سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شیطان پرستی و کلام خداوند در مورد شیطان

سیر تاریخی و اهداف شیطان پرستی یکی از مصادیق تهاجم فرهنگی، ترویج فرقه ضاله شیطان پرستی است. این فرقه با ترفندهای مختلف، تعدادی ازجوانان ناآگاه را در کشورهای مختلف جهان به خود جذب کرده و به یک تهدید امنیتی تبدیل شده است، چرا که در این فرقه، انجام دادن انواع جرم و جنایت، نه تنها [...]

  • سیر تاریخی و اهداف شیطان پرستی

 

یکی از مصادیق تهاجم فرهنگی، ترویج فرقه ضاله شیطان پرستی است. این فرقه با ترفندهای مختلف، تعدادی ازجوانان ناآگاه را در کشورهای مختلف جهان به خود جذب کرده و به یک تهدید امنیتی تبدیل شده است، چرا که در این فرقه، انجام دادن انواع جرم و جنایت، نه تنها قبیح نیست، بلکه امری پسندیده و عاملی برای ارتقای اعضای آن است !

متأسفانه تعداد بسیار معدودی از جوانان کشورمان هم تحت تأثیر تبلیغات دشمن، اغوا و به این فرقه ضاله تمایل پیدا کرده اند و این درحالی است که اطلاع خاصی از شیطان پرستی ندارند. به طور مثال اگر جوانان متمایل به شیطان پرستی بدانند که با عضویت در این فرقه باید اعمالی مثل لواط و یا رابطه جنسی با محارم را انجام دهند، به هیچ عنوان، حاضر به عضویت در گروه های شیطان پرستی نخواهند شد، چرا که پلیدترین افراد جامعه نیز حاضر به انجام دادن این کارها نیستند. با این حال آنچه باعث تأسف می شود اطلاع رسانی محدود نسبت به این جریان ضددینی و ضدفرهنگی در کشورمان است که به بهانه های مختلف صورت نمی گیرد، از جمله اینکه «مطرح کردن مصادیق تهاجم فرهنگی باعث گسترش آن می شود.»

باید گفت: که روشنگری درباره مصادیق تهاجم فرهنگی آن هم در حد لزوم نه تنها باعث تبلیغ آن نمی شود، بلکه عاملی بازدارنده در گرایش جوانان به آن پدیده است. از طرفی، با وجود هجوم رسانه هایی مثل اینترنت و ماهواره، سکوت در برابر تحرکات ضدفرهنگی دشمن به نوعی اجازه دادن به او برای هجوم بیشتر به ارزش های اعتقادی و اخلاقی جامعه است، لذا با یاری خداوند در سلسله مقالاتی، در جهت دشمن شناسی و مبارزه با این پدیده، به بررسی فرقه ضددینی و ضدفرهنگی شیطان پرستی خواهیم پرداخت.

شیطان به چه معناست؟

قبل از ورود به بحث شیطان پرستی لازم است کلمه «شیطان» معنا شود.

«شیطان به کسی گفته می شود که باعث شیطنت می شود و شیطنت یعنی تحریک کردن برای انجام عملی نادرست.»|1| برخی ریشه این کلمه را «به زبان یونانی |شاطن| و سریانی |شطن| و تعدادی نیز ریشه آن را مربوط به زبان عبری |از ریشه شیط| دانسته اند. این کلمه در هر کدام از ادیان الهی نیز تعریف خاص خود را دارد، اما بهترین و کامل ترین آن، تعاریف و توصیفاتی است که قرآن کریم از شیطان دارد. در این کتاب آسمانی آمده است: «شیطان موجودی از گروه جنیان است |کهف 05|، چون جنیان از جنس آتش بی دود هستند بنابراین شیطان نیز از آتش است |حجر27، الرحمن25|، او در مقابل رب دست به طغیان زد |مریم 44|، و به او کفر ورزید |اسراء27|، علت کفر و عصیان او در مقابل خدا به دلیل تمرد از سجده به انسان بود |بقره 34|، چون انسان به اسمای الهی آگاهی یافته بود و شیطان از این علم بی بهره بود |بقره21|، او جنس خود را که از آتش بود برتر از خاک که جنس آدم است، می داند و بر این اساس کینه و دشمنی انسان را سخت به دل گرفته است |اعراف22، یوسف 5، اسراء53، فاطر6 ، زخرف 62| و با سرکشی که به درگاه رب نموده است |نساء117| او را وادار به دخالت در کار خدا بدون داشتن علم و آگاهی کند|حج 3|، دشمنی خود را با آدمیان به رخ آنها بکشد |زخرف 62|، آنها را وادار به طغیان و اغوا کند |اعراف 175|، و حتی با داشتن علم الهی نیز ممکن است این طغیان و اغوا صورت پذیرد. او سعی می کند به وسیله انسان خلقت خدا را دگرگون کند| نساء 119| و سعی می کند که حزبش را بر جهان مسلط کند، ولی خداوند حزب او را دچار خسران می کند | مجادله 19| و نهایتاً سعی می کند که با مسخ کردن انسان و تصرف او، عذاب خدا را برا او جاری سازد |ص14| و او را به سوی عذاب سعیر سوق دهد |لقمان 21|، در دلش دائماً حزن و اندوه جاری سازد |مجادله 10|، آنها را از آخرت بی اعتقاد گرداند و در قیامت آنها را در کنار خود محشور ببیند. |مریم 66 الی 68|» |2|

تعریف شیطان پرستی

شیطان پرستی یک حرکت به ظاهر شبه مکتبی است که هواداران آن، شیطان را یک طرح و الگوی اصلی و قبل از عالم هستی می پندارند.|3| به عبارتی دیگر، شیطان پرستی به معنای پرستش شیطان به عنوان قدرتی فوق العاده و بسیار قوی و موثر از نیروهای خوب دنیوی همچون خداست.

در این فرقه، دنیایی ترسیم می شود که هیچ روزنه امیدی برای آن قابل تصور نیست، به همین جهت شیطان پرستی را جهان تاریک می گویند. همچنین در این فرقه، حقیقتی جست وجو می شود که در این دنیا وجود ندارد، به همین دلیل شیطان پرستان برای رسیدن به حقیقت خودکشی می کنند!!! در شیطان پرستی، غیر از استفاده از شیطان به عنوان قدرت تاریکی و قدرت مطلق، از نیروی اجنه و روح های پلید و شیطانی نیز برای رسیدن به اهداف خود استفاده می شود و در نهایت شیطان پرستی پرستش قدرت پلیدی است.

 

تاریخچه شیطان پرستی

در بسیاری از منابع، درباره تاریخچه شیطان پرستی آمده است: شیطان را کلیسا به وجود آورد تا تمام بدی ها و پلیدی ها را به آن نسبت دهد تا به نوعی، هم خدمتی به بشریت کرده باشد و هم گناهان را از خود دور کند و جادوگران را نیز که در قرون وسطی از قدرت زیادی برخوردار بودند با عنوان جادوگران سیاه به عنوان پیروان شیطان معرفی کرد تا هم گناهان را دفع کند و هم قدرت جادوگران را کم کند. |6|

با این حال، این نظریه را نمی توان قبول کرد، چرا که پیشینه تاریخی شیطان پرستی به قرن ها قبل از میلاد مسیح برمی گردد و می توان گفت: «قوم بنی اسرائیل میراث دار شیطان پرستی است.» |7| در اینجا برای آگاهی از تاریخچه شیطان پرستی باید آن را به سه دوره تاریخی تقسیم کنیم که این سه دوره عبارتند از: 1- شیطان پرستی اولیه2- شیطان پرستی وسطا |قرون وسطا|3- شیطان پرستی نوین.

1- شیطان پرستی اولیه

در زمان های قدیم با اینکه پیامبران مردم را به یکتاپرستی دعوت می کردند و بسیاری از مردم نیز خداپرست بودند و به ستایش خداوند به دلیل نعمت هایش می پرداختند؛ اما وقتی اتفاقی نظیر خشکسالی و سیل و دیگر بلایای طبیعی می افتاد و دچار خسارت می شدند از تعالیم پیامبران منحرف می شدند و طبق یک باور خرافی گمان می کردند که «با نیایش خدای خیر و رحمت به تنهایی منافع شان تأمین نمی شود و نیاز به پرستش شیطان به عنوان مظهر نیروهای پلیدی و شر نیز دارند.»|8| لذا به پرستش شیطان روی آورده و جهت پرستش و خشنودی شیطان کارهای غیرانسانی و غیراخلاقی نظیر «قربانی کردن» فرزند نخست و رابطه همسران و غیر همسران»|9| را انجام می دادند. این نوع شیطان پرستی تا زمان پیدایش خط و زمان مادها، سومریان، بابلیان و … نیز ادامه داشت تا در قرون بعدی به شکل دیگری در آمد.

2- شیطان پرستی وسطا |قرون وسطا|

مبدأ این شیطان پرستی به قرون وسطا باز می گردد و به نوعی «واکنش انسان غربی مستأصل از سخت گیری های کلیسا به دینداری است.»|10| این شیطان پرستی ضدآیین مسیحیت است و این دین را عامل بدبختی مردم می داند و عقیده دارد «تنها کاری که انجیل انجام داد، دروغگویی و رواج بدی در جامعه است.»|11|

برخی، یکی از دلایل ماندگاری این نوع شیطان پرستی را در منع شدن مردم این دوره از علم آموزی می دانند، چرا که «با نگارش نهایی تورات و کتاب مقدس مسیحیان، رفتن به سمت علم و دانش، عملی ضددین و شیطانی پنداشته شده و شیطان به صورت مظهر خردورزی و دانایی و راهنمایی بشر به سوی درخت معرفت در آمد.» |12|

این شیطان پرستی معتقد بود که «قدرت شیطان عظیم ترین قدرت جهان است و جهنمی وجود ندارد، بلکه جهنم همین دنیایی است که در آن زندگی می کنیم.» |13| گفتنی است که هنوز هم عده ای به این نوع شیطان پرستی معتقدند و اعمال شیطانی آن را انجام می دهند.

3- شیطان پرستی نوین

شیطان پرستی نوین در قرون 15 و 16 میلادی در انگلستان به وجود آمد|14| این نوع شیطان پرستی توسط برخی از سرمایه داران و اشراف زادگان انگلیسی که عضو گروه های فراماسونری بودند به رهبری شخصی به اسم «سر فرانسین داشو» جادوگری و شیطان پرستی را با نام باشگاه آتش جهنم در شهر لندن گسترش دادند و با تلاش آنها این گروه ها در آمریکا نیز رواج یافتند. اغلب این سرمایه داران که از شیطان پرستان حمایت می کردند از قاچاقچیان و تولیدکنندگان مشروبات الکلی و مروجین قمارخانه ها و مراکز فساد در اروپا و آمریکا به شمار می رفتند. |15|

این شیطان پرستان می گویند که شیطان در طبیعت و باطن هر انسانی است، لذا در مراسم های خود از شیطان باطنی شان دعوت به آشکار شدن می کنند که نشانه آشکار شدن این قدرت اهریمنی در آنان، اعمال جنسی به شدیدترین و خشن ترین شکل ممکن است، لازم به ذکر است اعمال جنسی در واقع بخشی از پرستش آنها است و آنان هر چه در جهان وجود دارد را مدیون آلت تناسلی می دانند و معتقدند که می بایست کامل ترین لذات جنسی را در این دنیا ببرند و همچنین اعتقاد دارند که در پس این عالم، دنیای دیگری است که روح کسانی که لذت جسمانی کامل و لازم را در این دنیا نبرده اند، دوباره به این جهان بازمی گردد تا لذت جنسی خود را کامل کند.|16| گفتنی است که در مراسم های شان برای به سخره گرفتن مسیحیت مخلوطی از اسپرم به همراه ادرار به عنوان آب مقدس بر روی حاضرین می پاشند. |17|وجود نماد آلت تناسلی در بسیاری از میادین اروپا! از این اعتقادات شان سرچشمه می گیرد.

 

هشدارهای قرآن به انسان در مورد شیطان
قرآن در آیات متعددی از شیطان به عنوان دشمن آشکار انسان معرفی نموده و می‏فرماید: ان الشیطان للانسان عدو مبین؛ «شیطان دشمن آشکار انسان است.» و در هشداری دیگر می‏فرماید، بنی آدم شیطان شما را فریب ندهد آن گونه که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد.
قرآن در هشدار دیگری می‏فرماید: «هر کس شیطان را به جای خداوند به عنوان ولی و سرپرست خود انتخاب کند زیان آشکاری کرده است.»
و درباره پیروان شیطان می‏فرماید: «هر آینه جهنم را از تو و بندگانی که از تو پیروی کنند پر خواهم کرد.» در اینجا یک سؤال مطرح می‏شود و آن اینکه با توجه به این همه هشدارهای قرآنی و انبیاء و ائمه معصومین علیهم السلام و پیامدهایی که پیروی از شیطان دارد چرا انسان‏ها به این هشدارها بی توجه هستند؟
در پاسخ باید بگوییم که چند عامل موجب این بی‏توجهی شده است:
1- شیطان آنچنان مخفی و پنهان در انسان نفوذ می‏کند که انسان فکر می‏کند این خود اوست که چنین تصمیمی را گرفته است و دشمنی را احساس نمی‏کند.
2- راه شیطان راه آسان و همواری است. حضرت علی علیه السلام می‏فرماید: «بدانید که شیطان راه خود را آسان و هموار می‏سازد تا به راحتی و آسانی به دنبال او بروید و از او پیروی کنید.»
3- فوری نبودن نتایج پیروی از آن دشمن خطرناک. یعنی اغلب نتایج بنیان کن پیروی از نفس اماره و شیطان، چنان فوری نیست که انسان با چشیدن طعم تلخ آن در برابرش مقاومت ورزد.
4- لذت گرایی افراطی که قوای مقاومت را از انسان می‏گیرد.
5- تنوع و انعطاف پذیری شگفت انگیزی که در شیطان نیز یکی از عوامل تاثیرپذیر انسان از برنامه‏های شیطان است.
نظر آیـــات قــــــرآن در باره شیــــــطان
 
موضوع ابلیس نزد ما امری ساده و پیش پا افتاده است‏به گونه‏ای که روزی چندبار او را لعنت کرده و از شر آن به خدا پناه می‏بریم. و بعضی افکار پریشان خود را به این دلیل که از ناحیه اوست تقبیح می‏کنیم. اما باید دانست که این موضوع بسیار قابل تامل و شایان دقت است.
 شایسته است منظر قرآن کریم را درباره حقیقت آن‏که موجودی عجیب و در عین حال از حواس ما غایب است ولی تصرفات عجیبی در عالم انسانیت دارد، جویا شویم.
چرا نباید در صدد شناخت‏شیطان برآییم؟ چرا در شناخت این دشمن خانگی و درونی خود بی‏اعتناییم؟ دشمنی که از روز پیدایش بشر تا آنگاه که دست او از دامان هستی کوتاه شود به دنبال اوست! دشمنی که در عین حال که از آشکار همه باخبر است، از نهان آنان نیز اطلاع دارد و حتی از نهفته‏ترین افکاری که در زوایای ذهن و فکر آدمی جا دارد باخبر است. علاوه بر این‏که با خبر است، در پی دسیسه و گمراه ساختن صاحب آن نیز هست.
ما فرزندان آدم، شدیدا در معرض خطر انحراف از سوی «ابلیس‏» آن مکار پلید قرار گرفته‏ایم; همان دشمن غدار حیله‏گری که ابتدا بر حسب نقل قرآن کریم به والدین نخستین ما، آدم و حواعلیهما السلام وعده نصح و خیرخواهی داد و سوگند وفاداری یاد کرد: ((و قاسمهما انی لکما لمن الناصحین)).
 و برای آن دو قسم خورد که من از خیرخواهان و نصیحت‏کنندگان شمایم، اما با این همه، آن خیانت درباره آن‏ها روا داشت که سبب خروجشان از بهشت و هبوطشان به زمین و مبتلا شدنشان به زندگی پرمحنت ارضی گردید. حال، همان شیاد پر مکر و فریب با فرزندان بنی‏آدم نیز همان می‏کند.
 چون ما را با کمال صراحت و شدت، تهدید به خیانت و راهزنی نموده که «لاقعدن لهم صراطک المستقیم‏»، و به یقین در سر راه مستقیم تو، برای گمراه‏سازی آنان می‏نشینم. و اکیدا سوگند بر «اغواء» بنی‏آدم یاد کرده است که «فبعزتک لاغوینهم اجمعین‏» به عزتت‏سوگند، همه آن‏ها را اغواء خواهم کرد و به گمراهی خواهم کشانید. آری آنجا که وعده «امانت‏» داده بود، آن‏گونه خیانت کرد، پس اینجا که صریحا وعده «خیانت‏» داده است چه خواهد کرد؟
لذا بر هر صاحب عقل و شعوری لازم و واجب است که بنابر فرمایش خداوند که می‏فرماید: «ان الشیطان لکم عدو فاتخذوه عدوا» به درستی که شیطان دشمن شماست پس شما نیز او را به عنوان دشمن در نظر آورید. به شناخت این دشمن و دام‏های آن اقدام کرده و با دست توسل به دامان پاک اهل‏بیت پیامبرصلی الله علیه وآله زمینه وصول خود را به زمره مخلصین هموار و فراهم سازد. و از آنجا که شناخت و معرفت، زمینه‏ای لازم برای رسیدن به این مقصود است.