سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیا امام زمان(عج) دو ظهور اصغر دارد؟!

ظهور

همان طور که غیبت امام مهدی (علیه السلام) به دو بخش «غیبت صغری» و «غیبت کبری» تقسیم می‌شود و غیبت طولانی حضرت مهدی (علیه السلام) بدون مقدمه چینی یک دوره غیبت کوتاه‏تر آغاز نشد، روایات درباره آخرالزمان و تاریخ پیش از ظهور نیز ترسیم‏کننده یک دوره زمانی مقدماتی، پیش از ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) است که در آن جامعه جهانی برای ظهور و انقلاب جهانی ایشان آماده می‌شود. صاحب نظران به این دوره عنوان «ظهور اصغر» را اختصاص داده‏اند.

این دوره در واقع بخش ابتدایی ظهور است که از ماه رمضان سال ظهور تا ماه محرم را در بر می‌گیرد. علمایی که در روایات علائم الظهور تتبع و تحقیق کرده‏اند، حوادث این چند ماه را به طور مفصل در کتاب‌هایشان (1) آورده‏اند، بنابراین تعریف از فرارسیدن صیحه آسمانی در ماه رمضان تا ماه محرم که حضرت مهدی (علیه السلام) به طور علنی و رسمی‌ظهور می‌کند، دوره ظهور اصغر است و مقارن زمانی که 313 نفر از یاران حضرت مهدی (علیه السلام) از سراسر دنیا به سوی آن حضرت، در مکه می‌آیند و به ایشان ملحق می‌شوند و بین رکن و مقام با ایشان بیعت می‌کنند، ظهور ایشان علنی و کامل می‌شود، این دوره را با عنوان «ظهور اکبر» تعبیر می‌کنند.

ظهور اصغر در واقع به مثابه ظهور سری و غیر علنی حضرت مهدی (علیه السلام) و زمینه‏سازی برای ظهور فراگیر و اکبر ایشان است، از روایات برمی‌آید که در این دوره، عده‏ای محدود از یاران و اطرافیان حضرت مهدی (علیه السلام) از موضوع ظهور باخبرند و نام و یاد ایشان بر زبآن‌ها جاری شده و مردم درباره این موضوع با هم گفتگو می‌کنند (2). از حضرت علی (علیه السلام) در این باره رسیده است: «موقعى که منادى از آسمان ندا کرد، حقا که حق با آل محمّد (صلى اللَّه علیه و آله) است، مهدى (علیه‏السّلام ) بر سر زبان‌ها ظهور می کند و نام او در دهان مردم خواهد بود، مردم مسرور می‏شوند و ذکرى غیر از ذکر آن حضرت ندارند.» (3)

یکی از صاحب‏نظران درباره این دوره می‌گوید:

«به هر حال آن چه از روایات بر می‌آید این است که دوره شش ماهه، یعنی از خروج سفیانی و ندای آسمانی تا ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) در ماه محرم، سرشار از تلاش و فعالیت امام(علیه السلام) و یارانش می‌باشد و کرامات و معجزاتی به دست یاران و پیوستگان به آن‌ها به وقوع می‌پیوندد و آن رویدادی جهانی خواهد بود که ذهن مردم و دولت‌ها را به طور یکسان مشغول می‌دارد. اما ملت‌های مسلمان و مستضعف پیوسته درباره مهدی(علیه السلام) وکرامات وی و نزدیک شدن زمان ظهور آن حضرت سخن می‌گویند. واین موج مقدماتی مردمی‌و مناسب با ظهور امام(علیه السلام) می‌باشد.»(4)

سفیانى لشکر دیگرى به مدینه می‏فرستد مردى در آنجا کشته مى‏شود و مهدى و منصور فرار می‏کنند، سفیانى هم بزرگ و کوچک سادات و ذریه پیغمبر را گرفته و حبس می‏کند. آنگاه لشکرى براى پیدا کردن مهدى و منصور از مدینه بیرون می‌رود. مهدى همچون موسى بن عمران (که هراسان از مصر خارج شد) هراسان و نگران از مدینه بیرون می‏رود، و بدین گونه وارد مکه مى‏شود»

البته ما در این نوشتار به طور مشخص از زمان فرا رسیدن صیحه آسمانی تا ماه محرمی‌که به ظهور علنی حضرت مهدی (علیه السلام) منجر می‌شود، سخن می‌گوییم. بنابراین به عنوان بررسی اولین رخداد شاخص این دوره روایتی را درباره «ندای آسمانی» از حضرت امام محمدباقر(علیه السلام) مرور می‌کنیم: «اول روز آوازى از آسمان بلند شود: آگاه باشید که همانا حق با على و شیعیان او است، و در آخر روز شیطان از روى زمین فریاد سر دهد: آگاه باشید که حق با عثمان و شیعیان او است و آن گاه اهل باطل به شک مى افتند.» (5)

در واقع سرآغاز ظهور اصغر را باید مصادف فرا رسیدن «صیحه آسمانی» در تاریخ 23 ماه رمضان سال ظهور بدانیم. این ندا را همگان به زبان خویش می‌شنوند و با شنیدن این صدا خواب‌ها بیدار و نشسته‌ها ایستاده می‌شوند. (6)

یکی دیگر از شاخص‏ترین رویدادهای این دوره را می‌توان کشته شدن «نفس زکیه» دانست، در این باره از امام محمد باقر (علیه السلام) رسیده است:

« قائم به یاران خود می‌گوید: اى مردم! اهل مکه مرا نمی‌خواهند ولى من براى هدایت فرستاده شدم تا آن‏چه شایسته است که شخصى مثل من به آن‌ها بگوید، گفته و با آن‌ها اتمام حجت کرده‏ باشم. آن‏گاه مردى از یاران خود را می‌طلبد و به وى می‏گوید: برو نزد اهل مکه و بگو اى اهل مکه من فرستاده فلانى هستم او به شما می‌گوید: ما خانواده رحمت و معدن رسالت و خلافت می‌باشیم. ما ذریه محمد و سلاله پیغمبران هستیم. مردم به ما ستم نمودند و ما را مقهور کردند، و از هنگام رحلت پیغمبر تا کنون حق ما غصب شده است. اکنون ما از شما چشم یارى داریم؛ ما را یارى کنید. وقتى آن جوان این سخنان را می‌گوید مردم به وى هجوم می‌آورند و در بین رکن و مقام او را می‌کشند و او همان مرد پاکدل (نفس زکیه) است.» (7)

دوران غیبت

در این باره در کتاب «عصر ظهور» می‌خوانیم:

«بارزترین حادثه‌ای که روایات بیان می‌کند این است که حضرت مهدی (علیه السلام) در 24 و یا 23 ذیحجه یعنی پانزده شب پیش از ظهور خویش، جوانی از یاران و خویشان خود را جهت ایراد بیانیه خود به سوی اهل مکه اعزام می‌دارد، اما طولی نمی‌کشد بعد از نماز در حالی که پیام حضرت مهدی (علیه السلام) و یا فراز‌هایی از آن را برای مردم می‌خوانده است، دشمنان به او حمله ور شده و به طرز وحشیانه ای او را در داخل مسجد الحرام بین رکن و مقام به قتل می‌رسانند و این شهادت فجیع در آسمان و زمین اثر می‌گذارد. این حادثه تلخ، زمینه را برای نهضت حضرت مهدی (علیه السلام) که بیش از دو هفته بعد از آن حادثه طوی نخواهد کشید فراهم می‌سازد.» (8)

درباره محل سکونت حضرت مهدی (علیه السلام) در این دوره، با توجه به حمله سفیانی به شهر مدینه برای یافتن امام، می‌توان نتیجه گرفت که ایشان در این مدت به طور مخفیانه در آن‏ شهر به سر می‏برد. در واقع بازتاب تحولات این دوره را می‌توان در واکنش نیروهای مخالف با نهضت مهدوی جستجو کرد، به روایتی در این باره اشاره می‌کنیم:

« سپس سفیانى لشکر دیگرى به مدینه می‏فرستد مردى در آنجا کشته مى‏شود و مهدى و منصور (9) فرار می‏کنند، سفیانى هم بزرگ و کوچک سادات و ذریه پیغمبر را گرفته و حبس می‏کند. آنگاه لشکرى براى پیدا کردن مهدى و منصور از مدینه بیرون می‌رود. مهدى همچون موسى بن عمران (که هراسان از مصر خارج شد) هراسان و نگران از مدینه بیرون می‏رود، و بدین گونه وارد مکه مى‏شود.» (10)

ظهور اصغر در واقع به مثابه ظهور سری و غیر علنی حضرت مهدی (علیه السلام) و زمینه‏سازی برای ظهور فراگیر و اکبر ایشان است، از روایات برمی‌آید که در این دوره، عده‏ای محدود از یاران و اطرافیان حضرت مهدی (علیه السلام) از موضوع ظهور باخبرند و نام و یاد ایشان بر زبآن‌ها جاری شده و مردم درباره این موضوع با هم گفتگو می‌کنند

در این زمینه گفته شده است:

آن چه از روایات و از ظاهر امور بر می‌آید واکنش سیاسی مهمی‌که در برابر موج انقلاب مردمی، به خاطر حضرت مهدی (علیه السلام) به وجود می‌آید. از سوی دشمنان او یعنی سردمداران کفر جهانی و سفیانی است که رهبر آن‌هاست و همان طور که روایات می‌گویند: آن‌ها عملیات خود را در سر و سامان دادن به وضع عراق و حجاز متمرکز می‌سازند، به لحاظ آن که این دو کشور کانون ضعف منطقه به شمار می‌آیند، زیرا عراق مرکز نفوذ زمینه‏سازان ایرانی و ضعف حکومت مرکزی و حجاز نیز دارای خلا سیاسی و درگیری قبیله‏ای در برابر حکومت آن و نفوذ زمینه‏سازان یمنی می‌باشد و مساله مهم در حجاز این است که مسلمانان چشم بدان جا دوخته و در انتظار ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) هستند زیرا خبر سکونت امام (علیه السلام) در شهر مدینه و این که نهضت آن حضرت از مکه آغاز خواهد شد، در بین مردم منتشر می‌شود. از این رو فعالیت سیاسی و نظامی‌آن‌ها علیه مهدی (علیه السلام) در حرم مکه و مدینه متمرکز خواهد شد و سفیانی با حمله نظامی‌خود به شهر مدینه، به دستگیری و بازداشت گسترده‏ای از بنی‌هاشم می‌پردازد به این امید که حضرت مهدی (علیه السلام) در میان آن‌هاست و بسیاری از آن‌ها را به شهادت می‌رساند. (11)

بنابراین از مهم‏ترین شاخصه‌ها و ویژگی‌های این دوره زمانی می‌توان به صیحه آسمانی، کشته شدن نفس زکیه، حمله نیروهای سفیانی به مدینه و قتل و کشتار ایشان در آن جا اشاره کرد. آشوب‌ها و حوادث مهم دیگری نیز در این دوره رخ می‌دهد که در این جا مجال بررسی مفصل‏تری نیست.

 

پی نوشت:

1)      مانند کتاب «عصر ظهور» اثر علی کورانی و کتاب «شش ماه پایانی» اثر مجتبی الساده که توسط  محمود مطهری نیا ترجمه و توضیح شده است.

2)      ر.ک: مطهری نیا، محمود، از ظهور تا قیامت، ماهنامه موعود، اسفند 87، ش 97  و همچنین مطهری نیا، محمود، عربستان، کانون تحولات عصر ظهور، ماهنامه موعود، آذر 88، ش 106.

3)      ابن طاووس، سید علی بن موسی، الملاحم و الفتن فی ظهور الغائب المنتظر( عج)، چاپ اول، قم، شریف رضی، 1370، باب 112، ص 59.

4)      کورانی، علی، عصر ظهور، ترجمه: عباس جلالی، چاپ پنجم: تهران، موسسه چاپ و نشر بین الملل، زمستان 1381، ص290.

5)      مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، چاپ اول: قم، کنگره شیخ مفید، 1413 ق، ج2، ص 371.

6)      همان

7)      مجلسی، محمد باقر،  بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، تهران، انتشارات اسلامیه، ج52، ص307، ش 81.

8)      کورانی، عصر ظهور، ص311.

9)      منصور یا منتصر یکی از یاران حضرت مهدی (ع) است.

10)   مجلسی، بحارالانوار، ج52، ص223.

11)   کورانی، عصر ظهور، ص291.

 

بخش مهدویت تبیان