:(همسردار خفته نزد خداوند متعال بر بی همسر روزه گیر و شب زنده دار فضیلت دارد.)(بحار الانوار،ج103،ص221)

رسول خدا صلی الله علیه و آله نسبت به افرادی که قبل از ازدواج عمر آنان به پایان رسیده است و این تاخیر در ازدواج به سبب بی اهمیتی به این مسئله مهم بوده است، این تعبیر را به کار می برد و می فرماید:(بدترین مردگان شما بی همسرانند)

مسائل اخلاقی

قبل از ازدواج: ابتلا به گناه و معصیت

روایات اسلامی ازدواج را یکی از مهمترین موانع برای جلوگیری از ابتلا به گناهان معرفی می کند و به همین جهت به همه افراد مجرد توصیه می کند که هرچه سریع تر ازدواج کنند و گرنه از گناهکاران خواهند بود.

که از جمله آنها داستان ازدواج مردی به نام عکاف است که با داشتن سلامت جسمی و مالی از ازدواج خودداری می کرد که رسول خدا به او اینگونه فرمود: (تزوّج و الّا فأنت من المذنبین: ازدواج کن و گرنه از گناهکاران به حساب می آیی.)( مستدرک الوسائل ،ج 14،ص155)

بعد از ازدواج: پاکدامنی و سلامت روح

پاکدامنی و سلامت روح از خطر مبتلا شدن به گناهان از جمله فوائد مهم ازدواج است که در روایت های متعدد به آن اشاره شده است که از جمله آنها روایتی از وجود مبارک رسول خدا صلی الله علیه و آله است که می فرماید: (تَزَوَّج تستعفَّ مع عِفَّتِکَ: ازدواج کن تا با پاکدامنی زندگی کنی.)(الخصال،ج 1،ص316)

به همین جهت است که ویل دورانت دانشمند معروف غربی در این زمینه می گوید: (اگر راهی پیدا شود که ازدواج در سال های طبیعی انجام گیرد، فحشا، امراض روانی، تنهایی بی ثمر، عزلت ناپسند و انحرافات جنسی، که زندگی را لکه دار کرده است، تا نصف تقلیل خواهد یافت.)( لذات فلسفه، ص 174)

خلاصه کلام آنکه این فوائد تنها بخشی کوچک از هزاران فائده ازدواج و مقایسه مردان و زنان قبل و بعد از ازدواج است و امید آن می رود که رسانه های مختلف همانطور که اشاره شد در صدد نشان دادن الگوی موفق افراد بعد از ازدواج باشند، تا این مسئله بتواند راهی برای پیشرفت روز افزون ازدواج به موقع در جامعه امروز ما باز کند.

 تبیان



      

بگو با چه کسی دوستی، تا بگویم تو کیستی

 


انسان فطرتاً اجتماعی آفریده شده است و نیاز انسان به دوست و همنشین و هم صحبت نیازی فطری می باشد. مسئله مهم در دوست و همنشین فقط پر کردن اوقات تنهایی نیست، بلکه نقش مهمی در فرایند تربیت و ساختار شخصیت انسان دارد و راه سعادت و نیک بختی یا شقاوت و بدبختی انسان را همنشین او می سازد یعنی سهم بسزایی در این امر مهم دارد و به معنایی الرفیق ثم الطریق، یعنی دوست و همراه، راه زندگی را به انسان نشان می دهد.

 


دوست
تأثیر دوست و همنشین بر انسان

عالم ما، عالم امتزاج و اختلاط و ترکیب است، نور و ظلمت در اینجا با یکدیگر مخلوط هستند. سعادت و شقاوت، سعید و شقی در سرنوشت یکدیگر موثرند، سعید در سرنوشت شقی موثر است، شقی در سرنوشت سعید ممکن است موثر واقع شود. به همین معنا ما می گوییم این عالم، عالم اسباب است یعنی برای سعادت و شقاوت، سبب و مسبب لازم است.

دو نفر وقتی با یکدیگر معاشرت کنند اگر چه مبنای معاشرتشان مطامع و منافع مادی باشد چه بخواهند و چه نخواهند روح آنها با یکدیگر مخلوط می شود و از روح این، روح او متأثر می شود و خود به خود در این بین تخلل و اختلاط و انتزاج پیدا می شود.

باور و فکر و رفتار و اعمال هر کدام بر دیگری تأثیر می گذارند و رفته رفته عقاید و آمال و آرزوهایش یکی می شود. به همین دلیل پدر و مادر هایی که دوست و همنشین واقعی فرزندان هستند بر افکار و باور های اینان تأثیر می گذارند؛ و اگرنه فقط هم خانه بودن تأثیر تربیتی و روانی ندارد.

چه بسا زن و شوهر یا پدر و مادر و فرزندانی که سال ها با هم زندگی می کنند اما چون دوست و همنشین واقعی نیستند ، بر هم اثر نمی گذارند. پس شرط تأثیر گذاری، قبول و باور طرف مقابل به عنوان دوست و همراه است.

إِن یَثْقَفُوکُمْ یَکُونُوا لَکُمْ أَعْدَاء وَیَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُم بِالسُّوءِ وَوَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ

اگر بر شما دست ‏یابند دشمن شما باشند و بر شما به بدى دست و زبان بگشایند و آرزو دارند که کافر شوید.(الممتحنة 2)

پس بدون شک عامل سازنده شخصیت انسان، بعد از اراده، خواست و تصمیم او به امور مختلفی وابسته است که از اهم آن ها همنشین، دوست و معاشر است زیرا بخش مهمی از افکار و صفات اخلاقی خود را از طریق دوستانش می گیرد.

کمال و نقص همنشین و دوست آنچنان روح انسان را تحت تأثیر قرار می دهد که بعد از مدت زمانی طرز فکر و اندیشه و اعمال انسان شبیه دوست او می شود.

امیرالمومنین (علیه السلام) می فرماید: به من بگو دوست تو کیست تابگویم تو کیستی.

قرآن این راز را فأش می کند که وقتی شما با دشمن خود دوست می شوید ، دشمنان سعی دارند رفتار شما را به سمت بدی ها تغییر دهند و شما را همرنگ خود کنند: إِن یَثْقَفُوکُمْ یَکُونُوا لَکُمْ أَعْدَاء وَیَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُم بِالسُّوءِ وَوَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ اگر بر شما دست‏یابند دشمن شما باشند و بر شما به بدى دست و زبان بگشایند و آرزو دارند که کافر شوید
 

شبکه دوستان حقیقی و مجازی

کسی که با تو باشد و لحظات عمر تو را پر کند ، همنشین تو می شود. پدر و مادر، خواهر و برادر، دوستان، همکلاسی ها و همه و همه دوستان حقیقی هستند اما امروزه به خاطر پیشرفت علم و تکنولوژی، تلویزیون، ماهواره، شبکه های عنکبوتی اینترنت، موبایل و ... دوستان مجازی هستند که بنا به تحقیقات دانشمندان، اعتیاد آور می باشد؛ البته استفاده درست و صحیح و علمی از این دوستان مجازی بسیار عالی و خوب است اما متأسفانه آمار بالای مراکز رسمی و علمی کشور و حتی در سراسر دنیا نشان می دهد که استفاده نادرست از این دوستان مجازی، صدمه ها و آسیب های جبران ناپذیری را به جوان و قشر نوجوان می زند که گاهی تا سال ها این اثر مخرب و ویرانگر بر روح و جسم افراد باقی می ماند.

جماعت
دوستان حقیقی در قرآن

قرآن ویژگی های خاصی برای دوست بر می شمرد که با داشتن این خصوصیات، این دوست نه تنها آسیب نمی زند بلکه انسان را در مسیر رشد و کمال واقعی پیش می برد.

از نظر قرآن، چون همه چیز در این جهان براساس قاعده حرکت از نقص به کمال پیش می رود. گندم به سمت رشد و سنبله شدن، دانه میوه به سمت درخت و میوه دادن، حیوانات به سمت تولید نسل و مسیر کمال انسان نیز در جهت خداگونه شدن، تجلی اسماء الهی شدن و به معنای انسان کامل شدن در حرکت است ، پس هر چیزی را که شما در این مسیر یاری دهید؛ یار و یاور شما و هر آنچه مانع این رشد شود دشمن شماست و قرآن به زیبایی دشمن واقعی انسان به همه معرفی کرده است:

وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ

از پى گام هاى شیطان مروید که او براى شما دشمنى آشکار است. (الانعام 142)

و تأکید بر این امر دارد که این دشمن را دوست خود نگیرید:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّکُمْ

اى کسانى که ایمان آورده‏اید دشمن من و دشمن خودتان را به دوستى برمگیرید.(الممتحنة 1)

علت این امر این است که قرآن این راز را فأش می کند که وقتی شما با دشمن خود دوست می شوید، دشمنان سعی دارند رفتار شما را به سمت بدی ها تغییر دهند و شما را همرنگ خود کنند:

إِن یَثْقَفُوکُمْ یَکُونُوا لَکُمْ أَعْدَاء وَیَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُم بِالسُّوءِ وَوَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ

اگر بر شما دست‏یابند دشمن شما باشند و بر شما به بدى دست و زبان بگشایند و آرزو دارند که کافر شوید. (الممتحنة 2)

و علاوه بر اینکه دوست شما شدند ، آرام آرام بر شما تسلط می یابند و آن وقت است که شما تابع محضر و مطیع و رام آنان می گردید و شما را به سمت زشتی ها و پلیدی ها سوق می دهند.

شرط تأثیر گذاری، قبول و باور طرف مقابل به عنوان دوست و همراه است. إِن یَثْقَفُوکُمْ یَکُونُوا لَکُمْ أَعْدَاء وَیَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُم بِالسُّوءِ وَوَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ اگر بر شما دست‏یابند دشمن شما باشند و بر شما به بدى دست و زبان بگشایند و آرزو دارند که کافر شوید

إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ

چرا که او را بر کسانى که ایمان آورده‏اند و بر پروردگارشان توکل مى‏کنند تسلطى نیست. (النحل 100)

شرط اول ولایت و سلطنت شیطان را این می داند که اول او را دوست خود بگیرید و وای به حال کسی که دشمن را دوست بداند.

آری این دشمن، شما را از نور و روشنایی به سمت ظلمات و تاریکی پیش می برد و رفته رفته تمام زندگی ظلمات محض می شود.

 

بهترین دوست و یارو یاور

خداوند خود و ائمه معصومین را بهترین دوست و یار معرفی می کند : وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاکُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ : و به پناه خدا روید او مولاى شماست چه نیکو مولایى و چه نیکو یاورى (78)

او تنها کسی است که در بدترین شرایط شما را رها نمی کند ، باعث رشد و پیشرفت و موفقیت شما می گردد. غم و درد شما را برطرف می کند و بدون هیچ منتی همیشه کمکتان می کند. راز و اسرارتان را فاش نمی کند. آبروی شما را نمی برد ، حتی وقتی خطا می کنید گناه شما را می پوشاند .

آری او غفار الذنوب است. روزی شما را تأمین می کند و هر خواسته ای داشته باشید ، حاجتتان را روا می کند.

او خدای شما است اما به خاطر شرافت وجودی شما و اینکه دوستتان دارد ، خود را بهترین دوست و یار و همراه شما معرفی می کند.

 

بخش قرآن تبیان



      

نامه یک دختر چادری به رؤسای صدا و سیما

آیا چادری بودن ـ مانند سریال "راستش را بگو" ـ مجوزی برای آرایش و بگو بخند با نامحرم است؟! ...
چادر یعنی دینداری. چادر یعنی حیا. چادر یعنی سادگی. چادر یعنی پوشش. چادر یعنی "چادر"... 


 نامه یک دختر چادری به رؤسای صدا و سیما

مسؤولین محترم سازمان صدا و سیما!

باسلام

می‏دانم آنقدر سرتان شلوغ است که وقت خواندن نامه های پر درد من یا دختران هم درد مرا ندارید. برای همین حرف آخرم را اول میزنم: آقایان رئیس، تقاضا دارم دیگر در فکر ساختن فیلم و سریال جهت پاسداشت مقام چادر نباشید. ارزش چادر را به اندازه کافی در "تا ثریا" و "راستش را بگو" نمایش دادید.

سینما به اندازه کافی چادر را تخریب میکند. اگر نمیتوانید جلوی این تخریب را بگیرید، لااقل یاری شان نکنید و هیزم در آتششان نریزید.

چادر یعنی دینداری. چادر یعنی حیا. چادر یعنی سادگی. چادر یعنی پوشش. چادر یعنی "چادر".

چادر نه مثل "چادر بر سر ثریا" عامل بدبختی و عقب ماندگی زن است و نه مثل "چادر بر سر راستگوها" مجوزی برای آرایش و بگو بخند با نامحرم! آخر خودتان قضاوت کنید، آیا این چادر است که بازیگران راستش را بگو بر سر نهاده اند یا به قول بعضی‏ها شنل زورو!!

نماد یک خانم چادری، خانمی است متدین، دیندار و با حیا نه ثریای نزول خور و نه چادریهای آرایش کرده راستگو با آن روابط بیجای گسترده شان!!

راستش را بگو چه چیز را میخواست نشان دهد؟ میخواست بگوید، دختران چادری هم میتوانند اُمّل نباشند! میتوانند درعین چادری بودن آرایش کنند و با پسران روابط صمیمی داشته باشند؟؟!

اُمّل بودن این است که قدر گوهری مثل چادر را ندانی... ندانی که چادر عامل سرفرازی توست... ندانی که اگر چادر بر سرگذاشتی باید محکمتر از قبل با نامحرم برخورد کنی... ندانی که چادر را برای چه برسر گذاشته ای...

آری، چادر تاج بندگی ما و نمادی از دینداری ماست. اینها شعار نیست... اینها حقیقت چادر در ذهن چادری‏های واقعی است.

درمورد سریال "کلاه پهلوی" که در این چند قسمت اول سوهان روح من و هم دردان من شده نیز درددل بسیار است. شاید برای آن باید طوماری بنویسیم! این همه بدلباسی، آرایش، روابط و... را در یک سریال جمع کرده‏اید که چه چیز را به مردم نشان دهید؟! مجوز این همه بدحجابی و بی اخلاقی، نشان دادن کشف حجاب در زمان رضاشاه است؟!!

و آخر سخن: أین تذهبون؟؟؟



      
<      1   2