امر به معروف و نهی از منکر در دین مقدس اسلام از اهمیت زیادی برخوردار است به گونه ای که به تعبیر روایات، اقامه سایر فرائض دینی در جامعه وابسته به امر به معروف و نهی از منکر است.
عن ابی جعفر علیه السلام: إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ فَرِیضَةٌ عَظِیمَةٌ بِهَا تُقَامُ الْفَرَائِض( وسایل الشیعه، ج 16، ص119)
این فریضه ی مهم اگر در جامعه ای ترک شود، آن جامعه به فساد کشیده می شود و لذا بر هر مرد و زن مسلمانی با وجود شرایط واجب است که به این فریضه الهی عمل کند....
در قرآن کریم نیز مکرر به این موضوع اشاره شده است. به عنوان مثال در آیه 104 از سوره مبارکه آل عمران، فلاح و رستگاری انسان را در گرو امر به معروف و نهی از منکر می داند:
وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اولئک هُمُ الْمُفْلِحُونَ
نه تنها در دین اسلام بلکه در ادیان قبل از اسلام هم وجود داشته است. به عنوان مثال لقمان حکیم در توصیه به فرزند خود می فرماید:
یَا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاَةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَکَ إِنَّ ذلک مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ( لقمان، 17)
حتی به لحاظ عقلی هم اگر بخواهیم به موضوع نگاه کنیم، به ضرورت امر به معروف و نهی از منکر پی خواهیم برد چرا که در جامعه کسانی هستند که ملتزم به قوانین و مقررات نیستند و طبعا اگر به وسیله امر به معروف و نهی از منکر جلوی این افراد گرفته نشود، نظم عمومی جامعه به هم می خورد.
بنابراین امر به معروف و نهی از منکر نه تنها یک واجب شرعی بلکه یک واجب عقلی است و انسانیت انسان ایجاب می کند که نسبت به محیط پیرامون خود و آنچه در آن اتفاق می افتد بی تفاوت نباشد وگرنه انسانیت انسان مورد تردید است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:کُلُّکُمْ رَاعٍ وَ کُلُّکُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ.( بحار النوار، ج 72، ص 38)
و سعدی علیه الرحمه چقدر زیبا این معنا را به نظم در آورده است:
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش زیک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
منظور از درد در این شعر معروف ( که برخی به اشتباه فکر می کنند که بر سردر سازمان ملل متحد به فارسی نوشته شده است و حال آنکه چنین چیزی واقعیت ندارد) صرفا درد فیزیکی و تألم جسمی نیست بلکه تألم روحی و امراض عقیدتی و فکری به مراتب مهم تر و خطرناک تر هستند.
بنابراین چگونه ممکن است که کسی یک مجروح تصادفی را در کنار خیابان ببیند و نسبت به او احساس مسئولیت کند و او را به بیمارستان برساند ولی نسبت به کسی که مرتکب معصیت می شود و با ارتکاب این عمل جامعه را به فساد می کشاند، هیچ عکس العملی نشان ندهد؟
پس تا اینجا قدری به ضرورت عقلی و شرعی امر به معروف و نهی از منکر پی بردیم. انشاءالله در شماره بعدی بیشتر حول این موضوع سخن خواهیم گفت.