همه امامان درباره امام حسین علیه السلام سخن گفته اند. حساسیتی که به حضرت اباعبدالله علیه السلام داشته اند به هیچ کس دیگری نداشته اند. این روشن است زیرا وسعت حرکت سیدالشهداء علیه السلام عالمگیر بود که نقش حیاتی برای بقاء و غنای تعالیم اسلامی داشت. امام هفتم حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام نیز توجه ویژه ای به شخصیت جدشان حسین بن علی علیهماالسلام داشتند.
و شاید بتوان گفت: ایشان خود پایه گذار عزاداری ویژه دهه محرم برای جدشان شدند. زیرا طبق روایتی که فرزند برومند این امام همام حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام در توصیف حالات پدرشان در ایام محرم به خصوص در دهه اول از همان آغاز محرم دارند خود این سیره سنگ بنایی شد تا پیروان ایشان نیز به تبعیت از امامشان در دهه محرم اقامه عزا برای سالار کربلا بپا کنند.
دهه ای بسیار مهم
امام رضا علیه السلام فرمودند: بر مانند حسین باید گریست این گریه گناهان بزرگ را بریزد؛ سپس فرمود: پدرم را شیوه بود که چون محرم می شد خنده نداشت و اندوه بر او غالب بود تا روز دهم؛ روز دهم روز مصیبت و حزن و گریهاش بود و می فرمود: در این روز حسین کشته شد.[1]
این روایت در جواب کسانی است که به عزاداری دهه اول محرم ایراد می گیرند که هنوز روز شهادت امام حسین علیه السلام نشده چه دلیلی بر عزاداری وجود دارد؟ مگر عزاداری هر کس بعد از شهادتش نیست؟ البته این شبهه که زیاد هم بازگو می شود باید در جای خودش جواب داده شود اما در اینجا علاوه بر اینکه این سیره امام معصوم بوده است که عمل ایشان برای ما حجت است؛ در تاریخ شواهد بسیاری وجود دارد که برای امام حسین علیه السلام قبل از شهادت نوحه سرایی شده است. و حتی قبل از ولادت ایشان، توسط اولیاء و انبیای الهی و مادرشان حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها و نیز جد بزرگوارشان حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله. نتیجه اینکه اقامه عزا برای سید الشهداء علیه السلام زمان و مکان خاص نمی شناسد، پس این مقایسه بین عزاداری اباعبدالله علیه السلام با سایر عزاداری ها مقایسهای نامناسب و بی مورد است. زیرا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در ناحیه مقدسه می فرماید: «یا جداه! شب و روز برای تو گریه می کنم». و این گریه ای است که مناسبت خاص نمی خواهد. بله ایام محرم چون این مصیبت عظمی رخ داده است جا دارد بیشتر توجه به مصائب حضرت بشود همانگونه که در حالات امام کاظم علیه السلام آمده است.
یک عمره مقبول
در ازای یک زیارت کربلا برای زیارت امام حسین علیه السلام ثواب های متفاوتی ذکر شده است؛ شاید بتوان در جمع بین این روایات گفت: ثواب زیارت کربلا بستگی به مقدار معرفت زائر به امام حسین علیه السلام است. که هر چه معرفتش بیشتر باشد ثوابش زیادتر خواهد بود.
حسن بن جهم مىگوید که: به حضرت امام کاظم علیه السّلام عرض کردم: در مورد زیارت قبر امام حسین علیه السّلام چه مىفرمائید؟ فرمود: تو خود چه مىگوئى؟ عرض کردم: بعضى از ما برآنند که ثوابش برابر با (ثواب) یک حج است، و برخى دیگر مىگویند: ثواب یک عمره را داراست. فرمود: همان (ثواب) یک عمره مقبوله و درست را دارد.[2]
نکته ای که در این روایت است این است که ثواب زیارت امام حسین علیه السلام یک عمره قبول شده در درگاه الهی است نه صرف بجا آوردن عمره. چه بسا دهها عمره که مورد قبول واقع نمی شود! پس کسی که به زیارت حسین بن علی علیهماالسلام برود مطمئن است که در نامه عملش یک عمره مقبول نوشته شده است.
مهمترین حاجت یک بنده
امام کاظم علیه السّلام فرمودند: کمترین ثواب کسى که با شناخت حق، احترام و ولایت امام حسین علیه السّلام او را در کنار رود فرات زیارت نماید، این است که خداوند همه گناهانش را از اول تا آخر مىآمرزد.[3]
مهمترین حاجتی که یک بنده می تواند از خدا داشته باشد همین است که خداوند او را بیامرزد و این حاجت با زیارت امام حسین صلوات الله علیه محقق می شود.
تسبیحی از خاک کوی دوست
امام کاظم علیه السّلام فرموده است: شیعیان ما از چهار چیز بىنیاز نیستند، حصیرى که بر آن نماز بگزارند و انگشترى که در دست کنند و مسواکى که با آن مسواک کنند و تسبیح از تربت سیدالشهداء علیه السّلام که داراى سى و سه دانه باشد، هر گاه با آن ذکر بگویند خداوند برایشان در قبال هر دانه آن چهار حسنه مىنویسد و هر گاه بدون اینکه ذکر بگویند، با آن تسبیح بازى کنند، خداوند براى آنان بیست حسنه مرقوم مىدارد.[4]
یکی از حاملین عرش در قیامت
علامه مجلسى(ره) فرماید: حدیثى از حضرت امام کاظم علیه السّلام رسیده است که: حاملین عرش روز قیامت هشت نفرند چهار نفر از پیشینیان و آنها نوح و ابراهیم و موسى و عیسى باشند و چهار نفر از آخرین و آنها محمد و على و حسن و حسین علیهم السّلام باشند.[5]
عدم تبعیت امت از امام خود فقط در یک عمل
ابوالحسن امام کاظم علیه السّلام گفت: مردم در طاعات خود به امام حسن و امام حسین علیهماالسّلام اقتدا نکردهاند، جز در نماز طواف فریضه که از سنت این دو بزرگوار اتخاذ سند کردهاند و بعد از نماز عصر و بعد از نماز صبح، نماز طواف مىخوانند.[6]
باید صد افسوس خورد که چرا امت پیامبر صلی الله علیه و آله دو گل خوشبوی او که سید جوانان بهشت هستند را الگو دینی خود قرار ندادند!
پی نوشت:
1. ابن بابویه، محمد بن على - کمره اى، محمد باقر، الأمالی (للصدوق) / ترجمه کمرهاى، 1جلد، کتابچى - تهران، چاپ: ششم، 1376ش، ص 128
2. ابن بابویه، محمد بن على - مجاهدى، محمد على، پاداش نیکیها و کیفر گناهان / ترجمه ثواب الأعمال، 1جلد، انتشارات سرور - قم، چاپ: اول، 1381ش، ص231
3. ابن بابویه، محمد بن على - بندر ریگى، ابراهیم محدث، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال / ترجمه بندرریگى، 1جلد، انتشارات اخلاق - قم، چاپ: سوم، 1379ش، ص183
4. فتال نیشابورى، محمد بن احمد - مهدوى دامغانى، محمود، روضة الواعظین / ترجمه مهدوى دامغانى، 1جلد، نشر نى - تهران، چاپ: اول، 1366 ش، ص 651
5. کلینى، محمد بن یعقوب - مصطفوى، سید جواد، أصول الکافی / ترجمه مصطفوى، 4جلد، کتاب فروشى علمیه اسلامیه - تهران، چاپ: اول، 1369 ش، ج1، ص180
6.کلینى، محمد بن یعقوب - بهبودى، محمد باقر، گزیده کافى، 3جلد، مرکز انتشارات علمى و فرهنگى - تهران، چاپ: اول، 1363 ش، ج4، ص36
تبیان