از آنجا که حجاب امری ضروری است وبهترین زینت زن بشمار می رود رشد و تهاجم فرهنگی سرسختانه سعی در عرضه زن چون کالایی به جهان دارد. سعی کردیم که این موضوع را در سه بخش از دیدگاه فقهای متاخر و مذاهب مختلف بررسی کنیم. دراین بخش بعنوان مقدمه، حجاب را از دیدگاه قرآن مورد بررسی قرار می دهیم. «و قل للمومنات یغضضن من ابصارهن ویحفظن فروجهن و لا یبدین زینتهن الا ما ظهرمنها و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن ولایبدین زینتهن الا لبعولتهن او ابائهن او ...» حجاب یک امر فطری است و هر گاه انسان بر اساس فطرت خویش حرکت نموده و اعمال و آداب خود را بر آن اساس بنا کرده باشد، بی شک از سلامت روحی بیشتر واطمینان و آرامش افزونتری برخوردار گشته و در طریق تکامل انسانی، موفقتر خواهدبود. حجاب امری است فطری که از نهاد وسرشت انسان بر می خیزد، به این معنی که هر موجود زنده ای مایل است، آنچه دارد درحریم خود حفظ کند و در مقابل مهاجمین ومتجاوزین به دفاع و مقابله برخیزد. حجاب سنگری است که در پناه آن،انسانیت انسان و ارزشهای عرفی و مذهبی اومحترم و محفوظ می ماند. این مطالب درمورد زن قطعا بیشتر صدق می کند زیرادستگاه آفرینش او را موجودی زیبا، جاذب و جالب جنس مخالف قرار داده است. از طرفی حتی در حیوانات، حیوان نربطور غریزی از جفت خود مراقبت کرده وبیگانه را از دسترسی به او باز می دارد و این غریزه در انسان «غیرت » نام دارد. هر مرد باغیرت و حمیت از ناموسش محافظت نموده و او را از چشم ناپاکان دور می کند. و دلیل دیگر ما بر فطری بودن حجاب این است که پوشیدگی و حفظ زیباییهای زن در طول تاریخ با نمودهای مختلفی بطور بارز وجودداشته است. ویل دورانت راجع به قوم یهودو قانون قلمرو می نویسد: "اگر زنی به نقض قانون یهودمی پرداخت، چنانکه بی آنکه چیزی بر سرداشته باشد به میان مردم می رفت و یا درخیابان عمومی نخ می ریسید و یا صدایش بلند بود که از در خانه اش بیرون می رفت، درآن صورت مرد حق داشت بدون مهریه زنش را طلاق دهد." آیه ای که از نظرتان گذشت دارای نکات بسیاری از جمله وظایف زن ومرد،در معاشرت با یکدیگراست که عبارت است از: 1- هر مسلمانی باید ازچشم چرانی و نظر بازی اجتناب کند. 2- مسلمان باید پوشش داشته باشد و عورت خود را از دیگران بپوشاند. 3- زنان باید پوشش داشته باشندو آرایش و زیور خود را بر دیگران آشکار نسازند و در صدد تحریک وجلب توجه مردان برنیایند. 4- استثنائی که برای لزوم پوشش زن ذکر شده یکی جمله «و لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها» که سبت به عموم مردان است و دیگری «و لایبدین زینتهن الا لبعولتهن » است وخود دارای نکات ذیل است: 1- در آیه مورد بحث، چون عنایت به کار چشم یعنی عمل دیدن است کلمه ابصار بکار رفته است نه عیون. 2- غض و غمض دو کلمه است که درباره چشم به کار می رود. غمض به معنای برهم گذاردن پلکهاست که باکلمه عین همراه می شود. (غمض عین کن کنایه از صرف نظر کردن است.)ولی در مورد کلمه غض می گویند:«غض بصر یا غض نظر به معنای کاهش دادن نگاه است که منظور پرهیزاز تند نگاه کردن است یعنی اینکه خیره نشود و به اصطلاح علمای اصول نظرشان آلی باشد نه استقلالی.» 3- زینت یعنی چه؟ زینت درعربی از کلمه زیور فارسی اعم است زیرا زیور به زینتهایی گفته می شود که از بدن جدا می باشد مانند طلا آلات وجواهرات ولی کلمه زینت هم به این دسته گفته می شود و هم به آرایشهایی که به بدن متصل است مانند سرمه وخضاب. راغب می گوید: «سه گونه زینت داریم: زینت نفسانی مثل علم واعتقادات نیک، زینت بدنی مثل قوت و بلندی قامت، زینت خارجی مثل مال و جاه.» با بررسی آیات قرآن در موارداستعمال این ماده نتیجه می گیریم زینت چیزی است که مایه زیبایی می گردد. خواه این زیبایی حقیقی باشد یا ظاهری، ذاتی باشد یا صفاتی،طبیعی باشد یا مصنوعی. زینت انسان چیزی است که مایه زیبایی انسان گردد چه زیبایی هنری مانند ایمان و چه زیبایی جسمی مانندچهره و بدن و چه زیبایی خارجی مثل آرایش لباس و زیورآلات. زینتهای انسان (زن) دو نوع است:یک نوع زینتی که آشکار است و نوع دیگر مخفی مگر اینکه زن عمدابخواهد آن را آشکار کند. حالا باید ببینیم زینت پنهان وآشکار کدام است و ملاک آن دوچیست؟ اگر عرف زمان نزول آیه را ملاک قرار دهیم، خیلی چیزها آشکار بوده است، مو، گلو، سینه و... و اگر عرف راعرف زمان بگیریم، این عرف، دائمادر حال تغییر و تحول بوده است.گاهی صورت پنهان می شده و گاهی آشکار. اصولیون می گویند: اگرمخصص متصل باشد، اجمال آن درعام سرایت می کند و عام را از حجیت می اندازد و لذا باز مشکل در جای خود باقی است. ولی مفسران قرآن کریم، مصادیق زینت آشکار را تعیین نموده اند. ماروایاتی را به اجمال می آوریم. امام صادق «علیه السلام »می فرمایند: «زینت ظاهری سرمه و انگشتر است.» (1) و امام باقر«علیه السلام » فرموده اند: «زینت سه قسم است: زینتی برای عموم، زینتی برای محرم و زینتی برای شوهر.» زینت برای عموم لباس، سرمه،انگشتر، رنگ دست و النگو می باشد وزینت برای محرم، محل گردنبند به بالاو محل خلخال به پایین است و زینت برای شوهر اعضای بدن زن می باشد. در تفسیر مجمع البیان درباره زینت آشکار و نهان آمده است: «درباره استثناء «الا ما ظهر منها»سه قول است: 1- مراد از زینت آشکار، جامه های رو است و مراد اززینت پنهان، پای برنجن و گوشواره ودستبند است که این قول از مسعودنقل شده است. 2- مراد از زینت ظاهره سرمه و انگشتر و خضاب دست است یعنی زینتهایی که درچهره و دو دست تا مچ واقع می شود.این قول ابن عباس است. مراد از زینت آشکار، خود چهره و دو دست تا مچ است، این قول ضحاک و عطاست.» زمخشری درتفسیرکشاف می گوید: «زینت عبارت است از چیزهایی که زن خود را به آنها می آراید از قبیل:طلا آلات، سرمه، خضاب.» زینتهای آشکار از قبیل انگشتر،حلقه و سرمه و خضاب که مانعی نیست، آشکار بشود. اما زینتهای پنهان از قبیل دست برنجن و پای برنجن،گردنبند، تاج، کمربند و گوشواره، بایدپوشانیده شود مگر از عده ای که درخود آیه استثناء شده اند و سپس می گوید: «در آیه پوشانیدن خودزینتهای باطنه مطرح شده نه محلهای آنها از بدن و این به خاطر مبالغه درلزوم پوشانیدن آن قسمتها از بدن است از قبیل ذراع، ساق پا، بازو، گردن، سرو سینه و گوش. » و در فلسفه استثنای زینتهای ظاهر، و مواضع آنها از قبیل چهره و دودست می گوید: «پوشانیدن اینها حرج است و زن چاره ای ندارد که با دودستش اشیاء را بردارد یا بگیرد وچهره اش را بگشاید خصوصا در مقام شهادت و در محاکمات و در ازدواج، وچاره ای ندارد از اینکه در کوچه ها راه برود خواه ناخواه از ساق به پایین یعنی قدمهایش معلوم می شود خصوصازنان فقیر که جوراب و احیانا کفش ندارند.» فخر رازی پس از اینکه بحثی می کند درباره اینکه آیا لغت زینت تنهابه زیباییهای مصنوعی گفته می شود یازیباییهای طبیعی را هم شامل می شودو خودرای دوم را انتخاب می کند،می گوید: «قفال و کسانی که زینت را به زیباییهای طبیعی می گویند، عقیده دارند که زینت آشکار چهره و دودست تا مچ در زنها و چهره و دودست و پا است در مردها، چون ضرورت معاشرت ایجاب کرده که چهره و دو دست تا مچ باز باشد وشریعت اسلام شریعت سهل و آسان است و پوشانیدن این دو واجب نشده است ». اما کسانی که زینت را به امورمصنوعی حمل کرده اند می گویند:«مقصود از زینت ظاهر، زینت چهره ودست است از قبیل وسمه، گلگونه،خضاب، انگشتر. علت این استثناء این است که پوشانیدن اینها برای زن دشوار است و زن ناچار است که بادستهای خود اشیاء را بردارد... .» × از آنچه بیان شد، در می یابیم که برای زن، پوشانیدن چهره و دستها تامچ واجب نیست حتی آشکار کردن آرایشهای عادی و معمولی که در این قسمتها وجود دارد، نظیر سرمه وخضاب مانعی ندارد. زن باید در موقع نماز تمام بدن حتی سر و موی خود را بپوشاند، ولی پوشاندن صورت به مقداری که دروضو شسته می شود و دستها تا مچ وپاها تا مچ، لازم نیست اما برای آنکه یقین کند که مقدار واجب را پوشانده است، باید مقداری از اطراف صورت و قدری پایین تر از مچ را هم بپوشاند. (2) بر زن واجب است ، گردن و زیرچانه خود را حتی بنابر احتیاط واجب مقداری از زیرچانه را که بعد از بستن روسری دیده می شود، بپوشاند. (3) - کنیز و دختر بچه - در پوشش نماز- مانند زن حر و بالغ می باشند. جزآنکه پوشاندن سر و مو و گردن بر این دو واجب نیست. (4) - هر گاه انسان در بین نماز بفهمدکه قسمتی را که باید بپوشاند،پیداست، باید فورا آن را بپوشاند به شرط اینکه کاری که صورت نماز را برهم می زند، بجا نیاورد و چنانچه پوشاندن آن زیاد طول بکشد، احتیاطواجب آن است که خود را بپوشاند ونماز را تمام کرده و دوباره بخواند. (5) - هرگاه بعد از نماز بفهمد که مقدارواجب را در حال نماز نپوشانده،نمازش صحیح است. (6) بنابر آنچه گفته شد، در می یابیم که زن در غیر حال نماز، هنگامی که درمعرض دید نامحرم قرار گیرد، لازم است تمام بدنش را بپوشاند بجز دومورد: یکی دستها تا مچ و دیگرصورت به اندازه ای که در وضو،شستن آن واجب است (7) ، در حال نمازنیز اگر در معرض دید نامحرم قرارگرفت، همین حکم را دارد و اگر جایی نماز می خواند که در معرض دیدنامحرم نیست، بایستی تمام بدن خودرا بپوشاند بجز سه مورد که اگرنپوشاند، نمازش صحیح است: الف :صورت به اندازه ای که دروضو، شستن آن واجب است. ب : دستها تا مچ ج : کف و روی پاها تا قوزک پا نپوشاندن عضو در موارد یاد شده نیز تا زمانی جایز است که با قصدریبه (8) و تلذذ به آن ننگرند وگرنه برای پرهیز از گناه، پوشیدن آن موضع نیزلازم است و همچنین آن عضو دارای زینت نباشد و الا پوشش آن مقدار هم لازم است. (9) خوب است با هم نگاهی برنظرات مذاهب پنجگانه بیفکنیم: مذاهب اتفاق دارند (10) که هر زن ومردی باید خود را در حال نمازبپوشاند، همانطور که از بیگانه در غیرنماز می پوشاند، ولی اختلاف دارند درآنچه بیش از آن زن باید بپوشاندصورت و دو دست یا چیزی از آن راکه در حال نماز واجب است و در غیرآن واجب نیست و نیز آنچه بر مردبیش از بین ناف و زانو باید بپوشاند درحالی که آن در غیر حال نماز، واجب نیست. حنفیه: بر زن است که روی دودست و کف پا را بپوشاند و بر مرداست که زانو را علاوه بر بین زانو وناف بپوشاند. شافعیه و مالکیه: در حال نماز برزن واجب است که صورت و روی وپشت دو دست را بپوشاند. حنابله: جز کشف صورت برای اوجایز نیست. امامیه: آنچه بر هر زن و مرد درحال نماز واجب است، در غیر نمازهم واجب است هر چند ناظر بیگانه باشد، بر زن جایز است صورت خودرا در حال نماز به مقدار شستن وضو ونیز دو دست را تا مچ و دو پا را تا ساق باز بگذارد و نیز باید عورتین خود رابپوشاند و افضل بین ناف تا زانو است. سوال 1: مگر خداوند به زنهانامحرم است که زن گر چه در اتاق هفتم و در بسته و تاریک نماز بخواند،بایستی خود را بپوشاند؟ جواب: اولا" فلسفه همه احکام الهی برای ما روشن نیست. ثانیا: شاید حکمت دستور الهی این باشد که این بهترین حالت نزدخداوند است و با بهترین وضع نزد اوحاضر شود و به عبادت بپردازد و یااینکه خود، بهترین تمرین برای حجاب به شمار می رود. (11) سوال 2: آیا پوشش زن در نمازباید طوری باشد که از هیچ طرف، بدن او دیده نشود؟ ج : از تمام اطراف باید پوشش داشته باشد مگر جاهایی که از قسمت پایین قابل دیدن باشد. فرضا اگر زن بدون روسری و یا مقنعه نماز بخواند وطوری چادرش را روی صورتش بیاورد که زیر گلویش دیده نشود - اگرچه در هنگام رکوع ممکن است از زیرقابل دیدن باشد - اشکال ندارد و یاهنگامی که بر سطح یا پنجره ای ایستاده باشد به طوری که عورتش رانبیند،اگر در آنجا ناظری باشد، اقوی واحتیاط واجب پوشاندن آن از تحت است. (12) سوال 3: چنانچه زن هنگام نماز یاپس از آن در یابد برخی از اندامش که پوشیدن آن لازم بوده، عریان مانده است، تکلیفش چیست؟ ج: نمازش صحیح است و اگر درمیان نماز است، بایستی برای ادامه نماز آن را بپوشاند. (13) اگر چه احتیاطواجب اعاده نماز است بعد از اتمام،مخصوصا اگر پوشانیدن محل، به زمان زیادی نیاز داشته باشد. سوال 4: چنانچه مدتی با پوششی نماز خوانده است و بعد دریافته که کافی نبوده (جهل به حکم است)،تکلیف چیست؟ ج: اگر احتمال بطلان نمی داده تااینکه تحقیق کند، قضا ندارد. (14) مردان باید عورتین خود را ازمردان دیگر و ایضا از محارم خودبپوشانند بجز از همسران خود وپوشانیدن بقیه بدن ا ز آنها واجب نیست (15) ، لذا دکتر بودن از مستثنیات نیست و مردان باید عورتین خود را ازدکترها نیز بپوشانند مگر در مقام اضطرار. - مردان بنابر احتیاط مستحب بایدمواضعی را که بطور معتاد مردان می پوشانند، از نامحرم بپوشانندخصوصا اگر بدانند نامحرمی به قصدلذت و ریبه به آنها نگاه می کند که پوشاندن آنها واجب می باشد. (16) - مرد باید بالاتر از مچ و سینه وپاهای خود را و مواضعی را که معمولا" مردان می پوشانند، از نامحرم که ناظربرآنهاست بپوشاند و پوشاندن مواضع دیگر مثل سر، صورت ودست لازم نیست. - نپوشاندن هر جای بدن به قصد به حرام انداختن نامحرم حرام است. (17) - برهنه کردن بدن به قصد لذت وریبه در مقابل محارم و دیگران حرام است. (18) - لذا اگر مردی بازو و سینه و یابدن خود را به قصد آنکه نامحرمی به او نگاه بکند، باز بگذارد و یا پیراهن نازک بدن نما بپوشد به قصد آنکه نامحرم به او نگاه کند، حرام است وباید از آن اجتناب نماید، لذا اگر لباس آستین کوتاه بپوشد نه به قصد حرام انداختن دیگری اگر چه علم داشته باشد دیگری به حرام می افتد بنابراحتیاط مستحب، نباید چنین لباسی بپوشد. اما در مورد بچه ها، بچه ها یاممیزند یا غیر ممیز: - اگر بچه ها ممیز نیستند چه پسر وچه دختر پوشش از آنها واجب نیست حتی عورتین. - اگر بچه ها ممیز هستند، مرد بایدعورتین خود را از آنها مطلقا بپوشاند. (19) سوال 1 : آیا خانمهای نامحرم می توانند برای مردان آمپول بزنند و یافشار خون گرفته و یا عکسبرداری کنند؟ ج: اگر مستلزم لمس و یا نگاه به بدن مرد باشد، جایز نیست مگر درمقام اضطرار. (20) سوال 2 : آیا پوشیدن مایو یالباسهای زیر که حجم عورتین پیدااست لکن پوست بدن پیدا نیست،برای پوشش در مقابل دیگران کافی است؟ ج: اگر مفسده ای بر آن مترتب نباشد، اشکالی ندارد. (21) سوال 3 : پوشیدن پیراهنی که آستین آن بالای آرنج می باشد برای مردان چه صورتی دارد؟ ج : بر مردها پوشاندن بدن خود ازدیدن زن نامحرم واجب نیست ولی اگربداند که در معرض دید نامحرم قرارمی گیرد و نگاه می کنند جهت تحرز ازمعاونت بر اثم باید دستها تا مچ رابپوشاند. (22) - پوشیدن بدن از نامحرم بالغ،سوای صورت و دستها، واجب است و صورت و دستها را نیز اگر دریابد که با قصد لذت و ریبه نگاه می کنند،پوشیدن آن واجب است. (23) - خانمها نمی توانند آستین خود رابرای آمپول زدن و یا فشار خون و یانبض گرفتن و غیره در مقابل نامحرم بالا بزنند، مگر در مقام اضطرار. (24)پیشگفتار
ستر در نماز
پرسش و پاسخ
ستر مرد
پرسش و پاسخ
ستر زن از نامحرم
مطلب بعدی :
احتمال تأثیر در امر به معروف؟!!