جمعبندى
طى مرور نسبتا مفصلى دریافتیم که امام علىعلیه السلام امر به معروف و نهى از منکر را به معنایى بسیار گستردهتر از آنچه تصور مىشود، در نظر مىگیرند. ایشان این فریضه را زیربناى دیگر فرایض و بنیاد دعوت اسلامى و غایت دین مىشناسد. امر به معروف و نهى از منکر، فلسفه حکومت و تئورى انقلاب و معیار ارزیابى صلاح و فساد و مشروعیت یا عدم مشروعیت حاکمیتها بهشمار مىرود. حکومتى از نظر ایشان مطلوب و مشروع است که این فریضه در آن به شکل کامل جارى باشد و همگان آزاد باشند تا یکدیگر را امر و نهى کنند.
مهمترین کارکرد اجتماعى امر به معروف و نهى از منکر، تأمین حقوق همگان، اصلاح عامه، بازداشتن بدکاران، ممانعت از تجاوز به محرومان، حفظ نظام اجتماعى سالم، برقرارى عدالت و نگهداشت نظام ارزشى و اخلاقى جامعه است. اگر این فریضه ترک شود، بهتدریج صالحان مست قدرت مىشوند و تباه مىگردند، یا شریران بر مسند قدرت مىنشینند و آنگاه دعاى نیکان مستجاب نمىشود؛ چرا که خودکرده را تدبیر نیست. این آفت در همین حد باقى نمىماند، بلکه بهتدریج اساس جامعه مضمحل مىگردد و راه تباهى در پیش مىگیرد.
امر به معروف و نهى از منکر باید به قصد حل مشکل و رفع مسئله باشد، نه مشکلآفرینى و مسئلهسازى.
اساسىترین ابزار نظارت اجتماعى، همین امر به معروف و نهى از منکر است که در همه عرصهها کاربرد دارد. لیکن مردم غالبا به دلیل ترس یا طمع این فریضه را ترک مىکنند. حال آنکه روزى و مرگ هر کس در دست خدا است و اجراى این فریضه نه روزى کسى را مىبرد و نه رشته جانش را مىگسلد.
امر به معروف و نهى از منکر، شرایطى دارد که مهمترین آنها پایبندى آمر به معروف و ناهى از منکر به گفتههاى خویش است. نکته مهم درباره این شرایط آن است که نباید بهانهاى براى ترک اصل فریضه گردد. باید شرط را کسب کرد و آنگاه به امر به معروف پرداخت. امر به معروف و نهى از منکر به قصد تأثیر صورت مىگیرد، نه صرفا اسقاط تکلیف. بنابراین باید در این زمینه مراتب و آداب آن را رعایت کرد و با توجه به منطق «گره کز دست بگشاید چرا آزار دندان را» از آسان به دشوار پیش رفت و شیوه «الایسر فالایسر» را بهکار بست. مهمترین آداب این فریضه از نظر امام عبارتند از: پرهیز از تجسس، پرهیز از پردهدرى، پرهیز از دشنام و رفق و صبورى در کار؛ چرا که هدف از اجراى این فریضه، نه دخالت در حریم خصوصى افراد است و رنجاندن دیگران، بلکه مقصود اصلاح است و تربیت.
آموزه امر به معروف و نهى از منکر، مسلمانان را به راهاندازى و تشکیل سازمان گستردهاى به نام «حسبه» هدایت کرد و آنان سازمانى پدید آوردند که منحصرا وظیفهاش امر به معروف و نهى از منکر بود. آغازگر این حرکت خود رسولخداصلى الله علیه وآله وسلم بود. امام علىعلیه السلام نیز در دوران خلافت خویش به حسبه و نظارت بر کارکرد سالم اصناف مىپرداخت و اصولى بهکار مىبست که مهمترین آنها اقدام مستقیم و مباشر خودشان بود.
کتابنامه
.1 تهذیب الاحکام. محمد بن حسن طوسى، تصحیح علىاکبر غفارى، تهران، صدوق، .1376
.2 مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل. میرزا حسین نورى طبرسى، تحقیق مؤسسة آلالبیتعلیهم السلام لاحیاء التراث، قم، مؤسسة آلالبیتعلیهم السلام لاحیاء التراث، 1408 ق.
.3 امر به معروف و نهى از منکر. سیدحسن اسلامى، قم، نشر خرم، .1375
.4 الروضة البهیة فى شرح اللمعة الدمشقیة. محمد بن جمالالدین مکى عاملى، بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1403 ق.
.5 مسالک الافهام الى تنقیح شرائع الاسلام. زینالدین بن على العاملى، قم، مؤسسة المعارف الاسلامیه، 1414 ق.
.6 پیکار صفین. نصر بن مزاحم منقرى، تصحیح عبدالسلام هارون، ترجمه پرویز اتابکى، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى، .1370
.7 شرح نهجالبلاغة. ابن ابىالحدید، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالجلیل، 1407 ق.
.8 تحریرالوسیلة. امام خمینى، بیروت، دارالتعارف، 1401 ق.
.9 شرائع الاسلام فى مسائل الحلال والحرام. جعفر بن حسن محقق حلى، تصحیح عبدالحسین محمدعلى بقال، قم، مؤسسة المعارف الاسلامیه، 1415 ق.
.10 تذکرة الاولیاء. فریدالدین عطار نیشابورى، تصحیح محمد استعلامى، تهران، زوار، .1374
.11 معالم القربة فى احکام الحسبة. محمد بن محمد قرشى معروف به ابن اخوه، قاهره، الهیئة المصریه العامه للکتاب، 1976 م.
.12 غررالحکم و دررالکلم. عبدالواحد بن محمد تمیمى آمدى، شرح جمالالدین محمد خوانسارى، تصحیح جلالالدین ارموى، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، .1366
.13 رویکردهاى آینده حرکت اجتهاد. سیدمحمدباقر صدر، ترجمه سیدحسن اسلامى، چاپ شده در مجموعه مقالات تأملى در نظام آموزشى حوزه، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامى، .1375
.14 کتاب الامر بالمعروف والنهى عن المنکر. حسین نورى همدانى، لاهور، مرتضى حسین صدر الافاضل، .1354
.15 نهجالسعادة فى مستدرک نهجالبلاغة. محمدباقر محمودى، بیروت، دارالتعارف، جلدهاى مختلف با تاریخهاى گوناگون، ج1، بىتاریخ، ج2، 1396 ق، ج3، 1397، ج4 و 5، 1387، ج6، 1386، ج7 و 8، .1385
.16 النهایة فى مجرد الفقه والفتاوى. محمد بن حسن طوسى، قم، قدس محمدى، بىتاریخ.
.17 جواهرالکلام فى شرح شرائعالاسلام. محمدحسن نجفى، بیروت، دار احیاء التراث العربى، .1981
.18 التبیان فى تفسیر القرآن. ابوجعفر محمد بن حسن طوسى، بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1382 ق.
.19 فروع کافى. محمد بن یعقوب کلینى، تصحیح علىاکبر غفارى، بیروت، دار الاضواء، 1405 ق، سال اول، تهران، کتابخانه صدوق، بىتاریخ.
.20 گفتار ماه در نمایاندن راه راست دین. سخنرانىهاى سال 40ـ1339، سال اول، تهران، کتابخانه صدوق، بىتاریخ.
.21 کیمیاى سعادت. ابوحامد محمد غزالى طوسى، تصحیح حسین خدیو جم، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، .1374
.22 گلستان سعدى. تصحیح غلامحسین یوسفى، تهران، خوارزمى، انتشارات خوارزمى، .1374
.23 ارتباطات انسانى. علىاکبر فرهنگى، تهران، مؤسسه خدمات فرهنگى رسا، .1374
.24 احیاء علومالدین. ابوحامد محمد غزالى، بیروت، دارالمعرفه، 1402 ق.
.25 تفصیل وسائل الشیعة الى تحصیل مسائل الشریعة. محمد بن حسن حر عاملى، قم، مؤسسة آلالبیتعلیهم السلام لاحیاء التراث، 1412 ق.
.26 مسند الامام علىعلیه السلام. سیدحسن قبانجى، تحقیق طاهر اسلامى، قم، اسوه، 1420 ق.
.27 راه اصلاح، یا امر به معروف و نهى از منکر. لطفالله صافى گلپایگانى، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ دوم 1375، (چاپ اول 1328).
.28 الاحکام السلطانیة. قاضى ابویعلى محمد بن حسن فراء، تصحیح محمد حامد الفقى، قم، دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم.
.29 تحف العقول عن آلالرسول. ابن شعبه حرانى، تصحیح علىاکبر غفارى، قم، دفتر انتشارات اسلامى، .1363
.30 سلسلة الینابیع الفقهیة. به کوشش علىاصغر مروارید، بیروت، دارالتراث والدار الاسلامیة، 1410 ق.
.31 ثواب الاعمال و عقاب الاعمال. محمد بن على بن حسین معروف به شیخ صدوق، ترجمه علىاکبر غفارى، تهران، نشر صدوق، .1367
.32 علل الشرایع. محمد بن على بن حسین معروف به شیخ صدوق، نجف، المکتبة الحیدریه، 1385 ق.
.33 دعائم الاسلام و ذکر الحلال والحرام والقضایا والاحکام عن اهلبیت رسولالله علیه و علیهم افضل السلام. قاضى نعمان بن محمد بن منصور تمیمى مغربى، تحقیق آصف بن علىاصغر فیضى، قاهره، دارالمعارف، 1385 ق.
.34 کتاب فضائل الصحابة. احمد بن حنبل، تحقیق وصىالله بن محمد عباس، مکه، جامعة امالقرى مرکز البحث العلمى و احیاء التراث الاسلامى، 1403 ق.
.35 موسوعة الامام على بن ابىطالبعلیه السلام فى الکتاب والسنة والتاریخ. محمد محمدى رىشهرى [و همکاران]، قم، دارالحدیث، 1421 ق.
.36 حسبه یک نهاد حکومتى. سیفالله صرامى، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامى، .1377
پىنوشتها:
1) سوره آل عمران، آیه .110
2) سوره مائده، آیه 63 و .79
3) سوره اعراف، آیه .199
4) سوره نحل، آیه .90
5) سوره اعراف، آیه .107
6) سوره توبه، آیه .71
7) سوره حج، آیه .41
8) سوره لقمان، آیه .17
9) سوره طه، آیههاى 43ـ .44
10) سوره بقره، آیه 44 و سوره حشر، آیههاى 2ـ .3
11) ر.ک: مستدرک الوسائل، ج12، ص.337 تفصیل این مطلب در ادامه خواهد آمد.
12) نهجالبلاغه، حکمت .374
13) پارهاى از فقها با همین دیدگاه هنگام بحث از جهاد، براى آن کتاب مستقلى نگشودهاند؛ بلکه آن را در کتاب «الامر بالمعروف والنهى عن المنکر» آوردهاند. براى مثال، ر.ک: المراسم العلویه (در مجموعه سلسلة الینابیع الفقهیه، ج9، ص67).
14) نهجالبلاغه، حکمت .30
15) ر.ک: تحف العقول عن آلالرسول، ص.237 این حدیث، به امام حسینعلیه السلام نیز منسوب است.
16) شرح غررالحکم و دررالکلم، ج4، ص .374
17) نهجالبلاغه، خطبه 92 (ترجمه شهیدى).
18) همان، خطبه .27
19) درباره علت پذیرش خلافت، ر. ک: نهجالبلاغه، خطبه .3
20) همان، خطبه .33
21) همان، نامه .47
22) همان.
23) همان، نامه 53 (ترجمه شهیدى، ص 336).
24) نهجالبلاغه، حکمت 252 (ترجمه شهیدى).
25) ر.ک: نهجالبلاغه، نامه .47
26) سوره علق، آیههاى 6 و .7
27) سوره مؤمن، آیه .60
28) ر.ک: نهجالسعادة فى مستدرک نهجالبلاغة، ج3، ص 245ـ .247
29) همان، ج1، ص .391
30) همان، ج8، ص .315
31) براى مثال در این باب ر.ک: سرمقاله مجله حوزه با عنوان «نصیحت ائمه مسلمین»، شماره 11، مهرماه 1364 و مقاله «نصیحت ائمه مسلمین» نوشته محمد سروش محلاتى، مجله حکومت اسلامى، شماره اول، پاییز 1375، ص135ـ .189
32) نهجالبلاغه، نامه 53 (ترجمه شهیدى، ص 328).
33) همان، خطبه 216 (ترجمه شهیدى).
34) همان، نامه .53
35) همان، حکمت .374
36) همان (ترجمه شهیدى، ص 249).
37) ر.ک: تفصیل وسائل الشیعه الى تحصیل مسائل الشریعه، ج20، ص .352
38) تعبیر اسمى الفرائض در سخنان امام باقرعلیه السلام در باب امر به معروف و نهى از منکر آمده است: ر.ک: فروع کافى، ج5، ص 55ـ .56
39) پارهاى از این علل در کتاب امر به معروف و نهى از منکر، تحت عنوان «علل مهجوریت امر به معروف و نهى از منکر»، ص 77ـ106 بهتفصیل آمده است.
40) نهجالبلاغه، حکمت .219
41) ر.ک: نهجالبلاغه، نامه .53
42) گلستان سعدى، باب اول، حکایت اول.
43) نهجالبلاغه، حکمت 110 (ترجمه شهیدى).
44) در این باب، امام باقرعلیه السلام سخنان ارجمندى دارد که بخشى از آن در این نوشته نقل خواهد شد و همه آن را در فروع کافى (ج5، ص 55ـ56) مىتوان دید.
45) نهجالسعادة فى مستدرک نهجالبلاغة، ج3، ص281، و با همین مضمون، با تفاوت اندکى در کلمات، نهجالبلاغه، حکمت .374
46) سوره ذاریات، آیههاى 22ـ .23
47) براى مثال ر.ک: سوره روم، آیه 8؛ سوره لقمان، آیه 29؛ سوره فاطر، آیه 45؛ سوره نوح، آیه 4؛ سوره حجر، آیه 5 و سوره مؤمنون، آیه .43
48) ر.ک: شرائع الاسلام فى مسائل الحلال والحرام، ج1، ص .390
49) الروضة البهیه فى شرح اللمعة الدمشقیه، ج2، ص .415
50) مسالک الافهام الى تنقیح شرائع الاسلام، ج3، ص .101
51) مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج12، ص .186
52) نهجالبلاغه، خطبه .88
53) همان، خطبه .17
54) همان.
55) پیکار صفین، ص .162
56) شرح نهجالبلاغه، ج3، ص .186
57) ر.ک: مسالک الافهام الى تنقیح شرائع الاسلام، ج3، ص 101ـ .102
58) تحریرالوسیله، ج1، ص467، مسئله .8
59) براى مثال ر.ک: نهجالبلاغه، خطبه .192
60) تذکرةالاولیاء، ص .35
61) معالم القربة فى احکام الحسبة، ص .271
62) براى مثال ر.ک: نهجالبلاغه، خطبه .192
63) ر.ک: شرائع الاسلام فى مسائل الحلال والحرام، ج1، ص .390
64) تحریرالوسیله، ج1، ص467، مسئله .1
65) همان.
66) ر.ک: نهجالبلاغه، حکمت .374
67) غررالحکم و دررالکلم، ج4، ص .374
68) ابن شعبه حرانى، تحفالعقول عن آلالرسول، تصحیح علىاکبر غفارى، قم، دفتر انتشارات اسلامى، 1363، ص.237 این سخن به امام حسینعلیه السلام نیز منسوب است.
69) براى مثال ر.ک: الروضة البهیه فى شرح اللمعة الدمشقیه، ج2، ص415؛ شرائع الاسلام فى مسائل الحلال والحرام، ج1، ص .390
70) همان.
71) براى آشنایى با دیدگاه شهید صدر در این باب بنگرید به: مجموعه مقالات تأملى در نظام آموزشى حوزه، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامى، 1375، ص270، مقاله رویکردهاى آینده حرکت اجتهاد، سیدمحمدباقر صدر، ترجمه نگارنده.
72) کتاب الامر بالمعروف والنهى عن المنکر، ص .72
73) نهجالسعادة فى مستدرک نهجالبلاغة، ج3، ص245ـ .247
74) النهایة فى مجرد الفقه والفتاوى، ص .789
75) سوره اعراف، آیه .164
76) همان.
77) همان، آیه .165
78) جواهرالکلام فى شرح شرائع الاسلام، ج21، ص .370
79) براى مثال ر.ک: تهذیب الاحکام، ج10، ص11ـ13، 62ـ63 و 148؛ فروع کافى، ج7، ص158و .188
80) شرائع الاسلام فى مسائل الحلال والحرام، ج1، ص .390
81) سوره بقره، آیه .195
82) کتاب الامر بالمعروف والنهى عن المنکر، ص .95
83) سوره لقمان، آیه .17
84) التبیان فى تفسیر القرآن، ج8، ص .279
85) براى آشنایى با پارهاى از تفسیرها و برداشتهاى گوناگون و حتى سوء فهمها در این باره، بنگرید به: تقیه، امر به معروف و نهى از منکر، ص97ـ .144
86) نهجالبلاغه، خطبه 56 (ترجمه سیدجعفر شهیدى).
87) رویکردهاى آینده حرکت اجتهاد» در مجموعه مقالات تأملى در نظام آموزشى حوزه، ص .275
88) همان، ص .277
89) تقیه، امر به معروف و نهى از منکر، ص .160
90) همان، ص .144
91) سوره بقره، آیه .44
92) سوره صف، آیههاى 2 و .3
93) براى آشنایى با رویکرد فقهى به این شرط و نقض و ابرامهاى ادله آن ر.ک: جواهرالکلام فى شرح شرائعالاسلام، ج21، ص373ـ .374
94) کیمیاى سعادت، ج1، ص .503
95) براى مثال ر.ک: تحریرالوسیله، ج1، ص475، مسئله .20
96) افزودههاى داخل قلاب از مصحح محترم، مرحوم یوسفى است.
97) گلستان سعدى، تصحیح غلامحسین یوسفى، باب دوم، ص103ـ .104
98) نهجالبلاغه، حکمت 80 (ترجمه شهیدى).
99) همان، حکمت 79 (ترجمه شهیدى).
100) ارتباطات انسانى، ص.346 فصل دهم این کتاب با عنوان اعتبار یا مشروعیت در ارتباطات میان فردى (ص341ـ351) انواع مشروعیتها و خاستگاههاى آنها را بر مىرسد.
101) نهجالبلاغه، خطبه .129
102) همان، خطبه .105
103) همان، خطبه .175
104) همان، خطبه .222
105) همان، حکمت 73 (ترجمه شهیدى).
106) همان، حکمت .289
107) جواهرالکلام فى شرح شرائعالاسلام، ج21، ص .381
108) گفتار ماه در نمایاندن راه راست دین، سال اول، ص .95
109) ر.ک: تحریرالوسیله، ج1، ص481، مسئله .14
110) ر.ک: جواهرالکلام فى شرح شرائع الاسلام، ج21، ص .378
111) در این مورد، ر.ک.به: جواهرالکلام فى شرائع الاسلام، ج21، ص .378
112) نهجالبلاغه، حکمت 373 (ترجمه شهیدى).
113) نهجالسعاده فى مستدرک نهجالبلاغه، ج1، ص .387
114) نهجالبلاغه، حکمت 374 (ترجمه شهیدى). همچنین بنگرید به: نهجالسعادة فى مستدرک نهجالبلاغة، ج10، ص387، که این متن با اندکى تفاوت در الفاظ در آن آمده است.
115) نهجالبلاغه، خطبه 201 (ترجمه شهیدى).
116) همان، حکمت 375، (ترجمه شهیدى).
117) مسند الامام علىعلیه السلام، ج4، ص .436
118) همان.
119) تفصیل وسائل الشیعة الى تحصیل مسائل الشریعة، ج16 ص .143
120) ر.ک: مسند الامام علىعلیه السلام، ج4، ص .436
121) نهجالبلاغه، نامه 31 (ترجمه شهیدى، ص296).
122) جواهرالکلام فى شرح شرائع الاسلام، ج21، ص.383 همچنین براى آشنایى تفصیلى با احکام مراتب امر به معروف و نهى از منکر، ر.ک: تحریرالوسیله، ج1، ص476ـ481، و براى بررسى تحلیلى این مراتب، ر.ک: امر به معروف و نهى از منکر، ص159ـ .168
123) ر.ک: گفتار ماه در نمایاندن راه راست دین، ص .95
124) راه اصلاح یا امر به معروف و نهى از منکر، ص .37
125) احیاء العلوم، ج2، ص .201
126) کیمیاى سعادت، ج1، ص .419
127) ثواب الاعمال و عقابالاعمال، ص .596
128) علل الشرایع، ص .522
129) تحریرالوسیله، ج1، ص466، مسئله .4
130) همان.
131) در ترجمه دکتر شهیدى «نهایى» آمده است که غلط چاپى است.
132) نهجالبلاغه، نامه 53 (ترجمه شهیدى، ص333).
133) ر.ک:نگارنده، «پنج آموزه اخلاقى در شرح چهل حدیث» مجله علوم حدیث، ش 14، زمستان 78، ص .155
134) سوره یوسف، آیه .53
135) قاضى فراء، الاحکام السلطانیه، ص .295
136) فروع کافى، ج7، ص .188
137) سوره نور، آیه .19
138) کیمیاى سعادت، ج1، ص .507
139) همان.
140) نهجالبلاغه، خطبه 140 (ترجمه شهیدى).
141) همان، نامه 53 (ترجمه شهیدى، ص 327).
142) تصنیف غررالحکم، ص .421
143) سوره طه، آیه .44
144) سوره انعام، آیه .108
145) سوره مؤمنون، آیه .3
146) سوره فرقان، آیه .63
147) نهجالبلاغه، خطبه 206 (ترجمه شهیدى).
148) سوره شعراء، آیه .216
149) مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج12، ص .186
150) تفصیل وسائل الشیعه الى تحصیل مسائل الشریعه، ج16، ص .165
151) نهجالبلاغه، حکمت 153 (ترجمه شهیدى).
152) ر.ک.به: نهجالبلاغه، نامه .31
153) براى مثال ر.ک: جلالالدین محمد بلخى، مثنوى، داستان «خدو انداختن خصم در روى امیرالمؤمنین على و انداختن امیرالمؤمنین على شمشیر از دست» و کیمیاى سعادت، ج1، ص .517
154) ر.ک: لغتنامههایى چون لسان العرب، صحاح اللغه، مجمعالبحرین و المنجد، ذیل ماده حسب.
155) الحسبة فى مصر الاسلامیة من الفتح العربى الى نهایة العصر المملوکى، ص .8
156) براى مثال، این تفاوتها را در کتابهاى الاحکام السلطانیه، نوشته ماوردى و ابویعلى بنگرید و ترجمه و بررسى آنها را در کتاب حسبه یک نهاد حکومتى، ص22ـ23 ببینید.
157) حسبه یک نهاد حکومتى، ص .36
158) الدروس الشرعیة، ص .167
159) کیمیاى سعادت، ج1، ص .502
160) براى کسب آگاهى بیشتر درباره نهاد حسبه و کارکرد و اختیارات آن منابع متعددى وجود دارد؛ از جمله: فضلالله بن روزبهان خنجى، سلوک الملوک، تصحیح محمدعلى موحد، تهران، خوارزمى، 1362، ص175ـ199؛ مقدمه ابن خلدون، ج2، ص636ـ637؛ سهام مصطفى ابوزید، الحسبة فى مصر الاسلامیة من الفتح العربى الى نهایة العصر المملوکى، قاهره، الهیئة المصریه العامه للکتاب، 1986، (مقدمه کتاب)؛ دائرة المعارف الاسلامیة، ج7، ص379؛ محمد بن محمد قرشى معروف به ابن اخوه، قاهره، معالم القربة فى احکام الحسبة، الهیئة المصریةالعامه لکتاب، 1976؛ ابوالحسن على بن محمد ماوردى، الاحکام السلطانیة، قم، مکتب الاعلام الاسلامى، 1406 ق؛ محمد بن حسین ابویعلى، الاحکام السلطانیة، قم، مکتب الاعلام الاسلامى، 1406 ق؛ ابن تمیمه، الحسبة و وظیفة الحکومة الاسلامیة؛ قاهره، مطبوعات الشعب، 1976؛ لغتنامه دهخدا، ماده حسبه، محتسب و احتساب؛ سیدحسن اسلامى، امر به معروف و نهى از منکر، قم، خرم، 1375، ص59ـ74؛ سیفالله صرامى، حسبه یک نهاد حکومتى، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامى، .1377
161) معالم القربة فى احکام الحسبة، ص .12
162) همان.
163) سلوک الملوک، ص .182
164) الاستیعاب فى معرفة الاصحاب، ج3، ص112 و مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج12، ص .337
165) تهذیب الاحکام، ج7، ص8ـ .9
166) الجعفریات، 238؛ محمدى رىشهرى، موسوعة الامام على بن ابىطالبعلیه السلام فى الکتاب والسنة والتاریخ، قم، دارالحدیث، 1421، ج4، ص176ـ .177
167) همان. همچنین در معالم القربة فى احکام الحسبة موارد دیگرى در این زمینه نقل شده است که خواندنى است. براى مثال ص14، 15، 163، 271، 278، 288 و .300
168) دعائم الاسلام و ذکر الحلال والحرام والقضایا والاحکام، ج2، ص .538
169) مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج12، ص.337 مرحوم شهید مطهرى این ماجرا را به صورتى داستانگونه و با نثرى استوار در داستان راستان (قم، صدرا، ج2، ص246ـ250) با عنوان «شکایت از شوهر» نقل کرده است.
170) ر.ک: موسوعة الامام على بن ابىطالب فى الکتاب والسنة والتاریخ، ج4، ص .180
171) کتاب فضائل الصحابه، ج2، ص621؛ موسوعة الامام على بن ابىطالب فى الکتاب والسنة والتاریخ، ج4، ص .180
172) تاریخ طبرى، ج 5، ص .156
173) مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، همان.
174) موارد متعددى از اینگونه حسبههاى حضرت در این منبع آمده است: رى شهرى و همکاران، موسوعة الامام على بن ابىطالبعلیه السلام فى الکتاب والسنة والتاریخ، قم، دارالحدیث، 1421 ق، ج4، ص175ـ .181