«دیروز،امروز،فردا» این هفته با حضور قاضی سراج رئیس سازمان بازرسی کل کشور و پورمختار رئیس کمیسیون اصل 90 با موضوع روند بررسی پروندههای فساد اقتصادی کشور از شبکه سه سیما پخش شد.
قاضی سراج در ابتدای برنامه گفت: کار قاضی یعنی فشار، دو طرف موضوع به دادگاه مراجعه میکنند و برای اینکه نتیجه دادگاه به نفع خودشان شود به قاضی فشار وارد میکنند؛ از طرف دیگر رسانهها هم برای اطلاع از جزئیات پرونده فشار وارد میکنند اما بر اساس قانون قاضی تا قبل از قطعیت حکم اجازه بیان جزئیات پرونده را ندارد.
وی ادامه داد: بر اساس قانون، قوه قضاییه باید از ایجاد فساد پیشگیری کند و به دستور آیت الله لاریجانی قوه قضاییه در این راستا فعالیت میکند اما اگر این پیشگیری نتیجه نداد، دستگاه قضایی در مقابل فساد با جدیت برخورد میکند.
پورمختار هم در ابتدای برنامه گفت: مبارزه با فساد اقتصادی کار بسیار مهمی است چون فساد باعث ورشکستگی مادی و معنوی و در ادامه نابودی یک کشور میشود. فساد در مقابل عدالت است و بر حق فعالان عرصه اقتصادی نوعی ظلم تلقی میشود. به همین دلیل هم به نظرم مبارزه با فساد اقتصادی واجب است.
پورمختار افزود: در رابطه با مفاسد اقتصادی گزارشات متعددی به کمیسیون اصل 90 رسیده است و همچنان هم هرکسی که شکایتی از دستگاههای مختلف داشته باشد، میتواند آن را در کمیسیون مطرح کند. تقریباً از لحاظ کیفی بیش از 70 درصد از مراجعاتی که به کمیسیون اصل 90 می شود در مورد مفاسد اقتصادی است. به پروندههایی که ورود میکنیم، از داخل و خارج مجلس به ما سفارشاتی میشود اما این مسائل هیچ وقت مانع این نبوده و نیست که ما از جدیت خود برای مبارزه با فساد بکاهیم. بنده معتقدم باید در این مسیر محکم بایستیم و پیگیری کنیم و فکر میکنم در مجموعه پروندههایی که داشتهایم موفق عمل کردهایم.
سراج در بخش دیگری از برنامه در مورد حضور در سازمان بازرسی کل کشور اظهارداشت: من معاون دادستان کل کشور بودم و این حکم باعث شد رئیس بازرسی کل کشور هم شوم و حکمهای دیگری که داشتم به قوت خود باقی است مگر این که آقای لاریجانی تصمیم دیگری بگیرند. بنای ما این بود که برای سه تن از مدیران عامل سابق بانک ها اقدام کنیم که با نظر حاج آقا تصمیم گیری می شود که چه کسی در این مورد ورود پیدا کند.
وی ادامه داد: پرونده فساد بزرگ اقتصادی 53 وکیل داشت که قرارداد اولیه یکی از این وکیلها 10 میلیارد تومان بوده. تحقیقات ما نشان میدهد این شخص که پیش از این قاضی بوده در پایان 30 سال کار خود با احتساب تمام حقوق و مزایای خود 175 میلیون تومان دریافت داشته است.
سراج افزود: قاعدتاً این افراد تنها نیستند و چون در یک باند و تشکیلات هستند، از سه قوه اقدام میکنند و تحت عناوین مختلف به قوای سه گانه ورود پیدا میکنند. پرونده فساد بزرگ اقتصادی حدود 30 هزار برگ است که فقط دادنامه آن 1360 برگ است. افراد مختلفی را هم در این مسیر اجیر کردهاند. در مورد پولشویی افراد بی سواد و کم سواد را پیدا می کردند و برایشان دسته چک و... صادر می کردند که این اوراق از طرف بانک مرجع که بانک صادرات اهواز بود، نقد می شد.
سراج همچنین گفت: ال سی اگر ساعت 8 صبح صادر میشد، در بانک اهواز ساعت یک بعد از ظهر به پول تبدیل میشد. این درحالی است که در حالت عادی 10-15 روز برای نقد شدن ال سی وقت نیاز است، یا مثلاً اینها در خارج از کشور کشتی داشتند و هر باری که می توانستند بار این کشتی می کردند و آن را در بندر انزلی ترخیص میکردند و بار آن را در انباری که در دسترس گمرک هم نبود نگهداری میشد. افرادی که در آن جا بودند پرسنل گمرک بودند اما در خانه آن آقا می نشستند.
سراج افزود: گیر اینها این بود که نیاز به یک بانک داشتند. برای بانک آریا اقدام به پذیره نویسی کردند و ساعت 6 صبح این کار را آغاز کردند تا با پولی که از بانک خوزستان دریافت کرده بودند، بانک را به نام خودشان تاسیس کنند اما یکی از کارکنان بانک متوجه موضوع شد و گفت شما به بانک صادرات بدهی دارید و نمیتوانید این بانک را به نام خودتان تاسیس کنید.
وی ادامه داد: ماهی 30 میلیون حقوق برای رئیس بانک آریا در نظر گرفته بودند و برای کارمندان خود ماهی 17 میلیون تومان حقوق در نظر گرفته بودند. مثلاً رئیس بانک که از سفر حج بازگشته بود، یک خودروی سانتافه به او هدیه دادند. آیا این پول ها حلال است؟ ما چند معاون وزیر داشتیم که الان در داخل زندان هستند. یکی از آن ها رئیس امیگرو است که الان در زندان است. مدیر عامل شرکت تراولز هم الان در زندان است و...
سراج افزود: اینها 3 هزار میلیارد تومان بدهی بانکی دارند که بخشی از آن را پس دادهاند، مقدار زیادی ملک و ماشین هم دارند که به نام غیر است و دادسرا به دنبال نقد کردن این ملکها و ماشین هاست که بتواند جوابگوی طلبکاران باشد.
پورمختار هم در بخش دیگری از برنامه گفت: اصولاً هر قانون که وضع میشود، هدف خاصی را دنبال میکند، مثلاً قانونی هست که دولت را در حمایت از سرمایهگذاران ملزم کرده که این قانون برای استحکام تولید در کشور است؛ اما همین قانون عاملی است برای کسانی که به دنبال فساد اقتصادی هستند. همین گرفتن کارت بازرگانی با 50 هزار تومان یکی از راه های ثبت سفارشات، واردات و گرفتن تسهیلات ارزی و ریالی است.
وی یادآور شد: من معتقدم مسولین اجرایی مکلف هستند قوانین مبارزه با فساد را به درستی انجام دهند. وقتی به دلایل این اتفاقات نگاه میکنیم، میبینیم بعضی از مسولین و اشخاص، کسانی که وظیفه صدور مجوز را دارند، به طمع کاری دست میزنند، البته برخی از مسولین اجرایی فریب میخورند و دچار این مسائل میشوند.
وی ادامه داد: برخی به این نگاه میکنند که یک کار چند صد میلیاردی در حال انجام است، پس سهم من چیست؟ که این مرجع فساد است. ما قوانین متعددی را در زمینه مبارزه با فساد داریم. مثلاً قانون ارتقای سلامت نظام اداری یکی از قوانین قدرتمند در این زمینه است که متاسفانه درست اجرا نمی شود. فکر میکنم بیشتر مشکل ما در زمینه اجرا و نظارت است تا قانون گذاری...
قاضی سراج در ادامه برنامه دیروز،امروز،فردا در مورد منشاء فساد اقتصادی در کشور اظهارداشت: در این زمینه قانون کم نداریم اما متاسفانه مجری خوب کم داریم. اگر مجری، مجری خوبی باشد بدون قانون هم می تواند موضوع را جمع کند. ما قوانین زیادی در این زمینه داریم اما مجری هایی که از اول تا آخر شروع کنند و به نتیجه برسند کم داریم.
وی افزود: ماده قانونی داریم که قوه قضاییه تا وقتی حکم به قطعیت نرسیده باشد نمی تواند اسم کسی را اعلام کند. اکثر دادگاه های ما علنی است اما اعلام رسمی اسامی قبل از قطعیت حکم با منع قانونی مواجه است.
سراج ادامه داد: ما به یک عزم ملی نیاز داریم و سه قوه باید با هم وارد این کار شوند. این عزم در حال شکل گیری است. قبلاً قوه قضاییه بنا به دلایلی در جلسات سه قوه شرکت نمی کرد اما الان آیت الله لاریجانی سه نماینده معرفی کرده و ما با معاون اول رئیس جمهور جلساتی داشته ایم. با دستمال کثیف نمی شود شیشه را پاک کرد و به همین دلیل هم پیش از این در این جلسات شرکت نمی کردیم اما الان دادستان کل کشور، رئیس کل بازرسی کشور و معاون اول قوه قضاییه در این جلسه شرکت می کنند و امیدواریم به نتایج خوبی برسیم.
پورمختار هم در بخش دیگری از برنامه گفت: آمار و اطلاعات بیانگر درگیری اشخاص با این پروندههاست و حدود 20- 25 درصد از این اتفاقات به شکل باندی حادث میشود که لازمه توفیق در این مسیر حمایتهای مستمری است که از یکدیگر انجام میدهند، متاسفانه این پروندهها در حوزههای مختلفی است؛ مثلاً در حوزه زمینخواری و نحوه واگذاری اراضی، تغییر کاربری اراضی و ساخت و ساز در آن ها، تفکیک غیرقانونی و سوء استفاده های غیرقانونی و... بخشی از این مسائل است که دستگاه های مختلف در این مسیر مداخله دارند.
وی ادامه داد: دستگاههای مربوطه گاهی به وظیفه خود به درستی عمل نمیکنند و چشمان خود را میبندند، حتی بعضاً دستگاههایی که باید شکایت کنند هم این کار را انجام نمیدهند تا این سوء استفادهها به حال خود انجام شود، قانون نمیتواند جزئیات را تعیین کند چون دست مجری را میبندد اما مجریان قانون باید شفافتر عمل کنند و اجازه سوء استفاده از قوانین را ندهند. این اجازه ها باعث ایجاد فساد می شود و اینجاست که زمینه های فساد اقتصادی ایجاد می شود.
پورمختار همچنین گفت: خوشبختانه از ابتدای دولت یازدهم عزم مبارزه با فساد اقتصادی ایجاد شده و سه قوه برای مبارزه با فساد با هم دو جلسه داشته اند که امیدواریم به نتایج خوبی دست پیدا کنیم.
قاضی سراج هم در بخش دیگری از «دیروز،امروز،فردا» اظهار داشت: اینطور نیست که ما رسیدگی نکنیم. اینکه ما در ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی شرکت نمیکردیم باعث نمیشد ما رسیدگیهای خود را رها کنیم بلکه این کار را با جدیت انجام میدادیم. هر پرونده بزرگی که وجود دارد یقه سفیدهایی در آن حضور دارند و ما باید این افراد را شناسایی و محاکمه کنیم. زمانی که جرم واقع شود، دستگاه قضایی ورود پیدا می کند اما به تنهایی نمیتواند موفق شود و قوای دیگر هم در زمینه وضع قوانین و ... باید در این مسیر به قوه قضاییه کمک کنند. خیلی از افراد هستند که از یقه سفیدها می ترسند و برای گزارش دهندهها مشکل ایجاد میکنند.
وی ادامه داد: چرا 70 هزار میلیارد بدهی بانکی وجود دارد؟ الان برای 5 میلیون وام ازدواج 20 ماه سند خانه میخواهند اما چرا باید یک نفر 70 هزار میلیارد وام بگیرد و هیچ وثیقهای هم نداده باشد؟
سراج گفت: باید به دنبال این پولشویی ها رفت و باندهای کذایی پولشویی را پیگیری کرد. یقه سفیدها پشت این مسائل هستند. مثلاً در برخی از موارد صادراتی دو نفر «الف» و «ب» هستند که نفر اصلی «الف» است اما تمام اسناد به نام «ب» صادر شده است که او فقط یک میلیون تومان دریافت کرده است و اثری از شخص «الف» نیست اما میلیاردها تومان عاید شخص «الف» می شود.
وی افزود: در یکی از موارد ما حکم جلب «ب» را صادر کردیم اما یک نفر با یک کوله پشتی آمد که از همه جا بیخبر بود و فقط اسناد به نام او صادر شده بود که همانجا بلیط اتوبوس بندرعباس گرفتیم و او را فرستادیم رفت چون پشت ماجرا شخص دیگری است؛ همیشه مجرم از قانون گذار جلوتر است.
پورمختار در بخش دیگری از برنامه گفت: یقه سفیدها کسانی هستند که کاملاً ظاهر الصلاحند و ممکن است در برخی از مناصب هم حضور داشته باشند. ممکن است مردم پشت سر این افراد نماز هم بخوانند، این افراد پشت کار هستند تا اگر مشکلی پیش آمد وارد شوند و موانع را برطرف کنند. خیلی راحت می توان این افراد را پیدا کرد و با آن ها برخورد کرد. اما فکر می کنم در زمینه برخورد با این افراد یک مقدار ضعیف عمل شده است.
وی ادامه داد: وزارت اطلاعات در این زمینه اقداماتی کرده است. اگر ما بتوانیم دخالت افراد را در این روندها کم کنیم، به طور قطع و یقین در مبارزه با فساد موفق تر خواهیم بود. این موضوع در حوزه مالی گمرک در حال انجام است و روند به شکل کاملاً نرم افزاری طی می شود. این موضوع هم جلوی تغییر را می گیرد و هم جلوی جعل را.
قاضی سراج در بخش دیگری از برنامه در مورد رسیدگی به پرونده یکی از آقازادهها گفت: پروندهای که نقص داشته باشد باید از سوی دادگاه تکمیل شود. ما به اسم نگاه نمیکنیم و به کیفرخواست توجه می کنیم. اینطور هم نیست که هر پروندهای از آقازادهها رسید بگوییم او مجرم است. ما باید با افراد مجرم قاطعانه برخورد کنیم. این پرونده نزدیک به سه هزار برگ بود که همه آن به زبان خارجی بود اما قاضی دادسرا باید همه این پرونده را به کارشناس ارائه می داد و کارشناس بعد از ترجمه پای آن مهر می زد. به همین دلیل ما پرونده را عودت دادیم تا بعد از مرتفع شدن نواقص آن را بررسی کنیم.
وی ادامه داد: قاضی در رسیدگی به پرونده ها نباید از جو عمومی و فشار رسانه ها متاثر شود. مثلاً در رسیدگی در پرونده بیجه، دو نفر بودند که نفر اول اعدام شد. اما در مورد نفر دوم رسانه ها جوی را ساخته بودند که افکار عمومی به کمتر از اعدام او راضی نمی شدند. این درحالی بود که خود فرد هم اعتراف می کرد اما تحقیقات نشان می داد که آن کارها را فرد دوم نکرده بود و مستحق اعدام نبود. همه زندگی آن فرد هزار تومان هم ارزش نداشت و ما برای او لباس خریدیم و به دادگاه آمد و جلسه محاکمه او برگزار شد و...
پورمختار در پایان برنامه در خصوص موضوع فساد اقتصادی در فوتبال هم اظهار داشت: متاسفانه در فوتبال فساد اقتصادی وجود دارد. مجموعه کسانی که آمدند و صحبت کردند بدون استثناء این موضوع را تایید کردند.ما این موضوع را از نظر عمقی زیاد نمی بینیم اما سطح گستردگی آن 30-40 درصد است. ما راه حل ها را بررسی کرده ایم و در مرحله بعدی عملکرد دستگاه ها را بررسی خواهیم کرد و در مرحله بعدی اطلاع رسانی خواهیم داشت.»
وی ادامه داد:مبارزه با فساد اقتصادی به معنای برخورد با فعالان سالم اقتصادی نیست.
سراج هم در پایان برنامه گفت:ما در دستگاه های قضایی قضاتی را برای حمایت از سرمایه گذاری سالم تعلیم داده ایم.
از قدیم رسم بر این بود که وقتی کودکی به دنیا می آمد او را در آغوش پدربزرگ یا مادربزرگش که سال ها مسلمانی کرده بود و آداب اسلامی را خوب می دانست می گذاشتند تا با دهانی که بارها با آن ذکر خدا را گفته، در گوشش اذان و اقامه بخواند.
این رسم هنوز هم در بین بسیاری از خانواده ها انجام می شود. البته شاید بعضی از خانواده ها به دلیل مشغله زیاد از این کار مهم غافل شده باشند اما خوب است بدانیم که گفتن اذان در گوش راست نوزاد و اقامه در گوش چپ او سنتی است که پیامبر(ص) آن را انجام می دادند و این کار را به پیروانشان نیز سفارش می کردند.
* سنت نبوی فراموش نشود
دکتر طاهره محسنی استاد دانشگاه و پژوهشگر دینی در این باره در ماهنامه «همشهری آیه» می نویسد: خواندن اذان و اقامه در گوش نوزاد از سنت های پیامبر گرامی اسلام(ص) است و بعد از او، ائمه معصوم (ع) هم به این روش توجه زیادی داشتند و این کار را به عنوان یکی از اولین اقدامات در بدو تولد کودک انجام می دادند و به مسلمانان دیگر نیز سفارش می کردند وقتی نوزاد به دنیا آمد حتما در نخستین زمان ممکن در گوشش اذان و اقامه خوانده شود. در جلد 43 کتاب «بحارالانوار» از امام زین العابدین (ع) روایت است: «زمانی که پدرم به دنیا آمد پیامبر(ص) در گوشش اذان را تلاوت فرمود.» در جلد 104 همین کتاب به نقل از آن حضرت نوشته شده: «زمانی که امام حسن(ع) متولد شد پیامبر (ص) در گوش او اذان و اقامه را قرائت فرمود.» علامه حر عاملی هم روایتی به نقل از مادر امام رضا(ع) نوشته اند با این مضمون؛ «وقتی امام رضا(ع) به دنیا آمد، امام کاظم(ع) در گوش راست او اذان گفت و در گوش چپش اقامه». پیامبر(ص) می فرمود: «در گوش راست نوزاد اذان بگویید و در گوش چپش اقامه. زیرا این کار کودک را از شر شیطان حفظ می کند. سپس در گوش او آیة الکرسی، سوره های فاتحة الکتاب، اخلاص، ناس، فلق و آیات آخر سوره حشر را بخوانید». در این خصوص روایت های مستند دیگری به نقل از ائمه(ع) ثبت شده است که همگی آن ها مشخص می کنند این بزرگواران در زندگی خود همین شیوه را اجرا و به یاران و دوستان خود نیز توصیه می کردند این گونه عمل کنند و خواندن اذان و اقامه در گوش کودک تازه متولد شده را از یاد نبرند.
* تلقین اسلام در بدو تولد
دلیل اصلی اذان گفتن در گوش کودکی که به تازگی در یک خانواده مسلمان به دنیا آمده، این است که نخستین صدایی که گوش او دریافت می کند، اذان و اقامه باشد که شامل توصیف عظمت و بزرگی خداوند متعال است. چون انسان با شهادت دادن به یگانگی خدا، رسالت پیامبر(ص) و امامت حضرت علی(ع) وارد دایره اسلام و مذهب تشیع می شود. به همین دلیل است که به محض تولد یک مسلمان، شعار اسلام در گوش او خوانده و به او تلقین می شود؛ همان طور که در زمان مرگ و خروج او از دنیا نیز یگانگی خدا و جمله توحید که ذکر «لااله الاا...» است به او تلقین خواهد شد. نکته قابل توجه این است که هر چند کودک تازه متولد شده جملات اذان و اقامه و مفهوم آن را درک نمی کند اما خواندن همین ذکرها بر روح و جسم او اثر می گذارد و روحیه مسلمانی او را تقویت خواهد کرد. به همین دلیل لازم است پدران و مادران این سنت مهم و زیبای اسلامی را که از پیامبر (ص) آموخته ایم مورد توجه داشته باشند .
* وقتی شیطان رانده می شود
درست است که کودک تازه متولد شده توان درک مفاهیم والای جمله ها و عبارت های اذان و اقامه را ندارد اما نباید با این بهانه از اجرای این سنت مهم و پسندیده پیامبر(ص) و ائمه معصوم(ع) غافل شد. زیرا خواندن اذان و اقامه در گوش نوزاد آثار و برکات بسیار مهمی برای او به همراه دارد که غفلت از آن می تواند آسیب هایی را متوجه جسم نحیف و روح آسیب پذیر او کند. در همین خصوص در کتاب «بحارالانوار» روایتی نوشته شده مبنی بر این که پیامبر(ص) فرموده اند: «کسی که نوزادی برایش به دنیا می آید در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه بگوید، بدین ترتیب شیطان به او آسیب نمی رساند».بنابراین براساس روایت های اسلامی یکی از مهم ترین آثار خواندن اذان و اقامه در گوش نوزاد این است که شیطان را از وجود او دور می کند. آوردن نام خدای متعال در هر مکانی موجب فرار شیطان می شود. شیطان که در صدد نفوذ به قلب پاک انسان تازه متولد شده است، با آوردن عبارت های اذان و اقامه راهی جز فرار نخواهد داشت. در این خصوص باید توجه داشته باشیم که براساس روایت های مستند، شیطان هر لحظه منتظر است انسانی به دنیا بیاید تا او را گمراه کند. طبیعی است چنین انتظاری درخصوص کودکانی که در خانواده های مسلمان متولد می شوند بیشتر است. در چنین شرایطی است که خواندن عبارت آرامش بخش اذان و اقامه در گوش نوزاد، شیطان را از گمراه کردن و فریب دادن او ناامید می کند. نوزاد نیز در همان لحظات اول ورودش به دنیا با شنیدن اذان و اقامه که ذکر توحید خدا و رسالت پیامبر گرامی اسلام(ص) و امامت حضرت علی(ع) است، دعوت به سوی خداوند متعال و دین اسلام را لبیک می گوید و فرصتی برای شیطان باقی نمی ماند تا با وسوسه ها و وعده های پوچ خود بذر بدی و شر را در دل پاک او بکارد.
* آموزش مفاهیم اعتقادی
تربیت کودک کار پیچیده ای است که زمینه آن باید حتی قبل از تولد و نوزادی ایجاد شود. یعنی این طور نیست که وقتی کودک به دنیا آمد و چند ساله شد، تازه آداب اسلامی به او یاد داده شود. یکی از مواردی که زمینه تربیت صحیح اسلامی را در وجود کودک شکل می دهد، خواندن اذان و اقامه در گوش اوست. در واقع خواندن اذان و اقامه در گوش نوزاد نه تنها پریشانی را از او دور می کند و آثار معنوی بسیار خوبی برای او به همراه دارد بلکه باعث می شود کودک با مفاهیم اعتقادی و مذهبی آشنا شود و به مرور زمان علاقه و انس بیشتری با این مفاهیم برقرار کند.
متن یادداشت «داستان اقداماتی که بجا نبود: از نیویورک تا ژنو» به قلم مهدی محمدی به شرح ذیل است:
تکلیف مصداق یابی اقداماتی که در نیویورک بجا نبود، هر چه باشد، یکی از مهم ترین سوال هایی که اکنون باید به آن پاسخ داد این است که چه ضمانتی وجود دارد این اقدامات در مذاکرات ژنو تکرار نشود؟
سخنان هفته گذشته رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره مذاکرات آقای رییس جمهور و تیم وی در نیویورک، حاوی دو نکته عمده بود. نخست اینکه نظام جمهوری اسلامی به این تیم اعتماد دارد و دوم اینکه البته برخی اقدامات هم در نیویورک انجام شده که بر خلاف یا فراتر از اختیارات تیم مذاکره کننده بوده است. هفته گذشته بحثی میان آقای ظریف و برخی چهره های اصولگرا درگرفت در این باره که مصادیق اقدامات مذکور در نیویورک چه بوده است. اگرچه آقای ظریف اظهارات منتسب به خود در این باره را تکذیب کرده ولی نشانه های زیادی وجود دارد که ثابت می کند طولانی شدن مکالمه تلفنی کری-ظریف و تماس تلفنی روحانی با اوباما اصلی ترین مصادیق اقداماتی است که بجا نبوده است.
یکی از مهم ترین نگرانی ها این است که تیم مذاکره کننده در ژنو هم –همانند نیویورک- درباره اختیارات و مجوزهای خود دچار سوء تفاهم باشد و روند انجام اقدامات فوق تداوم یابد. البته جمله رهبر معظم انقلاب اسلامی در این باره که نظام به تیم مذاکره کننده اش اعتماد دارد، به اندازه کافی اطمینان بخش هست که ما را متقاعد کند در ژنو به لحاظ راهبردی، اقدام نابجایی رخ نخواهد داد ولی در سطح تاکتیکی و مذاکراتی –یعنی آن بخش از رفتار دیپلماتیک که لزوما در سطوح بالای نظام مورد توافق قرار نمی گیرد و همه جزئیات آن هماهنگ نمی شود- همچنان نگرانی هایی وجود دارد.
اجازه بدهید بنا را بر این بگذاریم که مجموعه اطلاعات موجود در این باره که رهبرمعظم انقلاب اسلامی از دو مسئله طولانی شدن مذاکرات وزرای خارجه ایران و امریکا و مکالمه تلفنی روحانی- اوباما گلایه مند بوده اند معتبر است. سوال مهم دراینجا این است که چرا این اقدامات بجا نبوده است؟ برای پاسخ دادن به این سوال هیچ راهی بهتر از مراجعه به مجموعه اصول راهبردی که ایشان همواره بر اساس آن مسئله ایران- امریکا را ارزیابی می کنند نیست. بر این مبنا:
1- تیم دکتر روحانی فقط تا جایی مجوزتماس با امریکا را دارد که به حل مسله هسته ای ایران کمک کند. ایران هیچ برنامه ای برای تجدید نظر در روابط دو جانبه خود با امریکا ندارد. لااقل فعلا اینگونه است. قرائن نشان می دهد امریکایی ها هم اراده و برنامه ای برای عادی سازی روابط دو جانبه با ایران ندارند. این دو اقدام در واقع به معنای فراتر بردن تماس با امریکا از «حداقل های ضروری» و تلاش برای پل زدن میان دو مسئله کاملا مجزای روابط دو جانبه ایران و امریکا و مسئله هسته ای بوده و به همین دلیل بجا دانسته نشده است.
2- تداوم تماس های نزدیک، مغایر دو کلیدواژه اصلی رهبری در تحلیل روابط با امریکاست: این دو کلید واژه یکی بدبینی به امریکاست و دیگری غیر قابل اعتماد بودن امریکا. پس از بازگشت دکتر روحانی از نیویورک آشکارا می توان دید که کسانی تلاش می کنند بذرخوش بینی به امریکا را در ذهن افکار عمومی بکارند. این امر علاوه بر اینکه به لحاظ دیپلماتیک و مذاکراتی مضر است و احتمال رودست خوردن از حریف را افزایش می دهد، توقع افکار عمومی از مذاکرات را هم به نحو غیر منطقی افزایش می دهد و عملا تیم مذاکره کننده را تحت فشاری خرد کننده هم از سوی افکار عمومی داخلی و هم از طرف غرب قرار می دهد. این دو تماس در نیویورک از جمله به این دلیل نابجا بوده است که بوی خوش بینی به امریکا را می دهد.
مذاکرات ژنو مذاکراتی بسیار حساس است. در این مذاکرات است که سنگ بنای مسیر آینده مذاکرات ایران و غرب چه درباره مسئله هسته ای و چه درباره مسائل دیگر گذاشته خواهد شد. بنابراین شاید مهم ترین توصیه برادرانه ای که می توان اکنون به تیم مذاکره کننده هسته ای کرد این است که از مجوزها و اختیارات خود کاملا ابهام زدایی کنند تا دوباره داستان اقدامات مشابه که می تواند به اعتبار مذاکراتی آنها در مقابل گروه 1+5 به شدت ضربه بزند تکرار نشود.
آیتالله سید احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران در سخنانی در خطبههای نمازجمعه، شهادت امام باقر (ع) و آیتالله اشرفی اصفهانی پنجمین شهید محراب را تسلیت گفت و ضمن تبریک عید قربان، همگان را به حضور در مراسم روز عرفه در سراسر کشور توصیه کرد. وی در ادامه با اشاره به رهنمودهای اخیر مقام معظم رهبری درباره استحکام داخلی، گفت: رهبر معظم انقلاب طی رهنمودهای اخیر چندبارهشان، چندین بار روی موضوع استحکام داخلی و درونزا تأکید بایسته داشتند. آیتالله خاتمی ادامه داد: واقعیت این است که استحکام داخلی قویترین و ارزشمندترین سلاح در برابر دشمنان است، با استحکام داخلی میتوان با توطئهها مقابله و آنها را خنثی کرد. وی به 5 مؤلفه اصلی استحکام داخلی اشاره و تصریح کرد: اولین مؤلفه، خداباوری است، ملت بزرگ ایران 35 سال است با عنصر خداباوری، استحکام داخلیشان را حفظ کردند، شما با خدا باشید، خدا شما را تنها نمیگذارد. خاتمی ادامه داد: دومین مؤلفه، ظرفیت مردمی ما به خصوص ظرفیت جوانان ماست؛ جوانان عزیز ما در طول 35 سال گذشته نشان دادند که شعار «ما میتوانیم»، شعار نیست بلکه عمل است، در اوج تحریمها، جوانان ما به فناوریهایی دست یافتند که دشمنان را خیره کرد، فناوری هستهای، هوافضا و فناوری و پیشرفتهای چشمگیر در عرصه پزشکی. امام جمعه موقت تهران در بخش دیگری از سخنانش خاطر نشان کرد: سرمایه ما جوانان مستعد ما هستند که میتوانند آنچه را که دنیا تصور نمیکند، وارد عرصه عمل کنند. وی سومین مؤلفه را تحکیم محور وحدت دانست و گفت: محور وحدت این ملت ولی فقیه است، کیست منکر این واقعیت شود که در عرصه پیروزی انقلاب اسلامی، همه گروهها آمدند، کمونیستها آمدند، لیبرالها آمدند، تودهایها آمدند، هر کسی به خیال خودش در گوشهای از کشور مبارزه کرد اما زمانی این انقلاب به پیروزی رسید که یک ولی فقیه یعنی امام راحل عظیمالشأن به صحنه آمد و به تعبیر خود طاغوتیها در مذاکرات محرمانهشان، مثل برف آب شدند. امام جمعه موقت تهران در ادامه تأکید کرد: مسئله ولایت فقیه سرمایه این کشور بوده، هست و خواهد بود و اصل نهادینه شده است، مردم ما به این قانون اساسی رأی دادند و جای بحث و تردیدی هم ندارد. شعار «مرگ بر ضد ولایت فقیه» شناسنامه انقلاب اسلامی است. امام جمعه موقت تهران در ادامه سخنانش گفت: شعار «مرگ بر ضد ولایت فقیه» به معنای مرگ بر کسانی که در عرصه تئوریک با ولایت فقیه مخالفند، نیست، مرحوم آیتالله العظمی شیخ جواد تبریزی در کتابشان نوشتند اگر نظام دینی تشکیل شد، همه باید حمایت کنند، این شعار یعنی مرگ بر براندازان، یعنی مرگ بر افرادی که برای سقوط نظام اسلامی تلاش میکنند. وی ادامه داد: این شعار در 10 سال دوره رهبری امام(ره) در محضر ایشان داده میشد و بعد از ایشان هم در محضر مقام معظم رهبری و به فضل خدا، این بیعت ادامه پیدا خواهد کرد و این شعار از دهان مردم ما نخواهد افتاد. آیتالله خاتمی در بخش دیگری از سخنانش چهارمین مؤلفه را انصاف و شفافیت عنوان کرد و متذکر شد: انصاف سبب میشود دلها به یکدیگر نزدیکتر شوند، انصاف یعنی به کار نگرفتن حب و بغضهای شخصی در قضاوتها. وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به سفر هیئت دیپلماتیک ایران به نیویورک برای شرکت در اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد، گفت: این هیئت در طول مدت اقامتشان در نیویورک، تلاش و تحرک وسیع دیپلماتیکی داشتند، رئیس جمهور در سخنرانی خود در سازمان ملل، مستند سخن گفت و سیمای شفاف جمهوری اسلامی ایران را به دنیا نشان داد، در برابر رژیم صهیونیستی موضعگیری کرد و این موارد ارزشهایی نیست که کسی آنها را نادیده بگیرد و تکریم نکند. وی ادامه داد: مقام معظم رهبری نیز فرمودند برخی از آنچه که در سفر به نیویورک پیش آمد به جا نبود، به این جمله میگویند انصاف، یعنی خوبیها را ببینید، نقاط ضعف را هم بگویید، مسئولی که شفاف به مردم بگوید مواردی که رهبری فرمودند به جا نبود، چیست، نه تنها از چشم مردم نمیافتد بلکه محبوب هم میشود، این مردم به آن مسئول صادق احسنت میگویند. امام جمعه موقت تهران با تأکید بر اینکه نباید ترسی از شفافیت داشته باشیم، تأکید کرد: مردم ما ملت خوبی هستند و ما هم به مسئولانمان اعتماد داریم، از ابتدای پیروزی انقلاب تا به امروز، بعد از ارائه حکم تنفیذ به رئیسجمهور توسط ولی فقیه، ما نیت مسئولانمان را خیر میدانیم چون آنان به دنبال خدمتگزاری هستند، به خصوص وزرای خارجه ما که سیاست کلان خارجیشان را از مقام معظم رهبری میگرفتند ولیکن اینکه برخی مسائل به جا نبود، اگر به صورت شفاف بیان شود مصداق انصاف است. آیتالله خاتمی مؤلفه پنجم برای استحکام درونی را ادبیات نقدپذیری عنوان کرد و گفت: ادبیات تحمل، موضوع بسیار مهمی است که باید به آن توجه شود، این دولت با شعار آزادی سر کار آمده است و از نقد گفتند و کار خوبی هم کردند. آیتالله خاتمی در ادامه با اشاره به اینکه این دولت کار خود را با شعار آزادی آغاز کرد، گفت: با فضای باز نقد، جرقهها پیدا شده و کار نو انجام میشود. البته منتقدان باید منصف باشند و مسئولان محترم نیز آغوش را باید باز کنند و به رسانههای مربوط به خودشان بگویند خفقان رسانهای به وجود نیاورند و اگر کسانی انتقادی کردند، به آنها افراطی نگویند. وی افزود: این افراطی گفتن به معنای ایجاد خفقان رسانهای است و القای اینکه معتدل کسانی هستند که دائم بهبه میگویند. خطیب امروز نمازجمعه تهران ادامه داد: دولت محترم که آغوش خود را برای پذیرش نقدهای منصفانه باز کرده است به گونهای رسانههای علاقمند خود را ساماندهی کند که نقد به درستی انجام شود و شخصیت منتقد نباید هتک شود. آیتالله خاتمی گفت: متأسفانه بعضی قلمها زهرآگین است ممکن است کسی نسبت به خطبهای نقد واردی داشته باشد، خبب بنویسند و ما هم با آغوش باز میپذیریم اما نیشزدن در شأن یک مسلمان نیست. وی در ادامه با اشاره به اینکه جابهجایی قدرت به طور طبیعی یک هدیه الهی است، گفت: دولت به صورت دموکراتیک و با رأی مردم جابهجا میشود و هر دولتی با ابتکارات جدید و تاکتیکهای جدید همراه است و سیاستی که ما از مقام معظم رهبری گرفتهایم این است که از همه دولتهایی در چهارچوب نظام هستند، حمایت میکنیم. عضو مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: در عرصه داخلی از هر تلاشی که اینها برای کم کردن بار سخت زندگی، تورم و کم کردن بیکاری میکنند حمایت میکنیم. در عرصه خارجی هم سیاستی که ما از مقام معظم رهبری داریم حمایت است. آیتالله خاتمی گفت: بنابراین آن جمله «بجا نبود» هرگز به معنای بیاعتمادی به مسئولان محترم نیست ما آمریکا را دولت دروغگو، دولت ریاکا و دولت عهدشکن میدانیم. وی افزود: از طرف دیگر آمریکاییها در این روزها لبخند نشان میدهند و استقبال میکنند و به دروغ میگویند تحریمها ایران را به مذاکره واداشته است که اینها همه دروغ است و نشانه دروغ بودن آن این است که رئیس جمهور آمریکا در دیدار با نتانیاهو میگوید که همه گزینه ها از جمله حمله نظامی را روی میز دارد و ما هم میگوییم که ملت ایران 8 سال دفاع مقدس را روی میز دارند که تو دهنی محکمی به تجاوزگران محسوب میشود. خطیب امروز نمازجمعه تهران تصریح کرد: رئیسجمهور دروغگوی آمریکا میگوید ما در پی تغییر نظام نیستیم، شما 35 سال در پی تغییر نظام بودید اما نتوانستید. آیتالله خاتمی گفت: در فتنه 88 با تمام وجود از فتنهگران حمایت کردید و در عرصه رسانهای تمام توان خود را در اختیار فتنهگران قرار دادید. وی افزود: مبنای نفرت مردم ما از آمریکا همینهاست و اگر بخواهیم دروغگوییها و نفاق آمریکا را لیست کنیم، به مثنوی 70 من کاغذ میرسیم. راز زنده بودن شعار مرگ بر آمریکا در بین مردم همین است. خطیب امروز نماز جمعه تهران ادامه داد: این شعار در 10 سال زمان امام(ره) داده شد و امام در آخرین پیامی که برای حجاج دادند 46 بار از آمریکا به نفرت یاد کردند و مبنا هم روشن است. آیتالله خاتمی ادامه داد: آمریکا شیطان بزرگ است و امام هم همین را فرمود. در این 35 سال آیا آمریکا شیطان کوچکتری شده است و یا 35 سال شیطنتش بیشتر شده است؟ اگر آمریکا تا دیروز در عرصه توطئه علیه ایران «مار» بود هم اکنون به یک «افعی» تبدیل شده است. هر توطئهای که علیه ایران اسلامی شکل میگیرد، یک پای ثابت آن آمریکا است. وی افزود: بنابر این منطق داریم و با منطق میگوییم مرگ بر آمریکا و آمریکاییها بداند و آنهایی که آرزوی رختبربستن این شعار را از بین مردم میدهند هم بدانند این شعار رمز مقاومت ملت ایران است و تا شیطنتهای آمریکا است این شعار با شکوه در بین ملت ایران باقی خواهند ماند. آیتالله خاتمی در ادامه تصریح کرد: دیپلماتهای ما کار خود را انجام دهند وزارت خارجه ما کار خود را کند هر کس کار خود را کند و اتفاقاً این شعارها مشت مسئولان ما را پرتر میکند و میتوانند با قدرت بیشتری با امریکا مقابله کنند و برخورد داشته باشند و این حتی به نفع سیاستخارجی کشورما هم است. وی افزود: اگر روزی براساس رهنمودهای مقام معظم رهبری که پرونده آمریکا دست ایشان بوده است و خواهد بود و در این عرصه نیز حرف آخر را ایشان خواهد زد، کار به مذاکره و رابطه کشید، نفرت ما از آمریکا از بین نخواهد رفت. علی رغم تلاشهای برخی از جریانهای سیاسی در داخل کشور برای حذف شعار «مرگ بر آمریکا»، بار دیگر این شعار در نماز جمعه امروز تهران با قاطعیت سر داده شد. بنابراین گزارش پیش از آغاز خطبههای نماز جمعه، نمازگزاران تهرانی در اعتراض به مواضع آمریکا علیه ملت ایران شعار «مرگ بر آمریکا» را سر دادند و در پاسخ به سخنان امام جمعه نیز بار دیگر شعار «مرگ بر امریکا سر داده شد.
در روزهای باقیمانده از دهه اول ماه ذی حجه، گفتاری از آیت الله مجتبی تهرانی را در این باره بخوانید.
دهه اول ماه ذیحجه از ایامی است که از نظر ارزشی در روایات ما خیلی بر روی آن تاکید شده و حتی آن را با ماه مبارک رمضان مقایسه کرده اند. در یک آیه شریفه آمده است که: «و اذکروا الله فی ایام معدودات» ما در روایات داریم که حضرات معصومین میگویند، ایام معدودات، همان دهه اول ماه ذیحجه است. در این ایام زیاد خدا را ذکر کنید.
ارزش اعمال دههی اول ماه ذی حجه بالاتر از جهاد فی سبیل الله
در روایتی دارد که رسول خدا فرمود: هیچ ایامی پاکیزهتر و بزرگتر از نظر اجر و پاداش در مورد اعمال، از دهه اضحی نیست؛ دهه اضحی هم همین دهه اول ذیحجه است.
به حضرت عرض شد که حتی نسبت به جهاد در راه خدا هم این ایام با فضیلت تر است؟ حضرت فرمودند: ارزش اعمالی که انسان در این دهه انجام میدهد از جهاد فی سبیل الله هم بیشتر است؛ مگر اینکه کسی مال، جان و همه چیزش را در جهاد فی سبیل الله ببرد و هیچ چیز را هم برنگرداند؛ یعنی نه مالش بماند و نه جانش... تنها چنین چیزی است که بافضیلت تر از این ایام است.
این روایت گویای ارزش این ایام است.
در روایت دیگری از پیغمبر اکرم نقل شده که حضرت فرمودند: هیچ روزی نیست که خداوند انجام کار خیر در آن را بیشتر از این ده روز، دوست بدارد.
انسان باید فرصتطلب باشد
حالا میخواهم یک تذکر عرض کنم. ما تاکنون بخشی از این دهه را پشت سر گذاشتهایم و باید نسبت به باقیمانده آن قدر شناسی کرده و بهرهگیری کنیم. ما نباید از این امور معنوی و این فرصت های روحانی غفلت کنیم.
انسان باید فرصتطلب باشد و به تعبیر علی(ع) که فرمود: «فرصت ها را غنیمت بشمارد». زمانی خواهد آمد که این فرصتها از دست ما رفته است و ما حسرت آن را خواهیم خورد. پس در این ایام نسبت به اعمال صالح و آدابی که وارد شده است غفلت نکنیم. به خصوص ادعیه وارده که همه اش جنبه توحیدی دارد را بخوانیم.
این دهه، دههی توحید است
از دعاهای وارده برای این دهه فهمیده می شود که مسأله توحید در این ایام محوریت داشته و باید بگوییم که این دهه، دهه توحید است.
عکسی که می بینید، در اوایل سال 1361 در جبهه جنوب گرفته شده است. پدری، پسر جوانش را مهیای حرکت به سوی خط مقدم نبرد می کند. گویی پدر، فرزندش را در پوشیدن لباس دامادی کمک می کند. با چشم دل که بنگری، انگار پیرمرد، به بهانه ی بستن کاردِ نظامی، تلاش می کند به نوجوانش نزدیکتر باشد و او را ببوید و شاید در گوشش زمزمه کند: "روسفیدم کنی پسرکم" و باز هم دل ها را به طوفانِ کربلا باید سپرد، آن جا که امامِ عشق، شمشیر بر کمر «علی اکبر»(ع) بست و پاره تن خویش را به میدان فرستاد.
لا یوم کیومک یا اباعبدالله
به نقل ازدیدبان: تنها یک انتخابات و حواشی قبل و بعد آن نیاز بود تا برای اصلاح طلبان دوباره زنده شوندو تحرک بگیرند. اشتباهات تاکتیکی اصول گرایان و رونق گرفتن فضای انتقادی نسبت به احمدی نژاد باعث شد تا اصول گرایان با اختلافی اندک نتیجه را به اصلاح طلبان واگذار کنند. هر چند فرد ی که الآن سکاندار دولت است را نمی توان در قالب اصلاح طلبی گنجاند اما مطمئنا این فرد اصول گرا هم نیست.
اما انتخابات 92 باعث شد تا این باور که دوباره می توان به قدرت برگشت برای آنان دست یافتنی تر بنمایاند؛ اصلاح طلبان هر چند با تمام قوا برای انتخابات ریاست جمهوری نیامدند اما نتیجه نیم بندی که گرفتند باعث شد تا آنان برای انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان خود را مهیا کنند. اصلاح طلبان هرگز فکر نمی کردند فضای سیاسی کشور به سوی آنان بوزد و حتی بتوانند در حد وزرا و معاونین رئیس جمهور صاحب مناصب سیاسی شوند. اصلاح طلبان که دوباره دروازها ی پاستور را به سوی خود باز دیدند؛ برای دروازه های بهارستان نیز تلاش می کنند. همچنان که برای شهردار شدن در بهشت تلاشی سخت به خرج دادند. خبرهای مختلفی از تجدید قوای اصلاح طلبان و تلاش برای فتح سنگر به سنگر از اردوگاه اصلاح طلبان به گوش می رسد. اصلاح طلبان چه استراتژی برای انتخابات 94 خواهند داشت؟
چهره سازی
یکی از استراتژی های اصلاح طلبان برای انتخابات 94 چهره سازی است. اصلاح طلبان همت بالایی در چهره سازی و برجسته کردن اشخاص خود در رسانه ها و فضاهای مختلف دارند و تلاش می کنند تا خود را در ورای شخصیت های برجسته ای که خود ساخته اند؛ تعریف کنند. استفاده از شخصیت های گمنام و خوشنام و تلاش برای گره زدن نام آنان با اردوگاه اصلاح طلبان از استراتژی های آن در انتخابات مختلف بوده است. چهره سازی یکبار در سال 1376 به مدد اصلاح طلبان آمد و توانست نتیجه ی انتخابات را به نفع آنان تغییر دهد. آنان به همت همین چهره سازی توانستند در شورای شهر تهران نیز ماندگار شوند. این استراتژی در انتخابات اخیر ریاست شورای شهر تهران خود را نشان داد. مسجد جامعی از جمله شخصیت های اصلاح طلبان است که با طی این استراتژی به دنبال تبدیل شدن به یک چهره ی رسانه ای و سیاسی است. این استراتژی البته توسط رسانه های مجازی و مکتوب نظیر روزنامه ی شرق، آرمان روابط عمومی، اعتماد و سایر روزنامه های اصلاح طلبی تقویت می شود. این استراتژی توانست بعد از حوادث 88 چهره ی خاتمی را ترمیمم کند. سید محمد خاتمی با حضور در مجامع مختلف سیاسی، فرهنگی، رسانه ای و .. تلاش می کند تا چهره ی قبلی خود را بازسازی کند. او با حضور در انواع مجالس تلاش می کند تا جنبه های مختلف شخصیت خود را گسترش دهد و تنها خود را محدود هویت سیاسی نکند تا از طیق برد و نفوذ خود را بیشتر سازد.
حرف شنوی از یک مرجع واحد
وحدت یک امر ضروری در هر فعالیت اجتماعی و عمومی است. در تشکیل وحدت حرف شنوی از یک مرجع واحد است که می تواند گروه و جمع را به نتیجه برساند. اصلاح طلبان این نکته را به فراست در انتخابات 92 دریافتند و بی شک آن را در انتخابات 94 پی خواهند گرفت. نمی توان اتحاد و وحدت اصلاح طلبان به رغم نقاط افتراق فراوان با یکدیگر را انکار کرد. هر چند این اجماع دیرهنگام بود اما اثری ماندگار داشت. در انتخابات 92 حرف شنوی اصلاح طلبان از هاشمی و خاتمی باعث شد تا اصول گرایان نتیجه ی برده را یکباره به حریف واگذار کنند. این استراتژی در انتخابات بعدی خود را بیش از پیش نشان خواهد داد.
تطهیر فتنه گران و تقلیل فتنه 88
بی شک حوادث سال 1388 و عملکرد نامناسب طیف اصلاح طلبان برای آنان برای همیشه به عنوان یک لکه باقی خواهد ماند. هر چند باید صف فتنه گران را از اصلاح طلبان را جدا کرد اما عملکرد خارج قانون اصلاح طلبان باعث تضعیف موضع آنان در فعالیت های بعدی سیاسی شد. اصلاح طلبان برای رفع این مشکل استراتژی "تقلیل" را در پیش گرفته اند. تقلیل فتنه به ناآرامی ها و اعتراضات سیاسی در حقیقت تلاشی است از سوی اصلاح طلبان و رسانه های وابسته به آنان برای بازگرداند دوباره ی اصلاح طلبان. علاوه بر این استراتژی؛ استراتژی یافتن دو طرف دعوا در انتخابات از دیگر آدرس های غلط اصلاح طلبان و اشتباه برخی از تحلیل گران است. در فتنه ی 88 بخشی از بنده ی اصلاح طلبان پا را از قانون فراتر گذاشتند و میدان را برای برخی از فرصت طلبان آماده ساختند و حتی حاضر نشدند خط خود را با فتنه گران مجزا سازند.
از این رو اصلاح طلبان در آینده برای انتخابات 94 تلاش وافری برای تطهیر برخ یاز هم جناحی های خود بکار خواهند برد.
اتحاد و وحدت
سوراخی که اصول گرایان از آن گزیده شدند؛ اصلاح طلبان از آن عبرت گرفتند. اصلاح طلبان دریافتند که پیروزی در سایه ی وحدت امکان پذیر است. عملکرد راستگو در رأی به قالیباف، نشان داد که اصلاح طلبان بیش از پیش به معیار وحدت در رفتار سیاسی توجه می کنند. اصلاح طلبان در شورای شهر تهران تلاش کردند با وحدت خود محسن هاشمی را به جای قالیباف بنشانند که رأی راستگو مانع آن شد. از این رو انتظار می رفت که اصلاح طلبان اینچنین برآشفته شوند و کسی را که به وحدت آنان لطمه زده بازخواست کنند، اما اصول گرایان به جای تمسک به معیار وحدت و تلاش برای تقویت آنان تلاش کردند تا با توجیهات انتزاعی تفرقه را تئوریزه کنند و ضعف خود را به گردن دیگری بگذارند. به نظر می رسد اصلاح طلبان از این استراتژی نیز برای انتخابات 94 بهره ی بسیاری خواهند برد تا زمانی که اصول گرایان در فضاهای انتزاعی به تبین ابعاد وحدت می پردازند!
تبلیغات و روزنامه های زنجیره ای
اصلاح طلبان به کار ژورنالیستی و فضاسازی رسانه ای مسلطند. با آمدن فضای مجازی و در اختیار گرفتن این فضا باعث شده تا عملا اصلاح طلبان در مدیریت افکار عمومی دستی برتر را نسبت به اصول گرایان دارا باشند. این دست برتر در انتخابات 92 خود را بیشتر نشان داد. در تحلیل انتخابات 92 نمی توان نقش فضای مجازی در تحرک جمعیت خاکستری جوان جامعه را به حساب نیاورد. علاوه بر این اصلاح طلبان دارای رفتاری زنجیره ای در تبلیغات می باشند. تکرار یک خبر و یک خط باعث تثبیت و اثرگذاری و رسوب گذاری آن بر روی مخاطب می شود. یک حرف هر چند دروغ باشد می تواند اثری مشهود بر روی رفتار سیاسی مخاطب باشد. این خط مشی با در دست گرفتن فضای محازی توسط اصلاح طلبان استراتژی دیگر اصلاح طلبان بین دو انتخباات 92 تا 94 خواهد بود. از این رو حضور شخصیت های سیاسی اصلاح طلب در فضای مجازی و تلاش برای کشاند مباحث مختلف سیاسی به صفحات شخصی در فضای مجازی نشان از دریافت این نکته و تلاش برای سرمایه گذاری در سطح انتخابات 94 ارزیابی می شود.
تلاش برای به فراموشی سپردن اختلافات
تجربه نشان داده که حافظه ی تاریخی ایرانیان ضعیف است. اصلاح طلبان در بازه ی زمانی 1376 تا 1384، اوج کشمکش های سیاسی را به نمایش گذاشتند و نشان دادند که در مسائل مختلف مستعد اختلافات جدی هستند. اختلافات اصلاح طلبان در انتخباات 1378 ، انتخابات شورای شهر اول و انحلال آن و اختلافات بر سر عبور از خاتمی و تلاش برای برجسته سازی عبدالله نوری در انتخابات ریاست جمهوری 1380،نشان از این شکاف ها و گسل ها دارد اما استراتژی اصلاح طلبان برای این دو سال یعنی 92 تا 94 تنها استراتژی به فراموشی سپردن اختلافات است. این اختلافات به حدی بود که خاتمی در آخرین روزهای حضور خود در منصب ریاست جمهوری گفت که صدای پای دشمن را از اردوگاه اصلاح طلبان می شنوم. این در حالی است که اصول گرایان تنها دست مایه ی سخنان خود را متهم ساختن یکدیگر و تلاش برای مقصر شناختن طرف دیگر در انتخابات اخیر می دانند.
تخریب اصول گرایان و چهره های اصول گرایی
اصلاح طلبان هرچه اصول گرایان را تضعیف کنند خود را قوی تر می بینند. هر چند رئیس دولت نهم ودهم تلاش بسیاری کرد تا خود را از اردوگاه اصول گرایان جدا کند اما فضای اجتماعی جامعه این دو دولت را دولتی اصول گرایی می دانست. اشتباهات پی در پی احمدی نژاد و تندروی اصول گرایان در نقد شخصیت احمدی نژاد و عدم تفکیک دولت نهم و دهم از شخص و عملکرد رفتاری احمدی نژاد باعث شد تا این مسأله خود را بیش از پیش نشان دهد. فضاسازی برخی از روزنامه های اصلاح طلب برای برجسته سازی برخی از تخلفات دولتمداران و تلاش برای انتساب آن به مجموعه ی اصول گرایی از جمله استراتژی اصلاح طلبان برای انتخابات 1394 است. گوشه هایی از این استراتژیدر فضای رسانه ای و مجازی خود را نشان داده است. اصلاح طلبان تمام تلاش خود را برای از بین بردن نقاط قوت دولت نهم و دهم بکا رخواهند بست تا جایی که در ذهن مخاطب احمدی نژاد تبدیل بهه شخصیتی شود که مساوی مدیریت اصول گرایان قلمداد شود.
جمع بندی
انتخابات 92 و شکست اصول گرایان و پیروزی نیم بند اصلاح طلبان در حقیقت تنفس مصنوعی به پیکر مرده ی اصلاحات بود که بدن به اغما رفته ی آنان را دوباره به حیات برگرداند. اصلاح طلبان تا از مرگ رها شدند خود را برای انتخبات بعدی که به مراتب برای آنان از انتخبات 92 مهم تر است آماده ساختند. در انتخابات 92 اصلاح طلبان پیروز نشدند اما فضا برای آنان باز شد و برخی از هم اردوگاهی آنان در مناصب مختلف از جمله وزرات و معاونت رئیس جمهور جای گرفتند. اصلاح طلبان این زنده شدن نیمه جان را رها نخواهند کرد و تلاش خود را برای فتح مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری به کار خواهند گرفت. برای رسیدن به این هدف استراتژی های مختلفی را به دست خواهند گرفت: چهره سازی، حرف شنوی از یک مرجع واحد، تطهیر فتنه گران و تقلیل واژه ی فتنه، اتحاد و وحدت، به فراموشی سپردن اختلافات گذشته، تخریب اصول گرایان، مدیریت افکار عمومی و ... را می توان و از جمه ی این استراتژی ها دانست. اصلاح طلبان بین دو انتخابات استراتژی دارند.
آن انسان را مى میراند و این درون را گویا و احیا مى نماید. آن کثرت آورد و این وحدت و توحد. آن دنیا را بروز مى دهد و این قیامت برپا مى کند. آن انسان را اهل ظاهر بار مى آورد، این اهل باطن . آن بیرون را مى شوراند و این درون را. آن زیادش مذموم است ، و این ممدوح آن خیلى پر خرج است و نیازمندى به قوا و اعضا و غیر، آورد، این اصلا خرجى ندارد و نفس فقط با ذات خودش کار دارد و به هیچ چیز حتى به قوا و اعضا هم نیاز ندارد.
آن پیرى آورد و این جوانى و جوانمردى . آن گناه در بردارد و این اجر و ثواب . آن یکى کوکو ظهور دهد و این یکى هوهو آن خلق طلب نماید و این حق آن بغض آورد و این حب و عشق . آن کاه آورد و این آه . آن بى دردى و این درد آن دور مى کند و این قرب با دلدار. آن بسط آورد، و این قبض . آن دل را سرد مى کند، این آتش برافروزد و دل را آتشین . آن مال عوام است و این از آن خواص . آن یکى جان را مى برد، و این یکى دل آورد.
آن شهرت بخشد این گمنامى آن آئینه دل را زنگار دهد، این زنگار را بزداید آن یکى اغلاق آورد و این یکى انفتاح . آن رنگ مى دهد، و این بى رنگى . آن تکثیر آورد، و این توحید. آن تفرقه ، و این جمع . آن فرقان ، و این قرآن . آن سوزنده است ، و این سازنده . آن رزق ظاهرى طلب نماید، این رزق باطنى . آن غافل کند و این بیدار. آن مقتضى جلوت است و این مقتضى خلوت . آن ذکر آورد این فکر. آن سقوط دهد، این صعود. آن بار را سنگین کند، این یکى بال پرواز بخشد و سبکبار نماید. آن خفت آورد، این عزت و سطوت . آن جدال آورد، و این انسان مى سازد.
آن سر را بر دار برد، این دل را سوى دلدار. آن نفس را مضطربه کند، این یکى مطمئنه . آن سفر از باطن به ظاهر آورد، این از ظاهر به باطن آن فتنه برانگیزد، این فطنه عطا کند. اکثرى عوام و حتى خواص که عوام علما و علماى عوام اند به انتظار قیامتى در امتداد زمانى کذایى اند که آن روز همه نظام هستى در هم بریزد و کلمات وجودى عالم از بین برود تا قیامتى آنچنان بر پا گردد و اندرون مردم ظاهر گردد.
افسوس که چهره دلاراى دین عزیز و ناموس الهى با هزاران ماسک و پشم و پوشال اوهام و خیالات ، پنهان شده است و چیزهایى به خورد مردم داده اند که همه امور درونى خویش را نسیه مى پندارند و به انتظار امتداد زمانى نشانده اند؛ و حال آن که اگر کسى شبى با خودش خلوت نماید و آنچه در دفتر دلش دارد بیرون آورد قیامت او قیام مى کند و یوم تبلى السرائر او متجلى مى گردد و از همین الان به حساب خودش مى رسد و به موت اختیارى مى میرد قبل از آنکه با موت طبیعى او را بمیرانند اما اکثرى چون موت اختیارى (( موتوا قبل اءن تموتوا )) ندارند و برایشان موت طبیعى پیش مى آید لذا دراین پندارند که قیامت در امتداد زمانى است .
اینان از نعمت سکوت بى بهره اند که مولایم در الهى نامه فرمود: (( الهى نعمت سکوتم را به برکت و الله یضاعف لمن یشاءاضعاف مضاعفه گردان )) (( الهى درویشان بى سر و پایت در کنج خلوت ، بى رنج پا سیر آفاق عوالم کنند، که دولتمندان را گامى میسر نیست )) . (( الهى شکرت که به جنت لقایت در آمدم )) (( الهى شکرت که دنیایم آخرتم شد )) (( الهى به رحمت رحمانیه ات نطقم داده اى به رحمت رحیمیه ات سکوتم ده
چه خانم سرپرست خانوار باشید و چه مدیر متمول و مشهور یک کمپانی تبلیغاتی! از سوی دیگر در دنیای سرعت و کار شدید، انسان دچار خستگی عاطفی و عصبانیت می شود که نهایتاً به «استرس» می انجامد، «استرس حاد» چیز بدی است که موجب اضافه وزن، افزایش فشارخون و افسردگی می شود. به این دلیل برای کاهش «استرس» باید هرازچندگاهی به فکر «ریلکسیشن» یا آرامش اعصاب بود. روش های «تمدد اعصاب» زیاد است؛ مثلاً می توان یک روز تعطیل را به خود هدیه داد و سر کار نرفت، می توان گردشی در پارک یا جنگل برای خود ترتیب داد، دوش گرفت و لطیفه شنید و خیلی چیزهای دیگر. در این مطلب می خواهیم 10 راه سریع برای دستیابی به تمدد اعصاب و آرامش را به شما پیشنهاد بدهیم. لطفاً از هر کدام که با شرایط و منابع شما جور در می آید، استفاده کنید. به سر مزار اقوام یا غریبه ها بروید! دوش بگیرید یا شنا کنید با خدا حرف بزنید موسیقی ملایم و بی کلام گوش کنید فیلم های کمدی ببینید شکلات بخورید توهم ذهنی ایجاد کنید نوشابه بنوشید تلفن ها را نادیده بگیرید آدامس بجوید
برخی از ما فراموش می کنیم که دنیا بی وفاست و ما رفتنی هستیم. شاه و گدا به زیر خاک رفته و دست شان از جهان کوتاه است. هیچ کس نمی تواند همراه خود چیزی از این دنیا ببرد. اگر در هیاهوی دنیا و داد و بیدادهای با دلیل و بی دلیل، احساس خفگی کردید لطفاً کمی به نزدیک ترین وادی خاموشان سر بزنید. آن وقت می فهمید که همگی رفتند؛ فقیر و غنی و دارا و ندار. علت برخی استرس ها و فشارهای روحی ما عدم درک این موضوع است که قرار نیست باشیم، بلکه قرار است برویم تا نسل دیگری بیایند.
آب، روح و روان شما را دوباره از نو ساخته و به شما جان مجدد می بخشد. اگر خانم هستید حمام یا شنا برای شما بیش از آقایان موثر است. تنبلی نکرده و از سختی خشک نمودن موهایتان نهراسید! سشوار اختراع شده تا در خدمت شما باشد!
شنا بهتر از دوش گرفتن است. خوشبخت ترین مخلوقات آنهایی هستند که توانایی زیستن در هر دو محیط خشکی و آب را دارند. به ماهی های آرام در دریا یا آکواریوم دقت کنید. آرامش یافتن از محیط های آبی نیز شگفت انگیز است. اولین مکانی که انسان در آن احساس ریکس بودن را تجربه می کند رحم مملو از آب است. به همین دلیل حضور در کنار دریا و شنیدن صدای رودخانه برای بشر بسیار خوشایند و آرامش بخش است.
با هر زبان و به هر شکل که دل تان می خواهد با خدای تان سخن بگویید. حرف زدن با حضرت عشق به هر شکلی بهتر از قهر با اوست! او قادر بی همتان و رفیق بی منت انسان هاست. شما را خلق کرده و به همه پیدا و پنهان شخصیت و رفتار شما آگاه است. شاید وقتی نام دین و عبادت را می شنوید به خاطر ذهنیت هایتان تصور کنید که مدعیان دین، از آن در جهت منافع خویش سوء استفاده می کنند اما حتی اگر این خیال شما درست باشد، چه ربطی به خدا دارد؟!
پس برای آرام شدن با او، دور از چشم دیگران حرف بزنید، درد دل کرده و حتی گله و شکایت کنید. فراموش نکنید مدعیان خداشناسی که ما را از او ترسانده و به دنبال کاسبی خویش هستند فقط می خواهند ما را از صاحب و خالق خویش دور کنند!
گوش دادن به موسیقی ملایم و بی کلام باعث ریتم بی وقفه و بروز امواج مغزی می شود که فرکانس ضربان قلب را منظم می کند. موسیقی معجزه می کند. می گویند در یونان قدیم برای داشتن جوانانی جنگاور به مادران باردار تایید می کردند که موسیقی های حماسی گوش کنند تا نوزاد به دنیا نیامده شان با شور و حماسه ناشی از سازها مانوس شوند. اکنون نیز با این همه حق انتخابی که دارید می توانید و حق دارید هر چه می خواهید، بشنوید. پیشنهاد می کنیم از حق خود به نحو مطلوبی استفاده کنید.
موسیقی، روح تان را به پرواز در آورده و به شما انرژی مثبت ارزانی می کند.
تماشای فیلم های کمدی می تواند ضد استرس باشد و همچنین ثابت شده است که خنده، وسیله ای بسیار موثر بر کاهش استرس روانی است. زن سرپرست خانوار هستید؟ یا اینکه مرد مجرد یا متاهل؟ خلاصه هر کسی و در هر شرایطی هستید لطفاً برای خندیدن وقت بگذارید. خنده بر هر دردی دواست. برای انتقام از نامردی ها و تندخویی های جهان و اطرافیان تان به آنها بخندید. به کسانی که فکر می کنند باید به آنها بگویید غلط کردید تا هوای مقام و حساب بانکی تان را داشته باشند بخندید! به افرادی که میلیاردها تومان از فکر شما استفاده کرده و به راحتی آب خوردن حق شما را خورده و فکر می کنند دنیا همیشه همین طور باقی خواهد ماند، بخندید. به غیبت کنندگان زیرآب زنان و بدخواهان خویش بخندید.
به گفته «آنا ماگی»، نویسنده کتاب تغذیه، 40 گرم شکلات تیره یا تلخ در روز می تواند به شما کمک کند با استرس مبارزه کرده و «ماده شیمیایی خوشبختی» را وارد مغز کنید که به نام «بتا ـ اندورفین» معروف است.
شکلات، مشکلات زندگی و تلخی رفتار افراد را برای شما آسان می کند. شیرینی یعنی آرامش و تلخی یعنی تنش. برای رسیدن به شیرینی زندگی سعی نمایید از خوردنی هایی که کام تان را شیرین می کند بهرمند شوید. البته اگر خودتان یا اقوام نزدیک از بیماری قند رنج می برید توصیه می کنیم به پیشنهادهای دیگر ما توجه کنید.
ایجاد توهم ذهنی یک روش قدیمی و شناخته شده «ریلکس شدن» است که براساس ترک دنیای واقعیات و ورود به دنیا خیالپردازی عمل می کند. برای مدت زمانی یک چیز آرامش بخش را در ذهن تان تصور کنید مانند قرار گرفتن زیر دوش آب، شنیدن موسیقی دلخواه یا نشستن روی نیمکتی در پارک.
در دنیای رویای رنگی تان هر کجا و با هر فردی که می خواهید می توانید سفر کنید. این یک لذت دست یافتنی و پیشنهاد بسیار ساده است. کشورها در ذهن شما نیازمند روادید و بلیت هواپیما نیستند. پس برای انتقام از زندان خانه های قوطی کبریتی و آپارتمان محصور شده در بین آهن و سیمان در ذهن خود به آسمان ها و عرش سفر کنید.
نوشیدن یک نوشابه خنک یا نوشیدن چای برای رفع تشنج بسیار مفید است. آب را جرعه جرعه و ناپیوسته بنوشید. آب میوه که قند خون تان را بالا می برد هم مفید است. اگر هیچ نوشیدنی ای ندارید، آب بنوشید.
آب، غلظت خون تان را رقیق کرده و فشار خون و اعصاب تان را کاهش می دهد. نوشیدن یک لیوان نوشابه، آب و حتی دوغ قبل از هر تصمیم گیری در حالت عصبانیت، یک توصیه جدی ما به شماست. معمولاً در لحظه تنش های شدید عصبی، نوشابه کمتر دم دست ما قرار دارد، به همین خاطر پیشنهاد ما نوشیدن چهار یا پنج مرحله ای یک لیوان آب است.
تماس هایی که با کار شما زیاد ارتباط ندارد را نادیده بگیرید، تحقیقات انجمن روانشناسی انگلیس ثابت کرده است که زنگ های تلفن و پیامک های دائمی واقعاً باعث استرس می شود.
در مکان های توسعه یافته و هتل های خاص ریلکسیشن دقت می شود تا مسافران و میهمانان، تلفن همراه نداشته باشند. واقعیت این است که وسایل ارتباط جمعی موجب دور شدن از دنیای آرامش بخش گذشته شده است. خیلی وقت ها دیده شده حتی پیامک های نطلبیده تبلیغاتی هم می توانند روان ما را خراب کنند. اعتیاد به تلفن همراه را یک روز در هفته کنار بگذارید، هیچ اتفاقی نمی افتد!
تحقیقات نشان داده است که جویدن آدامس بدون وابستگی به طعم آن سطح استرس را کاهش و تمرکز را افزایش می دهد. علت آن تولید بزاق است که باعث کاهش «کورتیزول» می شود. سرمربی منچستر یونایتد در باشگاه های انگلیس همیشه در طی دوران مربیگری خود آدامس می جوید. وقتی از او درباره علت این کار سوال کردند، گفت: جویدن آدامس به من آرامش و تمرکز اعصاب بخشیده و موجب می گردد بهترین تصمیم را بگیرم.