شهاب 3 نوشت: شهید حسین غلام کبیری کسی که لقب اولین شهید فتنه را با خود دارد متولد سال 1370 در شهر ری تهران و از بسیجیان فعال با کد بسیجی 35501159 میباشد ، حسین غلام کبیری مانند دیگر شهدا و کشته شدگان فتنه88 گمنام نیست و در محیط های سایبری و فضای وبلاگ نویسی جمهوری اسلامی نام او بیشتر از دیگر شهدا و کشته شدگان فتنه88 به چشم میخورد اما همین بازتاب ها نیز در شان و منزلت این شهید بزرگوار نیست.
ولی اله سیف در گفتگوی تلویزیونی ضرورت تسریع در وصول مطالبات معوق را یادآور شد و گفت : به دلیل ویژگی های خاص پرونده های بانکی که در محاکم قضایی مطرح می شود حضور قضات و عوامل متخصص در رسیدگی به اینگونه پرونده ها اجتناب ناپذیر است.
وی بازگشت سرمایه هایی را که به صورت تسهیلات اعطایی واگذار شده است ، موجب مثبت شدن روند فعالیت های اقتصادی کشور و ساماندهی صورت های مالی نظام بانکی دانست.
سیف گفت: توقف بازپرداخت تسهیلات که موجب شکل گیری مطالبات غیرجاری می شود ، سبب کاهش پوشش درآمدهای بانک و افزایش هزینه خدمات نظام بانکی خواهد شد.
سیف با تاکید بر این که کاهش مطالبات معوق موجب افزایش کارایی نظام بانکی می شود از حساسیت مثبت و زیاد مسئولان برای کمک به بانک مرکزی و نظام بانکی خبر داد.
وی گفت: این موضوع در ستاد ساماندهی مبارزه با مفاسد اقتصادی که مسئولانی از قوه قضاییه، دولت و برخی نمایندگان مجلس عضو آن هستند به طور جدی در حال پیگیری است.
سیف خاطرنشان کرد : بر اساس تصمیمی که در این ستاد گرفته شده است ، بانک مرکزی مسئولیت پیگیری مستمر بازپس گیری مطالبات معوق را عهده دار شد.
رئیس بانک مرکزی افزود: کارگروهی در بانک مرکزی تشکیل شد تا در بازگشت تسهیلات اعطایی تسریع شود و هر چه زودتر در این باره به استانداردهای مورد قبول برسیم.
رئیس کل بانک مرکزی با اشاره به برخی انتقادها درباره روند پرداخت تسهیلات قرض الحسنه ازدواج گفت : بانک ها مکلفند منابع قرض الحسنه را از فعالیت های بانکداری به صورت کامل جدا و در امور ویژه خود پرداخت کنند.
ولی اله سیف اظهار داشت : هر بانکی که می خواهد فعالیت قرض الحسنه ای را ادامه دهد با تاسیس موسسه جداگانه به عنوان قرض الحسنه آن بانک باید این فعالیت ها را به طور مستقل ساماندهی کند.
وی افزود : برآورد ها نشان می دهد این کار تاکنون مثبت نبوده و سال 92 نخستین سالی است که منابع قرض الحسنه نظام بانکی کاهش یافته است.
سیف گفت : در حال حاضر به دلیل محدودیت حتما تقاضاهای زیادی وجود دارد که نظام بانکی نمی تواند تامین کند.
وی تاکید کرد : البته در بانک مرکزی کنترل می کنیم تا همه منابع قرض الحسنه به مصرف قرض الحسنه برسد.
رئیس کل بانک مرکزی افزود : وقتی این شرایط وجود دارد و و تقاضایی بدون جواب می ماند ، نمی توانیم کاری کنیم مگر اینکه برای رشد منابع قرض الحسنه تلاش کنیم.
سیف اظهار داشت : شاید با بازنگری و انعطاف بیشتر بتوانیم زمینه های جذب قرض الحسنه بیشتری را از مردمی که انگیزه معنوی دارند ایجاد کنیم تا نظام بانکی هم بهتر خدمت رسانی کند.
حالا اما کلیت این مراسم از سوی یکی از اعضای سابق انجمن اسلامی دانشگاه تهران در انتقاد از روند فعلی این تشکل زیر سوال رفته است، تا جائیکه یکی از اعضای این انجمن از وی خواست تا از رسانه ای کردن این مطالب خودداری کند.
یوسف شیروانیان یکی از اعضای اسبق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران در یادداشتی در صفحه فیسبوک خود به انتقاد از روند فعلی این تشکل حامی جریان فتنه 88پرداخت.
وی در مطلبی اعتراضی نوشته است: "5 سال از اوّلین سال دانشجویی من می گذرد. از 16 آذر 87 ای که فکر و تحلیل عمیقی نسبت به مسائل روز سیاسی و اجتماعی نداشتم و فضای پرشور سالن شهید چمران دانشکده فنّی مرا تحت تاثیر قرار می داد. 16 آذری که نه می دانستم چه می خواهم و نه می دانستیم چه می خواهیم. خدا را شاکرم که در کنار تمامی هزینه ها و روزهای سخت از دوران [...] احمدی نژاد اتفاقات سال 88 به بینش سیاسی و اجتماعی من تا حدّی افزود. قدرت و جرأت تحلیل و نقد پیدا کردم. مباحثه کردم. خود را به چالش کشاندم. آنچه از تابوی عقاید در سیاست در وجودم نهادینه شده بود به دور ریختم و شعور سیاسی حدّاقلی و به اقتضای سن پیدا کردم و به درک همراهی کردن ها و نکردن ها رسیدم."
این عضو سابق انجمن تهران با بیان اینکه «آنچه امروز مرا به نگاشتن این سطور راغب کرده، 16 آذر 92 است، 16 آذری با شرایط جدید در سیاست داخلی کشور» در این باره نوشت: "این، یک درد است. دردی 4 ساله. که به همراهی رفقا در شرایط سخت چهار سال گذشته تا به امروز زبان در کام داشت و امروز از روی دلسوزی، همراه با ترس زبان باز می کند. ترس از خودکامگی، تقدس گرایی و نفاق. روی صحبت من با شماست، آقای انجمن اسلامی!"
شیروانیان با انتقاد از انحراف انجمن تهران از ساختار نقادی دولت ها به مجیزگویی آنها و با اشاره به گزینشی بودن جلسات این انجمن نوشته است: "دورهات تمام شده است آقا. دورهات تمام شده چون تویی که مبنای تشکیلت نقد قدرت است؛ خود سازشکار شدی. خود مروج عملگرایی شدی. خودی و غیر خودی کردی. جای او هست و جای تو نیست کردی. و در مناسبات خود گزینشی عمل کردی."
وی با اشاره به تناقض ادعای خط امامی بودن انجمن تهران و تمجید از بازرگان نوشت: "خود را یکّه تاز جنبش دانشجویی دانستی. مفاهیم انتزاعی را با اشخاص حقیقی پیوند دادی. توی منتقد به تقدس گرایی، مقدس کردی و در ادوار مختلف؛ ریش امام را با کراوات بازرگان گره ای محکم زدی و نگذاشتی کسی نصیحتت کند. "
این عضو انجمن تهران با اشاره به عدم اعتقاد اعضای این انجمن به خط امام افزود: "فلانی را همسر نواده امام خواندی و چه! دیگری را فلان کسک امام و چه! باد در غبغب انداختی و حماسه گون دست در هوا چرخاندی و گفتی ما خط امامی هستیم. فلان هستیم و غیره. در حالی که خود از درون با تمام اجزاء به آن اعتقاد نداشتی."
این یادداشت می افزاید: "حرکت های دانشجویی را گاهاً به نام خود مصادره کردی! به مخالف خود احترام نگذاشتی و همه چیز را مطلقاً از دریچه نگاه خود تفسیر کردی. خط امامی بودن افتخاری نیست. ای کاش یک رنگ بودی."
این مطلب که با انتقاد اعضای این انجمن مواجه شده است می افزاید: "برای اینکه یارکشی کنی، به بهانه تکثرگرایی؛ هر پرچمی که شد بالا بردی. تا نمایش دهی. تا نمایش دهی؛ که ای خبرگزاری های فلان بیینید اینجا دانشگاه تهران است. اینجا برنامه انجمن اسلامی با آن اسم عریض و طویل و پر مدعایش است! موقع آن است که میراث طالقانی را به جنس خودش واگذاری. و بروی دنبال بازی خودت. بازی با قدرت! بگذار اندک اجزاء صالحت نفسی تازه کنند، آقای انجمن اسلامی
نظرات امام راحل که برگرفته از اسلام ناب می باشد در مسائل مختلف خط و مشی انقلاب اسلامی را در آن زمینه ترسیم می کند و مسئولینی که در طی زمان بر سرکار می آیند باید خود را موظف بدانند که طبق خط و مشی انقلاب اسلامی قدم بردارند.
وظیفه مطبوعات
وظیفه و مسئولیتی که امام برای مطبوعات و انتشارات در کشور ترسیم می کنند مسئولیتی بسیار بزرگ است. ایشان معتقدند «اهمیت انتشارات، مثل اهمیت خونهایى است که در جبههها ریخته مىشود. و مِدادُ الْعُلَماءِ افْضَلُ مِنْ دِماءِ الشُّهَداء براى اینکه، دماء شهدا گرچه بسیار ارزشمند است و سازنده، لکن قلمها بیشتر مىتواند سازنده باشد. و شهدا را، قلمها مىسازند و شهیدپرور هستند قلمها.»
در نظام جمهوری اسلامی نهادی که به صورت مستقیم مسئول نظارت بر مطبوعات و انتشارات به صورت مستقیم است وزارت فرهنگ و ارشاد است. اخیرا در مواردی دیده شده است که بین رویکرد این وزارتخانه و نظرات امام در زمینه مطبوعات و انتشارات اختلافاتی وجود دارد. در ادامه به این موارد اشاره می شود. باشد که این وزارت خانه این موارد را مدنظر قرار دهد.
حوزه آزادی مطبوعات
امام راحل وظیفه مطبوعات را این می داند که «به طور کلى، در هر کشورى، مطبوعات آن کشور و تلویزیون و رادیوى آن کشور باید در مسیر آن ملت و در خدمت ملت باشد. مطبوعات باید ببینند که ملت چه مىخواهد، مسیر ملت چیست، روشنگرى در آن طریق داشته باشند و مردم را هدایت کنند.»2 سپس ایشان مسیری که ملت می خواهد را تبیین می کنند. در ادامه ایشان به رسانه ها می گویند « این یک هشدارى است به اینکه همه جمعیت ها اگر بخواهند خیانت نکنند به ملت، اگر بخواهند خدمت بکنند به کشور، مطالعه کنند ببینند مسیر این ملت چه بود؛ چرا این ملت به خیابانها ریخت و«اللَّه اکبر» گفت؛ چرا جوانهایش را داد و شب پشت بامها رفت و فریاد زد و مرگ بر که و زنده باد که گفتند. این براى چه بود؟ براى اسلام بود. اینها اسلام مىخواستند. فقط مسأله این نبود که ما آزادى مىخواهیم آزادى منهاى اسلام را نمىخواهد دولت ایران، ملت ایران؛ ملت ایران اسلام را مىخواهد. آزادى باشد لکن مثل شوروى باشد؟ آزادى باشد لکن مثل مملکت دیگرى باشد؟ اجنبى باشد؟ کِىْ همچو چیزى را ملت ما مىخواست؟ این آقایان در اشتباهند. من نمىگویم خائنند، من مىگویم در اشتباهند؛ باید اشتباهات خودشان را رفع کنند.»3
پس آزادی مطبوعات به صورت مطلق نیست بلکه باید مطبوعات در مسیر ملت حرکت کنند و مسیر ملت همان مسیر اسلام است که ملت برای آن انقلاب کردند.
بازگرداندن ناشران و نویسندگانی که کارنامه سیاه دارند
در وزارت فرهنگ و ارشاد مباحثی در خصوص بازگشایی برخی از ناشران که قبلا آزموده شده اند و یا بازگشت برخی از نویسندگان و روزنامه نگاران که از سابقه خوبی برخوردار نیستند مطرح شده است. در این زمینه لازم است نظر امام در خصوص روی کار آمدن افرادی که شایسته و سالم باشند و همچنین عدم اعتماد به کسانی که در گذشته مشکل داشته اند و الان ادعا می کنند که توبه کرده اند را یادآوری کنیم. ایشان می فرمایند « باید آنهایى که در رأس مطبوعات هستند آنها توجه داشته باشند مبادا در بین آنها اشخاصى خودشان را جا بزنند. شما مىبینید که الآن اینهایى که انحراف دارند مشغول فعالیت هستند که هر چه در هر جا پیدا بشود، اینها هم داخلش بشوند به یک صورتى. ممکن است یکى از آنها تسبیحى دستش بگیرد و ریش هم بگذارد و در حضور شماها نماز هم بخواند و این طور چیزها. شما باید فکر بکنید که این سابقهاش چى بوده، چه کاره است. انتخاب افراد خیلى امر مهمى است براى مطبوعات. اینها مىخواهند که راه را به طورى که کسى متوجه نشود؛ یعنى آن اشخاصى که درست فکر مىکنند، توجه پیدا نکنند وارد بشوند و راه را منحرف کنند.»4 ایشان همچنین در مورد افرادی که سابقه بدی در این حوزه دارند می فرمایند « اگر یک کسى افکارش قبلًا منحرف بوده، حالا بیاید به شما ادعا بکند که خیر، من برگشتهام، ما باید قبول کنیم، اما نباید او را مجله نویس کنیم. آن دوتا با هم فرق دارند. خوب، بسیارى از اشخاصى که مىآیند مىگویند ما توبه کردیم، توبه قبول است، لکن نمىشود آنها را سر یک کارى گذاشت که آن کار اهمیت دارد. براى اینکه ما نمىدانیم که- به حسب واقع که ما نمىدانیم که- این آدم توبه کرده یا این آدم مىخواهد با این کلمه «توبه» ما را بازى بدهد. ما باید از او قبول مىکنیم که در جامعه مسلمین مثل سایر مسلمانها با او عمل بکنیم، اما نباید رادیو و تلویزیون را به دست او بدهیم، یا او را راه بدهیم در رادیو و تلویزیون، یا مجلهاى که براى تربیت افراد است، براى ترویج این مسیر اسلامى ملت است، ما به دست او بدهیم و یا نوشتههایش را به دست او بدهیم. این طور نباید که ما خوش باور باشیم. »5
برخورد قاطع با مطبوعاتی که به تذکرات اهمیت ندهد
از دیگر نظرات و مواضع آقای علی جنتی می توان به موضع گیری ایشان در خصوص توقیف روزنامه بهار اشاره کرد. سوابق این روزنامه روشن است کما اینکه جناب وزیر فرمودند «این روزنامه در سال گذشته چندین بار تذکر گرفته است اما به آنها بی اعتنایی کرده است و سر انجام به علت این مقاله توهین آمیز توسط قوه قضائیه توقیف شده است.» اما وزیر ارشاد از این حکم ابراز تأسف کرده اند. این نکته قابل ذکر است که یکی از مراحل برخورد با مطبوعات می تواند توقیف باشد و این بحث با آزادی مطبوعات در تعارض نیست. رهبر کبیر انقلاب در این خصوص می فرمایند: « من همیشه میل دارم که با نصیحت، باتقاضا، با ملایمت با آقایان رفتار کنم و همیشه جورى باشد که یک صحبتى که ملایم نباشد، نباشد. لکن اگر چنانچه یک وقتى اقتضا بکند مصلحت اسلام، یک وقت انسان ببیند که مىخواهد یک کسى اسلام را تضعیف کند و لو نمىفهمد خودش یا خداى نخواسته از روى فهم- که بعضى نادر هست الآن که از روى ادراک مىخواهند لطمه بزنند و شناسایى هم ممکن است شده باشند- لکن توجه کنند که اگر یک وقت یک همچو چیزى پیش بیاید آن وقت یک وضع دیگرى پیش مىآید. این جور نیست که همهاش قضیه نصیحت باشد و ملایمت باشد، یک مسئله دیگرى پیش مىآید.»6
ممیزی کتاب قبل از انتشار
نکته قابل تأمل دیگر در خصوص مواضع جناب وزیر در خصوص نظر ایشان در خصوص ممیزی کتاب است که ایشان معتقدند باید ممیزی کتاب پس از نشر آن صورت بگیرد. که این امر کاملا با نظر امام خمینی در تعارض است. رهبر انقلاب معتقد است « نوشتههایى که مىخواهد طبع بشود، یک چند نفرى که مىدانید، یقین دارید که آنها آدمهایى هستند که مستقیم هستند، و در راه مسیر ملت و کشور هستند و وابستگى به هیچ جا ندارند، آنها نوشتهها را مطالعه کنند، درست دقت کنند در آن، و بعد از اینکه دقت کردند در روزنامه یا در مجله نوشته بشود. این طور نباشد که یک وقت بنویسند و منتشر بشود، بعد بفهمند که این نوشته بر خلاف بوده است؛ این یک چیزى است که لازم است.... افراد مطّلع، مدبِّر و کسانى که از مکتبها اطلاع دارند و مسیر آنها را مىدانند، اینها توجه بکنند، و کتابها را مطالعه کنند قبل از انتشار، و خود مجله را قبل از انتشار، درست مطالعه بکنند... این، هم صلاح خود شماست و هم صلاح ملت است.»7
نقد منصفانه نه غرض ورزی
البته امام خمینی (ره) معتقد نیستند که در کل انتقادات باید از سطح جامعه محو شود بلکه ایشان معقدند «انتقاد هم داریم البته که کوتاهى شده است، آنها هم باید نوشته بشود. نمىگوییم آن را ننویسند، آن را هم بنویسند، اما انتقاد، غیر غرضوَرزى است. یک قلم است که مىخواهد یک مسئلهاى که فرض کنید کوچک است بزرگش کند و چند مقابلش کند. تیتر بزرگ بنویسد و بعدش هم حرفهایى که هر چى دلش مىخواهد بنویسد. گاهى هم تیترها مناسب با خود موضوع نیست. این را از جاى دیگر پیدا کردند. اینجا زیرش چیز دیگر نوشتند. خوب، آن غرضورزى است. یک وقت یک قلمى است که مىخواهد اصلاح کند جامعه را، هم خوبش را مىگوید، هم آنهایى را که ناقص است.»8
نتیجه
امام در وصیتنامه خود می فرمایند « اکنون وصیت من به مجلس شوراى اسلامى در حال و آینده و رئیس جمهور و رؤساى جمهور ما بعد و به شوراى نگهبان و شوراى قضایى و دولت در هر زمان، آن است که نگذارند این دستگاههاى خبرى و مطبوعات و مجلهها از اسلام و مصالح کشور منحرف شوند. و باید همه بدانیم که آزادى به شکل غربى آن، که موجب تباهى جوانان و دختران و پسران مىشود، از نظر اسلام و عقل محکوم است. و تبلیغات و مقالات و سخنرانیها و کتب و مجلات بر خلاف اسلام و عفت عمومى و مصالح کشور حرام است. و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیرى از آنها واجب است. و از آزادیهاى مخرب باید جلوگیرى شود. و از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه بر خلاف مسیر ملت و کشور اسلامى و مخالف با حیثیت جمهورى اسلامى است به طور قاطع اگر جلوگیرى نشود، همه مسئول مىباشند. »9 و در صورتی که به نظر دیدبان وزارت ارشاد که متولی اصلی این کار است در این زمینه کوتاهی کند این وظیفه به صورت خاص از طرف امام خمینی (ره) به مجلس ارجاع داده شده است« اگر مجلس شورا آن طورى که ما بخواهیم ملى و اسلامى باشد، همه این مطبوعات اصلاح خواهد شد.»10
منابع
1. صحیفه امام، جلد16 ، صفحه227
2. صحیفه امام، جلد7 ، صفحه535
3. صحیفه امام، جلد7 ، صفحه538
4. صحیفه امام، جلد13 ، صفحه473
5. صحیفه امام، جلد13 ، صفحه 475
6. صحیفه امام، جلد20 ، صفحه 128
7. صحیفه امام، جلد13 ، صفحه 474
8. صحیفه امام، جلد13 ، صفحه 481
9. صحیفه امام، جلد21 ، صفحه 435
10. صحیفه امام، جلد9 ، صفحه 54
12. http://khabarfarsi.com/ext/6979951
دیدبان: مطابق اصل 77 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،"عهد نامه ها، مقاوله نامه ها، قراردادها و موافقت نامه های بین المللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد." و در صورت تصویب، به موجب ماده 9 قانون مدنی در حکم قانون می باشند(1). اما سوال اینجاست که آیا تمامی عهدنامه ها، مقاوله نامه ها و بطور کلی معاهدات(2)، می بایست به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد و یا آن دسته از معاهداتی که واجد مقررات حقوقی بوده و مشمول مقررات حقوق بین الملل است، به تصویب مجلس شورای اسلامی خواهند رسید؟
دیدبان در صدد پاسخ به سوال فوق بوده و بیان می دارد که تنها آن دسته از معاهداتی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد که موافقت نامه ای حقوقی بوده و مشمول مقررات حقوق بین الملل می باشد.
از دیدگاه عرف و از نظرگاه عهدنامه وین(3)معاهده، عبارت است از هر گونه توافق منعقده میان تابعان حقوق بین الملل به منظور حصول آثار حقوقی معینی، طبق مقررات حقوق بین الملل؛ مع هذا هر معاهده بین المللی یک توافق بین المللی است اما هر توافق بین المللی را نمی توان یک معاهده بین المللی قلمداد نمود، بنابراین برخی از توافق های بین المللی اعم از حقوقی یا سیاسی، معاهده بین المللی محسوب نمی شوند و در نتیجه خارج از شمول مقررات حقوق بین الملل هستند(4). از جمله توافق های بین المللی که مشمول مقررات حقوق بین الملل نمی شود، موافقت نامه های نزاکتی می باشد.
موافقت نامه های نزاکتی یا اخلاقی دارای ماهیت و خصوصیت صرفا سیاسی هستند که اینگونه توافق ها میان تابعان حقوق بین الملل بعمل آمده و طرف های اینگونه توافقات معمولا به منظور دوری جستن از تعهدات حقوقی بین المللی به امضای آن روی می آورند که در عین حال تعهدی سیاسی و اخلاقی ایجاد کرده و فاقد آثار حقوقی لازم الاجرا می باشد و هدف از امضای آن اتخاذ یا تعقیب خط مشی سیاسی معین است.
دیدبان اعتقاد دارد موافقت نامه فیمابین ایران و 1+5 از جمله موافقت نامه های نزاکتی بوده که هدف دولت جمهوری اسلامی ایران از امضای این موافقت نامه، اتخاذ یا تعقیب مشی سیاسی مشخصی در تعاملات سیاسی- بین المللی خود می باشد و چون ماهیت این موافقت نامه سیاسی بوده و نه حقوقی– که در راستای وظایف و اختیاراتی است که قانون اساسی به رییس جمهور اعطا نموده است – مع الوصف هر گونه الزامی برای به تصویب رساندن این موافقت نامه توسط مجلس شورای اسلامی وجاهت قانونی ندارد.
شورای نگهبان قانون اساسی در نظریه شماره ی 3903 ابراز داشته است که: ..."قراردادهایی که یک طرف آن وزارتخانه یا موسسه یا شرکت دولتی و طرف دیگر قرارداد شرکت خصوصی خارجی می باشد قرارداد بین المللی محسوب نمی شود و مشمول 77 اصل قانون اساسی نمی باشد." (5) و از طرفی در نظریه شماره 2009 مشابه همین مطلب را بیان داشته و قراردادهایی که جهت انجام معامله بین وزارتخانه ها و شرکت های خارجی دولتی که دارای شخصیت حقوقی باشند، منعقد گردد را مشمول اصل فوق الاشعار نمی داند(6). مع هذا همانطوری که در نظریه 3903 روشن است شورای محترم نگهبان قراردادهایی را مشمول اصل 77 قانون اساسی می داند که در حیطه حقوق بین الملل باشند. یعنی شمول اصل 77 قانون اساسی معلق به این امر شده است که قرارداد موصوف، قراردادی بین المللی باشد و طبق قاعده "تعلیق الحکم بالوصفیه مشعر بالعلیه" چون موافقت نامه های نزاکتی مشمول حقوق بین الملل نبوده و به تعبیر شورای نگهبان قرارداد بین المللی محسوب نمی شود، بنابراین مشمول اصل 77 قانون اساسی نمی باشند.
اینکه دیده می شود برخی با استناد به اطلاق اصول 77 و 125 قانون اساسی (7)سعی در اثبات این مدعا دارند که موافقت نامه ایران و 1+5 باید به تصویب مجلس برسد، سخنی نا صواب است چرا که اطلاق این اصول با مقررات آمره ی حقوق بین الملل در تعارض بوده و دلیلی ندارد کلیه موافقت نامه های بین المللی مورد تصویب مجلس شورای اسلامی قرار گیرد. از آنجایی که اصل 77 قانون اساسی در فصل مربوط به اختیارات مجلس آمده است، فلذا آن دسته از موافقت نامه ها ی بین المللی به تصویب مجلس خواهد رسید که واجد مقررات حقوقی بوده و مشمول مقررات حقوق بین الملل باشد. بطور مثال توافق میان یک دولت و نهاد های غیر دولتی از نظرگاه حقوق بین الملل – که پیشتر به آن اشاره شد ـ نوعی موافقت نامه بین المللی بوده لکن هیچ حقوقدانی اعتقاد ندارد که اینگونه توافقات باید به تصویب مجلس شورای اسلامی قرار گیرد.
جمع بندی
بنابراین دیدبان معتقد است توجه به اینکه موافقت نامه ایران و 1+5 ، نوعی موافقت نامه نزاکتی بوده که هدف از امضای آن اتخاذ یا تعقیب خط مشی سیاسی مشخصی در صحنه تعاملات بین المللی می باشد و به استناد نظرات شورای نگهبان در نظریات 3903 ، 2009 و همچنین مقررات و اصول کلی حقوق بین الملل که هر توافق حقوقی را نمی توان یک معاهده بین المللی قلمداد نمود? موافقت نامه ایران و 1+5 یک موافقت نامه سیاسی بوده که خارج از شمول مقررات حقوق بین الملل می باشد و اساسا تصویب آن توسط مجلس شورای اسلامی به صورت تخصصی از موضوع خارج و وجاهت قانونی ندارد.
پی نوشت ها:
1- ماده 9 قانون مدنی :مقررات عهودی که بر طبق قانون اساسی بین دولت ایران و سایر دول منعقد شده باشد در حکم قانون است .
2- علمای حقوق بین الملل هر گونه توافق منعقده میان اشخاص یا تابعان حقوق بین الملل را به شرطی که طبق مقررات حقوق بین الملل تنظیم شده و این مقررات بر آن توافق حاکم باشد را معاهده می نامند که عنوان چنین توافقی هر چه باشد موثر در مقام نیست.(معاهده? موافت نامه، عهدنامه، کنوانسیون، میثاق، پروتکل و مانند اینها).
3- عهدنامه وین در 23 مه 1969 در کنفرانس وین تصویب شد و از تاریخ 27 ژانویه 1980 لازم الاجرا گردیده است.
4- جهت آگاهی از برخی توافقات بین المللی که خارج از شمول حقوق بین الملل می باشد.رجوع کنید به : محمد رضا ضیایی بیگدلی?حقوق بین الملل عمومی?انتشارات گنج دانش?چاپ چهل و سوم?ص 91 .
5- نظرییه شماره 3903 مورخ 7/8/1360 شورای نگهبان : نخست وزیر محترم، عطف به نامه شماره 85114 مورخ 2/8/1360 موضوع سوال در شورای نگهبان مطرح و مورد بحث قرار گرفت و نظر شورا بشرح زیر اعلام می گردد: قراردادهایی که یک طرف آن وزارتخانه یا موسسه یا شرکت دولتی و طرف دیگر قرارداد شرکت خصوصی خارجی می باشد قرارداد بین المللی محسوب نمی شود و مشمول 77 اصل قانون اساسی نمی باشد.
6- نظریه شماره 2009 مورخ 16/81363 شورای نگهبان : ...اصل 77 قانون اساسی با توجه به اصل 125 از قراردادهایی که برای انجام معامله بین وزارتخانه ها و سایر سازمان های دولتی ایران و شرکت های خارجی دولتی که دارای شخصیت حقوقی باشند منعقد گردد منصرف است.
7- اصل 77 قانون اساسی : عهدنامه ها، مقاوله نامه ها، موافقت نامه های بین المللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد .
اصل 125 قانون اساسی: امضای عهدنامه ها،مقاوله نامه ها،موافقت نامه ها و قراردادهای دولت ایران با سایر دولت ها و هم چنین امضای پیمان های مربوط به اتحادیه های بین المللی پس از تصویب مجلس شورای اسلامی با رییس جمهور یا نماینده قانونی اوست.
دیدبان: مبازه با مفاسد اقتصادی و راهکارهای ممانعت از تکرار این مفاسد همواره یکی از موارد مورد توجه نظام جمهوری اسلامی بعد از انقلاب اسلامی بوده است.
سنگ بنای 12 ساله
ضرورت مبارزه با این مفاسد به صورت جدی از دوازده سال قبل در فرمان 8 ماده ای مقام معظم رهبری قابل مشاهده است:
«تشکیل ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی و تهیه طرح مبارزه با فساد که دو قوه ی مجریه و قضائیه بدان همت گماشته اند، عزم جدی مسئولان را به اقدام در این امر اساسی و حیاتی نوید می دهد. حکومتی که مفتخر به الگو ساختن نظام علوی است باید در همه حال تکلیف بزرگ خود را کم کردن فاصله ی طولانی خویش با نظام آرمانی علوی و اسلامی بداند، و این جهادی از سر اخلاص و همتی سستی ناپذیر می طلبد.»[1]
مطالبه چندباره پس از افشای فساد 3000 میلیاردی
عدم توجه و پیگیری جدی در این زمینه و رخ دادن چند تخلف مالی باعث شد که مقام معظم رهبری بار دیگر در اواخر سال 91، این مسئله را گوشزد کنند:
« چند سال قبل از این، بنده درباره فساد اقتصادى، به رؤساى قوا نامه دادم. خب، با فساد اقتصادى مبارزه کنید. به زبان گفتن که مطلب تمام نمی شود؛ عملاً با فساد مبارزه کنید. هى بگوئیم مبارزه با فساد اقتصادى. خب، کو؟ در عمل چه کار شد؟ چه کار کردید؟ اینهاست که انسان را متأثر میکند.»[2]
مدیریت واحد در پیگیری سازمانی مفاسد
مفاسد اقتصادی در سطح کلان و هدر رفتن اموال بیت المال به نفع افراد و اشخاص علاوه بر ضربه زدن به اقتصاد و سلامت اقتصادی کشور، در ساحت سیاسی و اجتماعی نیز باعث از بین رفتن یکی از مهم ترین سرمایه های اجتماعی یعنی اعتماد مردم به حکومت خواهد شد.
در طول حیات جمهوری اسلامی با وجود اتخاذ تدابیری مناسب در پیش بینی و تأسیس نهادهایی در جلوگیری از این مفاسد و تنبیه و مجازت سنگین برای مجرمین، کماکان روزنه و راههای این مفاسد به طور کامل بسته نشده است و هنوز هم شاهد رخ دادن برخی تخلفات مالی در دستگاههای دولتی هستیم. به همین منظور پیگیری جدی و انجام تحقیقاتی گسترده در ایجاد سازوکاری جدید برای کمتر شدن این تخلفات و بالا رفتن کارآیی دستگاههای متولی این امر، موضوعی فوری و ضروری به نظر می رسد.
تأسیس سازمان مبارزه با مفاسد اقتصادی، که سازمانی مستقل برای مبارزه با مفاسد و مجازات مفسدین اقتصادی است در همین راستا می تواند گام بلندی در اهداف جمهوری اسلامی در مبارزه با مفاسد اقتصادی به حساب آید.
قبل از بررسی فواید و لزوم تأسیس سازمان مبارزه با مفاسد اقتصادی، آشنایی با دستگاههایی که تا پیش از این متولی امر مبازه با فساد بوده اند و کاستیهای آنها لازم و ضروری است.
سازمان های متولی پیگیری مفاسد و کاستی های هر یک
دیوان محاسبات کشور
طبق اصل 54 و 55 قانون اساسی کشور دیوان محاسبات به کلیه حسابهای وزارتخانه ها ، موسسات ، شرکتهای دولتی و سایر دستگاههایی که به نحوی از بودجه کل کشور استفاده می کنند، حسابرسی می کند که هیچ حسابی از اعتبارات مصوب تجاوز نکرده و و هر وجهی در محل خود به مصرف رسیده باشد.
دیوان محاسبات زیر نظر مجلس شورایی اسلامی به فعالیت می پردازد و رئیس آن توسط مجلس مشخص می شود. با وجود اینکه دیوان محاسبات هر ساله بر اجرای دقیق بودجه و ارائه گزارش تفریغ بودجه مبادرت می ورزد، حوزه وظایف و اختیاراتش محدود است و فقط می تواند بخش محدودی از وظایف مربوط به مبارزه با مفاسد اقتصادی را پوشش دهد.[3]
سازمان بازرسی کل کشور
این سازمان زیر نظر قوه قضائیه طبق اصل 174 قانون اساسی بر اساس حق نظارت قوه قضاییه نسبت به حسن جریان امور و اجرای صحیح قوانین در دستگاههای اداری تشکیل شده است که وظایف خود را طی سه نوع بازرسی به انجام می رساند: بازرسی مستمر که عمده فعالیت سازمان را در بر می گیرد، بازرسی فوق العاده و بازرسی موردی.
این سازمان برای مبارزه با فساد با دو محدودیت جدی روبه رو است؛ اول اینکه وظایف سازمان به بازرسی و تهیه گزارش و ارسال آن به قوه قضائیه منتهی می گردد و موارد بعد ازآن از حیطه اختیارت سازمان خارج است. دوم فعالیت نظارتی سازمان فقط شامل دستگاههای اداری می شود.[4]
وزارت اطلاعات
وزارت اطلاعات دستگاهی نظارتی برای کشف اقدامات براندازانه، جاسوسی و خلاف قانون است که قسمتی از وظایفش مربوط به حیطه تخلفات و مفاسد اقتصادی می شود. این وزارت خانه که زیر نظر قوه مجریه به فعالیت می پردازد، عمده فعالیت خود را صرف کشف موراد تخلف و ارائه گزارش به مقامات بالاتر می کند که وظیفه برخورد ، مجازات و صدور حکم از حیطه اختیازاتش خارج است.
نیروی انتظامی
نیروی انتظامی نیز به عنوان ضابطین اجرای قانون، متولی کشف و تعقیب مجرمین قرار می گیرد اما باید متوجه بود که نیروی انتظامی عمده فعالیت خود را در مبارزه با جرائم مشهود انجام می دهد و این در حالی است که مفاسد کلان اقتصادی عمدتاً به صورت پنهان و در لایه های بالای مدیریتی صورت می گیرد که کشف و برخورد با این موارد نیازمند نیروی متخصص در این زمینه است.
سازمان مبارزه با مفاسد اقتصادی
طرح تشکیل سازمان مبارزه با مفاسد اقتصادی در اسفند ماه سال 91 و بعد از تذکر مقام معظم رهبری در باب مبارزه با این مفاسد در مجلس مطرح شد. طبق طرح وصول شده به مجلس، این سازمان زیر نظر رئیس قوه قضائیه و شورای راهبردی که متشکل از افراد ذیل است تشکیل خواهد شد:
دادستان کل کشور،
رئیس سازمان مبارزه با مفاسد اقتصادی،
رئیس سازمان بازرسی کل کشور،
معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه
وزیر امور اقتصادی و دارایی
وزیر دادگستری
وزیر اطلاعات
رئیس سازمان اطلاعات سپاه انقلاب اسلامی
رئیس دیوان محاسبات
فرمانده نیروی انتظامی کشور
رئیس کمسیون اصل 90 قانون اساسی [5]
وظایف شورای راهبردی بیشتر معطوف به تعریف و تصویب شاخص های سلامت اقتصادی، اولویت های مبارزه با فساد و نظارت بر حسن اجرای برنامه های پیشگیرانه و مبارزه با مفاسد خواهد بود.
فواید و امتیازات تأسیس سازمان
1. تمرکز یافتن فعالیت های مبارزه با فساد در یک سازمان که وظیفه اصلی اش مبارزه با فساد اقتصادی است در برابر چند نهاد که قبل از این به عنوان وظایف فرعی به مبارزه با مفاسد اقتصادی می پرداختند.
2. اجرای تمام اقدامات لازم در مبارزه با فساد از پیشگیری، تعقیب و محاکمه مفسدین در این سازمان و متعاقب بالا رفتن سرعت پیگیری و مبارزه با این مفاسد.
3. به کار گیری نیروهای متخصص برای مبارزه با فساد در این سازمان و تخصصی شدن مسئله مبارزه با فساد.
4. استفاده و به کار گیری از نهاد های نظارتی دیگر برای کمک به مبارزه با فساد و جمع آوری اطلاعات و آمار لازم در این زمینه
5. تشکیل دفاتر مستقل در هر استان برای پیگیری جرائم اقتصادی مرتبط با دستگاههای دولتی هر استان
جمع بندی
مبارزه با مفاسد اقتصادی و اجرای برنامه ها و طرح های پیشگیرانه به یکی از اهداف مهم نظام های سیاسی برای ایجاد اعتماد و نشانی از سلامت نظام اقتصادی تبدیل شده است. در ایران نیز با وجود تشکیل دستگاههای نظارتی و تأکیدات و تذکرات مقام معظم رهبری برای جدیت در امر مبارزه با فساد، هنوز اقدام درخوری در این زمینه انجام نشده است و زمینه های هدر رفت بیت المال و روزنه های فساد به طور کامل بسته نشده است.
طرح تشکیل سازمان مبارزه با مفاسد اقتصادی می تواند فعالیت های مبارزه با فساد را در یک سازمان منسجم، متمرکز کند و به صورت تخصصی به مبارزه، پیشگیری و محاکمه مفسدین اقتصادی بپردازد.
منابع:
1. http://farsi.khamenei.ir/print-content?id=3062
2. http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=22042
3.http://www.dmk.ir/ShowPage.aspx?page_=form&order=show&lang=1&sub=0&PageId=223&codeV=1&tempname=Main