سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بخت شور دریاچه ارومیه چند میلیون نفر را آواره می کند

- غول 10 میلیارد تنی نمک دریاچه ارومیـه علاوه بر نابودی زمین های کشاورزی منطقه، زندگی حدود 14 میلیون نفر را در شمال غرب ایران مختل می کند.
غول 10 میلیارد تنی نمک دریاچه ارومیـه علاوه بر نابودی زمین های کشاورزی منطقه، زندگی حدود 14 میلیون نفر را در شمال غرب ایران مختل می کند.
 
 دریاچه شور بخت ارومیــه، این روز ها تلافی سه دهه بی توجهی مسئولان را آغاز کرده است.توفان نمک، کم کم در نمک‌زارهای ارومیـه به راه افتاده و چنگ زدن محزون خود را با نوای مرگ، بر تارهای طبیعت در هم شکسته و گوش مردم منطقه آغاز کرده است. بالاخره خشم نگین آبی آذربایجان، که چندیست از او به عنوان دیو سپید یاد می شود، نمایان گشت و مشاهده توفانی که مدت ها پیش آمدنش را وعده می‌دادند به تیتر یک رسانه‌های ملی و محلی تبدیل شد.4 سال گذشته، نمایندگان مردم آذربایجان غربی در مجلس شورای اسلامی، از شکل‌گیری توفان‌های نمک در دشت‌های خشک شده دریاچه ارومیــه خبر دادند.خبری که در آن زمان به عقیده برخی از کارشناسان غیرمنطقی و غیر‌واقع تلقی می‌شد، اما این روزها برای دومین بار در چند هفته اخیر انتشار تصاویر تشکیل توفان‌های نمک در حاشیه دریاچه ارومیـه مسئولان و مردم منطقه را در بهت و نگرانی فرو برد.
 
بخت شور دریاچه ارومیـه چند میلیون نفر را آواره می کند
مقامات زیست محیطی کشور بارها هشدار داده بودند که اگر اقدامی عاجل و جدی در مورد این دریاچه انجام نشود، توفان و غبار نمک، ناشی از خشک شدن آن، همچون ریزگردهای عراق و اردن تا استان تهران نیز می‌رسد و بیش از 14 میلیون نفر را تحت تاثیر این طوفان‌های مضر قرار می‌دهد.
نمک هایی که کشاورزی منطقه حاصل‌خیز آذربایجان را به نابودی می‌کشاند و میلیون‌ها نفر از مردم منطقه را بیکار و وادار به کوچ می‌کند.
نادر قاضی پور،نماینده مردم ارومیـه در مجلس شورای اسلامی معتقد است در صورت خشک شدن دریاچه ارومیـه حدود سه میلیون نفر از کشاورزان منطقه مجبور به کوچ اجباری شده و زمین هایی که توسط کشاورزان آباد شده، به بیابان تبدیل می شود.
کنایه وی ناظر بر این حقیقت است که منابع آبی مختلفی که از حوضه آبریز دریاچه ارومیه و به عنوان حق آبه قانونی این دریا باید به دریاچه می ریخت، سال‌هاست که با کج کردن مسیر آن در استان‌های همجوار به مصارف صنعتی و دایر کردن دشت‌های بایر کشاورزی رسیده است.
با پیشروی روند فعلی، دریاچه ارومیـه تا سه سال آینده کاملا خشک می‌شود و به گفته کارشناسان در صورت خشک شدن یکی از بزرگترین دریاچه‌های شور جهان، 10 میلیارد تن نمک به صورت گرد و غبار و توفان بر سر میلیون ها نفر از ساکن مناطق اطراف می‌ریزد.
 
خشک شدن دریاچه ارومیه سبب آسیب جدی حوزه شرقی دریاچه می‌شود
پرفسور کردوانی پدر علم کویرشناسی ایران گفته است با خشک شدن دریاچه ارومیه  مناطق سمت غرب دریاچه مشکلی ندیده ولی سمت شرقی دریاچه خیلی آسیب می بیند، اگر یک توفان شدید بوزد، اول بناب و بعد عجب شیر به مدت خیلی کوتاهی به نمکزار تبدیل می‌شوند.
در روزهای اخیر پدیدار شدن توفان نمکی در حاشیه شرقی دریاچه ارومیه و در مناطقی چون جزیره اسلامی و روستاهای شاهی و سرای در آذربایجان شرقی رسانه های بسیاری را وادار به انعکاس آغاز این وجه از بحران دریاچه ارومیه کرده است.
در حال حاضر بیش از 300 هزار هکتار از اراضی کشاورزی آذربایجان شرقی به دلیل شرایط جوی بسیار نامناسب دریاچه ارومیه آسیب دیده است و با تشدید بادها و طوفان های نمکی حجم این گونه از آسیب دیدگی ها به سرعت بالاتر می‌رود.
به رغم کشمکش‌های سیاسی نمایندگان مردم آذربایجان های غربی و شرقی بر سر چگونگی انتقال آب از رود ارس به دریاچه ارومیه، مسعود محمدیان رئیس سازمان جهاد کشاورزی آذربایجان شرقی همچنان معتقد است اراضی کشاورزی آذربایجان شرقی و استان‌های واقع در شمال‌غرب کشور، تحت تأثیر روی آب دریاچه ارومیه قرار دارند و خشک شدن این دریاچه، کشاورزی و باغات منطقه را در آستانه نابودی کامل قرار داده و در صورت نبود راه حلی اورژانسی، شاهد فاجعه ای زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و کشاورزی عظیمی در منطقه خواهیم بود.
 
منبع: تسنیم



      

منبع سخنان نتانیاهو درباره شلوار جین کجاست؟

-مهدی تندرو نیز بلافاصله دست به قلم شده و به خاطر یک دستمال، قیصریه را به آتش می کشد و می نویسد که ای ملت، از چه نشسته اید که شلوار جین ممنوع التصویر شده است و الی آخر ... 
مهدی تندرو نیز بلافاصله دست به قلم شده و به خاطر یک دستمال، قیصریه را به آتش می کشد و می نویسد که ای ملت، از چه نشسته اید که شلوار جین ممنوع التصویر شده است و الی آخر ...

 حامد طالبی نویسنده وبلاگ نخ تسبیح  در آخرین مطلب وبلاگش نوشت: «بنیامین نتانیاهو» در گفتگویی که شنبه شب از تلویزیون بی بی سی فارسی پخش شد، در اظهار نظری عجیب گفت:« من فکر می‌کنم اگر مردم ایران آزاد بودند، شلوار جین می‌پوشیدند، به موسیقی غربی گوش می‌دادند و انتخاباتی آزاد داشتند.» و حالا همین ادعای مضحک چندین روز است که فضای رسانه ها و شبکه های اجتماعی را فرا گرفته است.

اما در این میان نکته کلیدی این است که ریشه این ماجرا از کجا آب می‌خورد.

ماجرا از این قرار است که ظاهرا در 29 فروردین ماه سال 92 فردی به نام"مهدی تندرو" به عنوان منتقد فیلم برای شرکت در یک برنامه با موضوع سینمایی به شبکه خبر دعوت می‌شود و تحلیل های وی نیز به عنوان یکی از صاحبنظران این برنامه ضبط می شود اما کارگردان برنامه با سلیقه خود تصویر او را به دلیل بر تن داشتن شلوار جین از این برنامه حذف کرد.

مهدی تندرو نیز بلافاصله دست به قلم شده و به خاطر یک دستمال، قیصریه را به آتش می کشد و می نویسد که ای ملت، از چه نشسته اید که شلوار جین ممنوع التصویر شده است و الی آخر ...

خبرگزاری ایسنا هم این مطلب را به نقل از شبکه ایران با این تیتر منتشر کرد: "شلوار جین هم ممنوع‌التصویر شد!"

و این شد استناد سخنان مضحک نخست وزیر رژیم صهیونیستی که سوژه خنده ایرانی ها شده است ... 



      

ضرب و شتم بانوی آمر به معروف سمنانی

تنها چند روز پس از نابیناشدن طلبه ناهی از منکر، زن محجبه‌ای به دلیل انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر، مورد ضرب و شتم برخی از زنان بدحجاب سمنانی قرار گرفت. 
تنها چند روز پس از نابیناشدن طلبه ناهی از منکر، زن محجبه‌ای به دلیل انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر، مورد ضرب و شتم برخی از زنان بدحجاب سمنانی قرار گرفت.

 متاسفانه برای چندمین بار است که در گوشه و کنار این مرز و بوم، اتفاقات ناگوار و دلخراشی همچون تعرض به آمرین به معروف و ناهیان  از منکر رخ می دهد که با مسامحه دستگاه قضایی، نیروی انتظامی و دیگر ارگان ها، این معضل رو به فزونی رفته است.
 
این برای چندمین بار متوالی و این بار در مرکز شهر سمنان است که شاهد ضرب و شتم یک بانوی محجبه آمر به معروف و ناهی از منکر هستیم.
 
چند روز پیش بود که در یکی از شهرهای استان سمنان یک طلبه آمر به معرف و ناهی از منکر ،مورد ضرب و شتم زنان بدحجاب قرار گرفت.
 
در اصل هشتم قانون اساسی کشورمان نیز تاکید بر احیای فریضه امر به معروف به وضوح دیده می شود. اهمیت این اصل در نظر نویسندگان قانون اساسی، علاوه بر فقدان سابقه و پیش نویس از متن مذاکرات، نبودن مخالف جدی و تصویب فوری آن با پنجاه رأی موافق در مقابل سه رأی مخالف و دو رأی ممتنع در شانزدهمین جلسه (22 شهریور ماه 1358) آشکار می‌شود.
 
با توجه به تاکیدات قرآن کریم و قانون اساسی بر لزوم تحقق فرضیه "امر به معروف و نهی از منکر"، جای این سوال وجود دارد که چرا اکثر مردم نسبت به انجام این فریضه واجب دینی بی‌تفاوت و یا کم تفاوت شده و به سادگی از کنار آن عبور می‌کنند.
 
ضرب و شتم آمر به معروف و ناهی از منکر!
 
به تازگی با خبر شدیم روز سه شنبه هفته گذشته و برای چندمین بار متوالی در شهر سمنان شاهد ضرب و شتم یکی از بانوان پرسنل یکی از بیمارستان های سمنان به دلیل امر به معروف و نهی از منکر بودیم.
 
این بانوی محجبه و دغدغه مند در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی قم فردا به شرح حادثه پرداخته است؛
 
"مثل همیشه در محل کارم در بیمارستان ... سمنان مشغول کارم بودم که شاهد حضور دو خانم بسیار بدحجاب بودم. پس از چند دقیقه از حضور آنها در بیمارستان متوجه شدم که کسی به آنها متذکر نمی شود که رعایت حجاب را داشته باشندو لذا برای اجرای فریضه الهی امر به معرف و نهی از منکر به سمت آنها رفتم.
 
پس از نزدیک شدن به آنها به یک نفرشان که همراه با یک مرد دیگر بود ، گفتم " خانم خودت را بپوشان این چه وضعیه که برای خودتان درست کرده اید خواهشاً حجابتان را رعایت کنید " این حرف من برای او بسیار سنگین و ناراحت کننده تمام شد به طوری که از جایش بلند شد و شروع به هتاکی و فحاشی کرد.
 
چند نفر از مردم پس از آنکه صدای بلند این زنان را شنیدند به سمت ما آمدند و ماجرا را پرسیدند که متاسفانه برخی از آنها از آن دو زن بدحجاب حمایت کردند و به من گفتند که به سر کارم بروم و به اعتقادات کسی کاری نداشته باشم.
 
من هم که خودم از ناصحین آمر به معروف و ناهی از منکر در شهر سمنان هستم ، وظیفه شرعی و اعتقادی خودم دانستم و به آنان گفتم که این وظیفه همه مردم است که امر به معروف و نهی از منکر را در قبال افرادی که به سمت گمراهی می روند انجام دهند.
 
پس از این جمله ام آن دو خانم بد حجاب من را به حیاط بیمارستان کشیدند و در آنجا من را مورد ضرب و شتم قرار دادند و باعث تاسف است که کسی هم معترض آنها نشد به جز یکی از همکارانم که به کمک آمد و از من دفاع کرد و واقعاً باعث تاسف بود که مردم فقط تماشاگر این اتفاق بودند.
 
این دو زن بد حجاب به همراه یک نفر مرد که همراهشان بود پس از اینکه بنده را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند دهان به هتاکی و فحاشی با صدای بلند گشودند و به حجاب و اسلام و ... توهین کردندو پس از آن، یک نفرشان سیلی محکمی به گوش من زد که از آن روز تا به حال از گوشم در ساعت هایی از روز خون می آید و احساس سنگینی و ناشنوایی دارم.
 
در آن شرایط همکارم کمکم کرد که به داخل بیمارستان برگردم. آن دو زن بدحجاب هنوز در حیاط بیمارستان بودند وقتی به محل کارم رسیدم به سرعت با پلیس 110 تماس گرفتم و خواستار آن شدم که گروهی را به محل بیمارستان اعزام کنند اما متاسفانه دیر آمدند.
 
ضاربین و هتاکان که از تماس من با پلیس مطلع شده بودند به سرعت از بیمارستان خارج شده و فرار کردند و وقتی پلیس پس از تاخیر بسیار زیاد به محل رسید فقط گزارشی را نوشت و بسیار عادی از کنار مسئله گذشت که حتی از آن روز به بعد هم یک تماس با من نگرفته و موضوع را پیگیری  نکرده اند.
 
بنده از ضرب و شتم  از سوی آن زنان بدحجاب ناراحت نیستم اما از توهین ها و فحاشی هایی که به اسلام و زنان چادری کردند بسیار ناراحتم و همچنین از مسئولینی که این موضوع را پیگیری و مورد بررسی قرار نداده اند.
 
این بانوی آمر به معروف و ناهی از منکر در پایان سخنان خود از مسئولین خواست که با مواردی از این نوع به شدت برخورد کرده و بسترساز احیای فریضه امر به معرف و نهی از منکر در جامعه شوند.
 
انتقاد از به حاشیه رانده شدن امر به معروف و نهی از منکر
 
چندی پیش آیت‌الله آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه پس از مجروح شدن دو طلبه آمر به معروف در تهران با اشاره به اصل هشتم قانون اساسی گفت: "اینکه همه دستگاه‌ها از جمله قوه قضاییه در مسئله امر به معروف و نهی از منکر وظایفی بر عهده دارند، قطعی است اما با اینکه قانون اساسی تصریح داشته که حدود و کیفیت امر به معروف و نهی از منکر را قانون مشخص می‌کند، متاسفانه قوه مقننه این کار را زمین گذاشته است."
 
وی افزود: "متاسفانه در طول عمر انقلاب، روسای جمهور آمده‌اند و به قوای دیگر تذکر داده‌اند اما در مورد این اصل زمین مانده به کسی تذکر نداده‌اند، در حالی که این مسئله از مصادیق مهم تذکر قانون اساسی است."
 
تعرض به زن محجبه آمر به معروف که مدتی پیش توسط اراذل و اوباش در پیش چشم مامورین مورد ضرب و شتم قرار گرفت و حمله گروهی به طلبه ناهی منکر در شرق تهران در چند سال پیش و حمله با آلت قتاله به چند روحانی و پیش نماز مسجد که درصدد مقابله با بداخلاقی ها در محله خود بودند تنها نمونه هایی از حقایق تلخی است که به مدد غفلت برخی از دستگاه ها رقم می خورد و این بار هم نوبت به این بانوی آمر به معروف و نهی از منکر  رسیده  که خود را فدای دین و ارزش های اعتقادی اش کند تا دست کم او و افرادی چون او، شرمنده امام و شهدا و همه جانبازان انقلاب نباشند.



      

پوستر/نعمتی که بعد از ایمان است

 

در روایات از پیامبر خدا(ص) آمده است که "هرگاه کسی ازدواج کند، نصف دینش را کامل کرده است و برای (حفظ) نصف دیگر باید تقوای خدا پیشه کند".



      

خاکریز هنر انقلاب سوراخ است

-عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به دغدغه‌های مقام معظم رهبری در تولید آثار هنری بر پایه حوادث انقلاب و دفاع مقدس گفت: ایشان با نوشتن تقریظ‌های مختلف بر منابع مکتوب دفاع مقدس می‌خواهند بگویند که خاکریز هنر انقلاب سوراخ است.
رحیم‌پور ازغدی در رونمایی از تقریظ رهبری بر «لشکر خوبان»:
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به دغدغه‌های مقام معظم رهبری در تولید آثار هنری بر پایه حوادث انقلاب و دفاع مقدس گفت: ایشان با نوشتن تقریظ‌های مختلف بر منابع مکتوب دفاع مقدس می‌خواهند بگویند که خاکریز هنر انقلاب سوراخ است.

 مراسم رونمایی از تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب «لشکر خوبان» نوشته معصومه سپهری با حضور جمعی از اهالی فرهنگی قلم و شخصیت‌های سیاسی و نظامی امروز، 15 مهرماه، در تالار غدیر وزارت کشور برگزار شد.
حسن رحیم‌پورازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، در این مراسم با بیان اینکه بزرگترین نقطه ضعف انقلاب نپرداختن نویسندگان و هنرمندان به حوادث رخداده در این رویداد فرهنگی است، گفت: سخنان خود را با این اعتراف شروع می‌کنم که طی 25 سال گذشته هیچ یک از کتاب‌های نوشته شده در رابطه با خاطرات دفاع مقدس را از اول تا آخر نخوانده‌ام. یکی از دلایل این بود که در برخی از کتاب‌ها جاذبه هنری دیده نمی‌شد و فقط نقل حوادث بود که در بسیاری از آثار وجود داشت و تکرار می‌شد، اما در سال‌های اخیر به دو دلیل تیراژ بسیار بالای این اثار و تقریظ‌های رهبر معظم انقلاب بر تعدادی از این منابع سبب شد تا برخی از این آثار را مطالعه کنم.
وی ادامه داد: برخلاف تصوری که سال‌ها بر ما القاء می‌شد مبنی بر اینکه آثار دفاع مقدس مشتری ندارند و دوره آنها سپری شده است، بالا رفتن شمارگان این آثار نشان داد که هنوز ظرفیت‌های جدیدی در این حوزه وجود دارد. آمار آثار منتشر شده نشان داد که پرفروش‌ترین آثار مکتوب طی سال‌های گذشته کتاب‌های خاطرات و نیمه خاطرات و پرفروش‌ترین فیلم‌ها علی‌رغم ساخت ابتدایی آنها، آثار دفاع مقدس هستند که توانسته‌اند بسیاری از جوان‌ها را به سمت خود جلب کنند. این مقدار تیراژ در تاریخ نشر ایران تجربه نشده بود. البته آثاری که در حوزه دین چاپ شده بود مانند قرآن در مفاتیح بارها تجدید چاپ شده‌اند، اما در دیگر حوزه‌ها شاهد این میزان تعدد چاپ و شمارگان نبودیم.
رحیم پورازغدی با بیان اینکه لشکر خوبان نیز تجربه کتاب‌های «دا» و «نورالدین پسر ایران» را تکرار خواهد کرد، به توجه رهبر انقلاب به تولید آثار هنری در حوزه دفاع مقدس اشاره کرد و افزود: مقام معظم رهبری از زمان ریاست جمهوری‌شان به آثار هنری دفاع مقدس توجه داشتند و بارها بر تولید این نوع آثار تاکید کرده بودند. رهبر انقلاب بارها به صورت مستقیم و غیرمستقیم تکرار کردند که انقلاب بدون تولید رمان و فیلم خوب، منتقل نمی‌شود، به همین خاطر باید صدها فیلم و رمان در حوزه دفاع مقدس در رابطه با ترکیب فیزیک و متافیزیک‌ ساخت تابتوان آرمان‌های انقلاب و جنگ را به خوبی به دیگران منتقل کرد.


خاطره‌نویسان؛ مقتل‌خوانان دفاع مقدس
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی یادآور شد: معظم‌له 30 سال است که بر تولید آثار هنری برپایه وقایع انقلاب و دفاع مقدس تاکید دارند، اما با وجود اینکه انقلاب ایران از نظر حضور مردم قابل مقایسه با دیگر انقلاب‌ها نیست، هنوز اثر خوبی در این راستا تولید نشده است. اگر آثاری مانند «لشکر خوبان» نوشته نشوند، وقایع جنگ و حقایق آن از بین می‌رود و نسل‌های بعدی مجبور هستند که از صفر شروع کنند. نسل بعدی به دلیل فقدان منبع مجبور می‌شوند که خاطرات و روایات کسانی را از جنگ بخواند که د ر عمرشان در بیشتر از دو عملیات شرکت نکرده‌اند یا به سمت کتاب‌های ضدجنگ می‌رود. خاطره نویسان جنگ مقتل‌خوانان دفاع مقدس هستند که صحنه‌های جنگ را دیدند و نوشتند. اگر این دسته از نویسندگان این کار را انجام ندهند شاید نسل‌های بعدی حقایق را باور نکنند و کارهای بزرگ در زمان خود خفه شوند.
وی ادامه داد: ترس‌ها، امیدها و فداکاری‌های گمنامی در تاریکی جبهه‌ها اتفاق افتاد که جز خدا هیچ کس از آن خبر ندارد. هیچ کس این حقایق و بهجت‌هایی که رزمندگان هنگام عملیات‌ها داشتند را نمی‌بیند؛ مگر اینکه جهاد بزرگی رخ دهد و آن ثبت خاطرات برای دیگران است.
رحیم‌پوازغدی با بیان اینکه ما دچار فقر فیلم و رمان و حتی تبدیل خاطرات شفاهی به کتبی در حوزه دفاع مقدس هستیم، افزود: در عین حال تاسف می‌خورم برای هزاران کتابی که به این سبک می‌توانست منتشر شود و نشد. بیش از 30 سال است که از انقلاب می‌گذرد، ا ما ما هنوز فیلم خوبی از وقایع آن نداریم. هنوز رمانی که به معنای واقعی کلمه دارای ادبیات جهانی باشد و محتوای لطیف اسلامی را در خود داشته باشد تولید نکرده‌ایم. انقلاب ما از این جهت بدشانسی آورده است. این در حالی است که تا 10 سال دیگر بچه‌هایی که از جنگ ماندند و می‌توانند ماده خام تولید یک اثر هنری باشند از بین می‌روند.
این کارشناس امور فرهنگی افزود: همانطور که دفاع مقدس و انقلاب اسلامی زمینه‌ساز پیشرفت‌های نظامی و پزشکی را ایجاد کرد، می‌تواند مایه رشد هنر و ادبیات ما هم باشد؛ به طوری که رکورد جهانی را بشکند و مخاطبی از فراسوی مرزها برای خود جلب کند.


روشنفکران می‌خواستند پایان دوره امام امت را اعلام کنند
وی در بخش دیگر صحبت‌های خود به تلاش دشمنان انقلاب برای تصویرسازی نادرست از وقایع جنگ و انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: کسانی می‌خواستند بعد از جنگ از مجاهدان و شهدا تصویری متفاوت ارائه کنند. برخی از دشمنان داخلی و خارجی اعم از متجران و عافیت‌طلبان تا روشنفکران که اعتقاد داشتند انقلاب امری بی‌معنا و انقلابیون فرسوده هستند تلاش کردند تا بعد از قطعنامه فضایی متفاوت از جبهه و جنگ ارائه دهند. در این میان برخی از انقلابیون خسته نیز به آنها کمک کردند تا اینکه در دهه گذشته این نوع تصویرسازی را علنا در رسانه‌ها مطرح کردند فضای ساخته شده به گونه‌ای بود که نشان می‌داد بچه‌های فداکار در جنگ باید از فداکاری‌شان عذرخواهی کنند. این دسته از افراد دوست داشتند که جنگ به یک نوستالژی تبدیل شود نه یک سیره؛ به همین خاطر رزمندگان را آدم‌های طلبکار نامتعادل و خیالباف تصویر کردند که مانع پیشرفت جامعه هستند. در این میان انتشار کتاب‌هایی از جنس «لشکر خوبان» پادزهری از این نوع تصورات بود.


حرکت ضد انقلاب از تعریف دشمن به عنوان یک رقیب تا متحد
وی ادامه داد: روشنفکران و دشمنان سعی داشتند که جنگ را یک به عنوان یک سوءتفاهم معرفی کنند و بگویند یک بسیجی خوب بسیجی مرده  است. این در حالی بود که امام در وصیت‌نامه خود از دفاع مقدس تعبیری خلاف تصور این گروه داشتند. دشمنان داخلی و خارجی در سال‌های پس ازجنگ دشمن را ابتدا به عنوان رقیب و سپس به عنوان یک متحد معرفی کردند و سعی داشتند بیان کنند که دوره امام امت به پایان رسیده است.
رحیم‌پورازغدی در ادامه به حساسیت رهبر معظم انقلاب به تولید آثار هنری از دفاع مقدس و انقلاب اشاره کرد و گفت: ایشان تنها آخوند و تنها مسئول در انقلاب بودند که به تولید این نوع آثار تاکید داشتند. الان هم رویه ایشان همین طور است ایشان با مطالعه آثار نوشته شده در این زمینه و نوشتن تقریظ‌های مختلف بر این منابع می‌خواهند بگویند که خاکریز هنر انقلاب اعم از رمان و سینما سوراخ است و باید ترمیم شود. برخی از هنرمندان بعد از انقلاب به این سمت رفتند تا این خاکریز را فتح کنند اما به دلیل فقدان بن‌مایه‌های قوی، خود اسیر شدند و در نهایت این خاکریزی به دست انقلابی‌ها نیفتاد.
وی ادامه داد: انقلاب اسلامی ایران با همه موفقیت‌هایی که داشت یکی از کم‌کارترین انقلاب‌های دنیا از نظر تولید آثار هنری است. این نقص را نمی‌توان با پول و بخش‌نامه اصلاح کرد. الان 30 سال است که از انقلاب می‌گذرد اما ما هنوز نیروی انسانی متعهد در این زمینه به خوبی پرورش نداده‌ایم. این مشکل تنها محدود به حوزه دفاع مقدس و انقلاب نمی‌شود. بلکه اثار حوزه دین را نیز دربر می‌گیرد که نمی‌تواند پاسخگوی نیاز امروز مخاطب باشد. امروز نوبت نهادهای فرهنگی و هنرمندان ماست که به فکر تولید این نوع آثار بیفتند.

منبع: تسنیم


      

مرگ خاخام جنجالی صهیونیستها

-رسانه‌های اسرائیلی در خبری فوری از مرگ «عوادیا یوسف» خاخام نژادپرست و جنجالی صهیونیست‌ها خبر دادند. 
رسانه‌های اسرائیلی در خبری فوری از مرگ «عوادیا یوسف» خاخام نژادپرست و جنجالی صهیونیست‌ها خبر دادند.

 رسانه‌های اسرائیلی از مرگ «عوادیا یوسف» خاخام عالی‌رتبه صهیونیست و رهبر معنوی حزب ارتودوکس «شاس» اسرائیل (اصلی‌ترین شاخه سیاسی هاردیم‌های اسرائیل) در سن 93 سالگی خبر دادند.
 
وی از حدود یک ماه قبل در بیمارستان «هداش» منطقه «عین کرم» بستری بود و نهایتا امروز بعد از وخیم شدن اوضاع جسمانی‌اش، جان داد.
 
«عوادیا یوسف» که بین سال‌های 1973 تا 1983 مقام خاخام ارشدی سفاردی‌های اسرائیل (عموما نژاد شرقی) را نیز بر عهده داشت، بیش از هرچیز به دلیل اظهارات جنجالی و به شدت نژادپرستانه‌اش مشهور شده است.
 
یوسف در سال 2001 نابودی اعراب را خواستار شده و گفته بود باید آن‌ها را با موشک از روی زمین محو کرد. وی پیشتر هم اعراب را «مار» توصیف کرده بود.
 
او در سال 2010 در مصاحبه‌ای که در روزنامه «جروزالم‌پست» به چاپ رسید، غیریهودیان را «نوکر» اسرائیلی‌ها توصیف کرد و گفت این موجودات تنها برای خدمت به اسرائیلی‌ها به دنیا آمده‌اند.
 
وی در سال 2012 نیز در مراسم دعای روز شنبه، نابودی ایرانی‌ها را خواستار شد و از پیروانش خواست برای نابودی دشمنان پارسی دعا کنند.

منبع: فارس



      

کاریکاتور/ کانالای بدش رو می بندیم

 



      

راهکاری از آیت الله بهجت(ره) برای ترک گناه

-ترک معصیت، حاصل نمی شود به طوری که ملکه شخص بشود، مگر با دوام مراقبه و یاد خدا. دیگر توضیح نخواهید و آن که عرض شد، ضبط نمایید و در قلب ثبت کنید. 
ترک معصیت، حاصل نمی شود به طوری که ملکه شخص بشود، مگر با دوام مراقبه و یاد خدا. دیگر توضیح نخواهید و آن که عرض شد، ضبط نمایید و در قلب ثبت کنید.

 از آیت الله العظمی بهجت(ره) علت اینکه چرا انسان در راه ترک گناه عاجز و درمانده می شود و از ایشان راهکار خواسته شد.

ایشان در جواب این پرسش فرمودند: « ترک معصیت، حاصل نمی شود به طوری که ملکه شخص بشود، مگر با دوام مراقبه و یاد خدا در هر حال و زمان و مکان و در میان مردم و در خلوت " و لا أقول سبحان الله و الحمد لله، لکنه ذکر الله عند حلاله و حرامه » ...

دیگر توضیح نخواهید و آن که عرض شد، ضبط نمایید و در قلب ثبت کنید، خودش توضیح خود را می دهد.

اگر بگویید چرا خودت عامل نیستی؟! می گویم:«اگر بنا بود که باید بگوییم ما عاملیم به هر چه عالمیم، شاید حاضر به این حضور و بیان نمی شدیم»؛ لکن دستور، بذل نعمت است، شاید به مقصود برساند؛ « ما أخذ الله علی العباد أن یتعلّموا حتی أخذ علی العلماء أن یعلّموا»

منبع: ابنا


      

بیانات رهبر انقلاب در دیدار دستاندرکاران کتاب «لشکر خوبان»

-رهبر انقلاب خطاب به نویسنده کتاب‌های «لشکر خوبان» و «نورالدین...» فرمودند: این دو کتاب تحقیقاً مصداق جهاد فى‌سبیل‌الله است، براى خاطر اینکه دشمنان این انقلاب و دشمنان سبیل‌الله سعى دارند که نگذارند این راه روشن مقابل چشمها قرار بگیرد.
رهبر انقلاب خطاب به نویسنده کتاب‌های «لشکر خوبان» و «نورالدین...» فرمودند: این دو کتاب تحقیقاً مصداق جهاد فى‌سبیل‌الله است، براى خاطر اینکه دشمنان این انقلاب و دشمنان سبیل‌الله سعى دارند که نگذارند این راه روشن مقابل چشمها قرار بگیرد.

 پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب، متن بیانات ایشان را در دیدار راوی، نویسنده و برخی از دست‌اندرکاران کتاب «لشکر خوبان» منتشر کرد. متن بیانات معظم‌له به شرح ذیل است:
...خداوند ان‌شاءالله، هم به شما برادران عزیزى که در دوران دفاع مقدّس این زحمات را کشیدید اجر بدهد و ان‌شاءالله عزّت شما را - هم در دنیا، هم در آخرت - روزافزون کند، هم به آقاى رضایى که این کتاب(1) را روایت کردند و همچنین به خانم سپهرى که این کتاب را تحریر کردند اجر بدهد؛ هم روایت روایت بسیار خوبى است، هم نگارش نگارش بسیار ممتازى است. این خانم قبلاً هم کتاب نورالدّین(2) را نوشته بودند؛ خیلى واقعاً ارزش دارد این قلمها. بنده خدا را شکر میکنم وقتى که برخورد میکنم به این پدیده‌هاى بسیار برجسته و شیواى ادبیّات انقلاب اسلامى؛ واقعاً جاى این دارد که انسان خدا را شکر کند.
هر تک‌تک و قسمت‌قسمت قضایاى دفاع مقدّس برجسته است؛ یعنى واقعاً هرچه انسان بیشتر غور میکند، بیشتر دقّت میکند، بیشتر اطّلاع پیدا میکند، عظمت این پدیده‌ عجیب و حادثه‌ مهمّ هشت‌ساله در چشم انسان بیشتر روشن میشود. ما که حالا آن‌وقت در جریان مسائل قرار میگرفتیم، فرماندهان مى‌آمدند به ما گزارش میدادند، خیال میکردیم که همه چیز را میدانیم؛ وقتى انسان این کتابها را میخوانَد، معلوم میشود که ما یک چیز خیلى مختصرى را از آن اقیانوس عظیم فعّالیّت و تلاش و جهاد و ارزش اطّلاع داشتیم؛ واقعاً خیلى فوق‌العاده است.
خب، قبلاً چند کتاب دیگر هم بود که خواندیم؛ این کتاب «لشکر خوبان» هم که این خانم نوشتند که مربوط به لشکر عاشورا است، بسیار کتاب خوبى است، بسیار؛ از این جهت هم اهمّیّت دارد به‌طور ویژه که درباره‌ نیروهاى اطّلاعاتى و نیروهاى غوّاص است. چون اطّلاعاتى‌ها حرف که نمیزنند با آدم - همان «گفتند نگویید» [را رعایت میکنند] - لذا خیلى از مطالبى که اینها دارند و اطّلاعاتى که دارند، معمولاً در طول این سالها مکتوم مانده؛ اینها باز بشود، روشن بشود. ماجراى غوّاصها هم که واقعاً یک ماجراى عجیب و غریبى است، یک ماجراى بسیار برجسته‌اى است؛ در این کتاب، خوب تشریح شده. یکى از بزرگ‌ترین هنرهاى نویسنده‌ها - یعنى کسانى که روایت مینویسند، چه رمان‌نویس، چه داستان کوتاه، چه خاطره - و یکى از مهم‌ترین بخشهاى کارشان این است که بتوانند لحظات حسّاس را ترسیم کنند. بعضى از کتابها را انسان نگاه میکند، داستان مفصّلى است، وقتى به آن لحظه‌ حسّاسى که یک حادثه‌ درونى در وجود یک شخصیّتى از شخصیّت‌هاى این داستان دارد شکل میگیرد یا یک اتّفاق مهمّى دارد در بیرون مى‌افتد، چون نمی‌توانند تصویر کنند، از اینجاها میگذرند؛ مثل کسى که نقطه‌چین کند یک بخشى را، نقطه‌چین می‌کنند، می‌گذرند.
این خاطراتى که نوشته میشود، من حالا دارم می‎خوانم - یعنى سالها است که من با این خاطرات بحمدالله مأنوسم و می‌خوانم - یکى از محسنات این نگارشهاى خوب و برجسته این است که این لحظه‌هاى حسّاس را توانسته‌اند تصویر کنند، توانسته‌اند تشریح کنند، توانسته‌اند بیان کنند. بعضى از لحظه‌ها هست که جز با تصویر جسمانى و نمایشى قابل فهمیدن نیست؛ [اگر] این را کسى بتواند در نگارش، خوب بیان کند، خوب تصویر کند، واقعاً هنر بسیار بزرگى است؛ حس را منتقل می‌کند به خواننده از هر زبانى؛ یعنى به هر زبانى این جور نوشته‌ها ترجمه بشود، بسیار مفید خواهد بود، یعنى میتواند پیام را برساند؛ چون واقعاً هنرمندى به کار رفته در بیان - هم بیان راوى، هم نگارش نویسنده - و خیلى خوب تشریح شده. خب، لحظات حسّاس هم که در این کتابها کم نیست؛ بخصوص در این قضیّه‌ غوّاصها و آن تشریح و تصویرى که از غوّاصها و از کار آنها شده و آن شعر «غوّاصلار» حاج صمد. ... یعنى [براى‌] کسى که میفهمد این مضمون را، واقعاً اینها تکان‌دهنده است. هم گوینده خیلى خوب گفته، هم این حاج اصغر آقاى مدّاح زنجانى که ظاهراً این را خیلى خوب میخوانده: لاى لاى اى جبهه لرین یورغونى / اى خسته جوان لار ... لاى لاى اروندکناریندا/ قیزیل قانه باتانلار.
بله، خیلى شعرهاى فوق‌العاده‌اى است، کتاب هم کتاب بسیار خوبى است. آنچه من توصیه میکنم به همه - هم به خود شماها که این صحنه‌ها را با جسم و روح خودتان آزمودید و لحظه لحظه‌ این ساعات دشوار را درک کردید و حس کردید، و هم به دیگران - [این است که‌] نگذارید [اینها] به دست فراموشى سپرده بشود. از اوّلى که این دفاع مقدّس شروع شد و آن حماسه‌ عظیم با نفَس گرم امام بزرگوار خلق شد و این جوانها سرازپانشناخته رفتند، همه‌ دستهاى شیطانى در صدد بودند که نگذارند زیبایى‌ها و شکوه این حادثه منعکس بشود، همه؛ سعى‌شان این بود که نگذارند آن عظمتى که در این کار بود، منعکس بشود. بعلاوه بر اینکه خیلى از عظمتها را انسانها تا نزدیک نباشند، تا لمس نکنند، یا لااقل با یک شیوه‌ هنرى از آن مطّلع نشوند، نمیتوانند هم آن قضایا را بفهمند. بعدها هم همین‌جور؛ در طول این سالهاى بعد از جنگ - این بیست و پنج سالى که از خاتمه‌ جنگ تا امروز گذشته - خیلى‌ها تلاش کردند که نگذارند این حماسه‌ها زنده بشود. شماها عکس این عمل کنید؛ نقطه‌ مقابل این عمل کنید.
شما هم که خودتان آنجاها بودید، بگویید؛ بگذارید این نوشته‌ها همدیگر را تقویت کند. من در کتاب آقاى نورالدّین، اسم این آقاى مهدى‌قلى رضایى را دیدم؛ ایشان در همین قضیّه‌ غوّاصها، یک جا میگوید که «مهدى‌قلى رضایى که از نیروهاى باسابقه‌ جبهه است»؛ اینها همدیگر را کاملاً تأیید میکند؛ یعنى ابعاد گوناگون قضایا را روشن میکند. [باید] هر چه بیشتر گفته بشود، هر چه بیشتر نوشته بشود، هر چه صادقانه‌تر منعکس بشود آن جزئیّات؛ بدون کم و زیاد، بدون مبالغه؛ یعنى آن حوادث به مبالغه احتیاج ندارد؛ اینقدر عظمت دارد که خود حادثه را که نقل کنند، شکوهِ خودش و عظمتى را که در دل خودش هست نشان میدهد. هیچ نبایستى مبالغه به کار برد. نباید هم کم گذاشت؛ باید همه‌ جزئیّات مهم و تأثیرگذار را بیان کرد که همه‌اش هم موثّر است.
همچنین به این آقایان محترم حوزه‌ هنرى و بقیّه‌ دستگاه‌هاى نشر هم توصیه میکنم: این نوشتجات را قدر بدانید. این پدیده‌ها و این فراورده‌هاى تاریخ انقلاب را، تاریخ دفاع مقدّس را قدر بدانید؛ اینها را باید خیلى قدر دانست. بین مردم هم منتشر بشود. این جوانهاى ما، نه جنگ را دیده‌اند، نه روایت درست و حسابى از جنگ شنیده‌اند؛ روایت درست، اینها است؛ این کتابها است؛ هر چه میتوانید کارى کنید که در دسترس جوانها قرار بگیرد [تا] جنگ را بشناسند، بفهمند چه بود، چه اتّفاقى افتاد، و جمهورى اسلامى چیست؛ ملّت ایران چه کسانى هستند. این طاقت عظیمى که در ملّت ایران وجود دارد براى مواجهه‌ با این امتحانهاى بزرگ را دست کم نگیرند. یکى از چیزهایى که ملّتها را همیشه زبون میکند و تحت سلطه‌ دیگران قرار میدهد، این است که نقاط قوّت ملّتها از چشم خودشان پوشیده بماند؛ نفهمند چه ارزشهایى، چه توانایى‌هایى، چه نقاط قوّتى در آنها وجود دارد؛ این را نفهمند.
باید ببینند جوانها، بفهمند حادثه‌ جنگ چه بود و چگونه جوانهاى ما بدون سازوبرگ حسابى، بدون توانایى‌ها و پیش‌آمادگى‌هایى که معمولاً براى این‌جور کارها لازم است، رفتند و چه کردند. ترجمه هم باید بشود. البتّه در ترجمه‌ اینها، به گمان من باید مترجم کسى باشد که زبانى که به آن ترجمه میکند، زبان مادریش باشد؛ بدون این نمیشود؛ هم نویسنده باشد، هم زبان مادریش باشد. حالا [در] بعضى از زبانها، پیدا کردن این‌جور آدمى ممکن است آسان نباشد، امّا [در] بعضى از زبانها نه، آسان است؛ میتوانید کسانى را پیدا کنید که مثلاً زبان مادریشان یا زبانى که در دوره‌ کودکى با آن پرورش پیدا کردند ولو زبان مادریشان هم نیست؛ مثلاً انگلیسى، من باب مثال. اگر اهل ذوق باشند، اهل نویسندگى باشند، قلم به دست بگیرند، این کتاب را ترجمه کنند، هر چه صرف کنید، مى‌ارزد. البتّه به شرطى که بتوانید منتشر کنید. دستگاه‌هاى استکبار یکى از کارهایشان این است - برخلاف ماها که گاهى خیلى روشنفکر میشویم و میگوییم که همه‌چیز دست همه‌کس برسد، آنها نه، آنها بسیار متعصّب و در این زمینه سختگیرند - به‌آسانى هم نمی‌گذارند آن چیزى که شما ترجمه کردید، به دست مخاطبانش برسد؛ ولى خب باید راه پیدا کنید، بتوانید بکنید بنابراین ترجمه خیلى کار مهمّى است.
به هرحال ان‌شاءالله که همه‌تان موفّق و مؤیّد باشید. امروز خوشحال شدیم شماها را ملاقات کردیم؛ همچنین آقاى مهدى‌قلى رضایى را، همچنین یک بار دیگر آقاى نورالدّین را. ان‌شاءالله که همه‌تان موفّق باشید، مؤیّد باشید، ان‌شاءالله همیشه سربازان ثابت قدمِ انقلاب باشید همه‌تان. همچنین خانم سپهرى که واقعاً زحمت کشیدند، کار ایشان، خیلى با ارزش است، خیلى؛ خداوند ان‌شاءالله به ایشان توفیق بدهد. و بدانید خانم سپهرى که این کارى که شما کردید - این دو کتابى که حالا بنده دیدم درآوردید - تحقیقاً مصداق جهاد فى‌سبیل‌الله است، براى خاطر اینکه دشمنان این انقلاب و دشمنان سبیل‌الله سعى دارند که نگذارند این راه روشن مقابل چشمها قرار بگیرد؛ شما درست عکس آنها، نقطه‌ مقابل آنها عمل کردید؛ بنابراین، این مجاهدت در راه خدا است، ان‌شاءالله که خدا از شما قبول کند و ان‌شاءالله خداوند نیّتهاى همه‌ ما را خالص کند، کار ما را، فکر ما را، حرف ما را، عمل ما را براى خودش و در راه خودش قرار بدهد.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته‌

1) کتاب «لشکر خوبان»
2) کتاب «نورالدّین پسر ایران»



      

آیا \مرگ بر آمریکا\ ریشه قرآنی ندارد؟

- تعجب آور آن است که آقای هاشمی رفسنجانی که چندین جلد کتاب در باب تفسیر قرآن کریم منتشر کرد‌ه‌اند از چنین مطلب واضحی در قرآن کریم غافل بوده‌اند و از این که قرآن کریم نهی از سب کرده است چنین برداشت عجیبی نموده‌اند. در حالی که قرآن کریم در مواضع متعددی در برابر مستکبرین فریاد مرگ را برآورده است.  
تعجب آور آن است که آقای هاشمی رفسنجانی که چندین جلد کتاب در باب تفسیر قرآن کریم منتشر کرد‌ه‌اند از چنین مطلب واضحی در قرآن کریم غافل بوده‌اند و از این که قرآن کریم نهی از سب کرده است چنین برداشت عجیبی نموده‌اند. در حالی که قرآن کریم در مواضع متعددی در برابر مستکبرین فریاد مرگ را برآورده است.

نگاهی به افاضات جدید: آیا قرآن هاشمی هم مثل امام هاشمی خاص است؟
 
در پی برخی تحولات اخیر سایت حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی مطالبی از ایشان در مخالفت با شعار مرگ بر آمریکا منتشر نموده است که جای بسی تعجب دارد. تعجب بیشتر از این جهت است که ایشان مخالفت با این شعار را به مبانی قرآنی نسبت داده‌اند و مدعی شده‌اند که قرآن کریم چنین درسی را مطرح نموده است و به قول خودشان یک اصل قرآنی چنین روحیه‌ای را در ایشان ایجاد کرده است. به عبارت دیگر اگر ایشان چنین بیان می‌کردند که به خاطر شرایط سیاسی و اجتماعی کنونی دلشان می‌خواهد که جزو کسانی قرار بگیرند که شعار مرگ بر آمریکا را نمی‌پسندند و با آن مخالفت می‌کنند مشکل به این شکل و تعجب ما به این میزان نبود ولی وقتی ایشان مدعی می‌شوند که کلا شعار مرگ دادن مخالف با تعالیم قرآن کریم است و یک اصل قرآنی چنین درسی را ایجاد می‌کند مشکل دوچندان و تعجب بسیار بیشتر است. 
 
 
به گزارش فرهنگ نیوز به نقل از دیدبان، هاشمی رفسنجانی در سایت رسمی خودشان در پست‌های متعددی به این مطلب پرداخته‌اند که مواردی از آن با نقل قسمت مورد نظر در آدرس‌های زیر قرار دارد: 
آیت الله هاشمی رفسنجانی همچنین با یادآوری حذف شعار «مرگ بر آمریکا» و اینکه امام با حذف این شعار موافق بودند و واکنش‌های تند بعدی و جوسازی‌های بعمل آمده در این خصوص تاکید می‌کند: «تمام مطلب همان بود که نوشته بودم. الان هم دقیقاً یادم نیست که چه نوشتم. به هرحال موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم. مثلاً در اجتماعات ما «مرگ بر بنی صدر» شعار داغ مردم بود که در نماز جمعه خواهش کردم که نگویند. «مرگ بر بازرگان» بود که خواهش کردم نگویند. «مرگ بر شوروی» بود که گفتم الان با شوروی مشکل آنچنانی نداریم. درباره آمریکا هم گفته بودم. من ذاتاً با حرف‌های تند و فحاشی‌ها مخالفم و آن‏ها را مفید نمی‌دانم.» رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به اینکه چرا شعار مرگ بر این و آن را نمی‌پسندید، گفت: مرا یک اصل قرآنی به این روحیه رسانده است. قرآن از زبان خداوند به مسلمانان صدر اسلام که به بت‌ها فحش می‌‌دادند – بت که مهم نیست - می‌‌گوید: «حق ندارید به بت‌های آنها فحش بدهید؛ و لا تسّب الذین یدعون من دون الله» می‌‌فرماید: «بت‌ها را سب نکنید، چون آنها هم متقابلاً به خدا بد می‌‌گویند و باعث گمراهی بیشتر آنها می‌‌شوید.(1)
 
شعار مرگ بر فلانی را نمی‌پسندم. مرا یک اصل قرآنی به این روحیه رسانده است. قرآن از زبان خداوند به مسلمانان صدر اسلام که به بت‌ها فحش می‌‌دادند – بت که مهم نیست - می‌‌گوید: «حق ندارید به بت‌های آنها فحش بدهید؛ و لا تسّب الذین یدعون من دون الله» می‌‌فرماید: «بت‌ها را سب نکنید، چون آنها هم متقابلاً به خدا بد می‌‌گویند و باعث گمراهی بیشتر آنها می‌‌شوید. (2)
 
آیا قرآن کریم با شعار مرگ و مرگ خواستن برای برخی افراد مخالفت دارد؟
 
برخلاف نظر آقای هاشمی رفسنجانی باید بیان داشت که قرآن کریم در مواضع متعددی نه تنها لعن و طرد و نفرین بر دشمنان حق و حقیقت را ذکر کرده است بلکه صراحتا فریاد مرگ را نیز روا داشته و ذکر نموده است. 
به عبارت بهتر آنچه آقای هاشمی به عنوان یک اصل قرآنی ذکر می‌کنند نهی از سب است و سب در کلام به معنی فحش و ناسزاست و شامل مرگ خواستن برای کسانی که شایسته آن هستند نمی‌شود. آنچه آقای هاشمی به آن استناد کرده‌اند آیه زیر است: 
 
وَلَا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ فَیَسُبُّوا اللَّـهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ ? کَذَ?لِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى? رَبِّهِم مَّرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُم بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ?108? (سوره انعام)
 
این آیه در واقع از سب و ناسزا نهی می‌فرماید ولی از لعن در مواردی که شایسته است و نیز از (مرگ گفتن) در جای خود نهی نکرده و نمی‌کند. چرا که قرآن کریم خود در مواضع متعددی به لعن و (مرگ گفتن) بر مستکبرین و دشمنان حق اقدام کرده است که مواردی از آن را در آیات زیر مشاهده می‌کنید: 
 
1. وَقَالُوا قُلُوبُنَا غُلْفٌ بَل لَّعَنَهُمُ اللَّـهُ بِکُفْرِهِمْ فَقَلِیلًا مَّا یُؤْمِنُونَ ?البقرة: 88?
2. وَلَمَّا جَاءَهُمْ کِتَابٌ مِّنْ عِندِ اللَّـهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَکَانُوا مِن قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِینَ کَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُم مَّا عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّـهِ عَلَى الْکَافِرِینَ ?البقرة: 89?
3. إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَى? مِن بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ أُولَـ?ئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّـهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ?البقرة: 159?
4. إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ کُفَّارٌ أُولَـ?ئِکَ عَلَیْهِمْ لَعْنَةُ اللَّـهِ وَالْمَلَائِکَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ ?البقرة: 161?
5. فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّـهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ ?آل عمران: 61?
6. أُولَـ?ئِکَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَیْهِمْ لَعْنَةَ اللَّـهِ وَالْمَلَائِکَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ ?آل عمران: 87?
مِّنَ الَّذِینَ هَادُوا یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَیَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَیْنَا وَاسْمَعْ غَیْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَیًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِی الدِّینِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانظُرْنَا لَکَانَ خَیْرًا لَّهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَـ?کِن لَّعَنَهُمُ اللَّـهُ بِکُفْرِهِمْ فَلَا یُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِیلًا ?النساء: 46?
9. یَا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَکُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى? أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ کَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَکَانَ أَمْرُ اللَّـهِ مَفْعُولًا ?النساء: 47?
10. أُولَـ?ئِکَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللَّـهُ وَمَن یَلْعَنِ اللَّـهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ نَصِیرًا ?النساء: 52?
11. وَمَن یَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِیهَا وَغَضِبَ اللَّـهُ عَلَیْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِیمًا ?النساء: 93?
12. لَّعَنَهُ اللَّـهُ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِکَ نَصِیبًا مَّفْرُوضًا ?النساء: 118?
13. فَبِمَا نَقْضِهِم مِّیثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِیَةً یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَنَسُوا حَظًّا مِّمَّا ذُکِّرُوا بِهِ وَلَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَى? خَائِنَةٍ مِّنْهُمْ إِلَّا قَلِیلًا مِّنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللَّـهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ ?المائدة: 13?
14. قُلْ هَلْ أُنَبِّئُکُم بِشَرٍّ مِّن ذَ?لِکَ مَثُوبَةً عِندَ اللَّـهِ مَن لَّعَنَهُ اللَّـهُ وَغَضِبَ عَلَیْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِیرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولَـ?ئِکَ شَرٌّ مَّکَانًا وَأَضَلُّ عَن سَوَاءِ السَّبِیلِ ?المائدة: 60?
15. وَقَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّـهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ یُنفِقُ کَیْفَ یَشَاءُ وَلَیَزِیدَنَّ کَثِیرًا مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ طُغْیَانًا وَکُفْرًا وَأَلْقَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى? یَوْمِ الْقِیَامَةِ کُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارًا لِّلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّـهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا وَاللَّـهُ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ ?المائدة: 64?
16. لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِن بَنِی إِسْرَائِیلَ عَلَى? لِسَانِ دَاوُودَ وَعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ ذَ?لِکَ بِمَا عَصَوا وَّکَانُوا یَعْتَدُونَ ?المائدة: 78?
 
آنچه ذکر شد فقط موارد اندکی از آیاتی است که در قرآن کریم به لعن دشمنان حق و حقیقت دست زده است.
 
تفاوت نهی از سب با "مرگ گفتن" واضح است
 
آنچه از مطالب بالا قابل استفاده است این است که کسی که اندک ممارستی با قرآن کریم داشته باشد متوجه می‌شود که در آموزه‌های قرآنی میان سب و لعن و میان سب و (مرگ گفتن) فرق است. فرق بین سب و مرگ گفتن به حدی واضح و مشخص است که بعید می‌نماید کسی که خود را نویسنده چندین جلد تفسیر قرآن معرفی می‌کند از آن بی اطلاع باشد و از آقای هاشمی نیز بعید است که توجه یا اطلاع ندارند و چنین چیزی را به قرآن کریم نسبت می‌دهند. 
 
قرآن کریم مرگ خواستن برای مستکبرین را ذکر کرده است
 
برای آنکه مطلب به صراحت کامل برای همه خوانندگان روشن شود شایان ذکر است که قرآن کریم در 4 موضع به صراحت ندای (مرگ بر) را بلند کرده است که این چهار مورد عبارتند از: 
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ * وَالْیَوْمِ الْمَوْعُودِ * وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ * قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ * النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ * إِذْ هُمْ عَلَیْهَا قُعُودٌ * وَهُمْ عَلَى مَا یَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِینَ شُهُودٌ (سوره بروج آیات اول الی هفتم)
 
قتل الخراصون 10 الذین هم فی غمرة ساهون 11 یسألون أیان یوم الدین 12 یوم هم على النار یفتنون 13 (سوره الذاریات)
 
إِنَّهُ فَکَّرَ وَ قَدَّرَ(18) فَقُتِلَ کَیْف قَدَّرَ(19) ثمَّ قُتِلَ کَیْف قَدَّرَ(20) ثمَّ نَظرَ(21) ثمَّ عَبَس وَ بَسرَ(22) ثمَّ أَدْبَرَ وَ استَکْبرَ(23) (سوره مدثر)
 
قُتِلَ الْإِنسَانُ مَا أَکْفَرَهُ ?17? مِنْ أَیِّ شَیْءٍ خَلَقَهُ ?18? مِن نُّطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ ?19? ثُمَّ السَّبِیلَ یَسَّرَهُ ?20? (سوره عبس)
 
بر خوانندگان گرامی پوشیده نیست که عبارت قُتِلَ در عربی معادل فارسی (کشته باد) (مرگ بر) می‌باشد و قرآن کریم نه تنها از این عبارت به طور مطلق نهی نکرده است بلکه خود در چهار مورد افراد و گروه‌هایی را شایسته این سخن دانسته و علیه آنها چنین مطلبی را آورده است.
 
قرآن "مرگ بر" را علیه مستکبرین بیان می‌کند
 
مجال ضیق کنونی جای بحث تفسیری جدی در باب این آیات نیست اما شایسته است خوانندگان گرامی توجه داشته باشند که در هر 4 آیه مذکور در قرآن کریم که «کشته باد» و «مرگ بر» آمده است، طرف خطاب آیه و کسانی که مورد این خطاب قرار گرفته‌اند دارای خوی استکباری بوده‌اند و به عبارت دیگر همه موارد مرگ خواستن در قرآن به استکبار ربط دارد و برای مقابله با مستکبرین است. و این خود از آموزه‌های جالب توجه قرآنی است و برای ما درس آموز است. 
در برابر این افرادی که شعار «مرگ بر» را مخالف آموزه‌های قرآن کریم می‌دانند البته بزرگان دیگری نیز هستند که این شعار را عین دستور قرآن می‌دانند و امر پیامبر اکرم می‌دانند.  به عنوان مثال امام راحل عظیم الشان ملت ایران که خود مفسر قرآن بود و برخی از کسانی که امروز مدعی هستند که مرگ بر آمریکا گفتن خلاف اصل قرآنی است ادعای شاگردی او را هم دارند. امام راحل در باب شعار مرگ بر آمریکا در مواضع متعددی ابراز نظر کرده‌اند و از جمله بیان داشته‌اند: «...فریاد برائت از مشرکان در مراسم حج و این یک فریاد سیاسی‌عبادی است که رسول‌الله (صلی الله علیه و آله و سلم) به آن امر فرمود. حال باید به آن آخوند مزدور، که فریاد مرگ بر آمریکا و اسرائیل و شوروی را خلاف اسلام می‌داند، گفت تأسی به رسول خدا و متابعت از امر خداوند تعالی خلاف مراسم حج است؟» (صحیفه‌ی امام، جلد 18، ص 91.)
 
با اعتقادات دینی مردم بازی نشود
 
هدف این نوشتار این نیست که اثبات کنیم که امروز باید شعار مرگ بر آمریکا گفت یا خیر. این امری ثانوی است که البته در جای خود مهم است. هدف این نوشتار آن است که به افراد مختلف تذکر دهد که قرآن کریم را بهانه بازی‌های سیاسی و حزبی و گروهی خود قرار ندهند و برای اهداف سیاسی و حزبی خود استفاده نابجا از قرآن کریم ننمایند.
 
 
به عبارت بهتر استناد به قرآن در جایی شایسته است که واقعا قرآن کریم چنان دستوری داده باشد و یا از آیات قرآن چنین امری استفاده شود. اما اگر نویسنده یا شخصیت سیاسی‌ای برای اهداف حزبی و سیاسی و جناحی خود با اعتقادات دینی مردم بازی کند و نابجا به قرآن کریم استناد نماید، نه تنها شایسته نیست بلکه باید فریاد اعتراض را بلند کرد. 
 
آیا سالها خلاف قرآن در نماز جمعه شعار داده می‌شده است؟
 
سوال دیگری که آقای هاشمی باید به آن پاسخ دهد این است که چرا با مردم صداقت نداشته‌اند و اگر از نظر ایشان شعار مرگ بر آمریکا مخالف با اصل قرآنی بوده است مردم را از آن مطلع نکرده‌اند و سالها در مراسم عبادی سیاسی نماز جمعه مردم به این شعار اقدام کرده‌اند و آقای هاشمی که آن را مخالف قرآن می دانسته سکوت کرده است و حتی بارها و بارها از شعارهای مردم حمایت نیز کرده است و حتی در مواقع متعدد بعد از شعارهای آتشین مردم آنها را تایید هم کرده است. آیا این صداقت با مردم است؟ 
به نظر می‌رسد که آقای هاشمی باید پاسخگو باشند.
منبع: دیدبان


      
<      1   2   3   4   5   >>   >