سفارش تبلیغ
صبا ویژن

با این الگوها مشکل حجاب حل نمیشود

با این الگوها مشکل حجاب حل نمی‌شود 
آیا در روند مذکور هیچ بازیگری که حجاب و پوشش عادی او – در جامعه و نه در فیلم‌ها و سریال‌ها – همان حجاب مورد قبول جامعه است، وجود ندارد؟ یا چنین افرادی جذب این هنر نمی شوند؟

چرا پوشش بازیگران ما این گونه است؟

احتمالا هیچ یک از ما بازیگر زن چادری نمی شناسیم و یا دست کم تعداد آنها و یا شاید نمود آنها در جامعه به اندازه ای کم است که هرگز در ذهن ها نمانده است.

موضوع حجاب و نوع پوشش بدون تعارف در سال های اخیر در جامعه ما به چیزی فراتر از یک چالش اجتماعی تبدیل شده که گاه حتی موضوعات سیاسی نیز از آن متاثر می شود.

تا کنون در مورد متناسب نبودن نوع پوشش رایج در شهرهای بزرگ کشور که کم کم به شهرهای کوچک تر نیز سرایت کرده، با آنچه از یک جامعه اسلامی بر اساس آموزه های دینی انتظار می رود، بسیار گفته و نوشته شده است.

مسائلی از قبیل کار فرهنگی زیربنایی، وضعیت آموزش در مدارس و دانشگاه ها، میزان توجه به حجاب در خانواده ها، تاثیر رسانه های گوناگون از جمله شبکه های ماهواره ای، تغییر سبک زندگی و لزوم جهت دادن به آن بر اساس الگوی ایرانی اسلامی، نوع برخورد با بدحجابان از جمله وجود یا عدم وجود گشت ارشاد و.. بارها و بارها سخن گفته و شنیده شده است.

در اینجا قصد تکرار این مباحث را نداریم. صرفا به موضوعی اشاره می کنیم که اگرچه با همه مباحث فوق به نوعی در ارتباط است اما ممکن است در بسیاری نقدها نیز ناخواسته نادیده گرفته شود.

موضوع گروه های مرجع و الگو در جامعه را هرگز نمی توان از بحث حجاب جدا کرد. بی تردید یکی از این گروه های الگو در جامعه بازیگران هستند.

عده ای از کارشناسان معتقدند هدایت محصولات هنری به سمتی که موفقیت ها توسط افرادی به دست آید که در ضمن زندگی اجتماعی عادی خود از حجاب قابل قبولی برخوردارند می تواند در نگرش جامعه به حجاب موثر باشد.

به عقیده این عده از کارشناسان، در حال حاضر به طور مثال در سریال های تلویزیونی و یا فیلم های سینمایی کشور افرادی که در زندگی به بن بست رسیده‌اند با حجاب و پوشش به مخاطب معرفی می‌شوند و البته عکس این موضوع نیز صادق است.

با این وجود موضوع بحث فراتر از این گفته‌هاست.

حرف اینجاست که حتی مثلا اگر بازیگری با حجاب مورد انتظار در یک فیلم یا سریال به محبوبیتی فوق العاده دست پیدا کند و حتی بتواند به عنوان الگو، نوع پوشش و زندگی مورد نظر کارکتر فیلم را تبلیغ کند، وقتی خود در انظار عمومی با پوششی کاملا متفاوت ظاهر می شود چه بلایی بر سر همان “تاثیرگذاری” و “تبلیغ” می آید؟

واقعا چرا پیدا کردن تصویری از بازیگران زن ایرانی با حجابی که در عرف جامعه پوشیده و مناسب تلقی شود، تقریبا محال است؟!

موضوع تا بدانجا پیش رفته که اگر برخی از بازیگران زن ایرانی در یک پروژه سینمایی یا تلویزیونی با چادر حاضر شوند، به عنوان موضوعی “جالب” تلقی شده و عکس آن در فضای مجازی با همین عنوان منتشر و توزیع می شود!

آیا روند انتخاب بازیگر در سینما، تئاتر و تلویزیون ما مشکل دارد؟

آیا در روند مذکور هیچ بازیگری که حجاب و پوشش عادی او – در جامعه و نه در فیلم‌ها و سریال‌ها – همان حجاب مورد قبول جامعه است، وجود ندارد؟ یا چنین افرادی جذب این هنر نمی شوند؟

موضوع هرچه باشد تردیدی نیست که الگوی بسیاری از جوانان کشور ما صرفا ظاهر بازیگران ایرانی در سریال ها و فیلم‌های سینمایی و به طور کلی محصولات هنری نیست؛ بلکه پوشش، اخلاق و منش آنها در زندگی عادی – که امروزه با وجود رسانه‌های گوناگون و امکان دسترسی آسان به همه آنها، هرگز بر کسی پوشیده نیست – هم موثر و غیرقابل چشم پوشی است. اما راه حل چیست؟

 

منبع: صراط


      

آقای خاتمی! خط شما یا خط امام؟!

1

آقای خاتمی! خط شما یا خط امام؟!
اخبار ویژه کیهان
 
یکی از سران فتنه به‌رغم تمجید از شیخ مطرود حضرت امام خمینی(ره) مدعی طرفداری از خط امام شد.

آقای خاتمی! خط شما یا خط امام؟!

یکی از سران فتنه به‌رغم تمجید از شیخ مطرود حضرت امام خمینی(ره) مدعی طرفداری از خط امام شد.خاتمی در دیدار فضل‌اله صلواتی که در پوشش بزرگداشت مرحوم سید جلال‌الدین طاهری به ملاقات وی رفته بود، گفته است: اصفهان و بخصوص نجف‌آباد مدیون شخصیت والایی چون حضرت آیت‌الله العظمی آقای منتظری است. ایشان یکی از ارکان انقلاب و تئوریسین‌های بزرگ انقلاب اسلامی بودند و جایگاه بسیار مهمی داشتند.

خاتمی پس از ذکر سوابق منتظری و بی‌آن که به سوابق زندگی وی در میدان دادن به باند منافق و تروریست مهدی هاشمی معدوم و خون دل‌هایی که حضرت امام (ره) در این زمینه خورد اشاره کند، مدعی خط امام شد وگفت: «بنده به صراحت می‌گویم امام محور و رهبر انقلاب ماست، ولی ما قرائتی از دین و امام و خط‌ و مشی ایشان داریم و به حد کافی هم می‌توانیم مستند بکنیم. اما قرائت‌هایی امروز وجود دارد که به رسمیت شناخته می‌شود آزاد است و مصونیت دارد و می‌تواند قرائت ما از امام را مورد تنگنا قرار دهد.»

وی افزود:‌‌«ما درباره قرائت‌مان از دین و امام راحل حرف داریم و می‌توانیم از آن دفاع کنیم و معتقدیم انقلاب ما بر آن اساس تحقق پیدا کرد و می‌بایست در عمل هم تحقق پیدا کند. نمی‌شود شما به موضع عملی امام در مقام مسئول اول کشور در موقعیت جنگ و ترور و اضطراب و اضطراری به یک مسئله‌ای متمسک بشوید که هر کشوری و هر حکومتی در دوران بحران مجبور است یک روش‌هایی اتخاذ کند برای حفظ اصل نظامش، این را بگویند خط امام و آن همه حرف‌ها و موضع‌گیری‌ها و روشن‌بینی‌هایی که امام داشتند را اصلاً کنار بگذاریم.»

خاتمی افزود: «امام این همه تاکید روی ملت حق ملت روی ضدیت با دیکتاتوری و محروم کردن مردم از حقوقشان داشتند من خط امام را این می‌دانم که رهبری در روز رای‌‌گیری فرمودند:‌ «رای مردم حق‌الناس است.» میزان، رای ملت است این خط امام است و خطی است که ما باید به دنبالش برویم.»او سپس با بیان اینکه اصلاح‌طلبی واقعی با اعتدال سازگار است گفت: بنابراین شعار اعتدالی که داده می‌شود نه تنها بیرون از حوزه اصلاح‌طلبی نیست بلکه اعتدال با افراط و تفریط از هر طرف که باشد مخالف است.خاتمی گفت: «همه گفته‌اند؛ آقای روحانی هم گفته‌اند. امروز بهترین موقعیتی است که بیاییم دلهایمان را از کینه پاک کنیم، زندانیها آزاد شوند، حصرها برداشته شود و همه کنار یکدیگر باشیم و با فضای برادری همه بتوانیم برای کشور کار بکنیم، مملکت در برابر مشکلات بزرگی قرار گرفته؛ اقتصادی سیاسی فرهنگی مدیریتی، همه باید کنار هم کار کنیم.»

درباره این اظهارات سزاوار یادآوری است که اولاً حضرت امام از جمله درباره عملکرد آقای منتظری و خیانت‌های وی فرمودند‌ «میزان حال فعلی افراد است» و تاکید کردند که وی به منافقین میدان داده و پول بیت‌المال را هزینه آنها می‌کند. در واقع خانه آقای منتظری به تدریج به مسجد ضراری برای آمد و شد طیف‌های مختلف منافقین و کارشکنی علیه نظام و دفاع مقدس شده بود و به همین دلیل نیز حضرت امام، نامبرده را از قائم‌مقامی رهبری عزل کردند، با این وجود ساده‌لوحی‌های منتظری تبدیل به لجبازی و خیانت شد.ثانیاً به هر قرائتی از خط امام قائل باشیم نمی‌توانیم در نفاق امثال خاتمی تردید داشته باشیم چه اینکه در دولت وی از سوی برخی اصلاح‌طلبان به گزافه گفته شد خمینی به موزه تاریخ خواهد رفت اما کوچک‌ترین اعتراضی از خاتمی شنیده نشد، هم‌چنان که 10 سال بعد هنگامی که روی جمهوری اسلامی «در آشوبگری خیابانی خط کشیده شد یا به امام» و به ولایت‌فقیه جسارت کردند، خاتمی نه تنها اعتراض نکرد بلکه جزو تحریک‌کنندگان پشت پرده آن فتنه آمریکایی- اسرائیلی بود.

ثالثاً خاتمی و طیف متبوع وی به خاطر خودکامگی و جاه‌طلبی- و بعضاً آلودگی به سرویس‌های جاسوسی بیگانه- در انتخابات سال 88 مقابل رای 25 میلیون نفری ملت که آن هم حق‌الناس بودند ایستادند و نه تنها این قانون‌شکنی آن هم با دروغ تقلب مرتکب شدند بلکه بستر معرکه‌گیری گروهک‌های ضد انقلاب و آدم‌کشی و حمله به مساجد و تکایا را نیز فراهم ساختند و بنابراین خون قربانیان و هزینه‌های گزاف تحمیل شده به کشور و ملت بر گردن عوامل فتنه سنگینی می‌کند. با این وصف عملکرد طیف مورد اشاره، عین افراط‌گری و فسادطلبی است و نه دخلی به شعار اصلاح‌طلبی دارد و نه تناسبی با شعار اعتدال. این جریان تا هنگامی که امکان تحریک به آشوب داشت، کوتاه نیامد و بنابراین ادعای «پاک کردن کینه از دل» توهین به شعور مردمی است که 8 ماه رفتار از سر شقاوت و خباثت جریان فتنه را به چشم دیدند.

و بالاخره باید پرسید آیا مبانی فکری و سیاسی حضرت امام صرفاً مربوط به دوران بحران و اضطرار بود؟ یعنی این که حضرت امام فرمودند «جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد»، «پشتیبان ولایت‌فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد»، «آمریکا دشمن شماره یک ملت‌ها و شیطان بزرگ است» ، «منافقین از کفار بدترند»،‌«من نمی‌گذارم منافقین، اسلام و مردم بی‌پناه را از بین ببرند» و… نعوذبالله تاریخ مصرف داشته و حالا از نگاه فتنه‌گران دوره نوکری آمریکا و اسرائیل و منافقین است؟!

نقطه ضعف دولت جدید می‌تواند نزدیکی با دولت سازندگی باشد

«قرابت به دولت سازندگی می‌تواند به نقطه ضعف دولت جدید تبدیل شود».روزنامه جمهوری اسلامی ضمن انتشار این تحلیل هشدارآمیز نوشت: «آنچه در مورد این شباهت باید مورد توجه قرار گیرد رویکردهای اقتصادی دولت یازدهم است خصوصاً اینکه اغلب چهره‌های مشترک دولت یازدهم با دولت‌های پنجم و ششم، وزرا و مسئولان اقتصادی هستند. واقعیت این است که در بررسی روند تغییرات شاخص‌های اقتصادی و فراز و فرودهای سال‌های پس از انقلاب اسلامی، علاوه بر سال‌های 84 تا 92 یعنی دوران دولت‌های نهم و دهم، سال‌های 68 تا 76 یکی از پرتلاطم‌ترین دوره‌های تاریخی اقتصاد ایران بوده است.»

این روزنامه می‌افزاید: «آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با هدف انجام اصلاحات ساختاری در اقتصاد ایران، دست به تغییراتی در فرایند قیمت‌گذاری، پرداخت یارانه‌ها و تعیین نرخ ارز زد که به دلائل و علل گوناگون دستخوش چالش‌های فراوانی شد و سرانجام ناتمام باقی ماند. حال و با گذشت حدود 16 سال از آن زمان، دولتی در ایران بر مسند نشسته است که نه تنها رئیس آن قرابت فکری فراوانی با رئیس دولت‌های پنجم و ششم دارد بلکه دولتمردانش نیز خصوصاً در حوزه اقتصادی، عمدتاً از همان دوران پرتلاطم 16 سال قبل انتخاب شده‌اند. این قرابت فکری همانقدر که می‌تواند نقطه قوت دولت آقای روحانی باشد، استعداد آن را نیز دارد که به نقطه ضعف دولت یازدهم تبدیل شود».

روزنامه جمهوی اسلامی خاطرنشان کرد: «دوستداران و علاقمندان دولت یازدهم، حضور چهره‌های قدیمی و پرسابقه دولت‌های پنجم و ششم را نشانه و علت پختگی دولت می‌دانند و منتقدان دولت یازدهم این تکرار را نه تنها شاهدی برای صحت ادعای بسته بودن دایره چرخش نخبگان در ایران می‌دانند بلکه علامت و پیام روشنی ارزیابی می‌کنند برای احیای مجدد آنچه سیاست‌های اقتصادی لیبرالی دولت‌های پنجم و ششم می‌نامند.» در ادامه این تحلیل آمده است: به نظر می‌رسد اگر دولت یازدهم به دقت و روشنی به تبیین و تشریح مواضع اقتصادی خود نپردازد، این ارزیابی که هنوز در مرحله پیش فرض تحلیلی منتقدان قرار دارد، خیلی زود به الگوی نقد و تحلیل عموم جامعه از رویکردها و اقدامات دولت تبدیل می‌شود.

به عبارت دیگر در شرایط فعلی و با مشخص شدن استخوان‌بندی اصلی دولت و آغاز فعالیت وزراء و مسئولان اقتصادی، این مسئولان باید از مرحله کلی گویی، برشمردن اولویت‌های ناظر بر چالش‌ها و… قدم فراتر بگذارند و راهبردهای اصلی خود را برای جامعه تشریح کنند تا جایگاه دولت یازدهم در فراگرد اقتصادی ایران بهتر مشخص شود، چرا که در این مرحله و شرایط تکرار ضرورت اعتدالگرایی، باز گرداندن آرامش به اقتصاد، بهبود فضای کسب و کار و…، توقف در تاکتیک‌ها تلقی می‌شود.

جمهوری اسلامی تأکید کرد: وزرای دولت اکنون باید برای افکار عمومی به روشنی تشریح کنند که پس از بازگرداندن آرامش به اقتصاد، تعامل با فعالان اقتصادی، جلوگیری از تزریق مستمر نقدینگی به جامعه، تأمین مالی تولید و… در رویکرد کلان خود را در قالب یک دولت مدافع بازار آزاد می‌دانند یا یک دولت رفاه اجتماعی؟ اهمیت پاسخگویی به این پرسش در این است که برای ناظران و کارشناسان تا حدود زیادی مشخص می‌کند، تصمیمات دولت را در چه چارچوبی باید تحلیل و ارزیابی کنند؟ … دولت‌های پنجم و ششم دولت‌هایی با رویکرد اقتصاد آزاد تلقی می‌شوند.

آن جنایت صدام خوب بود ولی این جنایت وحشیانه بود!

وزیر خارجه اسبق آمریکا به حمایت از صدام در جریان حمله به ایران اذعان کرد.جیمز بیکر در اظهاراتی که معیارهای دوگانه و ریاکارانه رژیم آمریکا را نشان می‌دهد. حمایت از صدام را کمک به وی «برای دفاع از خود» توصیف کرد اما حمله صدام به کویت را «اشغالگری وحشیانه» خواند!

وی در مصاحبه با العربیه درباره به هم خوردن روابط آمریکا با عراق در سال 1990 با وجود روابط بسیار گرم میان دو دولت می‌گوید: به مدت یک سال ایالات متحده تلاش‌های بسیاری می‌کرد که صدام را قانع کند که دوباره به جامعه جهانی بپیوندد اما او دائماً و مکرراً به مطالبات ما پشت می‌کرد. همان طور که می‌دانید ایالات متحده آمریکا در زمان جنگ ایران و عراق اطلاعات امنیتی در اختیار او قرار می‌داد و با حکومت وقت عراق سال‌ها همکاری می‌کردیم.

وقتی که صدام حسین به کویت حمله کرد به این معنا بود که کشوری بزرگ وحشیانه کشور کوچک همسایه خود را بدون هیچ گونه توجیهی به تصرف خود درآورد، این مقدمه‌ای برای اقدامی وحشیانه محسوب می‌شد.به گزارش دیپلماسی ایران، بیکر در ادامه اظهارات متناقضش گفته است: قبل از جنگ کویت به عراق کمک کردیم تا بتواند از خودش در برابر ایران در طی آن جنگ طولانی دفاع کند[!] در نتیجه ایالات متحده تا آن جا که ممکن بود هم پیمانی برای عراق محسوب می‌شد. در این میان مسأله‌ای وجود دارد که باعث می‌شود به چیزی جز این معتقد نباشیم که صدام کاری که علیه کویت انجام داد و آن را به تصرف خود درآورد در حقیقت جنگ علیه کشوری همسایه و کوچک با همه ابعاد وحشیگری وتوجیه ملتش به این اشغال وحشیانه بود.

حرف‌های حجاریان را کس دیگری می‌گفت اصلاح‌طلبان چه بلایی بر سرش می‌آوردند؟

عقب‌نشینی اصلاح‌طلبان فتنه‌گر از برخی مواضع گذشته با ملامت شدید عناصر اپوزیسیون و ضدانقلاب مواجه شده است.سایت سکولاریسم نو با اشاره به سخنان رئیس جمهور در تخطئه اردوکشی خیابانی فتنه‌گران و نیز اظهارات حجاریان مبنی بر اینکه ادعای تقلب و تخلف در انتخابات سال 88 واقعیت ندارد، از قول حشمت طبرزدی نوشت: سعید حجاریان استراتژیست اصلاح‌طلبان در میان بهت و حیرت همگان اعلام کرد که در انتخابات 88 تقلب و تخلف صورت نگرفت. به راستی اگر این حرف را یکی از نیروهای مستقل زده بود، همین اصلاح‌طلب‌های حکومتی و دنباله‌روهای به ظاهر چپ و ملی، چه بلایی سر آن می‌آوردند؟

وی می‌افزاید: این فرافکنی‌ها با آن حرف توهین‌آمیز روحانی که تظاهرات جنبش سبز را اردوکشی خیابانی نامید، کامل شد اما صدای هیچ کدام از رسانه‌های حامی اصلاح‌طلبان در نیامد. روحانی با این موضع خود ماهیت واقعی‌اش را رو کرد اما هنوز عده‌ای دست به کار ماله‌کشی و توجیه کاری هستند. اگر احمدی‌نژاد از تظاهرات قانونی جنبش سبز به اردوکشی خیابانی تعبیر کرده بود، همین اصلاح‌طلب‌های حکومتی و دنباله‌ها چه بلوایی به راه می‌انداختند؟

سکولاریسم نو همچنین با انتقاد از سوابق وزرای کشور و دادگستری روحانی، مصطفی پورمحمدی را به عنوان وزیر دادگستری، علی جنتی را به عنوان وزیر ارشاد و رحمانی فضلی را به عنوان وزیر کشور معرفی کرد. این در حالی بود که رأی دهندگان به روحانی بر این باور بودند که او دکتر عارف را به عنوان معاون اولی، مسجد جامعی را وزیر ارشاد و حداقل کسانی چون یونسی و امثال او را به عنوان وزیر اطلاعات برمی‌گمارد. مگر همین اصلاح‌طلبان نبودند که عده‌ای را به پای صندوق‌های رأی کشاندند و به نام جنبش سبز رأی جمع کردند، آیا قرار بود با رأی آن‌ها پورمحمدی، جنتی و رحمانی فضلی و دیگران روی کار بیایند.طبرزدی این را هم نوشته که خیال آزادی دست‌اندرکاران فتنه 88 توهم بوده و نظام معتقد است آنها باید توبه کنند.

واکنش الهام درباره لغو برخی از مصوبات دولت دهم

سخنگوی دولت دهم با اشاره به احتمال تعطیل کردن دفتر رئیس‌جمهور سابق توسط روحانی گفت: احمدی‌نژاد با این موضوع مشکلی ندارد چرا که او به جز دشمن با همه چیز کنار آمده است.غلامحسین الهام در حاشیه مراسم ختم پدر صادق محصولی و در جمع خبرنگاران درباره لغو مصوبات دولت دهم توسط دولت جدید اظهار داشت: اگر مصوبه‌ای حق مکتسبه‌ای برای کسی ایجاد کند آن حق را باید حفظ‌ کرد و در صورت آسیب از این جهت می‌تواند شکایت کند.

سخنگوی سابق دولت با بیان اینکه احمد‌ی‌نژاد در حال مشغول انجام کارهای مربوط به دانشگاه است، در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه اگر آقای روحانی دفتر رئیس‌جمهور سابق را مانند سال 84 تعطیل کند، واکنش آقای احمدی‌نژاد چه خواهد بود، گفت: آقای احمدی‌نژاد مشکلی با این موضوع ندارد و به جز دشمن، با همه چیز کنار می‌آید.به گزارش فارس، وی در خصوص عدم حضور احمدی‌نژاد در مراسم تحلیف و جلسه مجمع و اینکه آیا دلیل سیاسی دارد گفت: تحلیف تعریف قانونی ندارد و از این رو عدم حضور وی دلیل خاصی نداشت.



      

لوطی مطربی که دعایش مستجاب شد

لوطی مطربی که دعایش مستجاب شد 
لوطی صالح مرد فروتن و دست به خیری بود که خیلی از کسبه محل به دعای خیر او چشم امید داشتند.

 امروز، روز فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانه ای است. البته فرهنگی که فقط نامی از آن را می‌شنویم و بعضی ها هم یدک می‌کشند. امید داریم که با زنده نگه‌داشتن این نام خودش هم زنده شود. ما در طول زندگی خود داستان‌ها و حکایت های زیادی از افرادی را می‌شنویم که بعضا در میان مردم به پهلوان یا لوطی مشهور بودند و عاقبت به خوب و خوش داشتند و نامی نیکو از خود به جا گذاشتند مانند طیب حاج رضایی که وصف جوانمردی این لوطی تهران قدیم گوش به گوش و سینه به سینه به ما رسیده. اما در این گزارش بر آن شدیم تا یکی دیگر از این افراد را معرفی کنیم که یکی از گذرگاه ‌های معروف تهران به نام این شخص نام گذاری شده.

لوطی صالح
گذر لوطی صالح با اسم عجیب و غریبش یکی از معروف ترین گذرهای قدیمی تهران است که در زمان آقامحمدخان قاجار ساخته شده و در داخل بازار بزرگ تهران قرار دارد.

گذر لوطی صالح ظاهرا محله خوش نشین های قاجاری بوده است. اگر از پدربزرگ ها و مادربزرگ هایتان بپرسید، احتمالا به یاد دارند که زمانی بیشتر سفارتخانه ها مثل سفارت شوروی و انگلیس در همین محله و در نزدیکی گذر لوطی صالح قرار داشته و خانه خیلی از درباریان قاجار هم در همین محله بوده است.

گذر لوطی صالح از شمال به شهرداری منطقه 12 و محدوده بازار می رسد، از غرب به بازار عباس آباد، از شرق به بازار حضرتی و خیابان مصطفی خمینی و از جنوب به خیابان مولوی.

ماجرای نام این گذر به یکی از لوطی های تهران قدیم بر می گردد که در این گذر زندگی می کرد؛ جایی درست در جنوب بازاربین الحرمین و کوچه هفت تن. می گویند لوطی صالح از آشنایان آقامحمد خان بوده که بر سر یک شوخی بی جا، دستور می دهند بینی اش را ببرند. این ماجرا باعث می شود که کل یک محله به نام تنها ساکن بی دماغ آن معروف شود و این نام را تا ده ها سال بعد حفظ کند!

در کتاب تاریخ عضدی هم به این ماجرا اشاره شده است. میرزا احمد خان عضدالدوله می نویسد که آقامحمد خان بعد از قتل برادرش جعفرقلی خان، یک روز لوطی صالح را در خلوت می خواهد و به او می گوید به دلیل صحبت‌هایی که در مجالس سلطنتی داشته، باید جریمه ای بپردازی: «لوطی صالح گفت تقدیم می کنم اما خداوند در وجود تو گذشت خلقت نفرموده، می‌گیری و باز جان مرا تلف می کنی. پس از گرفتن مبلغ هشت هزار تومان از او روز دیگر او را خواسته، گفت می باید در حق تو رفتاری شود که دیگر روی رفتن مجالس را نداشته باشی.

حکم شد تا بینی او را بریدند. بعد از بریدن بینی چون لوطی صالح آشنای ایام گرفتاری او بود، جرات کرد و گفت دیدی خداوند تعالی در وجود تو گذشت نیافریده، آقا محمد خان دستور داد آنچه از او گرفته شده بود رد کردند و به او گفت برو و به عتبات مجاور باش زیرا می‌ترسم باز از طرف من مغضوب واقع شوی و حرف تو راست شود. لوطی صالح بدون آنکه دیناری ضرر مالی تحمل کند با همان دماغ بریده رفت و در کاظمین تا زمان وفات مجاورت داشت.»

البته این ظلم و خشونتی که در حق لوطی صالح رفت تنها دلیل معروفیت محل سکونت او نشد. لوطی صالح مرد فروتن و دست به خیری بود که خیلی از کسبه محل به دعای خیر او چشم امید داشتند. بعضی از قدیمی های بازار از پدربزرگ های خود شنیده اند که در روزگاری که قحطی آمده بود، مردم راه افتادند طرف بیابان های اطراف که نماز باران بخوانند. لوطی در بازار مانده بود. داریه اش را دست گرفت و رو به آسمان گفت: «رحمت حق بر گنهکاران خوش است...» داریه می زد و می خواند و اشک می ریخت که یک دفعه دانه‌های باران سر و صورت رهگذران را خیس کرد.

منبع: مشرق


      

سبک زندگی دینی | ساده زیستی

 



      

راهی ساده برای برآورده شدن حوائج

راهی ساده برای برآورده شدن حوائج 
استاد اخلاق و معرفت مرحوم حضرت آیت الله خوشوقت از جمله عالمان ربانی بودند که در طول حیات پربرکت خود، به ترویج سنت‌های حسنه‌ای در راستای تعلیم و تربیت دینی پرداختند.

 یکی از این سنت‌ها، برگزاری محفل‌های ختم صلوات و اهتمام ویژه بر آن بود که تا آخرین روزهای عمر شریف ایشان ادامه داشت. هر کس که کمترین شناختی از این عالم فرزانه داشت، می‌دانست که هرجا بزم تعلیم و تربیتی با حضور آیت الله خوشوقت برپاست، بی شک مجلس منور به صلوات بر محمد و آل محمد علیهم السلام می‌شود.

جلسات پربار و مستمر ختم صلوات در تهران و قم از یادگارهای این عالم فرزانه بود، که مقدمه جلسه پرسش و پاسخ قرار می‌گرفت.

در همین راستا، پایگاه اینترنتی "مؤسسه فرهنگی هنری محبین صاحب‌الأمر (عج)" – که متولی انتشار آثار حضرت آیت الله خوشوقت است- نظرات این استاد اخلاق و معرفت درباره صلوات و جلسات ختم صلوات را که در قالب پرسش و پاسخ با ایشان مطرح شده بود، منتشر کرد که در ادامه به جویندگان علم و معرفت تقدیم می‌شود.

همین صلوات فرستادن، توسّل به حضرات معصومین است

 س1: آیا در قرآن آیه‌ای داریم که توسل به غیر خدا بر آن دلالت کند؟

ج: بله توسل به غیر خدا داریم. خدا فرموده است: ”وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَةَ”[1]، وقتی می‌خواهید پیش خدا بیایید دست خالی نیایید، یک چیزی با خود بیاورید. نمازی، روزه‌ای، حجی، اخلاصی، خدمت به دیگرانی، کاری.

یکی از کارهای خوب هم همین است که ما آن‌هایی را که خدا دوستشان دارد و خدا به عنوان انسان‌های کامل قبولشان دارد واسطه قرار دهیم. همین صلوات فرستادن، توسّل به حضرات معصومین است، واسطه قرار دادن این‌هاست. خود خدا هم آیه نازل کرده است که:

“إِنَّ اللَّهَ وَ مَلاَئِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ”[2]

خدا و همه فرشته‌ها درود بر پیغمبراکرم می‌فرستند، شما هم بفرستید. این‌ها همه تجلیل است، یعنی این‌ها بزرگ هستند و چون بزرگ هستند خدا این کار را می‌کند، آدم بزرگ را می‌تواند واسطه قرار دهد.

چرا صلوات می‌فرستیم؟

س2: ما چرا صلوات می‌فرستیم؟ این صلوات چه تأثیری برای ما دارد و آیا باعث افزایش کمالات حضرات معصومین علیهم السلام در آن دنیا هم می‌شود؟

ج: چون خدای متعال حضرات معصومین را هدایت کرد و به راه مستقیم آورد. این‌ها منازل این صراط را طی کرده‌اند و هیچ کسی به اندازه این‌ها آشنا به این کار و راه نیست. لذا خدا گفته است این برنامه را باید از این‌ها یاد بگیرید، دیگران بلد نیستند. لذا برای یاد گرفتن این مسائل فقط باید پیش حضرات معصومین رفت.

خُب وقتی این‌ها منفرداً و منحصراً راهنما شدند، آدم به آن‌ها یک چنین عقیده‌ای پیدا می‌کند که در زمان حیات به آن‌ها احترام و تعظیم می‌کند و بعد از این که از دنیا رفتند هم به زیارتشان می‌رود و زیارتشان می‌کند. این‌ها را پیش خدا واسطه بین خودش و حوائجش قرار می‌دهد. همه این‌ها از لوازم این است که این بزرگواران در جامعه سر زبان‌ها باشند و مردم طرف این‌ها بروند تا دیگران نیایند جای این ها بنشینند و مردم را گمراه کنند.

فایده جلسات ختم صلوات

س3: فائده جلسات ختم صلوات چیست؟

ج: ....باعث می‌شود انسان‌ها طرف دیگران نروند، با معصومین آشنا شوند، دنباله رو حرف آن‌ها باشند، هدایت را از آن‌ها یاد بگیرند. خدا دوست دارد معصومین با زبان و عمل در جامعه تعظیم بشوند، اظهار عظمت نسبت به این‌ها داده شود که دیگران در جمع این‌ها کوچک جلوه کنند و کسی دنبالشان نرود.

بنابراین صلوات و هر نوع بیان منقبت و فضیلت جزء عبادات بسیار بسیار مقرّب است.

س4: مجلس ختم صلوات چگونه باید باشد؟

ج: مؤمنین دور هم جمع شوند یک آغوشی هم باز کنند بنشینند صلوات بفرستند. چیز دیگری لازم ندارد. صلوات عبادت است. روز جمعه مستحب است انسان هزار بار صلوات بفرستد.

امام صادق فرمودند: اگر می‌خواهید دعایتان مستجاب شود چهل تا از مؤمنین را دعوت کنید غذا هم بپزید (و اطعام کنید و) دعا کنید خدا مستجاب می‌کند، اگر چهل تا هم نشد تا چهار تا تنازل کرده‌اند.[3]

در جلسه ختم صلوات هم عده‌ای جمع می‌شوند، کم یا زیاد، به قصد اخلاص و محبت اهل بیت صلوات بفرستند. حوائج بزرگی را خدا به برکت این‌ها برآورده به خیر می‌کند.

س5: اگر در جلسه ختم صلوات چهارده هزارصلوات فرستاده نشود کافی است؟

ج: روزهای جمعه مستحب است هزار بار صلوات بفرستید و روزهای وسط هفته صد بار.

شما می‌توانی وقتی روز جمعه ختم صلوات داری هر نفر هزار بار صلوات بفرستد و اگر جلسه وسط هفته بود هر نفر صد بار بفرستد.

س6: آیا در جلسه ختم صلوات حدیث کساء هم لازم است خوانده شود؟

ج: خیر، خود صلوات، خود مزید بر فضیلت و فائده است.

سلام تعظیم و تجلیل از بنده صالح و با تقواست

س7: در آیه کریمه ”سَلاَمٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ”[4]، سلام به چه معناست؟

ج: یعنی خدا به آن‌ها سلام می‌کند، مگر ما به رسول الله سلام نمی‌گوییم؟ خدا هم می‌گوید: سلام بر شما.

مگر آیه نمی‌گوید خدا صلوات بر رسول می‌فرستد[5]، سلام هم می­‌فرستد. سلام تعظیم و تجلیل از بنده صالح و با تقواست.

س8: در روایت ”مَنْ‏ صَلَّى‏ عَلَیَّ‏ مَرَّةً فَتَحَ‏ اللَّهُ‏ عَلَیْهِ‏ بَاباً مِنَ الْعَافِیَة”[6] (پیامبر صلی الله علیه و آله فرموده است هر کس بر من یک مرتبه صلوات بفرستد دری از عافیت بر روی او باز می‌شود)، منظور از این عافیت، عافیت از گناه است؟

ج: عافیت از همه چیز است، عافیت در دین و دنیا و همه چیز.

س9: آیا می­‌تواند یک مصداقش این باشد که در ترک گناه به انسان برای عافیت از گناه کمک کند؟

ج: خُب صلوات فرستادن خودش تصمیم می‌خواهد. اگر با تصمیم صلوات بفرستید از تصمیم استفاده می‌شود و کار درست می‌شود.

س10: تصمیم بر خود صلوات فرستادن یا بر ترک گناه؟

ج: تصمیم بر خود صلوات فرستادن. اگر تصمیم بگیریم صلوات انجام می‌گیرد، آن‌وقت استفاده از تصمیم در انسان تقویت می‌شود. کم­ کم از صلوات سرریز به نماز و روزه و بقیه چیزها می‌کند، در آن‌جا هم عافیت پیدا می‌شود.

س11: یعنی تاثیرش در ترک گناه فقط همین­‌قدراست یا بیش از این هم می‌تواند باشد؟

ج: بله، همین ­قدر است، تکویناً این مقدار است.

س12: چرا در روایت داریم که وقتی انسان صلوات می­‌فرستد خدا و ملائکه بر او صلوات می­‌فرستند؟

ج: برای تشویق انسان‌ها به ذکر صلوات این حرف گفته شده ­است.

اگر خدا بخواهد صلوات بفرستد یعنی رحمتش را شامل حال ما می‌کند

س13: در همان روایت منظور از صلوات خداوند تعبیر به رحمت شده و صلوات ملائکه، تزکیه؛ منظور از تزکیه بودن صلوات ملائکه چیست؟

ج: اگر خدا بخواهد صلوات بفرستد یعنی رحمتش را شامل حال ما می‌کند، صلوات ملائکه هم دعا است، درخواست از خدای متعال می‌کنند که معادل کاری که کرده به او مزد بدهید، به او اجر بدهید.

س14: مراد آیه ”هُوَ الَّذی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَ مَلائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ”[7] چیست؟

ج: بله دیگر، نتیجه نزول رحمت الهی این می‌شود که آدم از ظلمت بیرون می‌آید و وارد نور می‌شود، دین خدا را می‌پذیرد و عمل می‌کند و وارد نور می‌شود.


س15: آیا ذکر کثیر سبب می‌شود که خدا و ملائکه بر انسان صلوات بفرستند؟

ج: صلوات فرستادن مثل ما! ‌نه، این‌گونه نه، بلکه رحمت شامل حال ما می‌شود.

س16: فرمودید روز جمعه مال عبادت است لطفاً توضیح بفرمایید.

ج: روز جمعه روز بی کاری است،‌آدم شغل ندارد. بجای شغل یک کارهای دیگر را برای آدم گذاشته‌اند. یکی از آن‌ها را گفته‌اند نماز جمعه بخوانید. یکی دیگر را گفته‌اند صلوات بفرستید. یکی دیگر را گفته‌اند دید و بازدید از ارحام متدین بکنید، از این نوع کارها را روز جمعه گذاشته‌اند.
------------------------------------------------------------------
1-      و بطلبید بسوى خدا (قرب و منزلت را) بوسیله طاعت. (ترجمه سراج)      سوره مبارکه مائده ، آیه: 35

2-      البته خداى و فرشتگانش درود مى‏فرستند بر (محمد ص) پیغمبر اى کسانى که ایمان آورده‏اید شما نیز درود بفرستید بر پیغمبر و فرمانش را گردن نهید گردن نهادنى کامل.(ترجمه سراج)     سوره مبارکه أحزاب‏ ، آیه: 56

3-      - ... قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏ مَا مِنْ رَهْطٍ أَرْبَعِینَ‏ رَجُلًا اجْتَمَعُوا فَدَعَوُا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِی أَمْرٍ إِلَّا اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُمْ فَإِنْ لَمْ یَکُونُوا أَرْبَعِینَ‏ فَأَرْبَعَةٌ یَدْعُونَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَشْرَ مَرَّاتٍ إِلَّا اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُمْ فَإِنْ لَمْ یَکُونُوا أَرْبَعَةً فَوَاحِدٌ یَدْعُو اللَّهَ أَرْبَعِینَ‏ مَرَّةً فَیَسْتَجِیبُ اللَّهُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ لَهُ. کتاب کافی ج‏2 ؛ ص487

4-       (بهشتیان را) تحیتى است گفته شود گفتنى از جانب پروردگار مهربان(ترجمه سراج)    سوره مبارکه یس‏، آیه: 58

5-      -  إِنَّ اللَّهَ وَ مَلاَئِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً سوره مبارکه أحزاب‏ ، آیه: 56

6-      بحار الأنوار ج‏91 ؛ ص63

7-      او آن خدائیست که رحمت مى‏‌کند بر شما و فرشتگان او (براى شما آمرزش خواهند) تا بیرون آرد شما را از تاریکی ها (از فراموشى و بى‏خبرى) بروشنى (بیاد خدا) و پیوسته خدا به مؤمنان مهربان است (ترجمه سراج)      سوره مبارکه احزاب آیه



      

فتوای رهبرانقلاب درباره طواف در طبقه فوقانی کعبه

فتوای رهبرانقلاب درباره طواف در طبقه فوقانی کعبه 
مقام معظم رهبری در استفتایی دیدگاه خود را درباره طواف در طبقه فوقانی کعبه اعلام فرمودند.

 عربستان سعودی در طرحی دست به توسعه مطاف در مسجدالحرام زده است و برای زائران ناتوان و مسن خانه خدا محلی برای طواف در ارتفاع 13 متری ایجاد کرده است.
 
اینکه طواف در طبقه فوقانی کعبه به لحاظ شرعی چه حکمی دارد را خبرنگار مهر در استفتایی از دفتر مقام معظم رهبری جویا شده که در ادامه از نظر می‌گذرد.
 
پرسش: همانگونه که مستحضر هستید مکانی جدید برای طواف خانه خدا برای افراد دارای ناتوانی جسمی و مسن در ارتفاع 13 متری از سطح زمین در خانه خدا ساخته شده و هدف آن فراهم کردن مکانی امن و راحت برای طواف افراد ناتوان و مسن است. طواف در این سطح آیا جایز است یا خیر؟
 
پاسخ: طواف در طبقه اول صحیح است ولى در طبقه دوم محل اشکال است، و براى افراد ناتوان که ناچار از طواف در طبقه دوم مى‌باشند، احتیاط این است که علاوه بر آن نایب نیز بگیرند.



      

چرا در بین پیامبران زن وجود ندارد؟!

چرا در بین پیامبران زن وجود ندارد؟! 
آیت‌الله جوادی‌آملی در پاسخ به سوالی پیرامون فلسفه وجود نداشتن زنان در میان پیامبران الهی، راز این مساله را تشریح کرد.

 متن سوال و پاسخ این مرجع تقلید به شرح زیر است:

س: چرا در بین 124 هزار پیامبر و 14 معصوم یک نفر زن است؟

جواب:

این طور نیست که فقط یک زن معصومه داشته باشیم آن هم وجود زهرای مرضیه ‏سلام اللّه علیها باشد. ما دلیلی بر عدم عصمت بعضی از زن‌های دیگر نظیر زینب کبری و ‏حضرت فاطمه معصومه سلام اللّه علیهما نداریم. این‌که 124 هزار پیامبر همه مرد ‏هستند برای این است که نبوّت و رسالت، کارهای اجرایی دارد و خصوصیات بدنی و ‏جسمی مردها به گونه‌ای است که کارهای اجرایی وظیفه مردهاست. از طرف دیگر ‏پشتوانه نبوت و رسالت، مقام ولایت است. کمال انسان در آن است که بشود ولی اللّه ‏و این مقام اختصاصی به مرد یا زن ندارد. زنان بزرگی نظیر آسیه، مریم، حضرت زهرا، ‏زینب کبری و حضرت معصومه در عالم بوده‌اند و این‌ها هرکدام با حفظ مرتبه و درجه ‏خاص خود می‌توانند به ولایت رسیده باشند.

نبوت و رسالت امر اجرایی است، این‌که ‏زنی پیامبر نشده است برای این است که زن باید با همه افراد جامعه تماس بگیرد، در ‏جنگ و صلح فرماندهی جنگ را به عهده بگیرد. این کار اجرایی برای زنان دشوار است ‏این‌چنین نیست که اگر پیامبران همه از جنس مرد بودند معنایش این است که کمال ‏معنوی مخصوص مرد است، بلکه کمال معنوی مربوط به ولایت است و در ولایت الهی ‏بین زن و مرد تفاوتی نیست، زن و مرد هر دو می‌توانند ولی اللّه بشوند.‏



      

آقای پرستویی لطفابه روستای خودتان برگردید

آقای پرستویی لطفابه روستای خودتان برگردید
کارهای شما یعنی شنا کردن بر خلاف جریان آب. مدتهاست که پیگیر حقوق از دست رفته شهدا و جانبازان هستید و انگار حواستان نیست که برخی رسانه ها از کلیشه شدن پرویز پرستویی حرف می زنند. مردی که در دنیای سینما رزمنده و جانباز است و در دنیای واقعی یاور آنها از دید رسانه های ما اینگونه دیده می شود.

 سلام آقای پرستویی! 

بی مقدمه می شود از شما خواهش کنم دوباره به شهر و دیار خودتان برگردید؟ 

لطفا از دستم ناراحت نشوید اما اینطوری بهتر است. آخر شما دارید شر درست می کنید. دارید نظم این شهر را بر هم میزنید. بالاخره زندگی در هر جایی رسم و رسومی دارد و نمی شود شما بیایی از هر چه دلت خواست ایراد بگیری و انتظار داشته باشی کسی چیزی نگوید! خب معلوم است که به بعضی ها برمی خورد. معلوم است که واکنش نشان می دهند و شما را متهم می کنند. معلوم است که آدم بدِ می شوی. 

دوست نداری به شما بگویند استاد؟ دلتان نمی خواهد همه خودشان را برای امضا گرفتن از شما به تکاپو بیاندازند؟ نمی خواهید برتر از همه چیز و همه کس باشید؟  نمی فهمم شما اصلا برای چی این همه سال فیلم بازی کردی و معروف شدی؟

جسارتا از من اگر بپرسید فکر می کنم بهتر است خانه تان را بدهید موزه کنند. به تازگی مد شده! خرجی هم روی دستتان نمی گذارد. چند وقتی کاغد بازی و دوندگی دارد اما خبرش مثل بمب صدا می دهد و بی نهایت پرستیژ دارد. بالاخره هیچی نباشد شما را استاد می دانند و چه چیزی بهتر از این که خانه استاد را موزه کنند؟ 

یا اصلا باید کلاس بازیگری راه بیاندازید.  پول خوبی دارد. خودتان که هیچ! اسمتان کافیست تا جوانان جویای نام صف بکشند پشت در آن کلاس ها و میلیون میلیون خرج کنند تا شاید آرتیست بشوند روزی. این یکی هم بی دردسر و کم هزینه است. یک ساختمان کوچک اجاره ای میخواهد با چهار تا میز و صندلی. 

شورای شهر هم بد نبود. تا همین چند وقت پیش بازار داغی داشت. اگر کاندید می شدی من تضمین می کردم که رای می آوردی. هیچی نباشد از ابتدای  دهه شصت کلی برای سینمای ما زحمت کشیده اید و شاید الان بد نباشد با کت و شلوار پشت یک میز شیک و آنچنانی بنشینید و به مردم "خدمت" کنید. 

این همه بازیگر گالری عکس و نقاشی می گذارند. یعنی شما از آنها کمتری؟ استعدادی هم که نمی خواهد!  همین که چهار تا عکس از یک لنگه پوتین پاره  و درخت خشکیده و پاهای درب و داغان یک پیرمرد بگیرید، 10 شب برج میلاد را در اختیارتان می گذارند که تابلو هایتان را خدا تومن به خلق الله بفروشید.  

راستی اصلا حواسم نبود!  بازیگران و هنرمندان در طول سال کلی مهمانی و کنسرت و شب زنده داری دارند برای خودشان. شما چرا در هیچ کدام از اینها نیستی؟ چرا سایتها  در میان خبرهایشان: (عکس/تیپ جدید استاد پرستویی)  منتشر نمی کنند؟  

بدتان می آید از شما سردیس و تندیس بسازند؟ بدتان می آید یک روز از تقویم را به نامتان بزنند و در تالار وحدت برایتان بزرگداشت بگیرند؟ بدتان می آید شهرت و قدرت و ثروت را یکجا با هم داشته باشید؟  

آقای پرستویی ! به روستای خودتان برگردید. خودتان بهتر از من می دانید که همراهی کردن یک جانباز جنگی برای درمان به خارج از کشور و انتقاد از بی توجهی مسئولان به افرادی که ناقص شدند تا خاک ما کامل باشد، عاقبتش این است که هنرمندان شبه روشنفکر بگویند پرستویی در نقش حاج کاظم گیر کرده و جو گیر شده و از این حرف ها! 

خودتان بهتر می دانید که جمع آوری کمک های مردمی به نفع زلزله زدگان، نه نان می شود و نه آب. مگر وظیفه شماست اصلا؟ چه کسی تکلیف کرده که از صبح تا شب کنار سینما آزادی جلوی مردم دولا راست بشوید تا یک قران و دوزار روی هم جمع بشود و به ورزقان بفرستید؟ قرار نیست فقط شما دلتان برای مصیبت دیده ها بسوزد! بترسید از این که انگ بزنند و فکر کنند خیالی در سر دارید. 

کارهای شما یعنی شنا کردن بر خلاف جریان آب. مدتهاست که پیگیر حقوق از دست رفته شهدا و جانبازان هستید و انگار حواستان نیست که  برخی رسانه ها از کلیشه شدن پرویز پرستویی حرف می زنند. مردی که در دنیای سینما رزمنده و جانباز است و در دنیای واقعی یاور آنها از دید رسانه های ما اینگونه دیده می شود. 

کاش حواستان به بازیگران دیگر هم باشد که هر روز با یک ژست آنچنانی روی جلد مجلات می روند و در مورد اولین آلبوم موسیقی خود صحبت می کنند که قرار است به واسطه شهرت آنها حسابی بفروشد.  بازیگرانی که اینطرف فیلم بازی می کنند، مشهور می شوند، پول در می آورند و بعد پولهایشان را در کنسرت خواننده های لس آنجلسی خرج می کنند.  

حاج کاظم آژانس شیشه ای!  صادق مشکینی لیلی با من است! آقا داوود ربان قرمز!  شما که در این سی و چند سال به خاطره مشترک چند نسل بدل شدی و خیلی ها استاد صدایتان می زنند، شما که روایتگر نام‌آشنای دفاع مقدس بودی و هستی و خواهی بود، شما که دلت برای هموطنت از اعماق سینه می تپد لطفا تا بیشتر از این کلیشه نشدید به روستای خودتان در همدان برگردید و اجازه بدهید ما به خانه سینمایمان برسیم. 

منبع: مشرق


      

چه تعداد ملائکه وجود دارد؟

چه تعداد ملائکه وجود دارد؟ 
اهمیت ملائکه به حدی است که قرآن کریم، ایمان به آنها را در ردیف ایمان به خدا و انبیاء و کتب آسمانى قرار داده است.

یکی از مسائلی که همه دوست دارند درباره آن بدانند این است که فرشته چیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟

در کتاب یکصد و هشتاد پرسش و پاسخ از آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی، در این‌باره آمده است:

ویژگی‌ فرشته‌ها در قرآن کریم

در قرآن مجید از ملائکه فراوان یاد شده است. آیات زیادى از قرآن درباره صفات، ویژگی‌‌ها، مأموریت‌‌ها و وظائف فرشتگان سخن مى‏‌‌گوید، حتى قرآن، ایمان به ملائکه را در ردیف ایمان به خدا و انبیاء و کتب آسمانى قرار داده است، و این دلیل بر اهمیت بنیادى این مسأله است. «آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَمَلآئِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ» پیامبر اسلام به آنچه از سوى پروردگارش بر او نازل شده ایمان آورده، و مؤمنان نیز به خدا و فرشتگان او و کتابها و رسولانش همگى ایمان دارند. (بقره- 285).

بدون شک وجود فرشتگان از امور غیبیه‌‏اى است که براى اثبات آن با این صفات و ویژگی‌ها راهى جز ادله نقلیه نیست، و به حکم ایمان به غیب آنها را باید پذیرفت.

قرآن مجید روی هم رفته ویژگی‌‌هاى آنها را چنین مى‌‌‏شمرد:

1- فرشتگان موجوداتى عاقل و با شعورند و بندگان گرامى خدا هستند (بَلْ عِبَادٌ مُّکْرَمُونَ) (انبیاء 26).

2- آنها سر بر فرمان خدا دارند و هرگز معصیت او نمى‏‌کنند (لَا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُم بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ) (انبیاء 27).

3- آنها وظائف مهم و بسیار متنوعى از سوى خداوند بر عهده دارند:

گروهى حاملان عرشند (حاقه- 17).

و گروهى مدبرات امرند (نازعات- 5)

گروهى فرشتگان قبض ارواحند (اعراف- 37).

و گروهى مراقبان اعمال بشرند (سوره انفطار- 10 تا 13).

گروهى حافظان انسان از خطرات و حوادثند (انعام- 61).

و گروهى مأمور عذاب و مجازات اقوام سرکشند (هود 77).

و گروهى امداد گران الهى نسبت به مؤمنان در جنگها هستند (احزاب- 9).

و بالاخره گروهى مبلغان وحى و آورندگان کتب آسمانى براى انبیاء مى‌‏باشند (نحل- 2) که اگر بخواهیم یک یک از وظائف و مأموریت‌هاى آنها را بر شمریم بحث به درازا مى‌‏کشد.

4- آنها پیوسته مشغول تسبیح و تقدیس خداوند هستند، چنانکه در آیه 5 سوره شورى مى‏‌خوانیم: «وَالْمَلَائِکَةُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَیَسْتَغْفِرُونَ لِمَن فِی الْأَرْضِ أَلَا إِنَّ اللهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ» (فرشتگان تسبیح و حمد پروردگار خود را بجا مى‌‏آورند و براى کسانى که در زمین هستند استغفار مى‌‏کنند.)

5- با این حال انسان به حسب استعداد تکامل از آنها برتر و والاتر است تا آنجا که همه فرشتگان بدون استثناء بخاطر آفرینش آدم به سجده افتادند و آدم معلم آنها گشت (آیات 30- 34 سوره بقره).

فرشته‌ها گاهی به صورت انسان در می‌آیند

6- آنها گاه به صورت انسان در مى‌‏آیند، و بر انبیاء و حتى غیر انبیاء ظاهر مى‌‏شوند، چنانکه در سوره مریم مى‌‏خوانیم: فرشته بزرگ الهى به صورت انسان موزون بر مریم ظاهر شد: «فَأَرْسَلْنَا إِلَیْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِیًّا» (مریم- 17).

در جاى دیگر به صورت انسانهائى بر ابراهیم و بر لوط ظاهر شدند (هود- 69 و 77).

حتى از ذیل این آیات استفاده مى‌‏شود که قوم لوط نیز آنها را در همان اشکال موزون انسانى دیدند (هود- 78).

آیا ظهور در چهره انسان، یک واقعیت عینى است؟ یا به صورت تمثل و تصرف در قوه ادراک؟ ظاهر آیات قرآن معنى اول است، هر چند بعضى از مفسران بزرگ معنى دوم را برگزیده‌‏اند.

تعداد فرشته‌ها چه مقدار است؟

7- از روایات اسلامى استفاده مى‌‏شود که تعداد آنها به قدرى زیاد است که به هیچ وجه قابل مقایسه با انسان نیست، چنانکه در روایتى از امام صادق علیه السلام مى‌‏خوانیم:

هنگامى که از آن حضرت پرسیدند آیا عدد فرشتگان بیشترند یا انسانها؟ فرمود: «سوگند به خدائى که جانم به دست او است فرشتگان خدا در آسمانها بیشترند از عدد ذرات خاکهاى زمین، و در آسمان جاى پایى نیست مگر اینکه در آنجا فرشته‌‏اى تسبیح و تقدیس خدا مى‏‌کند»

8- آنها نه غذا مى‌‏خورند و نه آب مى‏‌نوشند، و نه ازدواج دارند، چنانکه در حدیثى از امام صادق علیه‌السلام مى‌‏خوانیم: «فرشتگان غذا نمى‌‏خورند و آب نمى‏‌نوشند و ازدواج نمى‌‏کنند بلکه با نسیم عرش الهى زنده‏‌‌اند!»

9- آنها نه خواب دارند نه سستى و غفلت، چنانکه امام على علیه‌السلام در حدیثى چنین مى‌‏گوید: «در آنها نه سستى است، و نه غفلت، و نه عصیان ... خواب بر آنها چیره نمى‏‌شود و عقل آنها گرفتار سهو و نسیان نمى‏‌شود، بدن آنها به سستى نمى‌‏گراید، و در صلب پدران و رحم مادران قرار نمى‌‏گیرند»

10- آنها مقامات مختلف و مراتب متفاوت دارند، بعضى همیشه در رکوعند و بعضى همیشه در سجودند.

«وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَّعْلُومٌ / وَإِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ / وَإِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ» هر یک از ما مقام معلومى دارد، ما همواره صف کشیده منتظر فرمان او هستیم و پیوسته تسبیح او مى‏‌گوئیم. (صافات 164- 166).

امام صادق مى‌‏‌فرماید: «خداوند فرشتگانى دارد که تا روز قیامت در رکوعند، و فرشتگانى دارد که تا قیامت در سجودند»

براى آگاهى بیشتر از اوصاف ملائکه و اصناف آنها به کتاب «السماء و العالم» بحارالانوار، «ابواب الملائکه» جلد 59 صفحه 144 تا 326 مراجعه فرمائید، همچنین نهج البلاغه خطبه‌‏هاى اول و 91- خطبه اشباح- و 109 و 171 بیانات خوبی دارد.

فرشتگان موجودات مجردند یا مادی؟

آیا با این اوصاف که براى فرشتگان ذکر شد آنها موجوداتى مجردند یا مادى؟!

بدون شک با این اوصاف، نمى‌‏توانند از این ماده کثیف عنصرى باشند، ولى مانعى ندارد که از اجسام لطیفى آفریده شده باشند، اجسامى ما فوق این ماده معمولى که ما با آن آشنا هستیم.

اثبات «تجرد مطلق» براى فرشتگان حتى از زمان و مکان و اجزاء، کار آسانى نیست، و تحقیق از این مسأله نیز فایده زیادى در بر ندارد، مهم آن است که ما فرشتگان را به اوصافى که قرآن و روایات مسلم اسلامى توصیف کرده بشناسیم و آنها را صنف عظیمى از موجودات والا و برجسته خداوند بدانیم، بى آنکه مقامى جز مقام بندگى و عبودیت براى آنها قائل باشیم، و آنها را شریک خداوند در خلقت یا عبادت بدانیم که این شرک و کفر محض است.

در بسیارى از عبارات تورات از فرشتگان تعبیر به «خدایان» مى‌‏کند که تعبیرى است شرک آلود، و از نشانه‏‌هاى تحریف تورات کنونى است، ولى قرآن مجید از این گونه تعبیرات پاک و منزه است، چرا که براى آنها مقامى جز بندگى و عبادت و اجراى فرمانهاى الهى قائل نشده است و حتى چنانکه گفتیم از آیات مختلف قرآن بر مى‌‌‏آید که مقام انسان کامل از فرشتگان والاتر و بالاتر است.
 

منبع: فارس


      

نظر قرائتی در خصوص جنس لباس اسلامی

نظر قرائتی در خصوص جنس لباس اسلامی
مروری بر سبک زندگی اسلامی
رنگ لباس باید شاد باشد، جنس لباس اول کتان، بعد پنبه و بعد پشم باشد. داریم: در هنگام غروب مطالعه نکنید ،غذای داغ نخورید، به غذا فوت نکنید، قبل از سیر شدن دست از غذا بکشید، با عجله غذا نخورید و زمانی که سفره نشسته اید جزو عمرتان حساب نمی شود یعنی سر صبر غذا بخورید.
 
 ما انسان بی دین نداریم. دین یعنی راه. وقتی می گوییم :چه دینی داری؟ یعنی راه شما چیست؟ خدا به بت پرستان می گوید که راه و دین شما بت پرستی است. هر کسی فرهنگ ، آداب و رسوم و راهی را می پذیرد که به آن دین می گویند. حتی اگر باطل باشد. هر دینی یک ویژگی هایی دارد ولی باید دید کدام دین کامل و جامع است؟
 
حجت الاسلام قرائتی در برنامه سمت خدا به این مطلب اشاره نمود و ضمن مطرح کردن این پرسش گفت:
 
ما انسان بدون رهبر و الگو نداریم: الگوی حق و باطل. ما معده ی بدون غذا یا ریه ی بدون هوا نداریم ممکن است که غذا یا هوا سالم باشد یا مسموم. ما انسان بی خدا نداریم بعضی ها خدای شان الله است و بعضی ها هوس شان خدای آنهاست. ما انسان بدون قبله نداریم بعضی ها قبله شان کعبه است و بعضی ها قبله شان همسرشان است.
 
 
 
بهترین دین دینی است که استدلال دارد و از نظر منطقی و عقلی قابل دفاع است. دین باید با طبع بشر بسازد. و هماهنگ با طبیعت انسان باشد. دین باید جامع باشد و همه ی ابعاد انسان را در بر بگیرد. لباس باید همه ی بدن انسان را در بربگیرد. دین باید قابل عمل باشد. اینها علامت دین کامل است.
 
در اداره ها برای رشد مالی و اقتصادی نمودار می کشند. ما می توانیم مقایسه ای بین اذان و ناقوس داشته باشیم که مثلا اذان شعار اسلام است و ناقوس شعار مسیحیت است. صدای ناقوس مثل صدای زنگ ساعت هاست ولی اذان با الله اکبر شروع می شود و با لااله الاالله تمام می شود یعنی بین دو الله است. در اذان می گوییم: خدا بزرگترین است، هیچ معبودی جز خدا نیست و ما بنده ی خدای دیگری نمی شویم، شهادت می دهم که محمد رسول خداست و راه ما از معصوم است و... باید اذان را بلند گفت. بعضی از افراد سرشناس خجالت می کشند که اذان بگویند. در قدیم در شهر اصفهان خیلی از سرشناس ها اذان می گفتند. در شهر مسلمانان مردم باید با اذان از خواب بیدار بشوند.
 
سید جمال الدین اسد آبادی به اروپا رفت. هنگام غذا، دستش را شست و  با دست غذا خورد. همه از او عکس گرفتند و فیلم برداری کردند و به او گفتند که تو از شرق آمده ای ،وحشی هستی و او را تحقیر کردند. ایشان گفت: چون من طرفدار بهداشت هستم با دست غذا می خورم. زیرا من دستم را شسته ام ولی نمی دانم که شما قاشق ها را شسته اید یا خیر. در ضمن دست من تابحال در حلق کسی نرفته است ولی این قاشق ها هر زمانی در حلق کسی است و من نمی دانم که این قاشق در حلق چه کسی رفته است و دیگر اینکه وقتی با دست لقمه می گیرم اگر شن یا استخوانی در غذا باشد متوجه می شوم. او سریع خودش را نباخت. ولی ما بعضی مواقع با یک پاتک خودمان را می بازیم.
 
بعضی می گویند که دین اسلام به مسائل دنیوی و مادی توجه نکرده است و بیشتر به مسائل اخروی توجه کرده است. این افراد اسلام را نشناخته اند. در قرآن 115 کلمه آخرت و 115 کلمه ی دنیا وجود دارد. در دعا داریم: ربنا اتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخرة حسنه. اگر کسی دنیا را رها کند و فقط به فکر آخرت باشد مسلمان نیست. حدود 2500 حدیث در مورد خوراکی ها آمده است: عدس،خرما ،شیر،انجیر،انگور،موز... حتی ما در مورد چطورخوردن و خوابیدن حدیث داریم.
 
البته در اسلام روح مقدم بر جسم است. زیرا ارزش ما به فهم و شعور و روح ماست. در خوردن همه ی حیوانات از انسان بالاتر هستند. در پرواز پرنده ها از ما بالاتر هستند. پوست بعضی از حیوانات گرانتر از لباس های ماست. اگر انسان تربیت نشود از حیوانات بدتر است. هر کس در کنار مار  قرار بگیرد، مار او را می گزد ولی زبان ما از این طرف دنیا ،فردی را در طرف دیگر دنیا می گزد.
 
کرامت انسان به تربیت انسان است. خداوند در مورد بعضی از انسان ها می فرماید که آنها گاو هستند و در جای دیگر می فرماید که از گاو هم بدتر هستند. ارزش انسان به علم ،عمل و حسن انتخاب است. بخاطر همین است که اسلام خیلی به معنویت اهمیت داده است. ولی این دلیل نمی شود که به دنیا اهمیت نداده است.
 
در قرآن داریم که برای نان نزد حضرت عیسی می آمدند، موسی به آنها آب می داد، موسی برای مردم خانه درست کرد، حضرت ابراهیم می فرماید: خدایا شهر را امن قرار بده. معیارهای ما عوض شده است. خانه ی خوب به داشتن امنیتش است. از پدرم پرسیدم که خانه ما بهتر است یا خانه ی فلانی، ایشان گفت: هر خانه ای که در آن عبادت خدا بیشتر باشد.
 
کتابخانه ی خوب کتابخانه ای نیست که فقط کتاب های زیادی داشته باشد بلکه کتابخانه ای خوب است که مراجعه کننده ی بیشتری داشته باشد. الان می گویند ملاک مدرسه ی خوب این است که شاگردانش به دانشگاه راه پیدا کنند ،آیا این درست است؟ رفتن دانش آموزان به دانشگاه یک امتیاز است و یکی از خوبی های مدرسه است ولی اگر دانش آموزان این مدرسه تارک الصلاة باشند آیا این خوبی است؟ باید خوبی ها را با هم در نظر گرفت.
 
اسلام برای موهای شما حدیث دارد. داریم که موهایتان باید مرتب باشد و اِلا موهایتان را بتراشید یعنی موی های ژولیده در اسلام مردود است. حضرت فردی را دید که موهایش ژولیده است. به او فرمود : یا موهایت را شانه کن یا آنها را بتراش .امام صادق(ع) پنج مسواک داشت. پیامبر مسواک را پشت گوشش می گذاشتند. وقتی خواستند پیامبر را برای دفن ببرند دیدند که زیر چانه اش مسواک است.
 
پیامبر فرمود: اگر برای شما سخت نمی شد مسواک را واجب می کردم. اگر با دندان مسواک زده به سر نماز بروید یک رکعت نماز شما ثواب هفتاد رکعت نماز بدون مسواک را دارد. پس چطور می گویند که اسلام به مادیات اهمیت نداده است؟ داریم که رنگ لباس باید شاد باشد، جنس لباس اول کتان، بعد  پنبه و بعد پشم باشد. داریم: در هنگام غروب مطالعه نکنید ،غذای داغ نخورید، به غذا فوت نکنید، قبل از سیر شدن دست از غذا بکشید، با عجله غذا نخورید و زمانی که سفره نشسته اید جزو عمرتان حساب نمی شود یعنی سر صبر غذا بخورید.
 
 
 
این کارشناس مذهبی افزود: در ماه رمضانی در امریکا بودم. در واشنگتن مرکز اسلامی بود ،در آنجا منبر رفتم. عده ای از پرفسورها هم در پای منبر من نشسته بودند. من به آنها گفتم که یک قانون پیشرفته ای که در امریکا وجود دارد را به من بگویید. آنها گفتند: درامریکا اگر فردی ورشکست بشود اموالش را می فروشند و به طلبکار می دهند ولی خانه اش را نمی فروشند .این بخاطر مسائل حقوق بشر است. من گفتم: در اسلام مستثنیات دین (بدهکار)داریم. اگر کسی بدهکار شد سه چیز را از او نگیرند: خانه ، مرکب و نوکر. من گفتم که قانون شما بعد از هزار و چهارصد سال به یکی از این سه چیز رسیده است. آیا قانون شما مترقی است؟ آنها حرف مرا قبول کردند. یکی از آنها گفت که در امریکا بریدن درخت جرم است ولی در ایران این کار جرم نیست.
 
در اسلام داریم: بریدن درخت جرم است مگر اینکه جای آن یک درخت بکارید. روایت داریم :اگر درخت تشنه ای را آب بدهید مثل این است که مومنی را آب داده اید. ممکن است که کاری در اسلام حرام باشد ولی مسلمان ها آنرا انجام بدهند مثل دروغ گفتن. در مکتب اسلام دروغ و ربا حرام است. ما هنوز اسلام را نشناخته ایم. بعضی ها با خواندن چهار تا کتاب ادعای اسلام شناسی می کنند.
 
دیوانه ای در شهر شروع به خواندن آواز کرد و پرچمی در دست گرفت. دیوانه ای به او گفت: کجا می روی؟ او گفت: کربلا. گفت: چند وقت است که  دیوانه شده ای ؟ پاسخ داد:چند روز .دیوانه دومی گفت: من چند سال است که دیوانه شده ام ولی به امامزاده ی شهر خودم هم نرفته ام و تو می خواهی با چند روز دیوانه شدن به کربلا بروی. پول خرد صدا می کند ولی اسکناس صدا نمی کند. بعضی از سرو صداها بخاطر این است که کم داریم. اگر کسی گفت که من عالم هستم معلوم است که جاهل است. خداوند به همه ی دانشمندان کره ی زمین می فرماید که شما اندک سوادی دارید.
 
بعضی ها می خواهند که فلسفه ی تمام احکام دین را بدانند. ما نمی دانیم که فلسفه ی دو رکعتی بودن نماز صبح چیست. در خیلی از موارد ما فلسفه ها را نمی دانیم. ما فلسفه ی تمام داروها را نمی دانیم ولی به حرف پزشک گوش می کنیم و آنرا مصرف می کنیم.
 
دینی کامل است که هرچه علم پیش می رود حرف داشته باشد. ما نمی توانیم آیه ای در قرآن پیدا کنیم که تاریخ مصرف آن گذشته باشد یا ضد مسائل علمی روز باشد.


      
<   <<   6   7   8   9   10      >