همهجور حاجت را مىشود از خدا خواست و باید خواست
همهجور حاجت را مىشود از خدا خواست و باید خواست؛ حتّى حاجتهاى کوچک. اما این درخواست خود را به این حاجات کوچک منحصر نکنید. حاجات بزرگترى هست؛ آنها را از یاد نبرید. بزرگترین آنها «مغفرت الهى» است. از خدا بخواهید که آثار به جاماندهى از تخلف و گناه را از دل و جان ما برطرف بفرماید؛ از خدا بخواهید که راه توبه را براى شما هموار کند.
حاجت بزرگ دیگر «محبت الهى» است. مقام حُبّ الهى را از خداى متعال طلب کنید. حاجت بزرگ دیگر «اصلاح امور امت اسلامى» است. از خداى متعال هدایت بشریت را به راه راست بخواهید. این دعاها اقبال استجابت زیادى دارد و همین دعاها اثر مىکند.(1)
گاهى حال دعا از انسان گرفته مىشود این علامتِ بدى است
نمىدانم روایت از معصوم علیهالسّلام است یا عبارتى از غیر معصوم؛ هرچه هست، عبارت حکمتآمیزى است. مىگوید: «أنَا مِنْ أنْ أسْلُبَ الدُّعاءَ أخْوَفُ مِنْ أنْ أسْلُبَ الإجابَةَ؛ از اینکه دعا از من گرفته شود، بیشتر مىترسم تا این که اجابت از من گرفته شود.» گاهى حال دعا از انسان گرفته مىشود. این علامتِ بدى است. اگر دیدیم در وقت دعا، در وقت تضرّع و در وقت توجه و تقرّب، هیچ نشاط و حوصلهى دعا نداریم، علامتِ خوبى نیست. البته درستش هم مىشود کرد. انسان مىتواند با توجّه، با التماس و با خواستن، حال دعا را به طور جدّى از خدا بگیرد.(2)
فکر نکردن در لایههاى زیرین ظواهر، عیب بزرگى است
در مراسم مذهبى به روح مراسم توجه کنید. فقط صورتسازى نباشد؛ انسان شعرى بخواند، اشکى بگیرد یا بریزد. روح دعا و نماز عبارت است از ارتباط با خدا، آشنا شدن با خدا، بهره بردن از معنویت، پاکیزه کردن و پیراستن روح و پالایش کردن ذهن از وسوسهها. نماز را با توجه و اول وقت بخوانید. تحجر بد است. فکر نکردن در لایههاى زیرین ظواهر، عیب بزرگى است. مواظب باشید به این عیب دچار نشوید.(3)
این خطاست که کسى خیال کند باید باطن را درست کرد، ظاهر مهم نیست
توصیه مىکنم که به عمقها توجه کنید و آن را بطلبید؛ از ظواهر هم دست نکشید. این خطاست که کسى خیال یا توهم کند که باید باطن را درست کرد، ظاهر مهم نیست؛ نهخیر، همین ظاهر انسان را به وادىهاى گوناگونى مىکشاند. ظاهر دینى، ظاهر اسلامى، پایبندى به تعبد دینى، همین مجالس دعا، همین مجالس توسل به ائمه علیهمالسّلام لازم است، منتها همهى اینها را با دانایى همراه کنید.(4)
قدر جوانی را بدانید
مهمترین مظهر قدردانى از جوانى همین است که از این صفا و نورانیت و از این ناآلودگى و پیراستگى طبیعى انسان جوان استفاده کنید و خود را در زمینههاى تزکیه و اخلاق پیش ببرید. این إنشاءالله ذخیرهى همهى زندگى شما خواهد شد. راهش هم رعایت دو نکته است؛ ذکر و توبه.
ذکر یعنى یاد. یاد در مقابل غفلت است؛ غفلت از خدا، غفلت از وظیفه و مسئولیت، غفلت از هنگام حساس مواجهه با مأموران الهى در عالم ملکوت، عالم بعد از عبور از جسمانیت، و محاسبهى بزرگ انسان در مقابل خدا در قیامت. این یادها تعیینکننده است.
نکته دیگر توبه است. ممکن است کسى بگوید ما که جوانیم و هنوز عمرى از ما نگذشته که مثل شما گناه زیادى کرده باشیم و محتاج توبه باشیم. نه، این درست نیست؛ توبه وظیفهى همیشگى انسان است. پاکترین انسانها هم باید توبه کنند.(5)
پی نوشت ها:
1_(خطبههاى نماز عید سعید فطر 2/8/1385)
2_(خطبه نماز جمعه 28/11/1373)
3_ (در دیدار دانشجویان و اساتید دانشگاههاى استان کرمان 19/2/1384)
4_(دیدار با دانشجویان و اساتید دانشگاههاى استان کرمان 19/2/1384)
5_(دیدار با دانشجویان دانشگاه شهید بهشتى 22/2/1382)
منبع: خبرگزاری دانشجو
مطلب بعدی :
احتمال تأثیر در امر به معروف؟!!