9
زیارت اهل قبور
هر کار خیرى که انجام دهید و ثوابش را به روح میت هدیه بکنید، براى او مفید است؛ چه ذکر و قرآن و نماز مستحبى و طلب مغفرت باشد، و چه صدقه
هر کار خیرى که انجام دهید و ثوابش را به روح میت هدیه بکنید، براى او مفید است؛ چه ذکر و قرآن و نماز مستحبى و طلب مغفرت باشد، و چه صدقه، و اما در باره نماز و روزه و کارهاى واجب ـ که از ایشان قضا شده ـ در مرحله اول بر عهده فرزند بزرگتر است و اگر او انجام ندهد، بر فرزندان دیگر واجب نیست. اگر پسر بزرگتر نتواند نماز و روزه و سایر کارهاى پدر، مثل حج را (اگر پدر مستطیع بوده و نرفته است) انجام دهد، مىتواند کسى را اجیر نماید؛ یعنى پول بدهد انجام دهند، ولى اگر برادران و خواهران و مادرتان می خواهند خودشان نماز و روزه پدر را انجام دهند، اشکال ندارد.
کسى که براى میت عملى را انجام مىدهد، گرچه در نیت باید قصد نیابت نماید، ولى قسمت عمده ثواب آن طبق روایات ـ در نامه عمل او نیز نوشته مىشود. البته باعث برىءالذمه شدن میّت نیز شده و او از عذاب و گرفتارى نجات پیدا مىکند.
مرحوم حاج شیخ عباس قمى در مفاتیحالجنان، ص 317 حدیث صحیحى را از امام صادق(ع) نقل فرموده که در ضمن آن حدیث این طور آمده «میت شاد و مسرور مىشود و گشایش پیدا مىکند به دعا و استغفارى که براى او مىکنند چنانچه زنده شاد مىشود به هدیه که براى او مىبرند و فرمود که ثواب نماز، روزه، حج، صدقه و سایر اعمال خیر و دعا در قبر میت بر او وارد مىشود و ثواب آن براى مرده و کسى که آنها را انجام داده نوشته مىشود». روایات دیگرى نیز در آنجا نقل شده که مىتوانید مطالعه کنید، بنابراین یقین کنید که آنچه براى اموات خودتان هدیه مىکنید در صورتى که اخلاص داشته باشید به آنها مىرسد و ثوابش در نامه عمل خودتان هم ضبط مىشود.
در زمینه آداب و مستحبات زیارت اهل قبور، توجهتان را به نکات زیر جلب می کنیم:
1-مستحب است در نزد قبر میت خواندن سوره حمد و ناس و فلق و توحید و آیه الکرسی هر کدام سه مرتبه و سوره قدر هفت مرتبه
2-از رسول خدا(ص) چنین نقل شده است: هر که بر قبرستان عبور کند و 11 مرتبه سوره توحید را بخواند و ثوابش را به اموات آن قبرستان هدیه کند به تعداد آن مردگان اجر و پاداش می یابد.
3-در روایات معتبر آمده است که اگر کسی به نزد قبر برادر مومن خود برود و رو به قبله دستش را بر روی قبر بگذارد و 11 مرتبه سوره قدر را بخواند از ترس بزرگ روز قیامت در امان خواهد بود . و در روایت دیگر آمده است که خداوند او و صاحب قبر هر دو را بیامرزد.
4-در روایت آمده که حضرت باقر(ع) نزد قبر یکی از شیعیان ایستادند و این دعا را خواندند: اللهم ارحم غربته و صل وحدته و آنس وحشته و آمن روعته و اسکن الیه من رحمتک ما یستغنی بها عن رحمه من سواک و الحقه بمن کان یتولاه
5- طبق روایاتی که از حضرات معصومین(ع) وارد شده است زیارت اهل قبور مؤمنین در روزهای دوشنبه و پنج شنبه و جمعه مستحب مؤکد است و سنت پیامبر اسلام(ص) و سیره اهل بیت(ع) نیز چنین بوده است و فعل معصوم نیز برای ما حجت است و در روایتی از رسول خدا(ص) آمده است که حضرت فرمود: ((هدیه بفرستید برای مردگان خود)) پس سوال شد چیست هدیه مرده ها؟ فرمود: صدقه و دعا و نیز فرمود ارواح مؤمنین هر جمعه به آسمان دنیا مقابل خانه ها و منزل های خود فریاد می کنند هر یک از ایشان به آواز حزین با گریه ای اهل من و اولاد من ای پدر من و مادر من و خویشان من مهربانی کنید بر ما...)). برای آگاهی بیشتر ر.ک : 1- مفاتیح الجنان, مرحوم حاج شیخ عباس قمی، قسمت قبور زیارت مؤمنین, ص 1014 2- اصول کافی , ج 3, باب 13 از ابواب المزار 3- کامل الزیارات, ابن قولویه, ص 320 4- وسائل الشیعه, ج 3, باب 55, ص 223, انتشارات آل البیت
6- کتاب سیاحت غرب تالیف آقا نجفی قوچانی و کتاب معاد شهید دستغیب در این رابطه مفید و قابل استفاده است .
7- انسانى که از دنیا مىرود تا هنگامى که در عالم برزخ است و هنوز قیامت بر پا نشده باشد، کارهاى خیرى که براى او انجام مىدهند به صورت هدیه به او مىرسد و چه بسا مورد غفران و بخشش نیز واقع شده و یا موجب تعالى و تکامل روح او مىشود. در این باره روایات و احادیث زیادى نقل شده است. به عنوان نمونه چند مورد اشاره مىشود. امام صادق(ع) فرموده است: «یدخل على المیت فى قبره الصلاة والصوم والحج والصدقة والبر والدعاء و یکتب اجره للذى یفعله و للمیت؛ نماز و روزه و حج و صدقه و نیکى و دعا در قبر میت داخل مىگرددو پاداش آن اعمال علاوه بر این که براى کسانى که آنها را انجام مىدهد هست براى میت نیز خواهد بود»، (المحجةالبیضاء، ج 3، ص 42).
پیامبر اکرم(ص) مىفرماید: «... لیدخل على قبور الاموات من دعاء الاحیاء من الانوار مثل الجبال؛ دعاى زندگان به صورت کوههاى نور بر قبرهاى مردگان داخل مىگردد»، (المحجةالبیضاء، ج 3، ص 341). علاوه بر این اعمالى که براى او انجام مىدهند نتایج و ثمرات اعمال و کارهایى را نیز که خودش انجام داده بعد از مرگش به او مىرسد.
8- امام صادق(ع) فرموده است: «ستّ خصال ینتفع بها المؤمن من بعد موته: ولد صالح یستغفر له و مصحف یقرأ فیه و قلیب یحفره و غرس یغرسه و صدقة ماء یجریه و سنة حسنة یؤخذ بها بعده؛ شش چیز است که بعد از مرگ مؤمن به او سود مىرساند. فرزند صالح و شایستهاى که براى او دعا و طلب آمرزش کند. قرآنى که تلاوت شود. چاهى که حفر کرده و درختى که غرس نموده و آبى را که جارى ساخته و روش و سنت پسندیدهاى که پس از او مورد عمل قرار گیرد»، (بحارالانوار، ج 6، ص 293). براى آگاهى بیشتر ر.ک: 1- منازل الاخره، شیخ عباس قمى 2- حیات پس از مرگ، على محمد اسدی
9- هر کار خیرى که انجام دهید و ثوابش را به روح میت هدیه بکنید، براى او مفید است؛ چه ذکر و قرآن و نماز مستحبى و طلب مغفرت باشد، و چه صدقه،بهترین کمک به پدر و مادرتان این است که اگر حق واجبی مانند نماز و روزه و حج و حق الناس بر ذمه آنهاست آن را از طرف آنها ادا نمایید و سپس انجام امور مستحب و خیرات و مبرات برای ام بسیار مفید و نافع است .
یکى از ویژگىهاى عالم برزخ همین است که میت تا هنگامى که در برزخ بسر مىبرد. به کلى از دنیا بریده نمىشود بلکه گاه گاهى با آن ارتباط برقرار مىکند و در روایات به این مسأله تصریح شده چنان که مرحوم کلینى در کافى (ج 3،ص 230) بابى با عنوان «ان المیت یزور اهله» مطرح کرده و روایاتى نیز نقل کرده است. از آن روایات معلوم مىشود که مردگان اعم از افراد با ایمان و حتى افراد بىایمان نیز گاه گاهى به دیدار خانواده خود مىآیند. در این که هر چند وقتی که بار به دیدار آنها مىآیند طبق روایت بستگى به مقام و منزلت شخص میت دارد.
امام صادق(ع) مىفرماید: «ان المؤمن لیزور اهله فیرى ما یحب و یستر عنه ما یکره و ان الکافر لیزور اهله فیرى ما یکرهو یستر عنه ما یحب؛ میت مؤمن هر آینه به دیدار خانوادهاش مىآید پس هر چه را که خوشایند باشد مىبیند و آنچه را که خوشایند نباشد از او پوشیده مىشود و کافر نیز به دیدن خانواده خود مىآید پس مىبیند هر آنچه را که ناخوشایند است و هر چه پسندیده و خوب باشد از او پوشیده مىشود». در روایات آمده است که معمولاً روزهاى جمعه و به شکل پرندهاى به دیدار خانواده خود مىآیند، (همان، ح5). اما این که از خانواده و بازماندگان توقع و انتظار دارند، آرى چنین است. چنان که پیامبر اکرم(ص) فرمودهاند: «ان ارواح المؤمنین تأتى کل جمعه الى السماء الدنیا بعذاء دورهم و بیوتهم ینادى کل واحد منهم بصوت حزین باکین: یا اهلى و یاولدى و یا ابى و یا امى و اقربائى اعطفوا علینا یرحمکم اللّه... اعطفوا علینا بدرهم او برغیف او بکسوه یکسوکم اللّه من لباسىالجنه...؛ ارواح مؤمنان هر جمعه به آسمان دنیا مىآیند و روبروى خانهها می ایستند و هر یک با آواى حزین در حالى که مىگریدمىگوید اى کسان من اى فرزندانم، پدرم، مادرم، نزدیکانم به ما عطوفت کنید. خداى شما را بیامرزد... با درهم پولى یا گرده نانى و یا لباسى در حقما رحم کنید که خدا به شما از لباسهاى بهشتى بپوشاند».
در روایات زیادى به مردم سفارش شده که مردگان را فراموش نکنند. چنان که پیامبر اکرم(ص) مىفرماید: «لاتنسوا موتاکم فى قبورهم و موتاکم یرجون احسانکم و موتاکم محبوسون یرغبون فى اعمالکم البر و هم لایقدرون. اهدوا الى موتاکم الصدق والدعا؛ مردگان خود را در قبرهایشان فراموش نکنید و آنها امید به احسان شما دارند و مردگان شما محبوسند رغبت ومیل در کارهاى نیک شما دارند و خود قدرت بر انجام آن ندارند.
براى مردگان خود صدقه و دعا هدیه کنید» (آثارالصادقین، ج 21، ص274). براى آگاهى بیشتر ر.ک: 1- منازل الاخره، شیخ عباس قمى. 2- حیات پس از مرگ، على محمد اسدی. از بعضی روایات استفاده می شود که صدقه و کارهای خیر و یا اعمال مستحبی مانند دعا و زیارات که هدیه اموات می شود به آنها می رسد. از جمله مرحوم حاج شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان , ص 317 حدیث صحیحی را از امام صادق (ع ) نقل فرموده که در ضمن آن حدیث این طور آمده «میت شاد و مسرور می شود و گشایش پیدا می کند به دعا و استغفاری که برای او می کنند چنانچه زنده شاد می شود به هدیه که برای او می برند و فرمود که ثواب نماز, روزه , حج , صدقه و سایر اعمال خیر و دعا در قبر میت بر او وارد می شود و ثواب آن برای مرده و کسی که آنها را انجام داده نوشته می شود» البته آنچه نقل شد, عین عبارت مفاتیح نیست بلکه با تصرف در عبارت , لکن همان مضمون است . روایات دیگری نیز در آنجا نقل شده که می توانید مطالعه کنید, بنابراین یقین کنید که آنچه برای اموات خودتان هدیه می کنید در صورتی که اخلاص داشته باشید به آنها می رسد وثوابش در نامه عمل خودتان هم ضبط می شود.
10- بر اساس آیات و روایات، ارتباط خاصى میان قبر برزخى و قبر خاکى، یعنى بین روح انسان در برزخ و بدن مادى او در قبر خاکى وجود دارد. این ارتباط، در اصل از ارتباط روح و بدن مادى که در طول زندگى دنیوى با یکدیگر یک نوع اتحاد داشتهاند، سرچشمه مىگیرد که با قطع تعلق روح از بدن پس از مرگ به کلى از میان نمىرود، بلکه یک نوع ارتباط در حدّ پایینترى میان روح برزخى و بدن مادى و خاکى وجود دارد، البته نه در حد و اندازهاى که در زندگى دنیوى و در دوران تعلق روح به بدن وجود داشت و نه با آن کیفیت و کمیت، بلکه در میزانى ضعیفتر و با کم و کیفى دیگر. از همین رو، قبر خاکى با قبر و عالم برزخى روح ارتباطى دارد که نقاط دیگر این ارتباط را ندارند، و به همین جهت است که على رغم حضور روح در عالمى فوق ماده، زمان و مکان [برزخ] توجه خاصى به بدن مادى و نقطهاى که بدن خاکى در آن است، دارد و بر اساس همین ارتباط میان قبر خاکى و قبر برزخى است که دستورات و احکام خاصى در باب قبر، تشییع جنازه، کفن، دفن، حرمت قبر، استحباب زیارت قبور، دعا، طلب رحمت و مغفرت بر سر قبور و نظایر آنها در شریعت اسلامى وجود دارد.
این ارتباط روح با قبر خاکى موجب مىشود که بتوان از این طریق بهتر با روح رابطه برقرار و به او توجه کرده و نیز توجه او را جلب کرد، بدین جهت در روایات تأکید فراوانى بر زیارت قبور، دعا، طلب رحمت و مغفرت و تلاوت قرآن کریم بر سر قبرها شده است، هر چنداین آداب در هر جایى براى مردگان خوب است، ولى به دلیل ارتباط قبر برزخى با قبر خاکى بر انجام این آداب بر سر قبرها تأکید بیشترى شده و از استحباب بیشترى برخوردار است. از طرفى ارواح نیز بر اساس این ارتباط با بدن مادى و قبر خود از حضور مؤمنان مسرور و مبتهج مىشوند. امام صادق(ع) مىفرماید: «قسم به خداى متعال، مردگان رفتن شما را [بر سر قبورشان] مىدانند و با حضور شما مسرور مىشوند و با شما اُنس مىگیرند و بهرهمند مىشوند»، (وسائل الشیعه، ج 2، ص 878 و نیز در این باب نگا: عروج روح، استاد محمد شجاعى، مقدمه و تدوین محمدرضا کاشفى، تهران، کانون اندیشه جوان، چاپ اوّل، 1379 ش، ص 71 ـ 76). امّا مهمترین اثر دنیوى زیارت اهل قبور براى انسان، تذکر مرگ و یادآورى این رخداد مهمّ است و این خود، موجب باز داشتن انسان از بازىهاى دنیوى، (نگا: نهجالبلاغة، ترجمه دکتر سید جعفر شهیدى، خطبه 84، ص66)، مانع انجام کارهاى زشت و ناروا، (همان خطبه 99، ص 92) باعث انجام اعمال و کردار نیک، (همان، کلمات قصار، 31، ص 364) سبب بى رغبتى و کم خشنودى از دنیا، (همان،کلمات قصار 349، ص 423) و زمینهساز عبرت آموزى است، (همان، خطبه 221، ص 252).
رو به گورستان دمى خامش نشین .. آن خموشان سخنگو را ببین
لیک اگر یک رنگ بینى خاکشان .. نیست یکسان حالت چالاکشان
شحم و لحم زندگان یکسان بود .. آن یکى غمگین، دگر شادان بود
تو چه دانى تا ننوشى قالشان .. ز آنکه پنهان است بر تو حالشان
بشنوى از قالهاى و هوى را .. کى ببینى حالت صد توى را
مثنوى / 3 / 4764 ـ 4768