سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امر به معروف و نهی از منکر6

-  جمع‏بندى
- کتابنامه
- پى‏نوشتها

جمع‏بندى

طى مرور نسبتا مفصلى دریافتیم که امام على‏علیه السلام امر به معروف و نهى از منکر را به معنایى بسیار گسترده‏تر از آن‏چه تصور مى‏شود، در نظر مى‏گیرند. ایشان این فریضه را زیربناى دیگر فرایض و بنیاد دعوت اسلامى و غایت دین مى‏شناسد. امر به معروف و نهى از منکر، فلسفه حکومت و تئورى انقلاب و معیار ارزیابى صلاح و فساد و مشروعیت یا عدم مشروعیت حاکمیت‏ها به‏شمار مى‏رود. حکومتى از نظر ایشان مطلوب و مشروع است که این فریضه در آن به شکل کامل جارى باشد و همگان آزاد باشند تا یکدیگر را امر و نهى کنند.

مهم‏ترین کارکرد اجتماعى امر به معروف و نهى از منکر، تأمین حقوق همگان، اصلاح عامه، بازداشتن بدکاران، ممانعت از تجاوز به محرومان، حفظ نظام اجتماعى سالم، برقرارى عدالت و نگه‏داشت نظام ارزشى و اخلاقى جامعه است. اگر این فریضه ترک شود، به‏تدریج صالحان مست قدرت مى‏شوند و تباه مى‏گردند، یا شریران بر مسند قدرت مى‏نشینند و آن‏گاه دعاى نیکان مستجاب نمى‏شود؛ چرا که خودکرده را تدبیر نیست. این آفت در همین حد باقى نمى‏ماند، بلکه به‏تدریج اساس جامعه مضمحل مى‏گردد و راه تباهى در پیش مى‏گیرد.

امر به معروف و نهى از منکر باید به قصد حل مشکل و رفع مسئله باشد، نه مشکل‏آفرینى و مسئله‏سازى.

اساسى‏ترین ابزار نظارت اجتماعى، همین امر به معروف و نهى از منکر است که در همه عرصه‏ها کاربرد دارد. لیکن مردم غالبا به دلیل ترس یا طمع این فریضه را ترک مى‏کنند. حال آن‏که روزى و مرگ هر کس در دست خدا است و اجراى این فریضه نه روزى کسى را مى‏برد و نه رشته جانش را مى‏گسلد.

امر به معروف و نهى از منکر، شرایطى دارد که مهم‏ترین آنها پایبندى آمر به معروف و ناهى از منکر به گفته‏هاى خویش است. نکته مهم درباره این شرایط آن است که نباید بهانه‏اى براى ترک اصل فریضه گردد. باید شرط را کسب کرد و آن‏گاه به امر به معروف پرداخت. امر به معروف و نهى از منکر به قصد تأثیر صورت مى‏گیرد، نه صرفا اسقاط تکلیف. بنابراین باید در این زمینه مراتب و آداب آن را رعایت کرد و با توجه به منطق «گره کز دست بگشاید چرا آزار دندان را» از آسان به دشوار پیش رفت و شیوه «الایسر فالایسر» را به‏کار بست. مهم‏ترین آداب این فریضه از نظر امام عبارتند از: پرهیز از تجسس، پرهیز از پرده‏درى، پرهیز از دشنام و رفق و صبورى در کار؛ چرا که هدف از اجراى این فریضه، نه دخالت در حریم خصوصى افراد است و رنجاندن دیگران، بلکه مقصود اصلاح است و تربیت.

آموزه امر به معروف و نهى از منکر، مسلمانان را به راه‏اندازى و تشکیل سازمان گسترده‏اى به نام «حسبه» هدایت کرد و آنان سازمانى پدید آوردند که منحصرا وظیفه‏اش امر به معروف و نهى از منکر بود. آغازگر این حرکت خود رسول‏خداصلى الله علیه وآله وسلم بود. امام على‏علیه السلام نیز در دوران خلافت خویش به حسبه و نظارت بر کارکرد سالم اصناف مى‏پرداخت و اصولى به‏کار مى‏بست که مهم‏ترین آنها اقدام مستقیم و مباشر خودشان بود.

کتابنامه

.1 تهذیب الاحکام. محمد بن حسن طوسى، تصحیح على‏اکبر غفارى، تهران، صدوق، .1376

.2 مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل. میرزا حسین نورى طبرسى، تحقیق مؤسسة آل‏البیت‏علیهم السلام لاحیاء التراث، قم، مؤسسة آل‏البیت‏علیهم السلام لاحیاء التراث، 1408 ق.

.3 امر به معروف و نهى از منکر. سیدحسن اسلامى، قم، نشر خرم، .1375

.4 الروضة البهیة فى شرح اللمعة الدمشقیة. محمد بن جمال‏الدین مکى عاملى، بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1403 ق.

.5 مسالک الافهام الى تنقیح شرائع الاسلام. زین‏الدین بن على العاملى، قم، مؤسسة المعارف الاسلامیه، 1414 ق.

.6 پیکار صفین. نصر بن مزاحم منقرى، تصحیح عبدالسلام هارون، ترجمه پرویز اتابکى، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى، .1370

.7 شرح نهج‏البلاغة. ابن ابى‏الحدید، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالجلیل، 1407 ق.

.8 تحریرالوسیلة. امام خمینى، بیروت، دارالتعارف، 1401 ق.

.9 شرائع الاسلام فى مسائل الحلال والحرام. جعفر بن حسن محقق حلى، تصحیح عبدالحسین محمدعلى بقال، قم، مؤسسة المعارف الاسلامیه، 1415 ق.

.10 تذکرة الاولیاء. فریدالدین عطار نیشابورى، تصحیح محمد استعلامى، تهران، زوار، .1374

.11 معالم القربة فى احکام الحسبة. محمد بن محمد قرشى معروف به ابن اخوه، قاهره، الهیئة المصریه العامه للکتاب، 1976 م.

.12 غررالحکم و دررالکلم. عبدالواحد بن محمد تمیمى آمدى، شرح جمال‏الدین محمد خوانسارى، تصحیح جلال‏الدین ارموى، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، .1366

.13 رویکردهاى آینده حرکت اجتهاد. سیدمحمدباقر صدر، ترجمه سیدحسن اسلامى، چاپ شده در مجموعه مقالات تأملى در نظام آموزشى حوزه، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامى، .1375

.14 کتاب الامر بالمعروف والنهى عن المنکر. حسین نورى همدانى، لاهور، مرتضى حسین صدر الافاضل، .1354

.15 نهج‏السعادة فى مستدرک نهج‏البلاغة. محمدباقر محمودى، بیروت، دارالتعارف، جلدهاى مختلف با تاریخ‏هاى گوناگون، ج‏1، بى‏تاریخ، ج‏2، 1396 ق، ج‏3، 1397، ج‏4 و 5، 1387، ج‏6، 1386، ج‏7 و 8، .1385

.16 النهایة فى مجرد الفقه والفتاوى. محمد بن حسن طوسى، قم، قدس محمدى، بى‏تاریخ.

.17 جواهرالکلام فى شرح شرائع‏الاسلام. محمدحسن نجفى، بیروت، دار احیاء التراث العربى، .1981

.18 التبیان فى تفسیر القرآن. ابوجعفر محمد بن حسن طوسى، بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1382 ق.

.19 فروع کافى. محمد بن یعقوب کلینى، تصحیح على‏اکبر غفارى، بیروت، دار الاضواء، 1405 ق، سال اول، تهران، کتابخانه صدوق، بى‏تاریخ.

.20 گفتار ماه در نمایاندن راه راست دین. سخنرانى‏هاى سال 40ـ1339، سال اول، تهران، کتابخانه صدوق، بى‏تاریخ.

.21 کیمیاى سعادت. ابوحامد محمد غزالى طوسى، تصحیح حسین خدیو جم، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، .1374

.22 گلستان سعدى. تصحیح غلامحسین یوسفى، تهران، خوارزمى، انتشارات خوارزمى، .1374

.23 ارتباطات انسانى. على‏اکبر فرهنگى، تهران، مؤسسه خدمات فرهنگى رسا، .1374

.24 احیاء علوم‏الدین. ابوحامد محمد غزالى، بیروت، دارالمعرفه، 1402 ق.

.25 تفصیل وسائل الشیعة الى تحصیل مسائل الشریعة. محمد بن حسن حر عاملى، قم، مؤسسة آل‏البیت‏علیهم السلام لاحیاء التراث، 1412 ق.

.26 مسند الامام على‏علیه السلام. سیدحسن قبانجى، تحقیق طاهر اسلامى، قم، اسوه، 1420 ق.

.27 راه اصلاح، یا امر به معروف و نهى از منکر. لطف‏الله صافى گلپایگانى، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ دوم 1375، (چاپ اول 1328).

.28 الاحکام السلطانیة. قاضى ابویعلى محمد بن حسن فراء، تصحیح محمد حامد الفقى، قم، دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم.

.29 تحف العقول عن آل‏الرسول. ابن شعبه حرانى، تصحیح على‏اکبر غفارى، قم، دفتر انتشارات اسلامى، .1363

.30 سلسلة الینابیع الفقهیة. به کوشش على‏اصغر مروارید، بیروت، دارالتراث والدار الاسلامیة، 1410 ق.

.31 ثواب الاعمال و عقاب الاعمال. محمد بن على بن حسین معروف به شیخ صدوق، ترجمه على‏اکبر غفارى، تهران، نشر صدوق، .1367

.32 علل الشرایع. محمد بن على بن حسین معروف به شیخ صدوق، نجف، المکتبة الحیدریه، 1385 ق.

.33 دعائم الاسلام و ذکر الحلال والحرام والقضایا والاحکام عن اهل‏بیت رسول‏الله علیه و علیهم افضل السلام. قاضى نعمان بن محمد بن منصور تمیمى مغربى، تحقیق آصف بن على‏اصغر فیضى، قاهره، دارالمعارف، 1385 ق.

.34 کتاب فضائل الصحابة. احمد بن حنبل، تحقیق وصى‏الله بن محمد عباس، مکه، جامعة ام‏القرى مرکز البحث العلمى و احیاء التراث الاسلامى، 1403 ق.

.35 موسوعة الامام على بن ابى‏طالب‏علیه السلام فى الکتاب والسنة والتاریخ. محمد محمدى رى‏شهرى [و همکاران‏]، قم، دارالحدیث، 1421 ق.

.36 حسبه یک نهاد حکومتى. سیف‏الله صرامى، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامى، .1377

پى‏نوشتها:

1) سوره آل عمران، آیه .110

2) سوره مائده، آیه 63 و .79

3) سوره اعراف، آیه .199

4) سوره نحل، آیه .90

5) سوره اعراف، آیه .107

6) سوره توبه، آیه .71

7) سوره حج، آیه .41

8) سوره لقمان، آیه .17

9) سوره طه، آیه‏هاى 43ـ .44

10) سوره بقره، آیه 44 و سوره حشر، آیه‏هاى 2ـ .3

11) ر.ک: مستدرک الوسائل، ج‏12، ص‏.337 تفصیل این مطلب در ادامه خواهد آمد.

12) نهج‏البلاغه، حکمت .374

13) پاره‏اى از فقها با همین دیدگاه هنگام بحث از جهاد، براى آن کتاب مستقلى نگشوده‏اند؛ بلکه آن را در کتاب «الامر بالمعروف والنهى عن المنکر» آورده‏اند. براى مثال، ر.ک: المراسم العلویه (در مجموعه سلسلة الینابیع الفقهیه، ج‏9، ص‏67).

14) نهج‏البلاغه، حکمت .30

15) ر.ک: تحف العقول عن آل‏الرسول، ص‏.237 این حدیث، به امام حسین‏علیه السلام نیز منسوب است.

16) شرح غررالحکم و دررالکلم، ج‏4، ص‏ .374

17) نهج‏البلاغه، خطبه 92 (ترجمه شهیدى).

18) همان، خطبه .27

19) درباره علت پذیرش خلافت، ر. ک: نهج‏البلاغه، خطبه .3

20) همان، خطبه .33

21) همان، نامه .47

22) همان.

23) همان، نامه 53 (ترجمه شهیدى، ص 336).

24) نهج‏البلاغه، حکمت 252 (ترجمه شهیدى).

25) ر.ک: نهج‏البلاغه، نامه .47

26) سوره علق، آیه‏هاى 6 و .7

27) سوره مؤمن، آیه .60

28) ر.ک: نهج‏السعادة فى مستدرک نهج‏البلاغة، ج‏3، ص 245ـ .247

29) همان، ج‏1، ص‏ .391

30) همان، ج‏8، ص‏ .315

31) براى مثال در این باب ر.ک: سرمقاله مجله حوزه با عنوان «نصیحت ائمه مسلمین»، شماره 11، مهرماه 1364 و مقاله «نصیحت ائمه مسلمین» نوشته محمد سروش محلاتى، مجله حکومت اسلامى، شماره اول، پاییز 1375، ص‏135ـ .189

32) نهج‏البلاغه، نامه 53 (ترجمه شهیدى، ص 328).

33) همان، خطبه 216 (ترجمه شهیدى).

34) همان، نامه .53

35) همان، حکمت .374

36) همان (ترجمه شهیدى، ص 249).

37) ر.ک: تفصیل وسائل الشیعه الى تحصیل مسائل الشریعه، ج‏20، ص‏ .352

38) تعبیر اسمى الفرائض در سخنان امام باقرعلیه السلام در باب امر به معروف و نهى از منکر آمده است: ر.ک: فروع کافى، ج‏5، ص 55ـ .56

39) پاره‏اى از این علل در کتاب امر به معروف و نهى از منکر، تحت عنوان «علل مهجوریت امر به معروف و نهى از منکر»، ص 77ـ106 به‏تفصیل آمده است.

40) نهج‏البلاغه، حکمت .219

41) ر.ک: نهج‏البلاغه، نامه .53

42) گلستان سعدى، باب اول، حکایت اول.

43) نهج‏البلاغه، حکمت 110 (ترجمه شهیدى).

44) در این باب، امام باقرعلیه السلام سخنان ارجمندى دارد که بخشى از آن در این نوشته نقل خواهد شد و همه آن را در فروع کافى (ج‏5، ص 55ـ56) مى‏توان دید.

45) نهج‏السعادة فى مستدرک نهج‏البلاغة، ج‏3، ص‏281، و با همین مضمون، با تفاوت اندکى در کلمات، نهج‏البلاغه، حکمت .374

46) سوره ذاریات، آیه‏هاى 22ـ .23

47) براى مثال ر.ک: سوره روم، آیه 8؛ سوره لقمان، آیه 29؛ سوره فاطر، آیه 45؛ سوره نوح، آیه 4؛ سوره حجر، آیه 5 و سوره مؤمنون، آیه .43

48) ر.ک: شرائع الاسلام فى مسائل الحلال والحرام، ج‏1، ص‏ .390

49) الروضة البهیه فى شرح اللمعة الدمشقیه، ج‏2، ص‏ .415

50) مسالک الافهام الى تنقیح شرائع الاسلام، ج‏3، ص‏ .101

51) مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏12، ص‏ .186

52) نهج‏البلاغه، خطبه .88

53) همان، خطبه .17

54) همان.

55) پیکار صفین، ص‏ .162

56) شرح نهج‏البلاغه، ج‏3، ص‏ .186

57) ر.ک: مسالک الافهام الى تنقیح شرائع الاسلام، ج‏3، ص 101ـ .102

58) تحریرالوسیله، ج‏1، ص‏467، مسئله .8

59) براى مثال ر.ک: نهج‏البلاغه، خطبه .192

60) تذکرةالاولیاء، ص‏ .35

61) معالم القربة فى احکام الحسبة، ص‏ .271

62) براى مثال ر.ک: نهج‏البلاغه، خطبه .192

63) ر.ک: شرائع الاسلام فى مسائل الحلال والحرام، ج‏1، ص‏ .390

64) تحریرالوسیله، ج‏1، ص‏467، مسئله .1

65) همان.

66) ر.ک: نهج‏البلاغه، حکمت .374

67) غررالحکم و دررالکلم، ج‏4، ص‏ .374

68) ابن شعبه حرانى، تحف‏العقول عن آل‏الرسول، تصحیح على‏اکبر غفارى، قم، دفتر انتشارات اسلامى، 1363، ص‏.237 این سخن به امام حسین‏علیه السلام نیز منسوب است.

69) براى مثال ر.ک: الروضة البهیه فى شرح اللمعة الدمشقیه، ج‏2، ص‏415؛ شرائع الاسلام فى مسائل الحلال والحرام، ج‏1، ص‏ .390

70) همان.

71) براى آشنایى با دیدگاه شهید صدر در این باب بنگرید به: مجموعه مقالات تأملى در نظام آموزشى حوزه، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامى، 1375، ص‏270، مقاله رویکردهاى آینده حرکت اجتهاد، سیدمحمدباقر صدر، ترجمه نگارنده.

72) کتاب الامر بالمعروف والنهى عن المنکر، ص‏ .72

73) نهج‏السعادة فى مستدرک نهج‏البلاغة، ج‏3، ص‏245ـ .247

74) النهایة فى مجرد الفقه والفتاوى، ص‏ .789

75) سوره اعراف، آیه .164

76) همان.

77) همان، آیه .165

78) جواهرالکلام فى شرح شرائع الاسلام، ج‏21، ص‏ .370

79) براى مثال ر.ک: تهذیب الاحکام، ج‏10، ص‏11ـ13، 62ـ63 و 148؛ فروع کافى، ج‏7، ص‏158و .188

80) شرائع الاسلام فى مسائل الحلال والحرام، ج‏1، ص‏ .390

81) سوره بقره، آیه .195

82) کتاب الامر بالمعروف والنهى عن المنکر، ص‏ .95

83) سوره لقمان، آیه .17

84) التبیان فى تفسیر القرآن، ج‏8، ص‏ .279

85) براى آشنایى با پاره‏اى از تفسیرها و برداشت‏هاى گوناگون و حتى سوء فهم‏ها در این باره، بنگرید به: تقیه، امر به معروف و نهى از منکر، ص‏97ـ .144

86) نهج‏البلاغه، خطبه 56 (ترجمه سیدجعفر شهیدى).

87) رویکردهاى آینده حرکت اجتهاد» در مجموعه مقالات تأملى در نظام آموزشى حوزه، ص‏ .275

88) همان، ص‏ .277

89) تقیه، امر به معروف و نهى از منکر، ص‏ .160

90) همان، ص‏ .144

91) سوره بقره، آیه .44

92) سوره صف، آیه‏هاى 2 و .3

93) براى آشنایى با رویکرد فقهى به این شرط و نقض و ابرام‏هاى ادله آن ر.ک: جواهرالکلام فى شرح شرائع‏الاسلام، ج‏21، ص‏373ـ .374

94) کیمیاى سعادت، ج‏1، ص‏ .503

95) براى مثال ر.ک: تحریرالوسیله، ج‏1، ص‏475، مسئله .20

96) افزوده‏هاى داخل قلاب از مصحح محترم، مرحوم یوسفى است.

97) گلستان سعدى، تصحیح غلامحسین یوسفى، باب دوم، ص‏103ـ .104

98) نهج‏البلاغه، حکمت 80 (ترجمه شهیدى).

99) همان، حکمت 79 (ترجمه شهیدى).

100) ارتباطات انسانى، ص‏.346 فصل دهم این کتاب با عنوان اعتبار یا مشروعیت در ارتباطات میان فردى (ص‏341ـ351) انواع مشروعیت‏ها و خاستگاه‏هاى آنها را بر مى‏رسد.

101) نهج‏البلاغه، خطبه .129

102) همان، خطبه .105

103) همان، خطبه .175

104) همان، خطبه .222

105) همان، حکمت 73 (ترجمه شهیدى).

106) همان، حکمت .289

107) جواهرالکلام فى شرح شرائع‏الاسلام، ج‏21، ص‏ .381

108) گفتار ماه در نمایاندن راه راست دین، سال اول، ص‏ .95

109) ر.ک: تحریرالوسیله، ج‏1، ص‏481، مسئله .14

110) ر.ک: جواهرالکلام فى شرح شرائع الاسلام، ج‏21، ص‏ .378

111) در این مورد، ر.ک.به: جواهرالکلام فى شرائع الاسلام، ج‏21، ص‏ .378

112) نهج‏البلاغه، حکمت 373 (ترجمه شهیدى).

113) نهج‏السعاده فى مستدرک نهج‏البلاغه، ج‏1، ص‏ .387

114) نهج‏البلاغه، حکمت 374 (ترجمه شهیدى). همچنین بنگرید به: نهج‏السعادة فى مستدرک نهج‏البلاغة، ج‏10، ص‏387، که این متن با اندکى تفاوت در الفاظ در آن آمده است.

115) نهج‏البلاغه، خطبه 201 (ترجمه شهیدى).

116) همان، حکمت 375، (ترجمه شهیدى).

117) مسند الامام على‏علیه السلام، ج‏4، ص‏ .436

118) همان.

119) تفصیل وسائل الشیعة الى تحصیل مسائل الشریعة، ج‏16 ص‏ .143

120) ر.ک: مسند الامام على‏علیه السلام، ج‏4، ص‏ .436

121) نهج‏البلاغه، نامه 31 (ترجمه شهیدى، ص‏296).

122) جواهرالکلام فى شرح شرائع الاسلام، ج‏21، ص‏.383 همچنین براى آشنایى تفصیلى با احکام مراتب امر به معروف و نهى از منکر، ر.ک: تحریرالوسیله، ج‏1، ص‏476ـ481، و براى بررسى تحلیلى این مراتب، ر.ک: امر به معروف و نهى از منکر، ص‏159ـ .168

123) ر.ک: گفتار ماه در نمایاندن راه راست دین، ص‏ .95

124) راه اصلاح یا امر به معروف و نهى از منکر، ص‏ .37

125) احیاء العلوم، ج‏2، ص‏ .201

126) کیمیاى سعادت، ج‏1، ص‏ .419

127) ثواب الاعمال و عقاب‏الاعمال، ص‏ .596

128) علل الشرایع، ص‏ .522

129) تحریرالوسیله، ج‏1، ص‏466، مسئله .4

130) همان.

131) در ترجمه دکتر شهیدى «نهایى» آمده است که غلط چاپى است.

132) نهج‏البلاغه، نامه 53 (ترجمه شهیدى، ص‏333).

133) ر.ک:نگارنده، «پنج آموزه اخلاقى در شرح چهل حدیث» مجله علوم حدیث، ش 14، زمستان 78، ص .155

134) سوره یوسف، آیه .53

135) قاضى فراء، الاحکام السلطانیه، ص‏ .295

136) فروع کافى، ج‏7، ص‏ .188

137) سوره نور، آیه .19

138) کیمیاى سعادت، ج‏1، ص‏ .507

139) همان.

140) نهج‏البلاغه، خطبه 140 (ترجمه شهیدى).

141) همان، نامه 53 (ترجمه شهیدى، ص 327).

142) تصنیف غررالحکم، ص‏ .421

143) سوره طه، آیه .44

144) سوره انعام، آیه .108

145) سوره مؤمنون، آیه .3

146) سوره فرقان، آیه .63

147) نهج‏البلاغه، خطبه 206 (ترجمه شهیدى).

148) سوره شعراء، آیه .216

149) مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏12، ص‏ .186

150) تفصیل وسائل الشیعه الى تحصیل مسائل الشریعه، ج‏16، ص‏ .165

151) نهج‏البلاغه، حکمت 153 (ترجمه شهیدى).

152) ر.ک.به: نهج‏البلاغه، نامه .31

153) براى مثال ر.ک: جلال‏الدین محمد بلخى، مثنوى، داستان «خدو انداختن خصم در روى امیرالمؤمنین على و انداختن امیرالمؤمنین على شمشیر از دست» و کیمیاى سعادت، ج‏1، ص‏ .517

154) ر.ک: لغت‏نامه‏هایى چون لسان العرب، صحاح اللغه، مجمع‏البحرین و المنجد، ذیل ماده حسب.

155) الحسبة فى مصر الاسلامیة من الفتح العربى الى نهایة العصر المملوکى، ص‏ .8

156) براى مثال، این تفاوت‏ها را در کتاب‏هاى الاحکام السلطانیه، نوشته ماوردى و ابویعلى بنگرید و ترجمه و بررسى آنها را در کتاب حسبه یک نهاد حکومتى، ص‏22ـ23 ببینید.

157) حسبه یک نهاد حکومتى، ص‏ .36

158) الدروس الشرعیة، ص‏ .167

159) کیمیاى سعادت، ج‏1، ص‏ .502

160) براى کسب آگاهى بیش‏تر درباره نهاد حسبه و کارکرد و اختیارات آن منابع متعددى وجود دارد؛ از جمله: فضل‏الله بن روزبهان خنجى، سلوک الملوک، تصحیح محمدعلى موحد، تهران، خوارزمى، 1362، ص‏175ـ199؛ مقدمه ابن خلدون، ج‏2، ص‏636ـ637؛ سهام مصطفى ابوزید، الحسبة فى مصر الاسلامیة من الفتح العربى الى نهایة العصر المملوکى، قاهره، الهیئة المصریه العامه للکتاب، 1986، (مقدمه کتاب)؛ دائرة المعارف الاسلامیة، ج‏7، ص‏379؛ محمد بن محمد قرشى معروف به ابن اخوه، قاهره، معالم القربة فى احکام الحسبة، الهیئة المصریةالعامه لکتاب، 1976؛ ابوالحسن على بن محمد ماوردى، الاحکام السلطانیة، قم، مکتب الاعلام الاسلامى، 1406 ق؛ محمد بن حسین ابویعلى، الاحکام السلطانیة، قم، مکتب الاعلام الاسلامى، 1406 ق؛ ابن تمیمه، الحسبة و وظیفة الحکومة الاسلامیة؛ قاهره، مطبوعات الشعب، 1976؛ لغت‏نامه دهخدا، ماده حسبه، محتسب و احتساب؛ سیدحسن اسلامى، امر به معروف و نهى از منکر، قم، خرم، 1375، ص‏59ـ74؛ سیف‏الله صرامى، حسبه یک نهاد حکومتى، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامى، .1377

161) معالم القربة فى احکام الحسبة، ص‏ .12

162) همان.

163) سلوک الملوک، ص‏ .182

164) الاستیعاب فى معرفة الاصحاب، ج‏3، ص‏112 و مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏12، ص‏ .337

165) تهذیب الاحکام، ج‏7، ص‏8ـ .9

166) الجعفریات، 238؛ محمدى رى‏شهرى، موسوعة الامام على بن ابى‏طالب‏علیه السلام فى الکتاب والسنة والتاریخ، قم، دارالحدیث، 1421، ج‏4، ص‏176ـ .177

167) همان. همچنین در معالم القربة فى احکام الحسبة موارد دیگرى در این زمینه نقل شده است که خواندنى است. براى مثال ص‏14، 15، 163، 271، 278، 288 و .300

168) دعائم الاسلام و ذکر الحلال والحرام والقضایا والاحکام، ج‏2، ص‏ .538

169) مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏12، ص‏.337 مرحوم شهید مطهرى این ماجرا را به صورتى داستان‏گونه و با نثرى استوار در داستان راستان (قم، صدرا، ج‏2، ص‏246ـ250) با عنوان «شکایت از شوهر» نقل کرده است.

170) ر.ک: موسوعة الامام على بن ابى‏طالب فى الکتاب والسنة والتاریخ، ج‏4، ص‏ .180

171) کتاب فضائل الصحابه، ج‏2، ص‏621؛ موسوعة الامام على بن ابى‏طالب فى الکتاب والسنة والتاریخ، ج‏4، ص‏ .180

172) تاریخ طبرى، ج 5، ص‏ .156

173) مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، همان.

174) موارد متعددى از این‏گونه حسبه‏هاى حضرت در این منبع آمده است: رى شهرى و همکاران، موسوعة الامام على بن ابى‏طالب‏علیه السلام فى الکتاب والسنة والتاریخ، قم، دارالحدیث، 1421 ق، ج‏4، ص‏175ـ .181