در روزهای باقیمانده از دهه اول ماه ذی حجه، گفتاری از آیت الله مجتبی تهرانی را در این باره بخوانید.
دهه اول ماه ذیحجه از ایامی است که از نظر ارزشی در روایات ما خیلی بر روی آن تاکید شده و حتی آن را با ماه مبارک رمضان مقایسه کرده اند. در یک آیه شریفه آمده است که: «و اذکروا الله فی ایام معدودات» ما در روایات داریم که حضرات معصومین میگویند، ایام معدودات، همان دهه اول ماه ذیحجه است. در این ایام زیاد خدا را ذکر کنید.
ارزش اعمال دههی اول ماه ذی حجه بالاتر از جهاد فی سبیل الله
در روایتی دارد که رسول خدا فرمود: هیچ ایامی پاکیزهتر و بزرگتر از نظر اجر و پاداش در مورد اعمال، از دهه اضحی نیست؛ دهه اضحی هم همین دهه اول ذیحجه است.
به حضرت عرض شد که حتی نسبت به جهاد در راه خدا هم این ایام با فضیلت تر است؟ حضرت فرمودند: ارزش اعمالی که انسان در این دهه انجام میدهد از جهاد فی سبیل الله هم بیشتر است؛ مگر اینکه کسی مال، جان و همه چیزش را در جهاد فی سبیل الله ببرد و هیچ چیز را هم برنگرداند؛ یعنی نه مالش بماند و نه جانش... تنها چنین چیزی است که بافضیلت تر از این ایام است.
این روایت گویای ارزش این ایام است.
در روایت دیگری از پیغمبر اکرم نقل شده که حضرت فرمودند: هیچ روزی نیست که خداوند انجام کار خیر در آن را بیشتر از این ده روز، دوست بدارد.
انسان باید فرصتطلب باشد
حالا میخواهم یک تذکر عرض کنم. ما تاکنون بخشی از این دهه را پشت سر گذاشتهایم و باید نسبت به باقیمانده آن قدر شناسی کرده و بهرهگیری کنیم. ما نباید از این امور معنوی و این فرصت های روحانی غفلت کنیم.
انسان باید فرصتطلب باشد و به تعبیر علی(ع) که فرمود: «فرصت ها را غنیمت بشمارد». زمانی خواهد آمد که این فرصتها از دست ما رفته است و ما حسرت آن را خواهیم خورد. پس در این ایام نسبت به اعمال صالح و آدابی که وارد شده است غفلت نکنیم. به خصوص ادعیه وارده که همه اش جنبه توحیدی دارد را بخوانیم.
این دهه، دههی توحید است
از دعاهای وارده برای این دهه فهمیده می شود که مسأله توحید در این ایام محوریت داشته و باید بگوییم که این دهه، دهه توحید است.
به نقل ازدیدبان: تنها یک انتخابات و حواشی قبل و بعد آن نیاز بود تا برای اصلاح طلبان دوباره زنده شوندو تحرک بگیرند. اشتباهات تاکتیکی اصول گرایان و رونق گرفتن فضای انتقادی نسبت به احمدی نژاد باعث شد تا اصول گرایان با اختلافی اندک نتیجه را به اصلاح طلبان واگذار کنند. هر چند فرد ی که الآن سکاندار دولت است را نمی توان در قالب اصلاح طلبی گنجاند اما مطمئنا این فرد اصول گرا هم نیست.
اما انتخابات 92 باعث شد تا این باور که دوباره می توان به قدرت برگشت برای آنان دست یافتنی تر بنمایاند؛ اصلاح طلبان هر چند با تمام قوا برای انتخابات ریاست جمهوری نیامدند اما نتیجه نیم بندی که گرفتند باعث شد تا آنان برای انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان خود را مهیا کنند. اصلاح طلبان هرگز فکر نمی کردند فضای سیاسی کشور به سوی آنان بوزد و حتی بتوانند در حد وزرا و معاونین رئیس جمهور صاحب مناصب سیاسی شوند. اصلاح طلبان که دوباره دروازها ی پاستور را به سوی خود باز دیدند؛ برای دروازه های بهارستان نیز تلاش می کنند. همچنان که برای شهردار شدن در بهشت تلاشی سخت به خرج دادند. خبرهای مختلفی از تجدید قوای اصلاح طلبان و تلاش برای فتح سنگر به سنگر از اردوگاه اصلاح طلبان به گوش می رسد. اصلاح طلبان چه استراتژی برای انتخابات 94 خواهند داشت؟
چهره سازی
یکی از استراتژی های اصلاح طلبان برای انتخابات 94 چهره سازی است. اصلاح طلبان همت بالایی در چهره سازی و برجسته کردن اشخاص خود در رسانه ها و فضاهای مختلف دارند و تلاش می کنند تا خود را در ورای شخصیت های برجسته ای که خود ساخته اند؛ تعریف کنند. استفاده از شخصیت های گمنام و خوشنام و تلاش برای گره زدن نام آنان با اردوگاه اصلاح طلبان از استراتژی های آن در انتخابات مختلف بوده است. چهره سازی یکبار در سال 1376 به مدد اصلاح طلبان آمد و توانست نتیجه ی انتخابات را به نفع آنان تغییر دهد. آنان به همت همین چهره سازی توانستند در شورای شهر تهران نیز ماندگار شوند. این استراتژی در انتخابات اخیر ریاست شورای شهر تهران خود را نشان داد. مسجد جامعی از جمله شخصیت های اصلاح طلبان است که با طی این استراتژی به دنبال تبدیل شدن به یک چهره ی رسانه ای و سیاسی است. این استراتژی البته توسط رسانه های مجازی و مکتوب نظیر روزنامه ی شرق، آرمان روابط عمومی، اعتماد و سایر روزنامه های اصلاح طلبی تقویت می شود. این استراتژی توانست بعد از حوادث 88 چهره ی خاتمی را ترمیمم کند. سید محمد خاتمی با حضور در مجامع مختلف سیاسی، فرهنگی، رسانه ای و .. تلاش می کند تا چهره ی قبلی خود را بازسازی کند. او با حضور در انواع مجالس تلاش می کند تا جنبه های مختلف شخصیت خود را گسترش دهد و تنها خود را محدود هویت سیاسی نکند تا از طیق برد و نفوذ خود را بیشتر سازد.
حرف شنوی از یک مرجع واحد
وحدت یک امر ضروری در هر فعالیت اجتماعی و عمومی است. در تشکیل وحدت حرف شنوی از یک مرجع واحد است که می تواند گروه و جمع را به نتیجه برساند. اصلاح طلبان این نکته را به فراست در انتخابات 92 دریافتند و بی شک آن را در انتخابات 94 پی خواهند گرفت. نمی توان اتحاد و وحدت اصلاح طلبان به رغم نقاط افتراق فراوان با یکدیگر را انکار کرد. هر چند این اجماع دیرهنگام بود اما اثری ماندگار داشت. در انتخابات 92 حرف شنوی اصلاح طلبان از هاشمی و خاتمی باعث شد تا اصول گرایان نتیجه ی برده را یکباره به حریف واگذار کنند. این استراتژی در انتخابات بعدی خود را بیش از پیش نشان خواهد داد.
تطهیر فتنه گران و تقلیل فتنه 88
بی شک حوادث سال 1388 و عملکرد نامناسب طیف اصلاح طلبان برای آنان برای همیشه به عنوان یک لکه باقی خواهد ماند. هر چند باید صف فتنه گران را از اصلاح طلبان را جدا کرد اما عملکرد خارج قانون اصلاح طلبان باعث تضعیف موضع آنان در فعالیت های بعدی سیاسی شد. اصلاح طلبان برای رفع این مشکل استراتژی "تقلیل" را در پیش گرفته اند. تقلیل فتنه به ناآرامی ها و اعتراضات سیاسی در حقیقت تلاشی است از سوی اصلاح طلبان و رسانه های وابسته به آنان برای بازگرداند دوباره ی اصلاح طلبان. علاوه بر این استراتژی؛ استراتژی یافتن دو طرف دعوا در انتخابات از دیگر آدرس های غلط اصلاح طلبان و اشتباه برخی از تحلیل گران است. در فتنه ی 88 بخشی از بنده ی اصلاح طلبان پا را از قانون فراتر گذاشتند و میدان را برای برخی از فرصت طلبان آماده ساختند و حتی حاضر نشدند خط خود را با فتنه گران مجزا سازند.
از این رو اصلاح طلبان در آینده برای انتخابات 94 تلاش وافری برای تطهیر برخ یاز هم جناحی های خود بکار خواهند برد.
اتحاد و وحدت
سوراخی که اصول گرایان از آن گزیده شدند؛ اصلاح طلبان از آن عبرت گرفتند. اصلاح طلبان دریافتند که پیروزی در سایه ی وحدت امکان پذیر است. عملکرد راستگو در رأی به قالیباف، نشان داد که اصلاح طلبان بیش از پیش به معیار وحدت در رفتار سیاسی توجه می کنند. اصلاح طلبان در شورای شهر تهران تلاش کردند با وحدت خود محسن هاشمی را به جای قالیباف بنشانند که رأی راستگو مانع آن شد. از این رو انتظار می رفت که اصلاح طلبان اینچنین برآشفته شوند و کسی را که به وحدت آنان لطمه زده بازخواست کنند، اما اصول گرایان به جای تمسک به معیار وحدت و تلاش برای تقویت آنان تلاش کردند تا با توجیهات انتزاعی تفرقه را تئوریزه کنند و ضعف خود را به گردن دیگری بگذارند. به نظر می رسد اصلاح طلبان از این استراتژی نیز برای انتخابات 94 بهره ی بسیاری خواهند برد تا زمانی که اصول گرایان در فضاهای انتزاعی به تبین ابعاد وحدت می پردازند!
تبلیغات و روزنامه های زنجیره ای
اصلاح طلبان به کار ژورنالیستی و فضاسازی رسانه ای مسلطند. با آمدن فضای مجازی و در اختیار گرفتن این فضا باعث شده تا عملا اصلاح طلبان در مدیریت افکار عمومی دستی برتر را نسبت به اصول گرایان دارا باشند. این دست برتر در انتخابات 92 خود را بیشتر نشان داد. در تحلیل انتخابات 92 نمی توان نقش فضای مجازی در تحرک جمعیت خاکستری جوان جامعه را به حساب نیاورد. علاوه بر این اصلاح طلبان دارای رفتاری زنجیره ای در تبلیغات می باشند. تکرار یک خبر و یک خط باعث تثبیت و اثرگذاری و رسوب گذاری آن بر روی مخاطب می شود. یک حرف هر چند دروغ باشد می تواند اثری مشهود بر روی رفتار سیاسی مخاطب باشد. این خط مشی با در دست گرفتن فضای محازی توسط اصلاح طلبان استراتژی دیگر اصلاح طلبان بین دو انتخباات 92 تا 94 خواهد بود. از این رو حضور شخصیت های سیاسی اصلاح طلب در فضای مجازی و تلاش برای کشاند مباحث مختلف سیاسی به صفحات شخصی در فضای مجازی نشان از دریافت این نکته و تلاش برای سرمایه گذاری در سطح انتخابات 94 ارزیابی می شود.
تلاش برای به فراموشی سپردن اختلافات
تجربه نشان داده که حافظه ی تاریخی ایرانیان ضعیف است. اصلاح طلبان در بازه ی زمانی 1376 تا 1384، اوج کشمکش های سیاسی را به نمایش گذاشتند و نشان دادند که در مسائل مختلف مستعد اختلافات جدی هستند. اختلافات اصلاح طلبان در انتخباات 1378 ، انتخابات شورای شهر اول و انحلال آن و اختلافات بر سر عبور از خاتمی و تلاش برای برجسته سازی عبدالله نوری در انتخابات ریاست جمهوری 1380،نشان از این شکاف ها و گسل ها دارد اما استراتژی اصلاح طلبان برای این دو سال یعنی 92 تا 94 تنها استراتژی به فراموشی سپردن اختلافات است. این اختلافات به حدی بود که خاتمی در آخرین روزهای حضور خود در منصب ریاست جمهوری گفت که صدای پای دشمن را از اردوگاه اصلاح طلبان می شنوم. این در حالی است که اصول گرایان تنها دست مایه ی سخنان خود را متهم ساختن یکدیگر و تلاش برای مقصر شناختن طرف دیگر در انتخابات اخیر می دانند.
تخریب اصول گرایان و چهره های اصول گرایی
اصلاح طلبان هرچه اصول گرایان را تضعیف کنند خود را قوی تر می بینند. هر چند رئیس دولت نهم ودهم تلاش بسیاری کرد تا خود را از اردوگاه اصول گرایان جدا کند اما فضای اجتماعی جامعه این دو دولت را دولتی اصول گرایی می دانست. اشتباهات پی در پی احمدی نژاد و تندروی اصول گرایان در نقد شخصیت احمدی نژاد و عدم تفکیک دولت نهم و دهم از شخص و عملکرد رفتاری احمدی نژاد باعث شد تا این مسأله خود را بیش از پیش نشان دهد. فضاسازی برخی از روزنامه های اصلاح طلب برای برجسته سازی برخی از تخلفات دولتمداران و تلاش برای انتساب آن به مجموعه ی اصول گرایی از جمله استراتژی اصلاح طلبان برای انتخابات 1394 است. گوشه هایی از این استراتژیدر فضای رسانه ای و مجازی خود را نشان داده است. اصلاح طلبان تمام تلاش خود را برای از بین بردن نقاط قوت دولت نهم و دهم بکا رخواهند بست تا جایی که در ذهن مخاطب احمدی نژاد تبدیل بهه شخصیتی شود که مساوی مدیریت اصول گرایان قلمداد شود.
جمع بندی
انتخابات 92 و شکست اصول گرایان و پیروزی نیم بند اصلاح طلبان در حقیقت تنفس مصنوعی به پیکر مرده ی اصلاحات بود که بدن به اغما رفته ی آنان را دوباره به حیات برگرداند. اصلاح طلبان تا از مرگ رها شدند خود را برای انتخبات بعدی که به مراتب برای آنان از انتخبات 92 مهم تر است آماده ساختند. در انتخابات 92 اصلاح طلبان پیروز نشدند اما فضا برای آنان باز شد و برخی از هم اردوگاهی آنان در مناصب مختلف از جمله وزرات و معاونت رئیس جمهور جای گرفتند. اصلاح طلبان این زنده شدن نیمه جان را رها نخواهند کرد و تلاش خود را برای فتح مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری به کار خواهند گرفت. برای رسیدن به این هدف استراتژی های مختلفی را به دست خواهند گرفت: چهره سازی، حرف شنوی از یک مرجع واحد، تطهیر فتنه گران و تقلیل واژه ی فتنه، اتحاد و وحدت، به فراموشی سپردن اختلافات گذشته، تخریب اصول گرایان، مدیریت افکار عمومی و ... را می توان و از جمه ی این استراتژی ها دانست. اصلاح طلبان بین دو انتخابات استراتژی دارند.
آن انسان را مى میراند و این درون را گویا و احیا مى نماید. آن کثرت آورد و این وحدت و توحد. آن دنیا را بروز مى دهد و این قیامت برپا مى کند. آن انسان را اهل ظاهر بار مى آورد، این اهل باطن . آن بیرون را مى شوراند و این درون را. آن زیادش مذموم است ، و این ممدوح آن خیلى پر خرج است و نیازمندى به قوا و اعضا و غیر، آورد، این اصلا خرجى ندارد و نفس فقط با ذات خودش کار دارد و به هیچ چیز حتى به قوا و اعضا هم نیاز ندارد.
آن پیرى آورد و این جوانى و جوانمردى . آن گناه در بردارد و این اجر و ثواب . آن یکى کوکو ظهور دهد و این یکى هوهو آن خلق طلب نماید و این حق آن بغض آورد و این حب و عشق . آن کاه آورد و این آه . آن بى دردى و این درد آن دور مى کند و این قرب با دلدار. آن بسط آورد، و این قبض . آن دل را سرد مى کند، این آتش برافروزد و دل را آتشین . آن مال عوام است و این از آن خواص . آن یکى جان را مى برد، و این یکى دل آورد.
آن شهرت بخشد این گمنامى آن آئینه دل را زنگار دهد، این زنگار را بزداید آن یکى اغلاق آورد و این یکى انفتاح . آن رنگ مى دهد، و این بى رنگى . آن تکثیر آورد، و این توحید. آن تفرقه ، و این جمع . آن فرقان ، و این قرآن . آن سوزنده است ، و این سازنده . آن رزق ظاهرى طلب نماید، این رزق باطنى . آن غافل کند و این بیدار. آن مقتضى جلوت است و این مقتضى خلوت . آن ذکر آورد این فکر. آن سقوط دهد، این صعود. آن بار را سنگین کند، این یکى بال پرواز بخشد و سبکبار نماید. آن خفت آورد، این عزت و سطوت . آن جدال آورد، و این انسان مى سازد.
آن سر را بر دار برد، این دل را سوى دلدار. آن نفس را مضطربه کند، این یکى مطمئنه . آن سفر از باطن به ظاهر آورد، این از ظاهر به باطن آن فتنه برانگیزد، این فطنه عطا کند. اکثرى عوام و حتى خواص که عوام علما و علماى عوام اند به انتظار قیامتى در امتداد زمانى کذایى اند که آن روز همه نظام هستى در هم بریزد و کلمات وجودى عالم از بین برود تا قیامتى آنچنان بر پا گردد و اندرون مردم ظاهر گردد.
افسوس که چهره دلاراى دین عزیز و ناموس الهى با هزاران ماسک و پشم و پوشال اوهام و خیالات ، پنهان شده است و چیزهایى به خورد مردم داده اند که همه امور درونى خویش را نسیه مى پندارند و به انتظار امتداد زمانى نشانده اند؛ و حال آن که اگر کسى شبى با خودش خلوت نماید و آنچه در دفتر دلش دارد بیرون آورد قیامت او قیام مى کند و یوم تبلى السرائر او متجلى مى گردد و از همین الان به حساب خودش مى رسد و به موت اختیارى مى میرد قبل از آنکه با موت طبیعى او را بمیرانند اما اکثرى چون موت اختیارى (( موتوا قبل اءن تموتوا )) ندارند و برایشان موت طبیعى پیش مى آید لذا دراین پندارند که قیامت در امتداد زمانى است .
اینان از نعمت سکوت بى بهره اند که مولایم در الهى نامه فرمود: (( الهى نعمت سکوتم را به برکت و الله یضاعف لمن یشاءاضعاف مضاعفه گردان )) (( الهى درویشان بى سر و پایت در کنج خلوت ، بى رنج پا سیر آفاق عوالم کنند، که دولتمندان را گامى میسر نیست )) . (( الهى شکرت که به جنت لقایت در آمدم )) (( الهى شکرت که دنیایم آخرتم شد )) (( الهى به رحمت رحمانیه ات نطقم داده اى به رحمت رحیمیه ات سکوتم ده
چه خانم سرپرست خانوار باشید و چه مدیر متمول و مشهور یک کمپانی تبلیغاتی! از سوی دیگر در دنیای سرعت و کار شدید، انسان دچار خستگی عاطفی و عصبانیت می شود که نهایتاً به «استرس» می انجامد، «استرس حاد» چیز بدی است که موجب اضافه وزن، افزایش فشارخون و افسردگی می شود. به این دلیل برای کاهش «استرس» باید هرازچندگاهی به فکر «ریلکسیشن» یا آرامش اعصاب بود. روش های «تمدد اعصاب» زیاد است؛ مثلاً می توان یک روز تعطیل را به خود هدیه داد و سر کار نرفت، می توان گردشی در پارک یا جنگل برای خود ترتیب داد، دوش گرفت و لطیفه شنید و خیلی چیزهای دیگر. در این مطلب می خواهیم 10 راه سریع برای دستیابی به تمدد اعصاب و آرامش را به شما پیشنهاد بدهیم. لطفاً از هر کدام که با شرایط و منابع شما جور در می آید، استفاده کنید. به سر مزار اقوام یا غریبه ها بروید! دوش بگیرید یا شنا کنید با خدا حرف بزنید موسیقی ملایم و بی کلام گوش کنید فیلم های کمدی ببینید شکلات بخورید توهم ذهنی ایجاد کنید نوشابه بنوشید تلفن ها را نادیده بگیرید آدامس بجوید
برخی از ما فراموش می کنیم که دنیا بی وفاست و ما رفتنی هستیم. شاه و گدا به زیر خاک رفته و دست شان از جهان کوتاه است. هیچ کس نمی تواند همراه خود چیزی از این دنیا ببرد. اگر در هیاهوی دنیا و داد و بیدادهای با دلیل و بی دلیل، احساس خفگی کردید لطفاً کمی به نزدیک ترین وادی خاموشان سر بزنید. آن وقت می فهمید که همگی رفتند؛ فقیر و غنی و دارا و ندار. علت برخی استرس ها و فشارهای روحی ما عدم درک این موضوع است که قرار نیست باشیم، بلکه قرار است برویم تا نسل دیگری بیایند.
آب، روح و روان شما را دوباره از نو ساخته و به شما جان مجدد می بخشد. اگر خانم هستید حمام یا شنا برای شما بیش از آقایان موثر است. تنبلی نکرده و از سختی خشک نمودن موهایتان نهراسید! سشوار اختراع شده تا در خدمت شما باشد!
شنا بهتر از دوش گرفتن است. خوشبخت ترین مخلوقات آنهایی هستند که توانایی زیستن در هر دو محیط خشکی و آب را دارند. به ماهی های آرام در دریا یا آکواریوم دقت کنید. آرامش یافتن از محیط های آبی نیز شگفت انگیز است. اولین مکانی که انسان در آن احساس ریکس بودن را تجربه می کند رحم مملو از آب است. به همین دلیل حضور در کنار دریا و شنیدن صدای رودخانه برای بشر بسیار خوشایند و آرامش بخش است.
با هر زبان و به هر شکل که دل تان می خواهد با خدای تان سخن بگویید. حرف زدن با حضرت عشق به هر شکلی بهتر از قهر با اوست! او قادر بی همتان و رفیق بی منت انسان هاست. شما را خلق کرده و به همه پیدا و پنهان شخصیت و رفتار شما آگاه است. شاید وقتی نام دین و عبادت را می شنوید به خاطر ذهنیت هایتان تصور کنید که مدعیان دین، از آن در جهت منافع خویش سوء استفاده می کنند اما حتی اگر این خیال شما درست باشد، چه ربطی به خدا دارد؟!
پس برای آرام شدن با او، دور از چشم دیگران حرف بزنید، درد دل کرده و حتی گله و شکایت کنید. فراموش نکنید مدعیان خداشناسی که ما را از او ترسانده و به دنبال کاسبی خویش هستند فقط می خواهند ما را از صاحب و خالق خویش دور کنند!
گوش دادن به موسیقی ملایم و بی کلام باعث ریتم بی وقفه و بروز امواج مغزی می شود که فرکانس ضربان قلب را منظم می کند. موسیقی معجزه می کند. می گویند در یونان قدیم برای داشتن جوانانی جنگاور به مادران باردار تایید می کردند که موسیقی های حماسی گوش کنند تا نوزاد به دنیا نیامده شان با شور و حماسه ناشی از سازها مانوس شوند. اکنون نیز با این همه حق انتخابی که دارید می توانید و حق دارید هر چه می خواهید، بشنوید. پیشنهاد می کنیم از حق خود به نحو مطلوبی استفاده کنید.
موسیقی، روح تان را به پرواز در آورده و به شما انرژی مثبت ارزانی می کند.
تماشای فیلم های کمدی می تواند ضد استرس باشد و همچنین ثابت شده است که خنده، وسیله ای بسیار موثر بر کاهش استرس روانی است. زن سرپرست خانوار هستید؟ یا اینکه مرد مجرد یا متاهل؟ خلاصه هر کسی و در هر شرایطی هستید لطفاً برای خندیدن وقت بگذارید. خنده بر هر دردی دواست. برای انتقام از نامردی ها و تندخویی های جهان و اطرافیان تان به آنها بخندید. به کسانی که فکر می کنند باید به آنها بگویید غلط کردید تا هوای مقام و حساب بانکی تان را داشته باشند بخندید! به افرادی که میلیاردها تومان از فکر شما استفاده کرده و به راحتی آب خوردن حق شما را خورده و فکر می کنند دنیا همیشه همین طور باقی خواهد ماند، بخندید. به غیبت کنندگان زیرآب زنان و بدخواهان خویش بخندید.
به گفته «آنا ماگی»، نویسنده کتاب تغذیه، 40 گرم شکلات تیره یا تلخ در روز می تواند به شما کمک کند با استرس مبارزه کرده و «ماده شیمیایی خوشبختی» را وارد مغز کنید که به نام «بتا ـ اندورفین» معروف است.
شکلات، مشکلات زندگی و تلخی رفتار افراد را برای شما آسان می کند. شیرینی یعنی آرامش و تلخی یعنی تنش. برای رسیدن به شیرینی زندگی سعی نمایید از خوردنی هایی که کام تان را شیرین می کند بهرمند شوید. البته اگر خودتان یا اقوام نزدیک از بیماری قند رنج می برید توصیه می کنیم به پیشنهادهای دیگر ما توجه کنید.
ایجاد توهم ذهنی یک روش قدیمی و شناخته شده «ریلکس شدن» است که براساس ترک دنیای واقعیات و ورود به دنیا خیالپردازی عمل می کند. برای مدت زمانی یک چیز آرامش بخش را در ذهن تان تصور کنید مانند قرار گرفتن زیر دوش آب، شنیدن موسیقی دلخواه یا نشستن روی نیمکتی در پارک.
در دنیای رویای رنگی تان هر کجا و با هر فردی که می خواهید می توانید سفر کنید. این یک لذت دست یافتنی و پیشنهاد بسیار ساده است. کشورها در ذهن شما نیازمند روادید و بلیت هواپیما نیستند. پس برای انتقام از زندان خانه های قوطی کبریتی و آپارتمان محصور شده در بین آهن و سیمان در ذهن خود به آسمان ها و عرش سفر کنید.
نوشیدن یک نوشابه خنک یا نوشیدن چای برای رفع تشنج بسیار مفید است. آب را جرعه جرعه و ناپیوسته بنوشید. آب میوه که قند خون تان را بالا می برد هم مفید است. اگر هیچ نوشیدنی ای ندارید، آب بنوشید.
آب، غلظت خون تان را رقیق کرده و فشار خون و اعصاب تان را کاهش می دهد. نوشیدن یک لیوان نوشابه، آب و حتی دوغ قبل از هر تصمیم گیری در حالت عصبانیت، یک توصیه جدی ما به شماست. معمولاً در لحظه تنش های شدید عصبی، نوشابه کمتر دم دست ما قرار دارد، به همین خاطر پیشنهاد ما نوشیدن چهار یا پنج مرحله ای یک لیوان آب است.
تماس هایی که با کار شما زیاد ارتباط ندارد را نادیده بگیرید، تحقیقات انجمن روانشناسی انگلیس ثابت کرده است که زنگ های تلفن و پیامک های دائمی واقعاً باعث استرس می شود.
در مکان های توسعه یافته و هتل های خاص ریلکسیشن دقت می شود تا مسافران و میهمانان، تلفن همراه نداشته باشند. واقعیت این است که وسایل ارتباط جمعی موجب دور شدن از دنیای آرامش بخش گذشته شده است. خیلی وقت ها دیده شده حتی پیامک های نطلبیده تبلیغاتی هم می توانند روان ما را خراب کنند. اعتیاد به تلفن همراه را یک روز در هفته کنار بگذارید، هیچ اتفاقی نمی افتد!
تحقیقات نشان داده است که جویدن آدامس بدون وابستگی به طعم آن سطح استرس را کاهش و تمرکز را افزایش می دهد. علت آن تولید بزاق است که باعث کاهش «کورتیزول» می شود. سرمربی منچستر یونایتد در باشگاه های انگلیس همیشه در طی دوران مربیگری خود آدامس می جوید. وقتی از او درباره علت این کار سوال کردند، گفت: جویدن آدامس به من آرامش و تمرکز اعصاب بخشیده و موجب می گردد بهترین تصمیم را بگیرم.
امام سجاد (علیهالسلام) در دهمین بخش از رساله حقوق خود و در بیان حقوق افعالی به تشریح حق نماز پرداخته و چنین فرمودهاند:
«اما حق نماز، بـدان که آن حضور در محضر خداوند متعال است و تـو در برابر پروردگار ایستاده ای؛ پس وقتی متوجه این نکته شدی، شایسته است در این محضر مانند بنده حقیر و کوچکی که آرزومند تقرب به مولایش است حاضر شوی و درحالیکه از او (به سبب گناهانت) هراس داری به تضرع و زاری بپرداز و بــه لطف و کرم او امیدوار باش. »
«حضور در محضـر او را بزرگ بدان؛ با توجه کامل و آرامش جسم و جان، نزد پروردگار متعال اظهار تواضع و بیچارگی کرده و نجات از عذاب را از او درخواست کن زیرا که گناهان و خطاها تو را در بند کشیدهاند؛ و به سوی هلاکت و نیستی بردهاند و به یقین هیچ نیرویی بالاتر از اراده و خواست خداوند نیست.»
این روزنامهها که چند سالی است از آیتالله هاشمی بهعنوان ابزار پیشبرد مطامع ضد انقلابی خود سود میبرند، با تیترهایی نظیر «حمله به یار امام»، «تندروها هاشمی را برنمیتابند»،«هاشمی به امام نزدیکتر بود یا شریعتمداری؟»، طبق معمول سعی کردند صورت مسئله را تحریف و با غوغا و جنجال، بنبست خودساخته توسط هاشمی را- به زعم خود- برطرف کنند. در این زمینه روز گذشته روزنامههایی چون شرق، آرمان، اعتماد، بهار و... ضمن قلمفرسایی و حاشیهبافی برای ماجرا، به مدیر مسئول کیهان حمله کردند.
روزنامه شرق ضمن اینکه از قول فاطمه هاشمی نوشت: پدرم بنا ندارد پاسخی به چنین اظهارنظرهایی بدهد اما سؤال این است که آقای هاشمی به امام نزدیکتر بودهاند یا آقای شریعتمداری؟ آقای هاشمی مورد اعتماد و اطمینان امام بودند.
این روزنامه در عین حال برخلاف استدلال فاطمه هاشمی، ضمن مقالهای به قلم صادق زیباکلام به طور ضمنی به حضرت امام حمله کرد و نوشت: «اگر امام همچون جنگ درباره تنشزدایی با آمریکا پا پیش گذاشته و خواهان پایان آن میشدند امروزه آمریکا برای ما حکم کشوری مثل چین و روسیه و فرانسه و انگلستان را داشت... که متأسفانه با وجود احترامی که برای آقای هاشمی قایل هستم، مجبورم از روش ایشان انتقاد کنم. واضح است که همه تلاش و تقلای آقای هاشمی آن است که گره کور آمریکاستیزی را به نحوی بگشاید تا اینقدر به منافع ملی آسیب نرساند.
اما چرا من با روش ایشان در این فقره مخالفم؟ مشکل من با روش جناب هاشمی در جای دیگری است. من مطمئن نیستم که این کمک گرفتن از امام(ره) در خصوص اثبات یا نفی موضوعی، خیلی شیوه اصولی و درستی باشد. حتی معتقدم این شیوه با مرام خود امام هم خیلی سازگاری ندارد.»
زیباکلام همچنین با ابراز تردید و تشکیک نسبت به اینکه اگر امام امروز بود همچنان مواضع ضد آمریکایی گذشته را ادامه میداد، نوشت: جناب آقای هاشمی، این چه روشی است که بگردیم در لابهلای هزاران جمله و فراز از امام (ره) که ببینیم ایشان در مورد فلان مسئله سیاسی و عرفی، چه نظری داشتهاند؟ حضرتعالی که یک عمر با امام(ره) بودید، بهتر از بنده حقیر میدانید که امام عنداللزوم حسب شرایط به وجود آمده و اقتضائات زمان، نظرشان تغییر پیدا میکرد.
وی مدعی شد: این شیوه ]که ببینیم مواضع امام در موضوعات مختلف چه بوده[ در بلندمدت به نفع نظام و مملکت نیست؟ که سبب میشود به جای آنکه به شیوه خود امام(ره) عمل کنیم و خود بیندیشیم که خیر و صلاح مملکت و اقتضائات کشور چه چیزی را میطلبد، بگردیم و ببینیم که امام(ره) 30 سال پیش چه گفتهاند و چه نظری داشتهاند. من جسارتاً پیشنهاد میکنم به جای تمسک به این شیوه، از سلوک خود امام(ره) استفاده کرده و ببینیم که عقل و خرد نخبگان و صاحبنظران ما به اضافه مقتضیات روز، چه چیزی را تجویز میکنند. بماند این نکته بدیهی که اگر مسائل امروزمان را حکماً خواسته باشیم با سیره امام(ره) چارهجویی کنیم، در آن صورت تکلیف مسائلی که مشارالیه هیچ نظری در مورد آنها نداشتهاند چه میشود؟
البته ادبیات آقای زیباکلام طبق معمول انکار بدیهیات و تجاهلالعارف به قصد زیر سؤال بردن هر آنچه که نمیپسندد است. اما کیهان چند استدلال روشن دارد. اینکه چرا آقای هاشمی دگرگونی در مواضع خویش را به حضرت امام نسبت میدهد که سیره سیاسی کاملاً روشن و مضبوطی درباره مبارزه با شیطان بزرگ و رژیم صهیونیستی دارد؟ ثانیاً حضرت امام در دوران حیات خویش از برخی تحریفها نسبت به مواضع خود ابراز نگرانی کرده و فرمول دقیقی برای بازشناسی تحریفها و تحریفگران توصیه کردند که شامل صدا و تصویر و تایید کارشناسان خبره است. همین واقعیت باعث شده تا زیباکلام با تلویح و به زیرکی از هاشمی بخواهد این بازی از پیش باخته و ناشیانه را ادامه ندهد. اما مسئله مهم این است که چرا مسئله آمریکا نه 30 سال پیش و نه امروز قابل حل نبود. برخلاف دروغبافی آقای زیباکلام، مسئله واقعی این است که خباثتها و دشمنیهای آمریکا طی 60 سال تداوم و تصاعد داشته است و همین سند روشنی برای انزجار از سیاستهای این رژیم استکباری است. آمریکا تا همین امروز علناً از جریانهای برانداز حمایت میکند و برای آنها بودجههای هنگفت اختصاص میدهد، از تروریستهای ضدایرانی جانبداری میکند و صراحتاً درباره اعمال تحریمهای جدید اعلام میکند که مقصودش به زانو درآوردن ملت ایران است.
بنابراین برخلاف ادعای آقای زیباکلام که ادای مجتهدها را درآورده و از هاشمی خواسته این طوری- به جای استناد به مواضع امام- مسئله و اصل (بلکه صورت سند) را پاک کند، واقعیت این است که چون صورت مسئله و موضوع سر جای خود باقی است، حکم آن نیز سر جای خود باقی است. ضمن اینکه سیاستهای کلی نظام از جمله در زمینه سیاست خارجی طبق قانون اساسی به رهبری اختصاص دارد و در این زمینه تشخیص وجدان و فطرت عمومی با نظر رهبری نظام طی 35 سال گذشته تطابق کامل داشته و برآیند آن در شعار مرگ بر آمریکا که برگرفته از منطق قرآن میباشد جلوه کرده است.
ترامادول مسکنی بسیار قوی است که معمولا برای سرکوب دردهای مزمن و شدید استفاده می شود. افرادی که از دردهای مزمن رنج می برند، ممکن است مدت ها به مصرف دوزهای مداومی از ترامادول توصیه شوند که به آنها کمک می کند این درد مزمن و آزار دهنده را از خود دور کنند.
ترامادول یک داروی نارکوتیک است. این بدین معناست که خیلی افراد با مصرف طولانی مدت آن ممکن است در معرض خطر اعتیاد به آن قرار بگیرند.
این اعتیاد با احساس نیاز اجباری به مصرف مداوم و مکرر قرص شناخته می شود. احساسی که به فرد دستور می دهد به مرور مصرف قرص را افزایش دهد، به طوری که فرد بدون مصرف ترامادول هیچ کاری نمی تواند انجام دهد.
فراموش نکنید که خطر مصرف مواد مخدر هم در افراد وابسته به مصرف ترامادول به شدت افزایش می یابد، چراکه فرد به مرور نیاز بیشتری به مصرف قرص در خود می بیند و گاهی برای تامین این نیاز از مخدرهای قویتر و البته غیر قانونی کمک می گیرد.
تاثیرات کوتاه مدت ترامادول
ترامادول با مهار ارسال پیام درد از اندام ها به مغز، تاثیر خود را به عنوان داروی مسکن بر بدن می گذارد. از این رو بیماران به مرور مصرف آن را خودسرانه افزایش می دهند، با این هدف که به آرامش بیشتری برسند.
این افزایش مصرف کوتاه مدت ترامادول، تاثیرات زیر را بر بدن فرد می گذارد:
- احساس شادی: ترامادول تاثیری مشابه داروهای ضد افسردگی بر بدن دارد. بدین معنی که با افزایش سطح سروتونین در مغز، باعث احساس شادی و انرژی بیشتر می گردد.
- کاهش استرس و اضطراب: ترامادول به دلیل تاثیر بر عملکرد مغز، باعث احساس آرامش کاذب در فرد می گردد. از این رو امروزه به دارویی تبدیل شده که متاسفانه نوجوانان و جوانان در هنگام رویارویی با مشکلات و شکست ها، آن را تنها راه برای کسب آرامش می دانند.
- از بین رفتن درد: همانطور که گفتیم ترامادول یک مسکن قوی است. بدین صورت که با مهار کردن ارسال پیام درد به مغز باعث سرکوب احساس درد می گردد. این تاثیر می تواند از آن جهت خطرناک باشد که فرد در این شرایط هیچ دردی را حتی در زمان جراحت احساس نمی کند و نمی تواند در این شرایط از خود محافظت کند.
این علائم و نشانه ها بدون شک برای بسیاری از افراد و مخصوصا جوانان مطلوب است و آنها را به مصرف هرچه بیشتر قرص و در نتیجه اعتیاد به آن وامی دارد. مخصوصا اگر فرد دچار افسردگی و یا اضطراب باشد.
عوارض
گذشته از تمام اثرات ترامادول که آن را برای بیمار دارویی مطلوب و آرامش دهنده می کند، مصرف ترامادول بیش از یک مدت کوتاه درمانی، عوارض سوء زیادی نیز بر بدن بر جای می گذارد.
افرادی که سابقه حملات عصبی مانند صرع و تشنج دارند نباید از ترامادول استفاده کنند، چراکه مصرف این دارو می تواند باعث حمله عصبی مجدد گردد.
ترامادول همچنین باعث بی ثباتی، عدم تعادل، سرگیجه و احساس بی خیالی در افراد می شود.
اثرات بلند مدت مصرف ترامادول
به دلیل عوارض نامطلوب، این دارو معمولا برای درمان و مصرف طولانی مدت توصیه نمی شود. اثرات سوء مصرف درازمدت ترامادول بسیار متنوع و شدیدند که از میان آنها به برخی موارد اشاره می کنیم:
تحمل و عادت کردن به دارو: از آنجایی که ترامادول با تاثیر بر مغز و عملکرد عصبی تاثیرات خود را می گذارد، خطر عادت کردن و تحمل بدن نسبت به این دارو بسیار بالا است. در واقع وقتی بدن به حضور ترامادول عادت می کند، برای رسیدن به تاثیرات اولیه سرکوب درد و سایر تاثیرات مطلوب آن، فرد نیاز دارد مقدار داروی مصرفی را بالا و بالاتر ببرد.
وابستگی: همراه با تحمل دارو، خیلی از افراد در اثر مصرف بلندمدت ترامادول به آن عادت کرده و در واقع به آن وابسته می شوند. در این زمان است که از تاثیرات درمانی دارو خبری نیست و در حقیقت بدن فرد ترامادول را به عنوان ماده ضروری و اصلی برای عملکرد طبیعی بدن می شناسد. در این هنگام، توقف مصرف و یا حتی کاهش مقدار مصرف دارو، فرد را به شدت ضعیف و بیمار می کند.
همه این عوارض است که منجر به اعتیاد به ترامادول می شود. بسیاری از افراد معتاد به این دارو در خیابان ها دنبال آن نمی گردند. در واقع بیشتر افراد شروع مصرف خود را با تجویز پزشک گزارش کرده اند، در حالی که خودسرانه مقدار مصرف را افزایش داده و بنابر دستور پزشک، مصرفشان را توقف نکرده اند. این افراد پس از دوره درمان، به دنبال راه های غیر قانونی برای پیدا کردن ترامادول هستند.
اگر این اتفاق برای شما یا کسی از نزدیکانتان افتاده است، خجالت نکشید. بر اساس تخمین های بین المللی تقریبا 20 درصد افراد، دوره ای از زندگی خود را رفتارهای مخاطره آمیز در مصرف داروها را داشته اند. مهم این است که هرچه سریع تر و با بهترین راه از این دام رهایی یابیم.
درمان سوء مصرف ترامادول
اگر شما تصمیم خود را گرفته اید که از مصرف این داور، عوارض سوء آن و البته هزینه های بالایی که در این راه صرف کرده اید رهایی یابید، باید حتما با پزشک مشورت کنید.
پزشکان در این شرایط بسته به شرایط شما و نیز اینکه چه مقدار از دارو را برای چه مدت مصرف کرده اید، بهترین راه درمانی را برای شما انتخاب می کنند.
در این روش، پزشک داروهای دیگری را جایگزین داروهای کنونی شما کرده و به مرور مقدار ترامادول مصرفی را کم می کنند تا در نهایت مصرف آن به کلی کنار گذاشته شود.
در این شرایط فرد کمترین عوارض را از کنار گذاشتن ترامادول تجربه می کند.
روش دیگری به نام سم زدایی سریع وجود دارد که با خارج کردن دارو از بدن، فرد را از شر اعتیاد به ترامادول و سوء مصرف داروهای دیگر رها می کند.
با این حال این بیماران نیز نیاز دارند که مورد بررسی و پیگیری قرار گیرند و پزشک برنامه های درمانی خاصی و نیز داروهای مناسبی را برای آنها در نظر می گیرد.
منبع:تبیان
به نقل ازدیدبان: بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع فرماندهان سپاه و نکتهای که ایشان در باب «نرمش قهرمانانه» بیان کردند باعث بروز تحلیلهای مختلفی در میان رسانهها شده است. این در حالی است که بیانات ایشان روشن و واضح بوده است و هر چند تحلیل و تبیین بیانات ایشان در رسانهها کاری ضروری و لازم است اما توضیحات خود ایشان به حدی واضح است که نیاز به تفسیر و تبیینهای بعضا نادرستی که صورت میگیرد نیست. متن حاضر میکوشد که اولا با استناد به اصل سخنان ایشان یکبار دیگر به صورت خلاصه مطالب مورد نظر ایشان را بیان کند و د ضمن با نگاهی به برخی از تحلیلهای صورت گرفته در رسانهها قوت و ضعف تحلیلهای موجود را مورد بررسی قرار دهد.
بیانات بسیار مهم رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع فرماندهان سپاه و نکات بسیار مهمی که ایشان دراین جمع بیان داشتند موضوعات ومحورهای فراوانی برای بررسی و تحلیل و دقت نظر دارد.
خلاصه موضوعات آنچه رهبری بیان داشتند
ایشان در این جلسه هم از تاریخ اسلام و سابقه رفتار سیاسی و حکومتی ائمه معصومین علیهم السلام درسهایی را بیان کردند. هم از تاریخ انقلاب و رفتارهای حکیمانه امام خمینی رحمت الله علیه درسهایی را تذکر دادند و هم به تبیین برخی از مسائل در باب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پرداختند و هم به مساله هستهای و سیاست خارجی جمهوری اسلامی وارد شدند و در همین موضع بحث «نرمش قهرمانانه و شرط آن» را مطرح کردند و هم در باب آینده نظام جمهوری اسلامی و آینده روشن انقلاب سخن به میان آوردند و به استدلال پرداختند.
آنچه رسانهها پرداختند
رسانههای مختلف داخل و خارج نظام در برابر این سخنان حکیمانه و مباحث مختلف مطرح شده در آن غالبا به بحث از همین موضوع نرمش قهرمانانه پرداختند. شدت واکنشها به این موضوع به حدی بود که برخی از رسانهها به جمع آوری واکنشهای خارجی به این موضوع پرداختند و گزارشهایی در این زمینه منتشر کردند. به عنوان مثال میتوانیداین گزارشمراجعه کنید.
رسانههای ضد انقلاب و وابسته به خارج کشور نیز تلاش کردند که نرمش قهرمانانه را همان جام زهری عنوان کنند که امام خمینی رحمت الله علیه پذیرش قطع نامه 598 را به آن تعبیر کردند. این رسانههای خارجی و ضد انقلاب تلاش کردند تا بیانات رهبری را به عنوان کوتاه آمدن ایران و پذیرش خواستهای غرب جلوه دهند. به عنوان مثال صدای آمریکا و رادیو بیبیسی و سایتهای ضدانقلاب خارج نشین میان نرمش قهرمانانه و جام زهر مقایسههایی انجام دادند. به عنوان مثال به این گزارش مراجعه کنید:
گزارش بی بی سی از "نرمش قهرمانانه"/ این تشک تنها یک برنده دارد
اما برخی از رسانهها نیز به تبیین این امر اما به صورت غلط و نصفه و نیمه وارد شدند. این رسانهها تصور کردند که منظور رهبر معظم انقلاب از نرمش قهرمانانه این است که دوران کنونی کشور ما مانند دوران حکومت امام حسن علیه السلام است و استدلالی که بر این امر ارائه نمودند این بود که زیر عنوان کتاب صلح امام حسن علیه السلام که رهبر معظم انقلاب مترجم آن هستند همین عبارت نرمش قهرمانانه را دارد و به انتشار صفحه اول این کتاب یا طرح روی جلد آن پرداختند: به عنوان مثال میتوانید به گزارشهای زیر مراجعه کنید:
ب- نرمش قهرمانانه؛ اشاره ظریف رهبری به «صلح امام حسن»
ج- عکس کتابی از مقام معظم رهبری با عنوان «نرمش قهرمانانه تاریخ»
در همین راستا برخی دیگر از رسانههای داخلی تصور کردهاند که این بیان رهبر معظم انقلاب تغییری در استراتژی نظام جمهوری اسلامی است و از این رو نظام اسلامی قرار است استراتژی جدیدی را در پیش گیرد. در حالی که رهبر معظم انقلاب اسلامی صراحتا بیان داشتند که تغییر تاکتیکها به معنی تغییر استراتژی نیست و عوض کردن تاکتیکها به معنی تغییراتی کلان در راهبردهای کلان و دور شدن از اهداف و آرمانها نیست. به عنوان مثالی در این زمینه میتوان به این گزارش اشاره کرد.
اما برخی رسانههای دیگر تلاش کردند تا با نگاهی جامع به این بیان رهبری معظم توجه کنند و مخاطب خویش را نیز به این نگاه جامع دعوت نمایند. به عنوان مثال به این گزارش مراجعه نمایید:
لزوم فهم صحیح سیاست "نرمش قهرمانانه" و شرط اصلی آن
این تحلیل از آنجا که احصاء خوبی از محورهای اصلی بیانات رهبری و سیر بیان آن انجام داده است قابل مطالعه و مفید است امااشکالی که به تحلیل بالا وارد است این است که مساله شرطی که رهبر معظم انقلاب مطرح کردند را کمرنگ و در حد اشارهای در میان محورهای دیگر سخنان ایشان ذکر کرده است این در حالی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی در این بیان خویش به صراحت به بیان شرط اصلی چنین تاکتیکی اشاره و آن را توضیح دادند.
بیان رهبر معظم انقلاب چه بود؟
اولا به مخاطبان خود توصیه میکنیم که برای درک بهتر سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی به متن اصلی این سخنان که در پایگاه رسانهای دفتر مقام معظم رهبری در خبر «بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى» موجود است.
علاوه بر این شایسته است که آن بخش از بیانات رهبر معظم انقلاب که در آن این مطلب بیان شده است را با دقت مطالعه کرد. ایشان در آن فراز بیان میدارند:
«هیچ کس در چشم این دشمنان منفورتر از چهرهى درخشان و آفتاب فروزان امام بزرگوار ما نبود؛ برایش احترام قائل بودند، امّا از ته دل دشمنش بودند؛ بهخاطر اینکه ایستاده بود، بهخاطر اینکه امام با دو خصوصیّت بىنظیر «بصیرت کامل» و «قاطعیّت تمام» - هم خوب میدید و درست میفهمید، هم قاطع مىایستاد - سدّى بود در مقابل پیشرفت اینها و در مقابل ناخن زدن و نیش زدن و ضربه زدن اینها؛ لذا با او دشمن بودند. البتّه عرض کردیم برایش احترام هم قائل بودند، میفهمیدند عظمت او را، امّا هرچه عظیمتر، از چشم آنها مبغوضتر؛ امروز هم همینجور است؛ هر کسى که در پایبندى به این ارزش اصولى و اصلى، یعنى ارزشى که هویّت سیاسى انقلاب را معیّن میکند - لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون - پایبندتر باشد و بفهمد که فهرست مشکلات تولیدشده و ایجادشدهى دشمنان علیه نظام اسلامى در این چهارچوب میگنجد - هرکسى با یک چنین بینشى و با ایستادگى در این راه باشد - همانقدر براى آنها مبغوض است. البتّه عالَم دیپلماسى، عالَم لبخند زدن است؛ لبخند هم میزنند، مذاکره هم میکنند، درخواست مذاکره هم میکنند، خودشان هم میگویند. به یکى از این سیاستمداران غربى چند روز پیش از این گفته بودند شما که میخواهید مذاکره بکنید با ایران، خب دشمن است ایران؛ گفته بود خب، آدم با دشمن مذاکره میکند دیگر! یعنى اقرار به دشمنى با ایران؛ صریح میگویند. علت دشمنى اشخاص نیستند، علت دشمنى این حقیقت و این هویّت است. همهى آنچه که میگویند در این چهارچوب باید تفسیر و تحلیل بشود، در این چهارچوب باید فهمیده بشود.
ما مخالف با حرکتهاى صحیح و منطقى دیپلماسى هم نیستیم؛ چه در عالم دیپلماسى ، چه در عالم سیاستهاى داخلى. بنده معتقد به همان چیزى هستم که سالها پیش اسمگذارى شد «نرمش قهرمانانه»؛ نرمش در یک جاهایى بسیار لازم است، بسیار خوب است؛ عیبى ندارد، اما این کشتىگیرى که دارد با حریف خودش کشتى میگیرد و یک جاهایى به دلیل فنّى نرمشى نشان میدهد، فراموش نکند که طرفش کیست؛ فراموش نکند که مشغول چه کارى است؛ این شرط اصلى است؛ بفهمند که دارند چهکار میکنند، بدانند که با چه کسى مواجهند، با چه کسى طرفند، آماج حملهى طرف آنها کجاى مسئله است؛ این را توجّه داشته باشند.»
اگرمخاطبان گرامی فرصت مطالعه کل متن را نداشته باشند شایسته است که تیترهای اصلی بیانات ایشان در این سخنرانی را مورد توجه قرار دهند. این تیترها چنان که در آدرس زیر به تفصیل بیان شده است به شرح زیر هستند:
1- تحلیلی از نقش امام رضا علیه السلام در برابر دستگاه ظالم بنیعباس
2- درس گرفتن از عمل امام رضا علیه اسلام در برنامه ریزی بلند مدت و وظیفه سپاه و شباهت آن به موضع امام رضا علیه السلام در این بخش
3- نگاهی به کارنامه سپاه در طول دوران پس از انقلاب
4- ضرورت انقلابی زیستن و انقلابی ماندن و مخالفت با این توجیه که دنیا تغییر کرده است
5- تبیین رابطه سپاه و سیاست
6- تبیین منطق انقلاب اسلامی مبنی بر ظالم و مظلوم نشدن
7- تبیین علت دشمنی دشمنان با انقلاب اسلامی و امام خمینی رحمت الله علیه
8- برنامه مداوم مستکبرین در گسترش جنگ، فساد و فقر
9- تبیین موضع جمهوری اسلامی در مساله هستهاى
10- اعلام موافقت با حرکتهاى صحیح و منطقى دیپلماسى و مساله «نرمش قهرمانانه» و شرط اساسی آن
11- تاکید بر آیندهى روشن انقلاب اسلامى
12- استدلال بر این که آینده روشن انقلاب اسلامی امری حقیقی و قطعی است.
نرمش قهرمانانه چه نیست؟
حال که متن اصلی و فرازها و محورهای اصلی بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی مورد توجه قرار گرفت شایسته است که به اصلاح برخی از سوء فهمهای احتمالی یا مطرح شده در بالا بپردازیم.
اولا: نرمش قهرمانانه به معنی دست برداشتن از اصول نیست.
سیر مطالب رهبر معظم انقلاب در سخنرانیهای سابق و حتی خود این سخنرانی شاهدی بر این ماجراست. ایشان در فراز چهارم که در بالا ذکر شده است به صراحت از لزوم انقلابی بودن و انقلابی ماندن سخن میگویند و در فراز ششم منطق مستحکم نظام اسلامی در باب ظالم و مظلوم نشدن را تبیین میکنند و در فراز هشتم و نهم مقابله نظام اسلامی با مستکبرین را تکرار میکنند ودر فراز نهم منطق جمهوری اسلامی در باب مساله هستهای را با استحکام کامل بیان مینمایند و در دو فراز آخر نیز بر آینده روشن انقلاب اسلامی تاکید میکنند. همه اینها نشان میدهد که بیان رهبری حاوی هیچ تجدید نظری در اصول و مبانی و یا اجازه دست برداشتن از آرمانهاو اصول نیست. از این رو باید پذیرفت که نرمش قهرمانانه یعنی اجازه تغییر یک تاکتیک و استفاده از یک روش یا تاکتیک دیگر برای دستیابی به هدف بلند مدتی که تغییری در آن هدف ایجاد نمیکند.
ثانیا: نرمش قهرمانانه بی قید و شرط نیست.
واضح است که رهبری معظم انقلاب شرطی اساسی برای نرمش قهرمانانه ذکر کردند و آن این که نرمش قهرمانانه به شرط آن است که کسی که قرار است این تاکتیک را اجرا کنند، فراموش نکند که طرفش کیست؛ فراموش نکند که مشغول چه کارى است؛ این شرط اصلى است؛ بفهمند که دارند چهکار میکنند، بدانند که با چه کسى مواجهند، با چه کسى طرفند، آماج حملهى طرف آنها کجاى مسئله است؛ این را توجّه داشته باشند.
ثالثا: اوضاع ایران کنونی اوضاع دوران صلح امام حسن علیه السلام نیست.
نگاهی به متن بیانات رهبر معظم انقلاب و حتی مطالعه فرازهای ذکر شده در بالا نشان میدهد که منظور رهبر معظم انقلاب این نیست که اوضاع کنونی ایران اوضاع دوران صلح امام حسن علیه السلام است. اوضاع ایران به گونهای است که رهبر معظم انقلاب در پایان سخنان خود به صراحت و با استدلال از آینده بهتر و روشن ایران اسلامی و آینده روشن انقلاب اسلامی سخن میگویند. با چنین اوضاعی نمیتوان مدعی شد که ایشان اوضاع کشور را تیره و تار میبینند و یا به آینده کشور بدبین هستند. اصولا یکی از اموری که مسلم است این است که شخص رهبر معظم انقلاب همواره مرکز و محل امید و انگیزه دادن بودهاند و همیشه به همه نیروهای انقلابی امید می دادند و همواره به خوشبینی به آینده نظام و انقلاب معروف بودهاند. در همین سخنرانی نیز با صراحت و تاکید از آینده روشن انقلاب اسلامی سخن گفتهاند. پس نمیتوان چنین تهمتی را به ایشان روا داشت که ایشان اوضاع کشور را اوضاع صلح امام حسن علیه السلام میدانند.
رابعا: نرمش قهرمانانه کار ناصحیحی نیست.
این نکته را نیز در پایان باید خاطر نشان کرد که نرمش قهرمانانه کاری از سر ناچاری و یک اقدام غلط که مجبور به انجام آن شدیم نیست. نرمش قهرمانانه تاکتیکی است که رهبر معظم انقلاب از آن چنین تعبیر میکنند: «ما مخالف با حرکتهاى صحیح و منطقى دیپلماسى هم نیستیم؛ چه در عالم دیپلماسى ، چه در عالم سیاستهاى داخلى.» از این رو این یک تصمیم کاملا صحیح و منطقی و با لحاظ شرایط خود است. کاری غلط و نادرست نیست که بخواهیم از سر مجبوری و زور انجامش دهیم و از انجام آن ناراحت و نگران و پریشان باشیم.
نکته پایانی این متن آن است که چنین دقت نظرهایی در بیانات رهبر معظم انقلاب حاکی از آن است که همه ما نیازمند توجه بیشتر و دقت نظر بیشتر در بیانات رهبر معظم انقلاب هستیم تا از سوء برداشت از بیانات ایشان مصون بمانیم و نیز اجازه ندهیم که دشمنان برای ما سخنان رهبرمان را تفسیر کنند.
به نقل از دیدبان، حاج قاسم سلیمانی از انعکاس ضعیف موفقیت های ارتش سوریه و جبهه مردمی آن در رسانه های داخلی گلایه کرده است. از آنجا که سوریه نقش محوری در جبهه مقاومت دارد هرگونه تحولات آن بر کل این محور از جمله ایران اثرگذار است و هم اکنون که نوار پیروزی های ارتش سوریه پیوسته ادامه دارد هیچ یک از رسانه ها آنگونه که باید این موفقیت ها را به تصویر نمی کشند.
گفتنی است گرچه خبرنگار شبکه پرس تی وی به نام مایا ناصر در سوریه از ناحیه گردن مورد اصابت تک تیرانداز قرار گرفت و شهید شد اما خبرنگاران بخش های داخلی اخبار صدا و سیما کمتر خود را به خطر می انداخته و تصاویر ناب از میدان نبرد تهیه می کردند. از این میان عملکرد حسن شمشادی، سید محمدرضا حسینی بای و کامران نجف زاده یک نوع تحرک و جذابیت را به اخبار مربوط به سوریه بخشید.
به هر حال دیدبان به عنوان یک رسانه مجازی افتخار دارد علاوه بر تولید و انتشار مطالب تحلیلی، اقدام به انتشار اینفوگرافی های مختلفی در این زمینه نمود که می توان به "نقشه درگیری های شهری در سوریه" و "جنگ نیابتی در شام" و همچنین جزوه دوزبانه تحولات سوریه (به زبان فارسی و عربی) اشاره نمود. امیدواریم در ادامه این روند همه رسانه ها اعم از تصویری، شنیداری، مکتوب و مجازی به وظیفه انقلابی و دینی خود عمل کنند.